انسان موجودی اجتماعی است، بقا و شکوفایی او در گرو تعامل و معاشرت با همنوعانش می باشد. به همین دلیل، توانایی برقراری مهارتهای ارتباطی و آداب معاشرت و احترام به یکدیگر بسیار مهم است.
اینکه رفتار ما در جامعه و برخورد ما با دیگران چگونه باید باشد، بستگی به این دارد که ما چقدر با آداب معاشرت آشنا باشیم و قوانین آن را بدانیم. دانستن معنی حقیقی آداب معاشرت و یادگیری قوانین آن باعث می شود؛ که شما بتوانید یک زندگی حرفه ای و با کیفیتی را داشته باشید.
کلام گهربار امام علی (ع) در نهج البلاغه، گنجینه ای از آموزه های اخلاقی و اجتماعی است که به بهترین شکل، چارچوب های صحیح آداب معاشرت را تبیین می نماید. حضرت با درایت و شناخت عمیقی که از سرشت انسان دارد؛ راهکارهایی عملی برای داشتن آداب معاشرت نیکو در تمام شئون زندگی ارائه داده است.
اهمیت آداب معاشرت
انسانها در تمام مراحل زندگی روزمره خویش ناگزیر از معاشرت با افراد و اشیاء پیرامونی خود هستند. که این ارتباط وآداب معاشرت نیازمند اصول و قواعد خاصی است.
دوستی و معاشرت دو طرفه باشد
امام علی (ع) در اين گفتار حكيمانه درباره آداب معاشرت می فرمايد: «زُهْدُكَ فِي رَاغِب فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ، وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِد فِيكَ ذُلُّ نَفْس»[1] اظهار بى ميلى به كسى كه به تو علاقه مند است، سبب كاستى بهره تو در دوستى او است و اظهار ميل تو به كسى كه به تو بى اعتناست سبب خوارى تو خواهد شد.
اين يك واقعيت مسلم است؛ كه اگر انسانى به ما اظهار محبت كند و ما به او بى اعتنايى كنيم، نه تنها خود را از دوستى و محبت و كمك هاى احتمالى او در مشكلات محروم ساخته ايم، بلکه این عمل با آداب معاشرت هم تناسبی ندارد.
انسان عاقل و هوشيار كسى است كه دست هاى افراد لايقى را كه به عنوان دوستى به سوى او دراز می شود، بفشارد و روزبه روز بر دوستان خود بيفزايد. چراكه مشكلات زندگى به قدرى زياد است، كه انسان به تنهايى از عهده حل آن ها بر نمی آيد، ولى اگر دوستان فراوانى داشته باشد؛ آن ها می توانند به حل مشكلات او كمك كنند و اين جاست كه در ضرب المثل گفته اند: هزار دوست كم است و يك دشمن بسيار.
به عكس، هرگاه كسى به انسان بی اعتنا باشد و انسان به او اظهار تمايل كند خود را خوار و بی مقدار كرده است. ضرب المثلى در فارسی هست كه می گويند: براى كسى بمير كه براى تو تب كند. ولى آن كس كه محبتى ندارد و دست دوستى دراز نمی كند و احساسى در او وجود ندارد، به سراغ او رفتن اشتباه و بدور از آداب معاشرت است.
امام علی (ع) در مورد آیین دوست یابی و اهمیت آداب معاشرت در زندگی می فرماید: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الاِْخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ»[2]؛ عاجزترين مردم كسى است كه نتواند براى خود دوستى انتخاب كند و عاجزتر از اوكسى است؛ كه دوستانى را كه به دست آورده است، از دست بدهد».
امام صادق (ع) در حديثى می فرمايد: «مَنْ أَكْرَمَكَ فَأَكْرِمْهُ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِكَ فَأَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْهُ»[3] كسى كه تو را گرامى می دارد گرامی اش بدار و كسى كه تو را سبك می سازد، خود را از او دور ساز».
در دین اسلام بر داشتن دوست، تأكيد شده است. در آغاز اسلام نيز مسلمانان علاوه بر آن كه همه خود را برادر يكديگر می دانستند، هر كدام با فرد يا افرادى عقد اخوت و پيمان برادرى بستند. این کار بهترین تداعی کننده آداب معاشرت محسوب می گردد. اين پيمان احترام فوق العاده اى دارد که در فقه احکامی ویژه ای بر آن مترتب می شود.
اين گونه دوستان نه تنها در دنيا بلكه در آخرت نيز می توانند سبب نجات انسان شوند و در صورتى كه مؤمن صالحى باشند، می تواند شفاعت كنند. رسول خدا (ص) در حديثى می فرمايد: «استَكْثِروا مِنَ الإخوانِ فَإنَّ لِكُلّ مؤمنٍ شَفاعةً يومَ القيامةِ»؛ تا می توانيد دوست براى خود انتخاب كنيد. زيرا هر مؤمنى روز قيامت شفیعی دارد.
معاشرت نیکو با مردم
در اهمیت آداب معاشرت نیکو با مردم همین بس؛ که امام علی (ع) می فرماید: «خالطوا الناس مخالطة إن مِتّم معها بكوا عليكم، و إن عِشتم حنّوا اليكم»[4]. با مردم چنان معاشرت كنيد، كه اگر بميريد بر شما بگريند و اگر زنده باشيد، مشتاق ديدن شما باشند.
امام علی (ع) در واقع می خواهد به این نکته اشاره نماید، که پیوند محبت و دوستى را از طریق معاشرت و خدمت کردن به مردم آنچنان محکم کنید؛ که شما را به منزله نزدیک ترین عزیزان خود بدانند؛ هرگاه از دست بروید جاى شما در میان آنها خالى باشد، ولى در دل همواره از شما یاد کنند و بر عواطف و محبت هایى که نسبت به آن ها داشتید، اشک بریزند و در حال حیات پروانه وار گرد شما بگردند و از معاشرت با شما لذت ببرند.
تأکید بر گزینش همراهان در آداب معاشرت
یکی از ارکان اساسی آداب معاشرت، انتخاب صحیح دوستان و همنشینان است.
امام علی (ع) به دفعات بر این اصل مهم تأکید کرده اند؛ و فرموده اند: که پيش از اين كه در راهي قدم گذاري، نخست از رفيق راه و همسفر خود بپرس، که با چه کسی همسفر هستی. «سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيق»[5] زیرا همنشین بد، فرد را از مسیر درست منحرف می کند. انتخاب دوستان شایسته، تأثیر بسزایی در شکل گیری شخصیت و رفتار فرد دارد.
گزینش همراهان در آداب معاشرت آن قدر مهم است که، یکی از حسرت های انسانها در روز قیامت این است: «یا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا»[6] اى واى بر من كاش فلان شخص گمراه را، دوست خود انتخاب نكرده بودم. باز در ادامه می گويد: «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي»[7] بيدارى و آگاهى به سراغ من آمده بود و سعادت در خانه مرا كوبيد، ولى اين دوست بی ايمان مرا گمراه ساخت.
مفسرین، شان نزول آیه را در مورد شخصی به نام «عقبه» ذکر کرده اند: گفته شده عقبة بن ابی معیط، پیامبر (ص) را برای طعام دعوت کرده بود و پیامبر (ص) شرط غذا خوردن بر سفره او را، شهادت به یگانگی خدا قرار داد. «عقبه» نیز برای اینکه پیامبر (ص) را راضی به خوردن غذا کند، شهادتین گفت. از آنجایی که او با فردی بنام «اُبی» معاشرت داشت. «اُبی» پس از اطلاع از این ماجرا، عقبه را سرزنش کرد. «عَقبه» ابراز داشت که، شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر ظاهری و از سر ناچاری و به خاطر راضی کردن مهمان به خوردن غذا بوده. اما «ابی» از «عقبه» خواست تا به صورت پیامبر (ص) آب دهان بیاندازد وگرنه دوستی و معاشرت خود را با او پایان می دهد.
عقبه وقتی پیامبر (ص) را در مسجدالحرام در حال نماز دید؛ پا بر پشت پیامبر (ص) زد و به صورت پیامبر (ص) آب دهان انداخت. سرانجام در جنگ بدر کشته شد.[8] این داستان به صورت خیلی واضح تاثیر همنشین بد را در سرنوشت انسانها گوشزد می نماید، اگر «عقبه» به آداب معاشرت توجه می کرد، چنین سرانجام شومی در انتظارش نبود. تدبر و عاقبت اندیشی از اصول و لوازم آداب معاشرت و از نشانه های خرد و خردمندی است.
حضرت نوح (ع) از پيامبران اولوالعزم الهی به شمار می رود و خداوند متعال در قرآن کریم از او به عظمت و بزرگی ياد كرده و او را جزء عباد شكور بر شمرده است، اما فرزند حضرت نوح (ع) به دليل همنشينی و معاشرت با كفار و افراد فاسد جامعه در زمره كافران و بدكاران قرار گرفت. حتی شفاعت پدرش نیز سودی نبخشید.[9] هم چنین جعفر کذّاب پسر امام هادی (ع) به علت معاشرت با دوستان بد، فاسد گشت. بی توجهی به اصول و آداب معاشرت در گزینش همراهان سبب گردید؛ که یکی هلاک شود و دیگری به «کذاب» معروف شود. از پیامبر (ص) نقل شده است:
«مَثَلُ الْجَلِيسِ الصَّالِحِ مَثَلُ الدَّارِيِّ إِنْ لَمْ تَجِدْ عِطْرَهُ عَلِقَكَ رِيحُهُ وَ مَثَلُ جَلِيسِ السَّوْءِ مَثَلُ صَاحِبِ الْكِيرِ إِنْ لَمْ يُحْرِقْكَ شِرَارُ نَارِهِ عَلِقَكَ مِنْ نَتْنِهِ.»[10]
حكايت همنشين خوب مثل عطاری است، كه اگر عطر خويش به تو ندهد، باز بوى خوش آن در تو آويزد و حكايت همنشين بد مثل آهنگر است؛ اگر شرار آتش آن تو را نسوزاند باز بوى بد آن در تو آويزد.
اصول و آداب معاشرت
امام علی (ع) در مورد اصول و آداب معاشرت نکات مهمی را در این کلام نورانی خود بیان نموده است.
1- «ایاک و مصادقة الْأَحْمَقَ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ.»[11] با احمق همنشینی مکن، زیرا می خواهد به تو سود رساند، ولی زیان می رساند. این کلام، اهمیت دقت در انتخاب دوست را به عنوان یکی از آداب معاشرت ضروری، گوشزد میکند. همنشینی و معاشرت با افراد نادان، نتیجه ای جز ضرر نخواهد داشت.
2- «و إِيَّاكَ وَ مصادقة الفاجر، فانه یبیعک بالتافة.»[12] از همنشینی با گناه کاران بپرهیز، زیرا بدترین چیزها، بدترین یاران هستند. این نص، لزوم رعایت آداب معاشرت با افراد فاسق را با نهی اکید بیان می دارد و این خود نشان دهنده اهمیت حفظ سلامت روحی در آداب معاشرت است.
3- «و ایاک و مصادقة البخیل، فانه یقعد عنک احوج ما تکون الیه.»[13] با بخیل همنشینی نکن، زیرا آن چه را سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می کند. این فراز از کلام گهر بار امام نیز لزوم رعایت آداب معاشرت با افراد بخیل را بیان می کند.
4- «و ایاک مصادقة الکذاب، فانه کَسَّراب، یقرب علیک البعید، و یبعد علیک القریب.»[14] از دوستی با دروغگو بپرهیز که مانند سراب است؛ دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور می نمایاند.
براساس آموزه های اسلامی، مهم ترین اصول و آداب معاشرت این است که انسان نه تنها باید از دروغ اجتناب کند، بلکه باید از دروغگویان نیز دوری گزیند؛ زیرا اگر امروز دروغ دروغگویان متوجه شما نباشد، ولی در نهایت آسیب جدی به شما وارد می کند. بنابراین، آداب معاشرت اقتضا می کند، که از دروغ و دروغگویان اجتناب کنیم؛ زیرا نجات و رستگاری در صداقت و راستی و همزیستی با راستگویان است.
دروغگو استاد فریب و غرور است؛ از همین رو خدا ابلیس شیطانی را «غرور»[15] معرفی می کند. زیرا با انواع و اقسام شیطنت ها، سراب نمایی می کند تا جایی که نقد آخرت را نسیه نشان می دهد و نسیه دنیا را نقد می نماید.
بنابراین، به امثال عمر بن سعد و خولی گندم ری و زر و سیم وعده داده شده را، نقد معرفی میکند. و در مقابل وعده «تخلف ناپذیر» [16]خدا نسبت به آخرت را نسیه می شمارد.
پس اعتقاد به وعده های الهی و پایبندی به اصول و آداب معاشرت باعث می گردد که انسان با هيچ كدام از اين چهار گروه معاشرت و دوستی نداشته باشد.
راز داری و خوشرویی از آداب معاشرت
نحوه سخن گفتن و کتمان اسرار، نیز بخش دیگری از آداب معاشرت است، که می تواند روابط انسان ها را تقویت یا تخریب کند.
هر انسانی در زندگی خویش، خواه ناخواه اسرار مگو دارد؛ که بایستی در نگهداری آن کوشا باشد. برخی از این اسرار مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده یا جامعه ای است که او در آن زندگی می کند.کسی که نتواند حافظ اسرار خود باشد، چگونه می تواند اسرار دیگران را حفظ کند.
رازداری در زندگی فردی و اجتماعی از آداب معاشرت است؛ که تأثیرات مثبت و منفی شگرفی در زندگی دارد. از جمله مزایای رازداری می توان به حفظ حریم خصوصی، تقویت روابط اجتماعی اشاره کرد. در مقابل، افشای رازها می تواند منجر به از دست رفتن اعتماد، آسیب به روابط و ایجاد مشکلات روحی و روانی شود.
بنابراین، فاش کردن راز اشخاص کار صحیحی نیست و رازداری یکی از اساسی ترین آداب معاشرت است. که خدا، پیامبران و اولیاء الهی افراد را به انجام این کار تشویق میکنند.
امام رضا (ع) در رابطه با این موضوع می فرماید: «لاَ يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ فِيهِ ثَلاَثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَالسُّنَةُ مِنْ رَبِّهِ كِتْمَانُ سِرِّهِ، أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ (ص) فَمُدَارَاةُ النَّاسِ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ.»[17] امام رضا (ع) یکی از ویژگی های مومن را در آداب معاشرت؛ حفظ اسرار خود، و دیگران بر می شمرد.
امام علی (ع) نیز در این خصوص می فرماید: «صدر العاقل صندوق سره، والبشاشةُ حبالةُ المودةِ»[18] سینه خردمند صندوق راز اوست و خوشرویی وسیله دوست یابی افراد است.
راز داری و خوشرویی، دو روش ساده اما مؤثر در آداب معاشرت؛ و ابزاری برای دوست یابی و نشان دهنده شخصیت افراد است.
بزرگان دین در تقسیم بندی ساعت های روزانه، جایگاه ویژه ای برای شادی و تفریح در نظر می گرفتند. امام رضا (ع) در این باره می فرماید: «بکوشید اوقات شبانه روز شما چهار ساعت [بخش] باشد: ساعتی برای عبادت و مناجات با خدا؛ ساعتی برای تأمین معاش؛ ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان آگاه سازند و در باطن به شما خلوص دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذت ها اختصاص دهید. که با این بخش از زندگی، قادر خواهید بود آن سه بخش دیگر را به خوبی مدیریت کنید. این نیز از جمله آداب معاشرت مورد تأکید اسلام است.[19]
نتیجه:
آداب معاشرت در کلام امام علی (ع) مفهومی جامع و عمیق دارد؛ که شامل تمام جوانب زندگی اجتماعی می شود. این آداب، نه تنها به بهبود روابط فردی و اجتماعی کمک می کنند، بلکه به سلامت و پویایی جامعه نیز می افزایند.
با توجه به آموزه های علوی، رعایت آداب معاشرت در هر زمان و مکانی ضروری است. آداب معاشرت در خانواده موجب صمیمت، محبت و همدلی بین اعضا می شود و از بروز مشکلات خانوادگی جلوگیری می کند. آداب معاشرت در محل کار باعث افزایش بهره وری و در جامعه، باعث ایجاد نظم و آرامش می گردد. رعایت آداب معاشرت از بروز رفتارهای ناهنجار جلوگیری میکند.
پی نوشتها:
[1] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت451.
[2] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 12.
[3] – مجلسی، بحارالانوار، ج71، ص167.
[4] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت10.
[5] – کلینی، الكافي، ج 8، ص24.
[6] – سوره فرقان، آیه 28.
[7] – سوره فرقان، آیه 29.
[8] – بلاذری، انساب الأشراف، ج1، ص138. طباطبایی، تفسیر المیزان، ج15، ص207. فخررازی، التفسیر الکبیر، ج24، ص454.
[9] – سوره هود، آیه 46.
[10] – پاینده، نهج الفصاحه، ص714.
[11] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت38.
[12] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت38.
[13] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت38.
[14] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت38.
[15] – سوره حدید، آیه14.
[16] – سوره روم، آیه6.
[17] – صدوق، الخصال، ج1، ص82.
[18] – شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت6.
[19] – فقه الرضا (ع)، ص337.
فهرست منابع:
- قرآن کریم.
- بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، تحقيق محمد باقر المحمودي، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، طبعه الأولى،1394ق.
- پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، 1382ش. چاپ چهارم.
- حرّانی، ابن شعبه؛ تحف العقول، احمد جنتی، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل،
- حرّ عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت (ع) ، 1409ق، چاپ اول.
- فخررازی، محمد بن عمر، تفسیرالکبیر، دار إحياء التراث العربي – بیروت – لبنان،1420ق.
- الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا (ع)، مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، قم، 1406ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، 1352ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق، چاپ چهارم.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ه ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین (ع)، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ اول.
- نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، لقمان، 1379، چاپ سوم.