امام علی (ع) مرد میدان جهاد در نهج البلاغه

شخصیت امام علی (ع) در میدان جهاد بی بدیل است، برای تبیین حقیقی قدرت و صلابت امام علی (ع) در میدان جهاد، باید به سراغ کلام خود حضرت (ع) در نهج البلاغه رفت تا حق مطلب ادا گردد. در این مقاله با استفاده از گفتار نهج البلاغه، به ویژگی های مرد میدان جهاد، امام علی (ع) پرداخته شده است.

ندای آسمانی در وصف جوانمردی علی (ع)

امام علی (ع) استوانه استوار ایمان و اخلاص و قائمه پایدار جهاد فی سبیل الله است. چهره مطهر و منوری که همه عمر در راه احیای کلمه طیبه حق و اعتلای پرچم اسلام، لحظه ای آرام و قرار نداشته و با همه وجود گوهر حیات خویش بر کف گرفته و در میدان جهاد در راه خدا تلاش کرده است. بزرگمرد توانا و موحدی که برق شمشیر کج او قامت اسلام را راست کرد و جبرئیل در ستایش جوانمردی و قدرت ذوالفقار مرگ آفرین وی، در میانه زمین و آسمان فرمود:

«لا فتی الا علی، لا سیف الا ذو الفقار»؛[1]

امام علی (ع) یگانه موحد دلاوری است که حیات، شجاعت، شهامت و اخلاص او مظهر اعلا و مصداق عینی همه آیات مبارکات جهاد در قرآن کریم است. ایثار و اخلاص و پاکبازی امام (ع)، به همه آیات جهاد و شهادت، حیات و تجسم عینی و عیانی بخشیده، تا آنجا که یک ضربت شکست آفرین او بر اردوگاه شرک و کفر در جنگ خندق، از عبادت همه جن و فرشته و آدمیان برتر است.

این حقیقتی است که منطق گویا به حق پیامبر خدا (ص) گواه آن است، آنجا که فرمود:

«ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَین‌»؛[2]

و کلام آخر که فصل الکلام همه سخنان درباره شخصیت، عظمت و کرامت امیر المومنین علی (ع) است، این که حیات امام (ع) در چند کلمه خلاصه می شود و آن عبارتست از: ایمان، تقوا، اخلاص، عدالت و جهاد فی سبیل الله. امام علی (ع) در حدی است که سوای رسول الله (ص) هیچ یک از آفریدگان حق تعالی، از آغاز تا پایان آفرینش به پایگاه عظمت، قداست، کرامت و شخصیت ملکوتی آن حضرت (ع) دست نیافته و نخواهد یافت.

این پایگاه رفیع ایمان و تقوا و عمل صالح را حق تعالی ویژه رسول الله (ص) و عترت معصوم و مطهر آن بزرگوار قرار داده است. کلام قدرت و حوصله خود را در بیان پایگاه رفیع امام (ع)، در میدان جهاد و شهادت طلبی از کف می دهد و قلم را فرصت و توان تصویر و توصیف پاک دلی و پاکبازی آن حضرت (ع) نیست.

مرد میدان جهاد

به همین دلیل برای آگاهی از پایداری امام علی (ع) در میدان جهاد هولناک و مرگ آفرین، باید به گفتار آن امام (ع) گوش سپرد و تا از قدرت، شجاعت، صلابت و پایداری خود در میدان جهاد سخن بگوید:

«… وَ إِنِّي لَمِنْ قَوْمٍ لَا تَأْخُذُهُمْ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ، سِيمَاهُمْ سِيمَا الصِّدِّيقِينَ وَ كَلَامُهُمْ كَلَامُ الْأَبْرَارِ، عُمَّارُ اللَّيْلِ وَ مَنَارُ النَّهَارِ، مُتَمَسِّكُونَ بِحَبْلِ الْقُرْآنِ، يُحْيُونَ سُنَنَ اللَّهِ وَ سُنَنَ رَسُولِهِ (صلی الله علیه وآله)، لَا يَسْتَكْبِرُونَ وَ لَا يَعْلُونَ وَ لَا يَغُلُّونَ وَ لَا يُفْسِدُونَ، قُلُوبُهُمْ فِي الْجِنَانِ وَ أَجْسَادُهُمْ فِي الْعَمَل»؛[3]

« … و به حقیقت من از مردانی هستم که در راه خدا از ملامت هیچ سرزنش کننده ای باک ندارند. سیمای آنان، سیمای راستگویان و سخنان شان کلام نیکوکاران است. ایشان کسانی هستند که شب ها را به عبادت حق تعالی بیدار و روشنی بخشان روزها اند. مردانی که به ریسمان قرآن چنگ می زنند و سنت های خدا و پیامبر (ص) او را احیاء می کنند. آن ها نه تکبر می ورزند و نه اهل گردن کشی و سرفرازی می باشند. اینان خیانت نمی کنند و فساد به راه نمی اندازند. دل های ایشان در بهشت و پیکرهای شان به کار زندگی سرگرم است».

«… فَلَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ إِنَّ الْقَتْلَ لَيَدُورُ عَلَى الْآباءِ وَ الْأَبْنَاءِ وَ الْإِخْوَانِ وَ الْقَرَابَاتِ، فَمَا نَزْدَادُ عَلَى كُلِّ مُصِيبَةٍ وَ شِدَّةٍ إِلَّا إِيمَاناً وَ مُضِيّاً عَلَى الْحَقِّ وَ تَسْلِيماً لِلْأَمْرِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْجِرَاحِ …»؛[4]

« … همانا ما با پیامبر خدا (ص) بودیم، در حالی که مرگ و کشتار در میان پدران، فرزندان، برادران و خویشاوندان دور می زد. در آن حال هر مصیبت و گرفتاری که پیش می آمد، به ایمان و استواری ما بر حق می افزود و ما بیشتر در برابر فرمان خدا تسلیم می شدیم و بر سوزش زخم ها شکیبا تر بودیم … ».

«وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) أَنِّي لَمْ أَرُدَّ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ، وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي الْمَوَاطِنِ الَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا الْأَبْطَالُ وَ تَتَأَخَّرُ فِيهَا الْأَقْدَامُ، نَجْدَةً أَكْرَمَنِي اللَّهُ بِهَا …»؛[5]

«و به راستی بزرگان اصحاب محمد (ص) که حافظان قرآن و شریعت او می باشند، به خوبی می دانند که من هیچ گاه سر از فرمان خدا و پیامبرش بر نتافته ام و در راه رسول الله (ص) در میدان جهادی که پهلوانان می گریختند و گام ها به عقب برمی گشت، به دلیل شجاعت و جوانمردی که خدای بزرگ مرا به خاطر آن گرامی داشته، از نثار جان خود دریغ نکرده ام … ».

صاحب شمشیر حق

هنگامی که طلحه و زبیر بیعت خود را با امام علی (ع) شکستند، از آن حضرت (ص) درخواست شد که آن ها را به قصد جنگ تعقیب نکند. امام (ع) در جواب فرمود:

«وَ اللَّهِ لَا أَكُونُ كَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى يَصِلَ إِلَيْهَا طَالِبُهَا وَ يَخْتِلَهَا رَاصِدُهَا، وَ لَكِنِّي أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَ بِالسَّامِعِ الْمُطِيعِ الْعَاصِيَ الْمُرِيبَ أَبَداً حَتَّى يَأْتِيَ عَلَيَّ يَوْمِي …»؛[6]

«به خدا سوگند، من مانند کفتار نیستم که بر اثر نواختن ضربات آرام بر در لانه اش به خواب رود، تا این که طالب وی برسد و صیادی که در انتظار شکار اوست، فریبش بدهد. من به یاری کسی که به حق روی آورده، هر که را پشت به حق کرده و به باطل روی آور شده، با شمشیر می زنم و به همراهی کسی که سخن مرا شنیده و اطاعت می کند، فردی را که نافرمانی کرده و در رابطه با حق دچار شک و دودلی است، از میان برمی دارم، تا هنگامی که مرگ من فرا رسد و روزگارم به سر آید».

مشتاق شهد شهادت

امام علی (ع) آن عبد صالحی است، که همه روزگار حیات وی در جهت بندگی خدا و تحقق حاکمیت پروردگار بر جمهور انسان ها سپری شده است و در راه تحقق این آرمان مقدس همواره آماده جهاد در راه خدا و گسترش اسلام و نشر حقایق قرآن و معارف اسلامی بوده و در این رابطه هرگز از مرگ هراسی نداشته، بلکه در نهایت اشتیاق شهادت در راه خدا را بر مرگ در بستر ترجیح می داده، تا آنجا که فرمود:

«إِنَّ الْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِيثٌ، لَا يَفُوتُهُ الْمُقِيمُ وَ لَا يُعْجِزُهُ الْهَارِبُ. إِنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ، وَ الَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةٍ عَلَى الْفِرَاشِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ»؛[7]

«همانا مرگ خواهنده ای است شتابان که هیچ کس از دست او رهایی نمی یابد، چه آن ها که بایستند و چه آن ها که می گریزند. آگاه باشید که بهترین مرگ کشته شدن در راه خدا است.

سوگند به آن کسی که جان فرزند ابوطالب در دست او می باشد، هزار زخم شمشیر بر من آسانتر است، از مرگ در بستر، در حالی که از غیر خدا اطاعت کنم».

مبارز راه حق

امام موحدان صالح و پیشوای پرهیزگاران صادق علی (ع)، در ارتباط با سرکوب مخالفان حق و ابراز قاطعیت خود در این کار مهم و حیاتی و این که به خاطر قیام در راه احقاق حق از هیچ تهدیدی نمی هراسد و ایمان به پروردگار و یقین به حقانیت اسلام، به وی قدرتی شگفت و همتی والا بخشیده، می فرماید:

«وَ لَعَمْرِي مَا عَلَيَّ مِنْ قِتَالِ مَنْ خَالَفَ الْحَقَّ وَ خَابَطَ الْغَيَّ مِنْ إِدْهَانٍ وَ لَا إِيهَانٍ …»؛[8]

به جان خودم سوگند که در مبارزه با مخالفان حق و کسانی که در گمراهی غوطه می خورند، درنگ و سستی نمی کنم … ».

«لَقَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ، وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي»؛[9]

«من کسی نیستم که به نبرد تهدید شوم و یا از ضربه شمشیر بهراسم. من به پروردگار خویش یقین دارم و در دین خود دچار شک و گمان نیستم».

«وَاللهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِی لَمَا وَلَّیْتُ عَنْهَا وَ لَوْ أَمْکَنَتِ الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا وَ سَأَجْهَدُ فِي أَنْ أُطَهِّرَ الْأَرْضَ مِنْ هذَا الشَّخْصِ الْمَعْکُوسِ، وَ الْجِسْمِ الْمَرْکُوسِ، حَتَّى تَخْرُجَ الْمَدَرَةُ مِنْ بَیْنِ حَبِّ الْحَصِیدِ»؛[10]

«به خدا سوگند، اگر عرب برای جنگ با من پشت به پشت هم داده یکدیگر را یاری کنند، من هرگز از این نبرد روی بر نگردانم و اگر فرصت مناسبی به دستم آید، به سوی آنان می شتابم و گردنشان را قطع می کنم و به زودی می کوشم تا زمین را از این شخص وارونه و کالبد واژگون (معاویه) پاک سازم، باشد که سنگ و خاشاک از میان دانه های درو شده بیرون آید».

سرباز سپاه اسلام

آن روز که حضرت علی (ع) برای پیکار با یاغیان از خدا بی خبر بصره، عازم میدان جهاد می شد. در ارتباط با هنگامه بعثت رسول الله (ص) و میدان جهاد خونین فی سبیل الله و تلاش مومنانه و خالصانه خود در راه احقاق حق و سرکوب باطل فرمود:

«أَمَا وَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُ لَفِي سَاقَتِهَا حَتَّى [وَلَّتْ] تَوَلَّتْ بِحَذَافِيرِهَا مَا [ضَعُفْتُ] عَجَزْتُ وَ لَا جَبُنْتُ، وَ إِنَّ مَسِيرِي هَذَا لِمِثْلِهَا فَلَأَنْقُبَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّى يَخْرُجَ الْحَقُّ مِنْ جَنْبِهِ … »؛[11]

«به خدا سوگند، من سپاه اسلام را (در روزگار بعثت پیامبر (ص)) همراهی می کردم و آنان را به پیشروی بر می انگیختم، تا باطل به کلی عقب نشینی کرد و حق ظاهر شد و در راه جهاد عاجز و ناتوان نشده ام و ترس و بیم بر من چیره نشده و اکنون که به جنگ سرکشان بصره می روم، مانند روزگاری است که با پیامبر (ص) برای هدایت و رستگاری مردم جهاد می کردیم. آگاه باشید که من پهلوی باطل را می شکافم، تا حق از میان آن بیرون آید … ».

مجاهد فی سیبل الله

امام (ع) در دفاع از مواضع خود، که بر پایه ایمان و حق و عدل استوار است و در رابطه با پایداری و پایمردی خویش در محو باطل و ستم و تبیین این حقیقت که در راه جهاد فی سبیل الله، هرگز از دشمن و انبوه بی شمار سپاهیانش بیمناک نیست، در فرمانی به مالک اشتر نوشت:

«إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ؛ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي، وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ [لِحُسْنِ] حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ …»؛[12]

«به خدا سوگند، که اگر من به تنهایی با همه دشمنان روبرو شوم و آن ها از فراوانی سپاه، همه جمعیت روی زمین را پرکرده باشند، هرگز از آن ها، هراسان و بیمناک نیستم، زیرا من گمراهی و ضلالتی را که ایشان در آن فرورفته اند و راه رستگاری خویش را که بر آن قدم می گذارم با چشم خود می بینم و از سوی خدا به راستی و درستی راه خویش یقین دارم. من به دیدار پروردگار آرزومند و به پاداش نیک او امید فراوان دارم … ».

استوار بر صراط مستقیم

آن روز که در آغاز جنگ صفین لشکریان معاویه، به منظور تحریک امام علی (ع) و یارانش نسبت به شروع جنگ، شریعه فرات را تصرف کرده و مانع بهره برداری سپاه امام (ع) از رودخانه فرات شدند، سرور مومنان و سید موحدان امام علی (ع) یاران خویش را فراخواند و در رابطه با پایداری بر صراط مستقیم ایمان و استواری و پایمردی در طریق روشن جهاد در راه خدا و حاکمیت ولایت او و پیامبر اکرم (ص) و عترت مطهرش که برگزیدگان حق تعالی برای امامت امت اسلام و جانشینان و اوصیای حقیقی رسول الله (ص) می باشند، چنین فرمود:

«قَدِ اسْتَطْعَمُوكُمُ الْقِتَالَ، فَأَقِرُّوا عَلَى مَذَلَّةٍ وَ تَأْخِيرِ مَحَلَّةٍ أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاءِ؛ فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِكُمْ مَقْهُورِينَ وَ الْحَيَاةُ فِي مَوْتِكُمْ قَاهِرِينَ. أَلَا وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ قَادَ لُمَةً مِنَ الْغُوَاةِ وَ عَمَّسَ عَلَيْهِمُ الْخَبَرَ حَتَّى جَعَلُوا نُحُورَهُمْ أَغْرَاضَ الْمَنِيَّة»؛[13]

«لشکریان معاویه خواهان جنگ با شمایند و شما یا باید در برابر آن ها به ذلت و خواری خود اعتراف کنید و یا این که شمشیرهای خود را (در جنگ با آنان) از خون سیراب سازید، تا بتوانید خویشتن را از رودخانه فرات سیراب کنید. پس بدانید که مرگ در زندگانی شماست، اگر شکست بخورید. زندگی در مرگ شما است، اگر پیروز شوید. همانا، آگاه باشید که معاویه گروهی ناآگاه و گمراه را به میدان جهاد آورده و حقیقت را از آن ها پنهان کرده، تا آنجا که ایشان گلوهای خود را هدف تیرهای مرگ قرار داده اند».

رزمنده مسیر بهشت

امام (ع) در بزرگداشت و تجلیل از جهاد در راه فراهم آوردن بهشت و خشنودی حق تعالی و بیان این حقیقت که راز عزت و قدرت و حاکمیت حق، در جهاد فی سبیل الله است و اثبات این واقعیت که هر کس جامه رزم به تن کند، در حقیقت لباس تقوا پوشیده و در حصار امن و دژ امان الهی راه یافته و همه آن ها که از جهاد در راه خدا روی برتابند، خدا جامه ذلت و نکبت و هلاکت بر قامت خمیده آن ها می پوشاند، فرمود:

«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ. فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُيِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِيلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْيِيعِ الْجِهَادِ وَ سِيمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ …»؛[14]

«جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است که خدای آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد جامه پرهیزگاری، زره محکم و سپر قوی و استوار حق تعالی است و هر کس از روی بی اعتنایی جهاد را واگذارد، خدا جامه خواری و لباس گرفتاری بر پیکر او می پوشاند و بر اثر این ذلت و پستی زبون و بیچاره می شود و به دلیل دوری از رحمت پروردگار به بی خردی و کوته فکری گرفتار شده و به سبب ترک جهاد از حق دور شده و از عدل و انصاف محروم می شود».

نتیجه گیری

مرد میدان جهاد، امام علی (ع) در حضور خود در عرصه دفاع از اسلام، همیشه با صلابت و قدرت و در کمال ایمان به خدا، در راه حق و حقیقت جنگیدند و لحظه ای ترس و ناامیدی به دل راه ندادند. این است که در تاریخ اسطوره شجاعت و قدرت نام گرفته اند و گفته اند: لا فتی الا علی، لا سیف الا ذو الفقار.

پی نوشت ها

[1] . ابن مغازلی، مناقب، ص198.

[2] . مجلسی، بحارالانوار، ج39، ص1.

[3] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[4] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 122.

[5] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 197.

[6] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 6.

[7] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 123.

[8] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 24.

[9] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 22.

[10] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 45.

[11] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 33.

[12] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 62.

[13] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 51.

[14] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 27.

منابع

  1. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب على بن ابى‌طالب (ع)، بیروت، دار الأضواء، 1424ق.
  2. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
  3. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار إحياء التراث العربی، 1403ق.

منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:

حجازی، علاء الدین، تجلی امامت در نهج البلاغه، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1372. ص172-163.

امام علی (ع) مرد میدان جهاد در نهج البلاغه

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.