تاریخ نگاری اسلامی یکی از حوزه های مهم مطالعات تاریخی است که به تحلیل و بررسی رویدادهای تاریخی در بستر فرهنگی و مذهبی مسلمانان می پردازد. در این راستا، تاریخ نگاری در میان معتزله اهمیت ویژهای داشته است، چرا که این گروه به تاریخ به عنوان ابزاری برای استدلال های کلامی نگاه می کردند.
در آثار تاریخ نگاری معتزلیان، رویکردی عقلانی و کلامی مشاهده می شود که به تحلیل وقایع تاریخی در راستای اصول فکری خود پرداخته اند. ابن ابی الحدید نیز در شرح نهج البلاغه، تاریخ نگاری را به عنوان ابزاری برای تحلیل مسائل مذهبی و کلامی به کار گرفته است. در مجموع، تاریخ نگاری در میان معتزله، نه تنها ثبت وقایع، بلکه تبیین و فهم عمیق تر از تحولات تاریخی به ویژه در زمینه های مذهبی و کلامی بود.
۱. شناسنامه کتاب
نام کتاب: تاریخ نگاری ابن ابی الحدید
نویسنده: فاطمه سرخیل
تاریخ نشر: ۱۳۹۰ شمسی
ناشر: بوستان کتاب
مکان نشر: قم
زبان: فارسی
تعداد صفحات: ۲۳۲
موضوع اصلی: بررسی تاریخ نگاری ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه
۲. آشنایی با نویسنده
فاطمه سرخیل از پژوهشگران تاریخ اسلام است که پایان نامه خود را در دانشگاه باقرالعلوم، تحت راهنمایی استاد دکتر حسین مفتخری، دفاع کرده و این کتاب بر اساس همان پایان نامه تألیف شده است. او همچنین ویراستار فارسی نشریه علمی تاریخ اسلام به صاحب امتیازی دانشگاه باقرالعلوم است و در زمینه های تاریخی، مقالاتی را منتشر کرده است که شامل موارد زیر است:
حیات ابن ابی الحدید؛ مجله تاریخ اسلام سال نهم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۳۳ و ۳۴.
رویکرد روان شناختی اجتماعی دینوری در الاخبار الطوال؛ تاریخ اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۷.
و همچنین تحقیقاتی با موضوع «تاریخ صفویه» نگاشته است.
۳. انگیزه و اهداف تألیف
نویسنده کتاب، با تمرکز بر تاریخ نگاری اسلامی و روش شناسی تاریخی مسلمانان، پژوهشی پیرامون ابن ابی الحدید، شرح نویس نهج البلاغه، ارائه کرده است. او در این کتاب تلاش می کند بینش و روش تاریخی ابن ابی الحدید را تحلیل کرده و تأثیرات او بر تاریخ نگاری اسلامی را بررسی کند.
هدف نویسنده از نگارش این کتاب، روشن کردن ابعاد تاریخ نگاری در کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید است. این پژوهش با انگیزه تبیین بینش های تاریخی این اندیشمند معتزلی و بررسی نحوه برخورد او با تاریخ صدر اسلام به رشته تحریر درآمده است.
نویسنده در این کتاب به شرح زندگی ابن ابی الحدید و اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره عباسیان پرداخته می شود. وی تاریخ نگاری ابن ابی الحدید را مورد تحلیل قرار داده و عقل گرایی او را در نگارش تاریخ بررسی می کند. همچنین، منابع و مصادر ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و روش او در نقد روایت ها و راویان شرح داده شده است.
این کتاب تلاش می کند تا با تحلیل بینش تاریخی ابن ابی الحدید، روشن کند که چگونه وی از اصول معتزله در تاریخ نگاری بهره برده است و به نقدهای تاریخ نگارانه او در شرح نهج البلاغه بپردازد.
۴. اهمیت و جایگاه کتاب از لحاظ علمی و اعتبار
این کتاب به دلیل بررسی تاریخی و تحلیلی کتاب شرح نهج البلاغه، یکی از آثار با اهمیت در حوزه تاریخ نگاری اسلامی محسوب می شود. اهمیت این پژوهش به دلیل پرداختن به فضاهای تاریخی خطب نهج البلاغه و تحلیل عقل گرایی ابن ابی الحدید است که برای پژوهشگران تاریخ اسلام قابل توجه می باشد.
۵. منابع استفاده شده در کتاب تاریخ نگاری ابن ابی الحدید
کتاب به منابع گسترده ای از آثار تاریخ نگاری اسلامی و معتزلیان، از جمله تاریخ های عمومی، کتاب های تراجم، کتب ملل و نحل و آثار معتزله مانند اسکافی، جاحظ و قاضی عبدالجبار ارجاع داده است.
۶. ساختار و فصل بندی کتاب
کتاب شامل چهار فصل اصلی است:
فصل اول: اوضاع سیاسی در سال های پایانی خلافت عباسی
فصل دوم: تاریخ نگری ابن ابی الحدید
فصل سوم: منابع و مصادر ابن ابی الحدید
فصل چهارم: روش نقد و بررسی ابن ابی الحدید
فصول سوم و چهارم به طور خاص برای پژوهشگران تاریخ اسلام اهمیت ویژه ای دارند.
۷. گزارش کامل محتوای کتاب
در کتاب، نویسنده ابتدا به معرفی کلیاتی درباره تاریخ نگاری اسلامی، کتاب های تراجم، ملل و نحل، و منابع معتزله می پردازد. سپس فلسفه تاریخ و مبانی تاریخ نگاری اسلامی و روش شناسی تاریخی مسلمانان را تحلیل می کند. در این کتاب هدف ابن ابی الحدید از رویکرد تاریخی به نهج البلاغه را این گونه شرح داده است:
معتزله، که از درون تحولات تاریخی و از میان گروه هایی همچون خوارج و مرجئه برخاسته اند، با تاریخ صدر اسلام به طور مستقیم درگیر بوده اند. آن ها تلاش می کردند تا مشکلات ذهنی و مذهبی خود را با استفاده از عقل و استدلال حل کنند، و به همین دلیل، به نقل روایات تاریخی تنها در چارچوب پیش فرض های خود توجه می کردند.
در میان معتزلیان، تعداد معدودی به تاریخ نگاری پرداخته اند؛ افرادی مانند اسكافی و جاحظ، از مورخان بزرگ و نام آور معتزله، که آثار ارزشمندی را تألیف کرده اند. همچنین، برخی دیگر مانند قاضی عبدالجبار، به تاریخ اهمیت می دادند اما بیشتر به دانش تذکره نویسی برای معتزلیان، یا به اصطلاح علم «طبقات معتزله» پرداخته اند.
معتزلیان در تاریخ نگاری به دلیل پیش فرض های کلامی خود، از تاریخ به عنوان ابزاری برای استدلال های متکلمانه استفاده می کردند. این بدان معناست که تاریخ در نگاه آن ها جایگاه مستقل خود را نداشت و بیشتر به ابزاری در خدمت مسائل کلامی تبدیل شده بود. این مشکل در میان سایر عقل گرایان عالم اسلام نیز مشاهده می شود.
در اینجا پرسش هایی مطرح می شود: چرا ابن ابی الحدید به تاریخ اسلام پرداخته است؟ و چرا این پرداختن به تاریخ با شرح نهج البلاغه درهم آمیخته است؟
در پاسخ باید گفت که بخشی از معتقدات معتزله، به رغم ظاهر کلامی، اساساً ماهیت تاریخی دارد. بررسی سیر پدیدار شدن معتزله نشان می دهد که آن ها از دل تحولات تاریخی ظهور کرده اند.
مشکلاتی مانند جنگ های جمل، صفین و نهروان و پیدایش خوارج، به طور مستقیم با مسئله تفکیک مسلمان از کافر مرتبط بوده است. معتزله با پاسخ ویژه ای که به این مسئله دادند، ماهیت خود را شکل دادند. به همین دلیل، آن ها نتوانستند گذشته تاریخی خود را که از زمان عثمان تا پایان حکومت امام علی (ع) شکل گرفته بود، نادیده بگیرند. ابن ابی الحدید نیز در شرح نهج البلاغه تلاش می کند به همان پرسش های اولیه پاسخ دهد.
در واقع، او هم شرحی بر نهج البلاغه نوشته و هم از هویت معتزله دفاع کرده و همچنین نشان داده که یک معتزلی شیعه است، نه عثمانی.
نهج البلاغه، گزیده ای از سخنان حضرت علی (ع) است که توسط سید رضی (ره) در سال ۴۰۶ هجری از منابع تاریخی، حدیثی و ادبی گردآوری شده است. تدوین این اثر به گونه ای انجام شده که حتی بخش عظیمی از اهل سنت معتدل نیز آن را پذیرفته و بر آن شرح نوشته اند، اگرچه سنیان افراطی و وارثان اهل حدیث در برابر این اقدام معتدلانه تشیع، مقاومت کرده اند.
ابن ابی الحدید این کتاب را برای ابن علقمی اسدی، وزیر شیعه مذهب المستعصم بالله، آخرین خلیفه عباسی، تألیف کرده است. در این کتاب، مباحث تاریخی و اعتقادی به گونه ای کنار هم قرار گرفته اند که برای هر دو گروه شیعه و سنی آن دوران قابل قبول بوده و باعث تحریک احساسات هیچ کدام از آن ها نشده است.
او در شرح نهج البلاغه، که قسمت اعظم آن به نقل و بررسی وقایع تاریخی اختصاص دارد، تلاش کرده است تا به اصول معتزله و روش های مورد قبول آن ها در بررسی های علمی پایبند بماند. در واقع، تاریخ برای ابن ابی الحدید ابزاری مهم بوده است که با پژوهش دقیق و مستند به حقایق تاریخی می توان به درک واقعیات امور دست یافت.
منابع:
- مفتخری، حسین؛ سرخیل، فاطمه، «تاریخ نگاری ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه» شیعه شناسی، ش ۲۵، ۱۳۷۸ش.
- کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران.