هوش هیجانی یا «الذکاء العاطفی» یکی از مباحث روانشناختی است که به شناسایی و مدیریت عواطف و احساسات و هیجان های آدمی می پردازد. این اصطلاح برای اولین بار در دهه 1990 از سوی روانشناسی به نام «سالووی» برای بیان کیفیت، درک و همدردی با احساسات افراد و توانایی کنترل صحیح خلق و خو به کار رفت.
عاطفه و امور وابسته به آن، به عنوان امر مشترکی میان علم روانشناسی و علم ادبیات، یکی از مهمترین عناصر مورد استفاده در ادبیات به شمار می رود که در آثار مختلف ادبی جهان نقش مهمی دارد. نهج البلاغه، که دربردارنده کلمات امام علی (ع) و سرچشمه فصاحت و بلاغت است، به عنوان اثر علمی و ادبی بسیار مهمی شناخته شده است و بررسی آن می تواند در این امر بسیار مهم باشد.
بررسی سیره حضرت در نهج البلاغه نشان می دهد که امام علی (ع) هوش هیجانی را در حیطه فردی و اجتماعی به خوبی پیاده است؛ زیرا شناخت و مدیریت عواطف برای پیشبرد امور در تدابیر، اندرزها و شکوه های ایشان کاملا مشهود است.
بررسی هوش هیجانی امام علی (ع) در دو خطبه شقشقیه و جهاد، نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه در مدیریت هیجانات خویش و کنترل صحیح آنها موفق بوده است.
مدیریت عواطف و هوش هیجانی
«هوش هیجانی، توانایی درک و فهم هیجان ها و عواطف است به منظور تعمیم آن به عنوان حامی اندیشه، شناخت هیجان ها و دانش هیجانی تا بتوانیم آنها را نظم بدهیم و در نتیجه، موجبات رشد عقلی، عاطفی و هیجانی فراهم گردد».[1]
منظور از مدیریت عواطف همان بهره مندی از هوش هیجانی بالاست. مدیریت عواطف نه به معنای کنترل و یا سرکوبی عاطفه، بلکه در دست گرفتن صحیح آن برای رسیدن به هدف های والاست.
اولین گام هوش هیجانی، شناخت احساس و عواطف خویش و به عبارتی همان خودشناسی است. همه نظریه پردازان هوش هیجانی، شناخت هیجان و خودشناسی را سنگ بنای علم جدید خود یعنی هوش هیجانی می نامند، در حالی که امام علی (ع) قرنها پیش از این، با تعابیر گوناگون این مهم را به دنیای پس از خود ارائه داده و می فرماید:
«المَعرِفَةُ بِالنَّفسِ أنفَعُ المَعرِفَتَینِ؛[2] خودشناسى، سودمندترین دو شناخت است».
«مَنْ عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ:[3] کسی که خود را بشناسد خدا را شناخته است».
«کسی که به خودشناسی دست یابد، به بزرگترین سعادت و کامیابی رسیده است».[4]
هنگامی که فرد بتواند هیجان و احساسات خود و دیگران را بشناسد و آن را به درستی مدیریت کند، از این رهگذر روابط خود را با ایشان پیوند زده و در نتیجه دارای روابط اجتماعی گسترده ای خواهد بود.
تعریف گلدمن از مدیریت عواطف
گلدمن در این باره می گوید: «مدیریت رابطه عبارت است از توانایی به کارگیری آگاهی از هیجان های خود و دیگران برای مدیریت تعامل ها. افرادی که در این مهارت ها توانایی زیادی دارند، در هر آنچه به کنش متقابل آرام با دیگران باز می گردد، به خوبی عمل می کنند».[5]
حال برای توضیح و تفسیر نظریه گلدمن، چه سخنی می تواند زیباتر و دقیقتر از کلام امام علی (ع) باشد که می فرماید: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکتِسَابِ الْإِخْوَانِ، وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ؛[6] انسان ناتوان کسی است که دوست یا همنشینی ندارد، و ناتوانتر از او کسی است که دوست خود را به رایگان از دست بدهد».
با توجه به آنچه دربار هوش هیجانی گفته شد، می توان برای آن چهار مهارت اصلی در نظر گرفت:
- خودآگاهی
- خود مدیریتی
- آگاهی اجتماعی
- مدیریت رابطه
که این چهار مقوله و موارد مرتبط آن ها را در کلام مولا (ع) بررسی خواهیم کرد.
هوش هیجانی در خطبه شقشقیه
امام این خطبه را که سومین خطبه نهج البلاغه است، «در اواخر سال 38 یا اوایل سال 39، در شکایت از گذشته ها، به زبان آورده است».[7] خطبه شقشقیه را، که مشتمل بر شکایت درباره خلافت و صبر امام در برابر از دست رفتن آن و سپس بیعت مردم با اوست، «مقمصه» نیز نامیده اند.
امام علی (ع) این خطبه را با بیانی احساسی و سرشار از عاطفه ایراد فرموده است که تأثیر این عاطفه عمیق بر بلاغت گفتار و شیوایی سخن ایشان مشهود است. از ابتدای خطبه جمله به جمله پیش می رویم و نمونه های هوش هیجانی را تا پایان خطبه بررسی می کنیم.
خودباوری: احساس لیاقت، ارزشمندی و توانمندی
از همان آغاز خطبه، امام (ع) جایگاه خود را نسبت به خلافت همانند جایگاه سنگ آسیا به آسیا می داند و تشبیهاتی ذکر می کند که همگی دال بر خودباوری و احساس لیاقت، ارزشمندی و توانمندی ایشان نسبت به خود است. ایشان می فرماید:
«أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ أَبِی قُحَافَةَ وَ إِنَّهُ لَیعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى؛[8] هان! به خدا قسم ابوبکر پسر ابوقحافه جامه خلافت را پوشید، در حالی که می دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست».
«ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیلُ؛[9] دانش از وجودم همچون سیل سرازیر می شود».
«وَ لَا یرْقَى إِلَی الطَّیرُ؛[10] و مرغ اندیشه به قلّه منزلتم نمی رسد».
و در ادامه می فرماید:
«مَتَى اعْتَرَضَ الرَّیبُ فِی مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّى صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَى هَذِهِ النَّظَائِرِ؛[11] من چه زمانی در برابر اولین آنها در برتری و شایستگی مورد شک بودم که امروز همپایه این اعضای شورا قرار گیرم؟».
خودباوری، که بخشی از خودآگاهی است، به معنای شناخت ویژگی های خود، پذیرش آنها و تکیه کردن به آنهاست و در کل مبتنی بر شناخت فرد از توانایی ها و احساس ارزشمندی نسبت به خود است.
خودکنترلی: جلوگیری از بروز اختلالات هیجانی
امام (ع) در ادامه عبارات مربوط به یکی دیگر از توانایی های هوش هیجانی خود یعنی خودکنترلی را ابراز می دارد. ایشان شرایط موجود و مدیریت هیجان خود در آن را این گونه بیان می کنند:
«فَسَدَلْتُ دُونَهَا ثَوْباً وَ طَوَیتُ عَنْهَا کشْحاً وَ طَفِقْتُ أَرْتَئِی بَینَ أَنْ أَصُولَ بِیدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْیةٍ عَمْیاءَ یهْرَمُ فِیهَا الْکبِیرُ وَ یشِیبُ فِیهَا الصَّغِیرُ وَ یکدَحُ فِیهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى یلْقَى رَبَّهُ، فَرَأَیتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى؛[12]
اما از خلافت چشم پوشیدم، و روی از آن برتافتم، و عمیقا اندیشه کردم که با دست بریده و بدون یاور بجنگم، یا آن عرصه گاه ظلمت کور را تحمل نمایم، فضایی که پیران در آن فرسوده، و کمسالان پیر، و مومن تا دیدار حق دچار مشقت می شوند! دیدم خویشتنداری در این امر عاقلانه تر است».
با آگاهی از وضعیت آن برهه از زمان درمی یابیم که تصمیم امام علی (ع) برای صبر و دست کشیدن از حق خویش چقدر حکیمانه بوده است؛ زیرا تاریخ گواهی می دهد که دشمنان برای رحلت پیامبر (ص) لحظه شماری می کردند و می دانستند که با رحلت آن حضرت وحدت مسلمانان از بین می رود و شرایط برای حرکتی ضد اسلامی فراهم می آید.
ایشان در جایی دیگر از همین خطبه می فرماید: «فَصَبَرْتُ عَلَى طُولِ الْمُدَّةِ وَ شِدَّةِ الْمِحْنَةِ؛[13] آن مدت طولانی را نیز صبر کردم، و بار سنگین هر بلایی را به دوش کشیدم».
همه اینها خود نمونه هایی برای خودکنترلی و مدیریت هیجان از سوی شخصی با هوش هیجانی بالاست.
آگاهی هیجانی: شناخت/ درک هیجانات خود و آثار آن
امام علی (ع) در بخشی از این خطبه صبر خویش را به وضوح به تصویر کشیده و می فرماید:
«فصبرت و فی العین قذی، و فی الحلق شجا؛ پس صبر کردم، در حالی که گویی در دیده ام خاشاک بود و غصه راه گلویم را بسته بود».
همین دو جمله به تنهایی نشان می دهد که امام علی (ع) تا چه حد از هیجان و احساس درونی خویش آگاه است، مدیریت عواطف را برقرار نموده و اندوه خود را با بیانی شیوا بر ما می نمایاند.
تعهد: همسویی با اهداف گروه
امیرالمومنین (ع) پیوسته در اندیشه نگهداری و پایداری دینی بود که به دست پیامبر اکرم (ص)، و به یاری بی دریغ خود او برافراشته شده بود؛ لذا پس از درگذشت پیامبر اکرم (ص)، امیرالمومنین با مردم اتمام حجت می کند و با دلیل و حجت به افشاگری می ایستد.
چون دست اندرکاران آن روز، به علل و عواملی، شناخت آن حق بسیار سنگین، و شنیدن آن گفته ها و حجت های مسئولیت آفرین را مصلحت نمی دانند، امیرالمومنین نیز برای حفظ همان اصل و خلل وارد نیامدن در دین به سکوت و سپس سازش و آنگاه هماهنگی و سرانجام فرمانبرداری دست می زند.
این خود یکی از زیباترین جلوه های هوش هیجانی امام علی (ع) است که ایشان به رغم همه ظلم ها که دیدند، به هنگام تشکیل شورا برای تعیین خلیفه سوم باز هم برای احقاق حق به این شورا تن داد و خود را با گروه هماهنگ کرد.
این امر نشان از تلاش امام (ع) برای به مقصد رساندن اسلام و رضای الهی در آن دارد. ایشان می فرمایند که:
«لَكِنِّی أَسْفَفْتُ إِذْ أَسَفُّوا وَ طِرْتُ إِذْ طَارُوا؛[14] ولی [به خاطر احقاق حق] در نشیب و فراز شورا با آنان هماهنگ شدم».
اینگونه هماهنگی و همراهی با کسانی که به ظاهر داعیه اسلام دارند، فقط صفت اخلاقی کسی است که هوش هیجانی بالایی دارد.
وظیفه شناسی: پذیرش مسئولیت در قبال عملکرد فردی
حضرت علی (ع) در پایان خطبه، یکی دیگر از مؤلفه های هوش هیجانی، یعنی پذیرش مسئولیت در قبال عملکرد فردی را ارائه می کند. بدین صورت که پس از پایان یافتن کار سه خلیفه پیشین، مردم به سوی ایشان هجوم آوردند و زمامداری حکومت را بر آن حضرت (ع) تحمیل کردند.
در چنین موقعیتی، این مسئولیت پذیری امام (ع) است که ایشان را به گردن نهادن به خواسته مردم وامی دارد؛ چنانکه می فرماید:
«وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یقَارُّوا عَلَى کظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیتُ آخِرَهَا بِکأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیتُمْ دُنْیاکمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ؛[15]
هان! به خدایی که دانه را شکافت، و انسان را به وجود آورد، اگر این بیعت کنندکان نبودند و یاران حجت بر من تمام نمی کردند، و اگر نبود عهدی که خداوند از دانشمندان گرفته بود که در برابر شکمبارگی هیچ ستمگر و گرسنگی هیچ مظلومی سکوت ننمایند، رشته این کار را از دست می گذاشتم و پایانش را چون آغازش می انگاشتم و چون گذشته، خود را به کناری می داشتم، آن وقت می دیدید که ارزش دنیای شما نزد من از اخلاط بینی بز کمتر است».
همانطور که مشاهده شد، خطبه شقشقیه پر بود از نمونه هایی برای اثبات قابلیت های فردی و اجتماعی امام علی (ع) در امر مدیریت و جهت بخشی هیجان ها که این خود شیرازه هوش هیجانی است.
می بینیم که برخورداری امام علی (ع) از هوش هیجانی بالا و توانمندی ایشان در کنترل آن باعث می شود که امام (ع) با اندیشه به مصالح اسلام، نه فقط از حق مسلم خویش بگذرد، بلکه بر سر عهد و میثاق خود بماند و خلفا را نیز در مسائل مربوط به امر خلافت یاری دهد.
هوش هیجانی در خطبه جهاد
بیست و هفتمین خطبه نهج البلاغه، خطبه جهاد نام دارد. خطبه ای که در آن امیرالمومنین (ع) مردم زمان خویش را از فضایل جهاد آگاه کرده است، و سپس ایشان را برای طفره رفتن از اقدام بدان توبیخ می کند.
در شرح ابن میثم پیرامون خطبه جهاد چنین آمده است که: «خطبه بیست و هفتم از خطبه های معروفی است که ابوالعباس مبرّد و دیگران آن را نقل کرده اند. دلیل مشهور ایراد این خطبه این است که مردی به نام علج از مردم شهر انبار بر آن حضرت وارد شد و خبر داد که سفیان بن عوف غامدی به فرماندهی سپاه معاویه به شهر انبار وارد شده و کارگزار آن حضرت حسان بن حسان بکری را به شهادت رسانده است.[16]
از آنجا که ساختار خطبه بر پایه شکایت و توبیخ است و امام علی (ع) آن را با بیانی احساسی و در حالتی دلگیر از یاران خویش ایراد فرموده است، می توان هوش هیجانی را در چنین شرایطی و تأثیر آن را بر گفتار و عملکرد امام (ع) بررسی کرد.
رهبری: تقویت روحیه و هدایت افراد گروه
امام علی (ع) پس از بیان فضایل جهاد، با توصیفات گوناگون، زمام کلام را به دست احساس مدیریت شده خود می سپرد و درباره آنچه می باید اما نشد لب به اعتراض می گشاید. اولین جلوه هوش هیجانی نمودیافته در شخصیت امام علی (ع) در این خطبه آنجاست که می فرماید:
«قُلْتُ لَکمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یغْزُوکمْ. فَوَاللَّهِ مَا غُزِی قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛[17] به شما گفتم که با اینان بجنگید پیش از اینکه با شما بجنگند، به خدا قسم هیچ ملتی در خانه اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد».
امام علی (ع) ضمن اشاره به اینکه پیش از این نیز آنان را به جهاد علیه دشمن دعوت کرده است، دگر بار با بیانی کنایی به ایشان می فهماند که پیش از اقدام دشمن باید برای جنگ خارج شوند.
کار گروهی به منظور رسیدن به اهداف مشترک
امام (ع) در ادامه می فرماید:
«فَتَوَاکلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَیکمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِکتْ عَلَیکمُ الْأَوْطَانُ؛[18] شما مسئولیت جهاد را به یکدیگر حواله کردید و به یاری یکدیگر برنخاستید تا دشمن از هر سو بر شما تاخت و شهرها را از دست شما گرفت».
و این خود نشان دهنده اهتمام ایشان به تعاون و همکاری است که یکی از صفات ارزشمند رهبری است و چون روز روشن است که مقصود امام علی (ع) از سرزنش یاران، از دست رفتن هدف ایشان، که شکست دشمن بود، به دنبال اهمال در امر تعاون بوده است. حضرت چند سطر بعد از آن می افزاید:
«وَ اللَّهِ یمِیتُ الْقَلْبَ وَ یجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکمْ عَنْ حَقِّکمْ؛[19] به خدا سوگند که اجتماع اینان بر باطلشان و پراکندگی شما از حقتان دل را می میراند، و باعث جلب غم و غصه است».
انطباق پذیری: انعطاف در پذیرش تغییر و کنترل آن
ایشان پس از ذکر ننگی که با غارت شهر انبار بر پیشانی کوفیان نشسته بود، خطاب به اهل کوفه می فرماید:
«فَإِذَا أَمَرْتُکمْ بِالسَّیرِ إِلَیهِمْ فِی أَیامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَیظِ أَمْهِلْنَا یسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُکمْ بِالسَّیرِ إِلَیهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا ینْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ. کلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا کنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ، فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّیفِ أَفَرُّ؛[20]
در تابستان شما را دعوت به جهاد آنان می کنم، گویید: هوا گرم است، مهلت ده تا گرما برود. و در زمستان شما را می خوانم، گویید: هوا سرد است، مهلت ده تا سرما بنشیند. همه این بهانه ها برای فرار از گرما و سرماست. شما که از گرما و سرما می گریزید، به خدا سوگند از شمشیر گریزان تر خواهید بود».
در اینجا باز هم این امام علی (ع) است که برای همسویی با مردم خویش بهانه های ایشان را می پذیرد و شرایط پیش آمده را کنترل می کند.
نفوذگذاری: استفاده از فنون اثربخش برای متقاعد کردن دیگران
خوب است بدانیم که تمام تلاش ها و دل مشغولی های امام علی (ع) برای به ساحل رساندن کشتی اسلام بود که پس از سال ها سکانداری نااهلان بر آن به دست امام (ع) رسیده بود.
ایشان حتی در مرحله ای فراتر، آنان را نامرد خطاب می کند:
«یا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ؛[21] ای نامردان مردنما، دارندگان رؤیاهای کودکانه، و عقلهایی به اندازه عقل زنان حجله نشین».
خلاصه آنکه، نفوذگذاری یا استفاده از فنون اثربخش برای متقاعد کردن دیگران و به عبارتی برانگیختن هیجانات افراد گروه را، در این قسمت از فرمایش های امام علی (ع) به وضوح می بینیم.
آگاهی هیجانی: شناخت/ درک هیجانات خود و آثار آن
امام (ع) پس از بیان گلایه و شکوه آمیخته با اندوه خود، با شناخت و ابراز هوش هیجانی و اندوه درونی خویش می گویند:
«قَاتَلَکمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِی قَیحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیظاً وَ جَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً؛[22] خدا شما را بکشد، که دلم را پر از خون کردید و پی در پی جرعه اندوه به کامم ریختید».
چه اندوه بزرگی در دل می باید که زبان را به بیان این چنین عبارت گریه آوری بگشاید؟
خودارزیابی صحیح: شناخت/ درک نقاط قوت، ضعف و محدودیت ها
حسن ختام نمونه های هوش هیجانی و مدیریت عواطف در این خطبه سراسر اندوه و عاطفه، این کلام حضرت است:
«هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی؟ لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ؛[23] آیا هیچکدام آنان کوشش و تجربه مرا در جنگ داشته؟ و پیشقدمیاش از من بیشتر بوده؟ هنوز به سن بیستسالگی نرسیده بودم که آماده جنگ شدم، اکنون عمرم از شصت گذشته».
این جمله را می توان نشانه شناخت درست امام (ع) از نقاط قوت خویش دانست و البته در ادامه همین جمله و به عنوان آخرین جمله خطبه، می فرماید:
«لَا رَأْی لِمَنْ لَا یطَاعُ:[24] هر که را اطاعت نشود تدبیر نیست».
منظور امام علی (ع) این است که شما با نافرمانی های خود تدبیر مرا ضایع کردید و کسی که از اندیشه و تدبیرش اطاعت نشود، همانند کسی است که اصلاً تفکر و اختیاری نداشته است. در نتیجه امام (ع) نافرمانی یاران را عامل نگرش منفی دیگران به تدبیر خود و محدودیتش می شناسد.
نتیجه گیری
عاطفه و مهر و محبت الهی بیشترین تجلی را در نهج البلاغه داشته است و حتی می توان هدف اصلی کنترل و مدیریت عواطف هیجانات را رسیدن به رضای الهی یا همان مهر الهی دانست و با تکیه بر گواه تاریخ و آنچه از زبان خاص و عام درباره امام (ع) به گوش می رسد، می توان نتیجه گرفت که نبوغ و توانمندی ایشان در کنار هوش هیجانی بالا از عوامل موفقیت در مدیریت هیجانات متناسب با مقتضای حال بوده است.
پی نوشت ها
[1] آقایار و شریفی، هوش هیجانی، ص 20.
[2] خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، حکمت 9865.
[3] خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، حکمت 7946.
[4] خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، حکمت 9965.
[5] گلدمن، هوش هیجانی، ص74.
[6] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 12.
[7] طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، ص 32.
[8] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[9] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[10] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[11] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[12] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[13] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[14] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[15] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 3.
[16] بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج2، ص72.
[17] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
[18] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
[19] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
[20] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
[21] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
[22] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
[23] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
[24] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 27.
منابع
- ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، شرح نهج البلاغه، ترجمه محمدی مقدم، نوایی یحیی زاده، مشهد: بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، 1375ش.
- الشریف الرضی، ابوالحسن محمدبن الحسین، نهج البلاغه، تنظیم: الدکتور صبحی الصالح، قم: دارالهجره، 1414ق.
- آقایار، سیروس؛ درآمدی، پرویز، هوش هیجانی-کاربرد هوش هیجانی در قلمرو هیجان، اصفهان: سپاهان، 1386ش.
- خوانساری، جمال الدین محمد، شرح غرر الحکم و دررالکلم، قم: مؤسسة فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، 1125ق.
- طالقانی، سید محمود، پرتوی از نهج البلاغه، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374ش.
- گلدمن، لوسین، هوش هیجانی، ترجمه پارسا، تهران: رشد، 1383 ش.
منبع مقاله | با اقتباس از:
عباسی، نوذر؛ قائمی، مرتضی؛ یارمحمدی واصل، مسیب، امام علی (ع) و مدیریت عواطف در خطبه های «جهاد» و «شقشقیه»، پژوهش نامه علوی، سال ششم، شماره اول، بهار و تابستان 1394، صص 61-80.