بسیاری از زمامداران در طول تاریخ برای رسیدن به قدرت، وعده های دروغین و غیر عملی به مردم می دهند، تا رأی آن ها را جمع کنند. اما امام علی (ع) در شورای شش نفره، وقتی عبدالرحمن بن عوف از ایشان خواست که به شرط عمل به کتاب خدا، سنت پیامبر و روش شیخین (ابوبکر و عمر) با او بیعت می کند، هرگز برای رسیدن به قدرت وعده های دروغین نداد.
بلکه با صراحت گفت: که بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر و اجتهاد خودش عمل خواهد کرد. نه تنها وعده های دروغین نداد، بلکه برای جذب مخالفان، دروغ مصلحت آمیز هم نگفت.
در مقابل، عثمان همین پیشنهاد را با وعده های دروغین پذیرفت و به حکومت رسید. اما بعد از به دست گرفتن قدرت، نه تنها به روش پیامبر (ص) عمل نکرد، بلکه حتی نتوانست سنت ابوبکر و عمر را هم اجرا کند.[1] در این مقاله، به بررسی ماهیت، علل و آثار وعده های دروغین و ابعاد مختلف آن، در زندگی فردی و اجتماعی انسانها پرداخته شده.
ماهیت دروغ و وعده های دروغین
دروغ سرچشمه تمام بدی ها، زشتی ها و از گناهان بزرگ می باشد، که به فرمایش امام حسن عسکری (ع): «جُعِلَتِ الخَبائِثُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ »[2]
وعده دروغین، اظهار تعهد یا قولی است؛ که گوینده قصد انجام آن را ندارد، یا می داند که قادر به انجام آن نیست. گاهی اوقات، وعده دروغین با هدف فریب دادن و اغفال مخاطب به منظور دستیابی به منافع شخصی یا گروهی ارائه می شود. در این حالت، گوینده آگاهانه دروغ می گوید و از اعتماد دیگران سوء استفاده می کند.
اما در برخی موارد، وعده دروغین ناشی از خوش بینی بیش از حد، عدم آگاهی از شرایط و محدودیت ها، یا فشارهای بیرونی است. در این حالت، گوینده ممکن است قصد فریب دادن نداشته باشد، اما به دلیل عدم واقع بینی، وعده ای می دهد که قابل تحقق نیست. در هر صورت، نتیجه یکسان است: ایجاد حس ناامیدی، بی اعتمادی و خشم در فرد یا افرادی که مورد این فریب قرار گرفته اند ایجاد می شود.
علل و انگیزه های دروغ و وعده های دروغین
امام علی (ع) در نامه 53 نهج البلاغه که به عهدنامه مالک اشتر نیز معروف هست، به هنگامى که مالک اشتر را به فرمانداری «مصر» گماردند، نوشتند:
«وَإِيَّاکَ وَالْمَنَّ عَلَى رَعِيَّتِکَ بِإِحْسَانِکَ، أَوِ التَّزَيُّدَ فِيمَا کَانَ مِنْ فِعْلِکَ، أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ»؛ مبادا هرگز با خدمت هايى كه انجام دادى بر مردم منّت گذارى، يا آنچه را انجام داده اى بزرگ بشمارى، يا مردم را وعده اى داده، سپس خلف وعده نمايى.
علل و انگیزه های وعده های دروغین مسئولان، بسیار متنوع و پیچیده هستند، که برخی از آنها عبارتند از:
1- ترس از دست دادن موقعیت
در برخی موارد، وعده های دروغین ناشی از ترسِ، از دست دادن موقعیت، قدرت یا منافع است. فردی که می ترسد جایگاه خود را از دست بدهد؛ برای حفظ آن هر ترفندی را بکار می برد، گاهی دروغ می گوید، یا وعده های دروغین می دهد، معاویه برای تثبیت جایگاه و موقعیت خود با استفاده ازسیاست تطمیع و وعده های دروغین، توانست بسیاری از مخالفان خود را ساکت یا به سمت خود جلب کند.
او در صلح با امام حسن (ع)، وعده هایی مبنی برعدم سب امام علی (ع)، عدم تعیین جانشین برای خود، حفظ جان و مال شیعیان و عدم تعرض به آنان داد، اما معاویه نه تنها به این وعده های دروغین خود عمل نکرد. بلکه آزار و اذیت شیعیان امام علی (ع) را شدت داد،[3] بسیاری از شیعیان از جمله حجر بن عدی را به خاطر عدم سب امام علی (ع) به شهادت رساند[4].
2- دنیا طلبی
در برخی موارد، وعده های دروغین ناشی از دنیا طلبی است. امام علی (ع) علت دروغگویی عمروعاص را حب مال و مقام می داند، «إِنَّهُ لَيَقُولُ فَيَکْذِبُ، وَ يَعِدُ فَيُخْلِفُ»[5]
افراد دنیا طلبی مانند عمروعاص براى رسيدن به زندگى پست دنيايى اش، از هيچ دروغ و تهمتى ابایی نداشت. در آنجا که به نفعش بود، وعده مى داد و در آنجا که به زيانش بود، تخلّف مى کرد.[6] او درهنگام مرگ به شدّت اظهار پشيمانى مى کرد که چرا به خاطر دنیا طلبی و رسیدن به آرزوهای پست؛ دينم را برای دنياى معاويه فروختم.
3- رهایی از فشار افکار عمومی
در برخی موارد، وعده های دروغین ناشی از فشارهای افکار عمومی است. فردی که تحت فشار دیگران قرار دارد، ممکن است برای رهایی از فشار به وعده های دروغین متوسل شود.
مامون عباسی برای جلب افکار عمومی، فرونشاندن قیام علویان، خالی کردن صحنه از وجود امام رضا (ع) و مشروعیت بخشی به حکومت خودش، ولایت عهدی را به امام رضا (ع) پیشنهاد داد. انگیزه مأمون از واگذاری ولایتعهدی به امام رضا (ع) عمدتاً کسب منافع سیاسی و رهایی از فشار افکار عمومی مخالفان بود، نه احترام و ارادت واقعی به جایگاه امامت، او می خواست از نفوذ و جایگاه امام برای اهداف خودش سوءاستفاده کند.
4- فریب دادن مردم
یکی از علل وعده های دروغین، فریب دادن مردم برای رسیدن به مطامع و خواسته هایشان است. شیطان برای آنکه بتواند به خواسته خود در باره ی حضرت آدم برسد، یعنی او را منحرف نماید متوسل به نیرنگ شد و به دروغ قسم یاد کرد که من خیرخواه شما هستم و به این ترتیب آنان را فریب داد.[7]
امام علی (ع) مى فرماید: دروغگو همچون سراب، حقایق را به تو وارونه نشان مى دهد. «وَ إِیَّاکَ وَمُصَادَقَةَ الْکَذَّابِ، فَإِنَّهُ کَالسَّرَابِ: یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ، وَیُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیبَ»[8] یعنی از دوستى با دروغ گو برحذر باش، چرا که او مثل سراب است، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظر تو دور مى سازد. این جمله تاثیر سخن امام علی (ع) بر مخاطبان را به خوبی نشان می دهد. که فریب وعده های دروغین افراد را نخورند.
گاه عوامل موفقیت براى رسیدن به یک هدف فراهم مى شود؛ اما دروغگو با دروغ ها و وعده های دروغین خود رسیدن به آن را غیر ممکن و محال مى شمرد، و فرصت ها از این طریق از دست مى رود، و گاه به عکس، کارهایى پیش روى انسان است، که شرایط آن فراهم نشده و ورود در آن مایه شکست است؛ اما فرد دروغ گو باز چنان وعده و عید می دهد، که گویى فردا انسان به مقصود مى رسد.
امام علی (ع) مظهر صداقت
امام علی (ع) در زمان بیعت مردم بعد از قتل عثمان[9]، با صداقت و شجاعت کامل اعلام کرد که هرگز در راه کسب خلافت دروغ نخواهم گفت و از راه حق منحرف نخواهم شد. او با صراحت تمام، آنچه را که ممکن بود موجب مخالفت ها شود بیان کرد،[10] در همان اول بیعت نه تنها وعده های دروغین نداد، حتی برای جلب دل مخالفان، دروغ مصلحت آمیز هم نگفت.
برخی از سیاستمداران دنیا طلب نیز، طرح واقعی خود را برای حکومت پنهان می سازند و با نشان دادن در باغ سبز و فریب کاری، مردم را به بیعت می کشانند؛ یا در انتخابات به هر وسیله ای توسل می جویند تا برنده انتخابات شوند و به همین دلیل وعده های دروغین به مردم می دهند.
امام علی (ع) هرگز به این فریب کاری ها روی نیاورد و در اولین سخنرانی خود پس از بیعت مردم مدینه، فرمود: «ذمتی بما اقول رهینه و انا به زعیم»[11] از آنچه می گویم، به عهده می گیرم و صحت گفتار خود را تضمین می کنم.
ایشان در یکی از سخنرانی های خودش پس از جنگ صفین، در باره سیاست دروغین و نیرنگ معاویه چنین می فرماید: «سوگند به خدا! معاویه از من سیاست مدارتر نیست. اما معاویه حیله گرو جنایت کار است. اگر نیرنگ ناپسند نبود، من زیرک ترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی، گناه و هر گناهی، نوعی کفر و انکار است».[12]
این اندیشه سیاسی امام (ع) و همه پیروان آن حضرت می باشد، که سیاست مبتنی بر دروغ و فریب، سیاستی غیراخلاقی و غیر انسانی است.
صداقت در همه چیز به ویژه در سخن، یک ارزش انسانی و اخلاقی است. که فقدان آن یعنی دروغگویی می تواند در همه زمینه ها به ویژه در عرصه اجتماعی و سیاسی آسیب های جدی به اعتماد مردم وارد سازد.
در این میان وعده های دروغین و پوچ از سوی مسئولان نظام سیاسی می تواند بسیار آسیب زا و خطرناک باشد؛ زیرا اعتماد عمومی مردم را نسبت به آنان از میان می برد و موجب مشروعیت زدایی و مقبولیت زدایی از جامعه می شود.
آثار زیانبار دروغ و وعده دروغین مسئولان
بر اساس تعالیم اسلام دروغگویی آثار زیانباری بر جای می گذارد که می بایست همگان به ویژه مسئولان نظام سیاسی از آن اجتناب کنند؛ تا خود و جامعه گرفتار انواع مشکلات و آثار زیانبار دروغ و وعده های دروغین نشوند. از جمله مهمترین آثاری که می توان برای دروغ و وعده های دروغین مسئولان جامعه بیان کرد، عبارتند از:
1. بدعت در دین اسلام و بی اعتمادی نسبت به آن
اسلام دین کاملی[13] است که تامین کننده سعادت دنیا و آخرت است. هر گونه دروغ و وعده های دروغین می تواند به اساس دین اسلام ضربه بزند و مردم را از مسیر هدایت خارج سازد.
همان طوری که دروغگویی نسبت به آموزه های اسلام می تواند بدعت در دین را موجب شود و چیزهایی را که اسلامی نیست به عنوان اسلام به خورد مردم بدهد، خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ»[14]
همچنین می تواند مردم را نسبت به اصل و اساس دین بی اعتماد سازد؛ زیرا دروغ و وعده های دروغین مسئولان در جامعه به معنای آن است، که این سخنان راست و بر اساس اسلام است. در حالی که این امور از اساس هیچ ربطی به دین اسلام ندارد و مسئولان برای تثبیت قدرت و ثروت خویش چنین اموری را به دین نسبت داده، یا ادعای دروغی را مطرح می کنند.
در حالی که هیچ گونه پشتوانه علمی و تحقیقاتی ندارد و نمی توان به این وعده های دروغین عمل کرد و آن را عملیاتی کرد. این گونه است، که مردم از دین و مسئولان دینی سرخورده می شوند و اعتماد خویش را نسبت به اصل و اساس دین و مسئولان از دست می دهند.
2. رو سیاهی
کسانی که وعده های دروغین می دهند، با این کار، خود را در اجتماع منزوی می کنند و مردم آنان را همانند زغالی می یابند که در پایان برف هنوز روسیاهی او باقی و برقرار است؛ زیرا دروغگو با وعده های دروغین خویش هرچند به ظاهر خود را روسفید معرفی می کند، تا وجاهتی در میان مردم بیابد؛ ولی چهره واقعی او در آخر آشکار می شود و روسیاه در دنیا و آخرت به خلق خدا معرفی می شود. «وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ».[15]
3. زیان و خسران
دروغگویی و وعده های دروغین موجب زیان و خسران به فرد و اجتماع می شود. از نظر قرآن اولین کسی که از دروغ آسیب می بیند خود دروغگو است. «وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ»[16] «اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت».
ولی شکی نیست که این وعده های دروغین همان طوری که اعتماد مردم را نسبت به دروغگو از میان می برد، موجب می شود تا مردم از آنها دلسرد شوند و امید خویش را به چنین افرادی از دست بدهند. بویژه اگر اینها از مسئولان باشند. دروغگو بواسطه دروغ یا وعده های دروغین با از دست دادن اعتماد دیگران، دچار زیان و خسران بزرگی در سرمایه مادی و معنوی می شود.
4. ظلم و ظالمین
کسی که دروغ می گوید و وعده دروغ می دهد، نه تنها به مردم خیانت می کند بلکه به خود نیز خیانت می ورزد و عدالت را نسبت به خویش مراعات نمی کند. این گونه است که به عنوان ظالم از سوی قرآن معرفی می شود. «فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[17] بنابراین، آنها که بعد از این به خدا دروغ می بندند، ستمگرند! (زیرا از روی علم و عمد چنین میکنند).
«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»[18] چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته [= همتایی برای او قائل شده]، و یا آیات او را تکذیب کرده است؟! مسلماً ظالمان، رستگار نخواهند شد!
بنابراین نمی توان از چنین افرادی انتظار عدالت و عدالت خواهی داشت و منتظر ماند تا آنان حقوق مردم را استیفا کنند، یا بخواهند کاری در راستای اقامه عدالت انجام دهند؛ زیرا ظالم هرگز دنبال عدالت نمی رود و هیچ گونه دلبستگی به آن ندارد.
5. حق گریزی
اصولا دروغگو با حق و حقیقت ارتباطی ندارد، زیرا دروغ ضد حقیقت است؛ بنابراین، دروغگویان با سخنان و وعده های دروغین خویش علیه حق موضع گیری می کنند و حق گریزند و هرگز برای احقاق حق قیام نمی کنند، بلکه دنبال باطل می روند و گوش شنوایی برای حق و اقامه آن ندارند. «يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا».[19]
6. نفاق
کسانی که دروغ می گویند و به هر بهانه ای وعده های دروغ می دهند، اگر گرفتار نفاق نباشند، گرفتار نفاق می شوند. بنابراین، می توان آثار نفاق را در این افراد مشاهده کرد و آنان را از مصادیق اهل نفاق دانست. «فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ»[20]
اهداف دروغگویی و وعده های دروغین
از نظر قرآن، کسانی که دروغ می گویند و وعده های دروغین مطرح می کنند، اهداف و مقاصدی در نظر دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
1. انکار اسلام و وحی
از مهمترین اهدافی که دروغ گویان در میان امت اسلامی دنبال می کنند، ایجاد بستری برای انکار اسلام و وحی و مخالفت با آموزه های شریعت اسلام و اجرا و اقامه آن است. «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُون»[21]
2. پنهان کردن جرم
هر کسی خلافی انجام می دهد، منتظر مجازاتی است. از این رو بسیاری که فاقد قدرت هستند و نمی توانند جلوی مجازات را بگیرند، به مکر و حیله ای به نام دروغ متوسل می شوند تا این گونه بتوانند از مجازات احتمالی یا قطعی بگریزند و جرم خویش را پنهان سازند. «وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ»[22] در اجتماع اسلامی نیز مسئولانی که جرم و خیانتی را مرتکب می شوند با دروغگویی و وعده دروغ می کوشند تا خود را نجات دهند و از تبعات و آثار آن در امان بمانند.
3. فریبکاری
از دیگر اهدافی که دروغگویان دنبال می کنند، فریب افکار عمومی و رهبری امت است. «وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ»[23] در آیه دیگر نیز اینگونه می فرماید: «وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ».[24]
بنابراین، نباید به سادگی فریب افراد را خورد و سخنان و وعده های دروغین شان را باور کرد و به آن بها داد؛ زیرا اگر سادگی شود ممکن است خیانت های این افراد ضربات جبران ناپذیر به جامعه وارد کرده و نتوان به موقع از توطئه های آنان جلوگیری کرد.
نتیجه
وعده های دروغین مسئولان، پدیده ای مخرب و چند وجهی است که می تواند آسیب های جدی به اعتماد، روابط و ارزش های اخلاقی جامعه وارد کند. مقابله با این پدیده، نیازمند تلاش آگاهانه و مستمر از سوی همه افراد و نهادهای جامعه است. با افزایش آگاهی، ترویج صداقت و مسئولیت پذیری، نظارت و پاسخگویی، و تقویت قوانین، می توانیم جامعه ای سالم تر و مبتنی بر اعتماد و صداقت بنا کنیم. جامعه ای که در آن وعده ها، نه ابزاری برای فریب و سوءاستفاده، بلکه سنگ بنای روابط انسانی و اجتماعی باشند.
پی نوشت ها:
[1] – کلینی، کافی، ج8، ص24.
[2] – مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص263. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، حدیث17410.
[3] – مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص189.
[4] – ابن سعد، الطبقات، ج6، ص219.
[5] – شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه 84.
[6] – مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین (ع)، ج3، ص461.
[7] – سوره اعراف، آیه21.
[8] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 38.
[9] – شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه92.
[10] – شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه16.
[11] – شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه16.
[12] – شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه200.
[13] – سوره مائده، آیه 3.
[14] – سوره نحل، آیه116.
[15] – سوره زمر، آیه60.
[16] – سوره غافر، آیه28.
[17] – سوره آل عمران، آیه94.
[18] – سوره انعام، آیه21.
[19] – سوره جاثیه، آیه 8.
[20] – سوره توبه، آیه77.
[21] – سوره فرقان، آیه4.
[22] – سوره یوسف، آیه17.
[23] – سوره مجادله، آیه14.
[24] – سوره منافقون، آیه1.
فهرست منابع
- قرآن کریم.
- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، لقمان، 1379، چاپ سوم.
- ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة. 1410 ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ ش، چاپ يازدهم.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق، چاپ چهارم.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ه ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین (ع)، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ اول.
- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، انتشارات دارالحدیث، 1384ش.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، دارالهجرة، قم، 1409ق.