اوج آزادی سیاسی با تاکید بر نظارت، نقد و نصیحت در سیره علوی

آزادی سیاسی در معاهدات بین الملل تعاریف و ابعاد مختلفی دارد، اما مبانی و الزامات آزادی سیاسی در اندیشه و سیره امام علی (ع) می تواند اصالت آزادی سیاسی را در دو ساحت درهم تنیده مردمی و الهی تبیین نماید.

آزادی سیاسی در اندیشه امام علی (ع)

آزادی سیاسی جزء حقوق طبیعی انسانی است که به موجب آن افراد حق دارند در سرنوشت خود دخالت کنند و حق حاکمیت داشته باشند.

بر اساس اندیشه امام علی (ع) هیچ فرد یا طبقه خاصی نمی تواند این حق را به خود اختصاص دهد، بلکه همه مردم باید در اداره کشور سهیم و شریک باشند و در قبال اداره جامعه احساس مسئولیت کنند. یکی از نتایج آزادی سیاسی، آزادی نظارت، انتقاد و نصیحت است. چرا که انتقاد صحیح و سازنده به رفع نقایص و تکامل اجتماع کمک فراوانی می کند.

امام علی (ع) به دولتمردان دو توصیه اساسی دارند:

1- اطرافیانتان را چنان نپرورید که شما را بستایند.[1]

2- کسانی را به خود نزدیک گردانید که سخن تلخ حق را به شما بیش تر بگویند.[2]

امام علی (ع) به مردم توصیه می فرمودند که همواره بر کار دولتمردان نظارت داشته باشید، خیرخواه آن ها باشید، نصیحت کردن آن ها نه تنها حق، بلكه تكليف شما است و این حقی است که دولتمردان بر گردن شما دارند. اگر این حق برآورده نشود، حقوق دولتمردان به وسیله شما پایمال شده است.[3]

امام علی (ع) هشدار می داد که هیچ گاه از دولتمردان حق، کناره جویی نکنید. اگر آن ها حق باشند، سخن تلخ حق شما بر آن ها گران نمی آید. مواظب باشید آن گونه که با ستمگران سخن می گویید، با دولتمردان حق سخن مگویید. دولتمردان حق نیز نیاز به نظارت، انتقاد و نصیحت دارند، زیرا از خطا مصون و در امان نیستند.

عوارض ترک انتقاد سازنده

اگر در جامعه ای از انتقاد سازنده جلوگیری نمایند، اولاً حکومت به دیکتاتوری کشیده می شود، ثانياً عيب ها و نقص ها روی هم انباشته شده، سرانجام منجر به انفجاری بزرگ می گردد و جامعه را آماده شورش و انقلاب می نماید. منع نقد، زمینه را برای استبداد و دیکتاتوری و ذبح آزادی آماده می سازد، بنابراین انتقاد و اعتراض به دولت با وسائل منطقی به صلاح دولت و امت می باشد.

این وظیفه ای است که مسلمانان در زمان خود پیامبر اکرم (ص) و خلفای صدر اسلام به آن عمل می کردند. مردم وظیفه خود می دانستند که با معیارهای اسلامی از حاکم و خلیفه بازخواست نمایند و خلیفه هم موظف بود با کمال علاقه و میل پاسخگوی انتقادات آن ها باشد.

نفی اختناق سیاسی از نظر امام علی (ع)

هرگاه مفاهیم خاصی در صحنه اجتماع و سیاست در مورد حق حاکمیت و حقوق طبیعی مطرح شوند و عده ای طرفدار استبداد سیاسی گردند، برای توده مردم در مقابل حکومت حقی قائل نشوند، تنها مردم را موظف و مکلف بدانند و به مسئولیت حکومت در مقابل مردم اعتقاد نداشته باشند، حکومت را تنها در برابر خدا مسئول بدانند و اجازه ندهند مردم حکمرانان را بازخواست کنند، در این موقعیت مردم می پندارند، اگر خدا را بپذیرند، باید اختناق سیاسی را نیز بپذیرند.

اما از نظر امام علی (ع) نه تنها نتیجه اعتقاد به خدا پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست و حکومت در مقابل مردم مسئولیت دارد، بلکه از نظر ایشان حکومت در مقابل اجتماع مسئول است و افراد نیز دارای حق بوده و استیفای این حقوق یک وظیفه شرعی به حساب می آید:

«أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ؛ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا. وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ»؛[4]

«مردم! مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی. حق شما بر من است که از نصیحت شما دریغ نورزم و حقی که از بیت المال دارید بگذارم. شما را تعلیم دهم تا نادان نمانید و آداب آموزم تا بدانید. اما حق من بر شما این است که به بیعت وفا کنید و در نهان و آشکار حق نصیحت را ادا کنید، چون شما را بخوانم بیایید و چون فرمان دهم بپذیرید و از عهده بر برآیید».

هرکس از حق بهره مند شد در مقابل مسئولیتی نیز خواهد داشت. از نظر اسلام مفاهیم دینی همواره در راستای آزادی بوده اند. درست برعکس آنچه در قرون وسطا جریان داشته و امروز در غرب لیبرال وجود دارد. مفاهیم دینی مسیحی در آن دیار مساوی با اختناق اجتماعی و سیاسی بوده و هست.

لزوم شفافیت حکومتی

امام علی (ع) شفافیت حکومت را یکی از لوازم حکومت مطلوب می دانند، زیرا تا زمانی که آگاهی هایی جامع و درست از عملکرد دولت و نتایج سیاست های آن در دسترس مردم نباشد، مسئولین حکومتی خود را در مقابل آن ها پاسخگو احساس نمی کنند و شهروندان هنگام انتخابات قادر به انتخاب آگاهانه نخواهند بود.

باید دسترسی به اخبار به عنوان حق شهروندان و نمایندگان خاص و عام آن ها و اعلام این اخبار به عنوان تکلیف دولتمردان تلقی شود، نه به عنوان لطفی که از جانب دولتمردان شامل حال مردم شده، زیرا مردم در برپایی حکومت و اعمال حاکمیت حق دارند و باید بدانند در مقابل اعمال حاکمیت چه چیزی نصیبشان می شود و سرمایه های جامعه صرف چه اموری می شود.

ممکن است برخی افراد امکانات دسترسی به اخبار را به بهانه اتلاف سرمایه های عمومی یا دسترسی دشمن به این اطلاعات، مورد انتقاد قرار دهند، اما امام علی (ع) مطلع نگاه داشتن مردم را حق آن ها می داند، جز آن که این آگاهی درباره مسائل امنیتی، نظامی و انتظامی باشد.[5]

آگاهی مردم از افعال دولتمران به کارآمدی دولت، آشکار شدن حیف و میل ها، جلوگیری از فساد و پی بردن به  اشتباهات پیش از وخیم تر شدن اوضاع کمک می کند. این هشداری به همه حکومت ها است:

«وَإِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِکَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِکَ، وَاعْدِلْ عَنْکَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِکَ، فَإِنَّ فِي ذَلِکَ رِيَاضَةً مِنْکَ لِنَفْسِکَ، وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِکَ، وَإِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَکَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ»؛[6]

«هرگاه رعايا نسبت به تو گمان بى عدالتى ببرند عذر خويش را آشکارا با آنان در ميان بگذار و با بيانِ عذر خويش گمان آنها را نسبت به خود (درباره آنچه موجب بدبينى شده) اصلاح کن، زيرا اين امر از يک سو موجب تربيت اخلاقى تو مى شود و از سوى ديگر ارفاق و ملاطفتى است درباره رعيت و سبب مى شود که بيانِ عذر خود، تو را به مقصودت که وادار ساختن آنها به حق است برساند».

اما چگونه می توان چنین روشی را در مورد دولت ها تضمین کرد. در دوره ائمه معصومین (ع) عصمت آن ها تضمینی کافی برای حفظ دولت کارآمد، بدون خطایی بود که می توانست شهروندان و اتباع نظام اسلامی را به سرمنزل مقصود برساند.

اما امروزه در عصر غیبت با وجود فعالیت های وسیع و پیچیده دولت ها، حتی محکم ترین تصمیم های قانونی و میثاق های ملی نیز برای تأمین آزادی کافی نیست، زیرا یکی از ویژگی های دولت ها و دستگاه های کنونی تمایل به مخفی نگاه داشتن فعالیت هایشان در هاله ای از پنهانکاری است تا از این طریق بتوانند از اشتباهات و قانون شکنی های خود دفاع کنند و خود را از گرفتاری برهانند.

به عبارت دیگر، هدف آن ها حفظ اعتبار و جایگاه خود می باشد که متأسفانه نزد بسیاری از دولتمردان از هر چیزی مهمتر است. تمایل پنهانکاری ایشان را تنها می توان از طریق توصیه های حضرت امیر (ع)، مبتنی بر وجود دولت متعهد و مسئول تصحیح نمود.

انتقاد اصلاح کننده ناکارآمدی های دولتی

به عبارت دیگر از طریق انتقاد و نصیحت می توان ناکارآمدی ها را اصلاح و خنثی کرد. الگوی قوانین نظارت جامعه بر دولت یا معیارهای بهترین نظارت از سوی امام علی (ع) ارائه شده است. این الگوها عبارتند از: وظیفه نظارت مستمر مردم بر دولت، حق مردم برای انتقاد و پرسش از حکومت، علنی بودن کارهای دولت و دفاع از افراد و گروه های هشداردهنده که تخلفات و قانون شکنی های دولت را آشکار کنند و به تعبیر حضرت امیر (ع) سخن تلخ حق را بیش تر بر زبان برانند.

از ویژگی های مهم این الگوها فراگیر بودن آن ها و پذیرش اصل تساوی همگان در برابر دادگاه و قانون است. از آنجا که امام علی (ع) مستی غفلت و غرور را بسیار غافل کننده تر از مستی شراب می دانست، بر تمام کارگزاران حکومت خود، از خویش و بیگانه گرفته تا افراد لایق و با تقوی، به افرادی به طور مخفی برای نظارت مأموریت می داد[7] و باز بر این ناظرین، ناظرینی دیگر می گماشت تا بداند اجزای نظام چگونه کار می کنند و عیب و ضعف کارها از کجا است.

غیر از این حضرت علی (ع) به طور آشکار مردم را ناظر بر آنان معرفی کرده و خطاب به مردم هر منطقه می فرمود: اگر حاکم شما مرتکب خلافی شد، او را اطاعت نکرده و مراتب را گزارش دهید.

مثلاً امام (ع) پس از قضیه جمل، عبد الله بن عباس را به حکومت بصره گمارد و پس از ارائه رهنمودهای لازم به وی، خطاب به مردم فرمود:

«ای مردم! من عبد الله بن عباس را جانشین خود بر شما قرار دادم، سخن او را بشنوید و فرمان او را تا هنگامی که از فرمان های خدا و رسول اطاعت کند، اطاعت کنید (بر او نظارت داشته باشید) و اگر میان شما بدعتی پدید آورد یا از حق منحرف شد، بدانید او را از حکومت بر شما عزل خواهم کرد».[8]

امام علی (ع) مردم را برای نظام سیاسی، بهترین بازرس و ناظر دانسته و آن ها را مورد تشویق قرار داده و حتی تأکید کرده که نخبگان، سطوح بالای سیاست را زیر نظر داشته، مورد سؤال قرار دهند و از کوچکترین تخلفات جلوگیری کرده و جهت عزل آنان گزارش نمایند.

امام (ع) خطاب به مالیات دهندگان مردم یا حکام محلی که لشکریان از منطقه آنان می گذشتند، سفارش می فرمود:

«فَإِنِّي قَدْ سَيَّرْتُ جُنُوداً هِيَ مَارَّةٌ بِكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ؛ وَ قَدْ أَوْصَيْتُهُمْ بِمَا يَجِبُ لِلَّهِ عَلَيْهِمْ مِنْ كَفِّ الْأَذَى وَ صَرْفِ الشَّذَا، وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكُمْ وَ إِلَى ذِمَّتِكُمْ مِنْ مَعَرَّةِ الْجَيْشِ إِلَّا مِنْ جَوْعَةِ الْمُضْطَرِّ لَا يَجِدُ عَنْهَا مَذْهَباً إِلَى شِبَعِهِ؛ فَنَكِّلُوا مَنْ تَنَاوَلَ مِنْهُمْ شَيْئاً ظُلْماً عَنْ ظُلْمِهِمْ، وَ كُفُّوا أَيْدِيَ سُفَهَائِكُمْ عَنْ [مُضَادَّتِهِمْ] مُضَارَّتِهِمْ وَ التَّعَرُّضِ لَهُمْ فِيمَا اسْتَثْنَيْنَاهُ مِنْهُمْ»؛[9]

«من سپاهیانی را فرستادم که به خواست خداوند بر شما خواهند گذشت و آنچه را که خدا بر آنان واجب داشته به ایشان سفارش کردم: از ترساندن، آزار و گزند بازداشتن. من نزد شما به موجب تعهدی که نسبت به شما دارم از آزاری که سپاهیان به مردم رسانند، بیزارم، مگر آن که گرسنگی سربازی را ناچار گرداند و برای سیری خود جز آن راهی نداند، پس کسی را که دست به ستم گشاید کیفر دهید و دست بی خردان خود را از زیان رسانیدن به لشکریان و زحمت رساندن به ایشان در آنچه استثنا کردیم، باز دارید».

علت تاکید بر نظارت، نقد و نصیحت در سیره علوی

اما، به راستی چرا امام علی (ع) چنین می کرد؟

او این سخن پیامبر (ص) را که همه شما مسئول هستید و همه شما در مقابل افراد تحت مسئولیت خود، مورد پرستش قرار خواهید گرفت،[10] قبول داشت و مسئولیت را دوگانه می دانست، یعنی هم مسئولیت در برابر خداوند و هم در برابر مردم. این مسئولیت نشان دهنده آزادی حضور مستمر مردم در صحنه سیاست و نظارت بر حکومت است. اگر سخن پیامبر (ص) جمله ای اخباری باشد، بر آزادی سیاسی مردم دلالت دارد و اگر انشایی در قالب اخبار باشد، مردم را به سؤال کردن از حاکم موظف می کند.

امام علی(ع) نیز خود در این باره می فرماید:

«هر گاه خواص به کارهای ناشایست دست یازیدند و گروه مردم بر آنان نشوریدند، هر دو دسته مستوجب عقوبت الهی خواهند بود».[11]

امام خمینی در تفسیر و تکمیل مبحث فوق این گونه بیان می کند:

«هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و از او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده ای دهد و در غیر این صورت اگر به خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد خود به خود از مقام زمامداری معزول است».[12]

نتیجه گیری

با مروری بر سیره علوی در مواجه با آزادی سیاسی، می توان دریافت که با تمرکز بر آزادی اندیشه و بیان، انتقاد سازنده، نفی اختناق سیاسی، شفافیت حکومتی، انتقاد از ناکارامدی های دولتی و بطور کلی، نظارت، نقد و نصیحت حکومت، الزامات آزادی سیاسی محقق می گردد.

پی نوشت ها

[1]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[2] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[3] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 216.
[4] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 34.
[5] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 50.
[6] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[7] . محمودی، نهج السعادة، ج5، ص25.
[8] . شیخ مفید، الجمل، ص324.
[9] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 60.
[10] . عاملی، منیة المرید، ص380.
[11] . ابن بابویه، علل الشرایع، ص522.
[12] . موسوی خمینی، صحیفه نور، ج4، ص190.

منابع

  1. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
  2. محمودی، محمد باقر، نهج‌السعادة في مستدرك نهج‌البلاغة، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1418ق.
  3. مفید، محمد بن محمد، الجمل، قم، مکتب الإعلام الإسلامي، 1413ق.
  4. عاملی، زین الدین بن علی، منية المريد في آداب المفيد و المستفيد، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، 1427ق.
  5. ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، قم، مکتبة الداوري المکتبة الحيدرية، 1385ق.
  6. موسوی خمینی، روح الله، صحیفه نور، تهران، انتشارات وزارت ارشاد، 1362.

 

منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:

جهان بزرگی، احمد، آزادی سیاسی، تهران، انتشارات کانون اندیشه جوان، 1384، ص98-91.

اوج آزادی سیاسی با تاکید بر نظارت، نقد و نصیحت در سیره علوی

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    مطالب پربازدید

    هیچ نوشته‌ای پیدا نشد.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.