بعد از قرآن کریم و سخنان حضرت رسول (ص) در عظمت، فصاحت، بلاغت و … نهج البلاغه، سخن زیاد است. اما همچنان این کلام بی بدیل امام علی (ع)، در میان شیعیان علی (ع) غریب و تنها است. این مقاله به دیدگاه علمای شیعه معاصر می پردازد.
1.علامه شیخ آقابزرگ تهرانی (متوفی 1348 ش)
شیخ محمد حسن، معروف به «شیخ آقا بزرگ تهرانی» (1389-1293 ه.ق) و «صاحب الذریعه» فقیهی مدقق، محقق، اصولی، رجالی و جامع علوم متنوع و از علمای شیعه است.
وی ادبیات را نزد شیخ محمد حسین خراسانی آموخت و خط نسخ و نستعلیق را نزد خطاط معروف، زین العابدین محلاتی و تجوید را نزد شیخ محمد رضا قاری و منطق را نزد میرزا محمود قمی و فقه را نزد میرزا محمد تقی گرگانی و اصول فقه را نزد سید عبدالکریم لاهیجی و ریاضیات را نزد شیخ علی نوری آموخت.
در اخلاق اسلامی و تقوای نفس و طهارت ضمیر نیز از نمونه های اندک یابی بود که احوالات آنان، اصحاب ائمه طاهرین (ع) و علمای شیعه را به یاد می آورد. به تعبیر علامه امینی، او بقیه الشلف الصالح بود.[1]
شیخ آقا بزرگ تهرانی می گوید: بعد از انقطاع وحی الهی، کتابی از نظر اعتماد، مانند نهج البلاغه تدوین نشده است. کتابی که راه صحیح علم و عمل را به انسان نشان می دهد و پرتویی از علم الهی بر آن تابیده است و بوی عطر سخنان پیغمبر اکرم (ص) از آن می تراود.
نهج البلاغه صدف مرواریدهای حکمت و گنجینه یاقوت های سخن است. مواعظی که در طی خطبه های آن دیده می شود و نامه های حضرت (ع)، تار و پود دل ها را به سوی خود می کشد.
کلمات قصار آن نیز ضامن سعادت دنیا و آخرت است، طالبان حقایق را به دیدن گمشده خود ارشاد می کند و فرزانگان را به راه سیاست و سیادتشان رهبری می نماید.
کتابی که دارای چنین ارزشی است، جا دارد که اندیشه وران در پیشگاهش زانو زنند و کاوشگران، آن را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. شایسته است که پیرامون آن، کتاب ها و رساله ها نوشته شود تا همه یا بعضی از مطالب آن روشن گردد و به زبان های دیگر هم ترجمه شود، تا اهل هر زبانی کفی از آن دریا بردارند.[2]
نهج البلاغه از لحاظ اشتهار و مقام والا و ارزش و جایگاه بلندی که دارد، همچون آفتاب نیمروز است؛ چقدر زشت است که خردمند بینا سؤال کند: آفتاب تابان چیست؟ با این که می بیند، پرتو آن سرتاسر دنیا را فرا گرفته است. نهج البلاغه نیز چنین است؛ زیرا شهرت آن، شرق و غرب عالم را پرکرده و نام آن به گوش جهانیان رسیده است.[3]
2.علامه امینی (متوفی 1349 ش)
میرزا عبدالحسین (متولد 1320 ه. ق)، معروف به علامه امینی، از علمای شیعه، صاحب الغدیر، پرچمدار علم، مظهر راستی، عاشق ولایت و نابغه ای از خاندانی بزرگ و مشهور است.
می گوید: هرگاه پشت میز می نشستم که الغدیر را بنویسم، مثل این که حضرت علی (ع) را در کنار میزم میدیدم که مطالب را به من دیکته می فرمود. وقتی که به اصفهان، منزل آیت الله خادمی وارد می شوند، یکی از روحانیان محترم در شب قبلش خواب می بیند که حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در منزل آقای خادمی تشریف آورده اند که به آن جا می رود و می بیند علامه امینی به آن جا وارد شده است.
او چنان شیفته ولایت بود که هستی خود را یک باره در کوره عشق علی ریخت و پروانه وار سوخت و لبخند مردانه اش نشانی از پیروزی اش بود.[4]
… اسلام بدون شمشیر علی بن ابی طالبان بر پای نایستاد و لشکر شرک، جز بر اثر قدرت و صولت او منهدم نگردیده است و خدای بزرگ، کعبه بیت الحرام را از آلودگی بت ها جز به دست او پاک نفرموده و زنگارهای شبهه و کفر، جز به بیانات و براهین او (که در نهج البلاغه شریفش مندرج است) زدوده نشده است.[5]
3.شیخ محمد محققی (متوفی 1349 ش)
شیخ محمد محققی، نماینده آیت الله العظمی بروجردی، از علمای شیعه در آلمان و مؤسس مسجد عظیم مسلمانان در هامبورگ، می گوید:
به امر آیت الله بروجردی، نهج البلاغه را به یکی از دانشمندان آلمانی برای ترجمه به زبان آلمانی دادیم. آن دانشمند، این کتاب را به دست گرفت و مشغول ترجمه شد. روزی نزد من آمد، گفت:
این چه کتابی است؟ هر چه در ترجمه آن به پیش می روم، عظمت این کتاب را بیشتر درک می کنم! به راستی عجیب کتابی است. خود را در برابر آن، کوچک می بینم!
4.علامه استاد مطهری (متوفی 1358 ش)
استاد مطهری، یکی از علمای شیعه، می گوید:
این مجموعه نفیس و زیبا به نام «نهج البلاغه» که اکنون در دست ماست و روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشه های نو تر و روشن تر مرتبا بر ارزش آن افزوده است، منتخبی از «خطاب ها» و «دعاها» و «وصایا» و «نامه ها» و «جمله های کوتاه» مولای متقیان علی (ع) است که به وسیله سید شریف بزرگوار، «رضی» (ره)، در حدود هزار و چند سال پیش گردآوری شده است.
آنچه تردید ناپذیر است، این است که حضرت علی(ع) چون مرد حق بوده است، خطابه های فراوان از او شنیده شده است، همچنان که نامه های فراوان در زمان خلافت نوشته است و مردم مسلمان، علاقه و عنایت خاصی به حفظ و ضبط آن ها داشته اند.[6]
استاد شهید، پس از نقل داستان آشنایی محمد عبده با نهج البلاغه، درباره بیگانگی برخی از مسلمان ها با نهج البلاغه می گوید:
بیگانگی یک عالم سنی (و یا غیر مسلمان) با نهج البلاغه، چندان عجیب نیست، عجیب آن است که نهج البلاغه، در دیار خودش، در میان شیعیان حضرت علی (ع)، در حوزه های علمیه شیعه، غریب و تنهاست؛ همچنان که خود امام علی (ع) غریب است. بدیهی است که اگر محتویات کتابی با اندیشه ها و احساسات و عواطف شخصی یا دنیای روحی مردمی، سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص، عملا تنها و بیگانه می ماند؛
هرچند نامشان با هزار تجلیل و تعظیم برده شود. ما طلاب باید اعتراف کنیم که با نهج البلاغه بیگانه ایم، دنیای روحیه ای که برای خود ساخته ایم، دنیای دیگری است، غیر از دنیای نهج البلاغه.[7]
5.علامه طباطبایی (متوفی 1360 ش)
علامه طباطبایی افتخار علمای شیعه می گوید:
آنچه برای دانشمند چشمگیر است، ادب علمی است که انسان در زندگی صاحب نهج البلاغه مشاهده می کند؛ یعنی با آن که در دل، دریای بیکرانی از علوم مختلف را انباشته داشته، چگونه در دوران زندگی پیامبر اسلام (ص)، حضرت ختمی مرتبت، حضرت محمد (ص) الان هیچ گونه سخنی در هیچ زمینه به زبان نیاوردند و تنها در برابر اسلام، گوش بودند که فقط می شنیدند؟
و این برای یک فیلسوف، بزرگترین درس است که باید در هر زمینه، ادب علمی خود را حفظ نماید و اگر به یک ابتکار علمی دست یافت، در برابر استاد، اظهار وجود ننماید و این خود بزرگترین روش اخلاق فلسفی است که در برابر کشف علمی، خود را نبازد و این بزرگترین درسی است که یک فیلسوف می تواند از نهج البلاغه استفاده نماید.[8]
6.فیض الاسلام (متوفی 1364 ش)
سید علی نقی سدهی اصفهانی آل محمد دیباج، مشهور به فیض الاسلام، از علمای شیعه، مترجم قرآن مجید، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه که در سال 1284 در سده اصفهان دیده به جهان گشود و در سن 80 سالگی بدرود حیات گفت.[9]
فیض الاسلام می گوید: نهج البلاغه، دریای بی پایانی شامل مسائل علمی، ادبی، دینی، اجتماعی و سیاسی است که بهتر و بلیغ تر از آن سخنان، بعد از قرآن کریم و بیانات حضرت رسول (ص)، تا کنون در دنیا گوینده ای نگفته است و آن راهنمای گمراهان و چاره بیچارگان و پناه دهنده و دستگیر درماندگان است.
پس هر که را خواهان سعادت همیشگی و گریزان از ذلت و بدبختی است، لازم است که این کتاب را سرمشق خویش قرار دهد و از سخنان آن پند گرفته و به دستوراتش رفتار نماید … و روزی بیاید که مردم دنیا در مقابل آن حضرت (ع) خضوع و فروتنی نمایند و برای رهایی از بدبختی چاره ای نیابند، مگر آن که به گفتار آن بزرگوار عمل نمایند.[10]
7.دکتر سیدجواد مصطفوی (متوفی 1368 ش)
دکتر سیدجواد مصطفوی (1301- 1368 ه.ش)، در مشهد مقدس متولد و در سال 1321 وارد حوزه علمیه شد و از شاگردان ادیب نیشابوری، آقا شیخ مجتبی و شیخ هاشم قزوینی بود. منظومه را نزد مرحوم قاضی تهرانی و حکمت و فلسفه و اسفار را نزد دیگر اساتید فرا گرفته است. در تحصیلات دانشگاهی نیز در سال 1343، پایان نامه دکتری خود را با عنوان «روابط قرآن و نهج البلاغه» با راهنمایی استاد مشکوه دفاع نمود و به اخذ درجه دکتری نائل آمد.
از سال 1348 تا زمان فوت، رسما در دانشکده الهیات مشهد مشغول به تدریس بوده اند. تألیفات: الکاشف، ترجمه و شرح اصول کافی، الهادی الی الفاظ الکافی، بهشت خانواده، ابعاد گسترده اسلام و….[11] محل دفن: مشهد، حرم مطهر، صحن آزادی، غرفه 47.
دکتر مصطفوی، یکی از علمای شیعه، می گوید: بیش از هزار سال است که کتاب شریف نهج البلاغه، در برابر دیدگان دانشمندان و محققان جهان قرار گرفته است، سطر به سطر و کلمه به کلمه آن، از زیر چشم ذره بین گونه نقادان و نکته سنجان عبور کرده است، دانشمندان و نقادان که در این ده قرن، هزاران کتاب را مطالعه کرده و سپس به دور انداخته اند و آن ها را از گردونه قابلیت مطالعه خارج ساخته اند.
ولی همین دانشمندان نکته سنج و نقادان تیزبین، کتاب شریف نهج البلاغه را هر چه زیر و رو کرده اند و خطبه هایش را به خطبه های بلیغ ترین دانشمندان و فصیح ترین اندیشه وران جهان مقایسه نموده اند. ابن ابی الحدید، با مقایسه خطبه های ابن نباته (خطیب نام آور دوره حمدانیان) و اعتراف به فضل و تقدم او بر دیگر خطیبان، نسبت به کلام حضرت علی (ع)، خطبه های ابن نباته را نارسا، تصنعی و تکلف آمیز می شمرد و جاهایی چند را که برگرفته و مسروق از کلام امیرالمؤمنین (ع) است، نشان می دهد.[12]
عباراتش را با قواعد معانی و بیان تطبیق داده اند و کلمات و واژه های آن را در لسان العرب ها و قاموس ها و صحاح ها پیدا کرده و با موارد استعمالش سنجیدهاند و مطابقت نموده اند، عقل و انصافشان اجازه نداده است، جز این که نهج البلاغه را ببوسند و روی دیده بگذارند و آن را «دون سخن خالق و فوق سخن مخلوق» به شمار آورند.[13]
8.امام خمینی (متوفی 1368 ش)
روح الله موسوی معروف به امام خمینی، فقیه، مجتهد، مرجع بزرگ علمای شیعه جهان، رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، در سال 1320 ه.ق، مطابق با 1281 ه.ش در شهر خمین به دنیا آمد. وی آخرین فرزند خانواده بود.
پدرش مرحوم سید مصطفی، فردی روحانی و دانشمند بود که در سال 1320 ه. ق، در یک سوء قصد، با اصابت چند گلوله به شهادت رسید و روح الله در آغاز کودکی، برای همیشه از مهر پدری محروم گشت. امام خمینی با استفاده از محضر بزرگان علم و تقوا در سن جوانی در زمره فضلای نامی و نوابغ علمی قرار گرفت. وی در سال 1368ه.ش بدرود حیات گفت و در بهشت زهرای تهران در کنارشهدای 8 سال دفاع مقدس، به خاک سپرده شد.
امام خمینی، در فرازی از پیام خود به کنگره هزاره نهج البلاغه چنین می گوید:
اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح است، برای تعلیم و تربیت خفتگان در بستر منیّت و درحجاب خود و خودخواهی، خود معجونی است برای شفا و مرهمی است برای همه دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه ای است، دارای ابعادی به اندازه ابعاد یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی؛ از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعه ها به وجود آید و دولت ها و ملت ها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند.[14]
9.محمدتقی شوشتری (متوفی 1374 ش)
شیخ محمدتقی شوشتری، (۱۳۲۰-۱۴۱۵ق) معروف به علامه شوشتری و علامه تُستَری یکی از علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری شمسی است. شوشتری در حوزههای علمیه ایران، نجف و کربلا تحصیل کرد. وی در مخالفت با کشف حجاب به عتبات مهاجرت کرد و پس از سپری شدن حکومت رضاشاه به شوشتر بازگشت و به تدریس و تحقیق مشغول شد.
او کتابخانه شخصی خود را وقف آستان قدس رضوی کرد. قاموس الرجال، قضاء امیرالمومنین، بهجالصباغه، الاخبار الدخیله و رسالة فی تواریخ النبی و الآل از او بر جای مانده است. او می گوید:
کتاب کأن الله رضع لفظه / بجوهر آیات الکتاب المنزل
حوی حکما کالدر ینطق صادقاً / فلا فرق الا انه غیر منزل
نهج البلاغه کتابی است که گویی خداوند الفاظش را به وسیله آیات کتاب آسمانی (قرآن) به گوهر آراسته است. این کتاب حاوی حکمت هایی (پر بها) همانند در است که گفتارش صادق می باشد و فرق میان آن دو نیست، جز آن که این کتاب (نهج البلاغه) فرو فرستاده نشده است.[15]
10.علامه محمد تقی جعفری (متوفی 1378 ش)
علامه جعفری، از علمای شیعه مطرح، می گوید:
آن روز که نهج البلاغه حضرت علی بن ابی طالب (ع) بی طرفانه و با دقت رسیدگی شود؛ از تمامی مکتب های اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی و فلسفی بی نیاز خواهیم شد.[16]
11.آیت الله حسن حسن زاده آملی (متوفی 1400 ش)
کلمات امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) نه فقط از حیث بلاغت، نهج البلاغه است، بلکه در جمیع شئون و امور حیات انسانی، نهجی قویم و طریقی مستقیم است. نهج البلاغه کتابی است که اگر در آن به ترتیب حروف تهجی از «الف» تا «یا» در هر یک از معارف حقه الهی بحث و فحص گردد، اصول و امهاتی را حائز است که هر اصل، خود شجره طیبه فروع و اثمار بسیار است.[17]
12.آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
نهج البلاغه یک اثر هنری است، یک اثر فوق العاده هنری است، از لحاظ زیبایی کلمات و شیوایی، معتبر است و ما هیچ گوینده فارسی و هیچ نویسنده و هنرمند و هیچ شاعری را در زمان خود و در هیچ زمانی سراغ نداریم که بتواند با زبان شیوای حضرت علی (ع) حرف بزند؛ اما در عین حال می شود جملاتی را انتخاب کرد و همان گونه که انتخاب کرده اید، معانی را اجمالا بفهماند، اما خوب هر چه ما پیش رویم؛ هر چه با متن نهج البلاغه آشناتر شویم، ظرافت ها و زیبایی هایش را بیشتر حس می کنیم.[18]
من درباره توجهی که ما باید به نهج البلاغه پیدا کنیم، می خواهم هشدار دهم. ما این توجه را امروز کم داریم؛ مثل این که نمی دانیم چه گنجینه معرفت بی پایانی در این کتاب است، یا هنوز برای مردم ما حتی برای محققین ما، اهمیت دستیابی به منبع عظیمی از این کتاب بی نظیر به طور کامل کشف نشده است.[19]
امروز شرایطی مشابه شرایط حکومت دوران امیرالمؤمنین (ع) است. پس روزگار، روزگار نهج البلاغه است. امروز می شود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین (ع) به واقعیت های جهان و جامعه نگاه کرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج دردها را پیدا کرد. همین است که به نظر ما، امروز از همیشه به نهج البلاغه محتاج تریم.[20]
13. آیت الله العظمی سید علی سیستانی
آنچه در این کتاب از سخنان مولا امیرالمومنین (ع) به ثبت رسیده بی شک، پس از کلام خداوند متعال و پیامبر برگزیده وی (ص) در اوج و قله کلام قرار دارد. چرا که در آن روش فطری تفکر و تامل در جهان هستی و واقعیت های آن بیان گردیده است.
همچنین اصول دین اسلام و معارف آن و حکمت های زندگی و سنت هایی که بر پایه های آن زندگانی بشر بنا شده است، تبیین گشته است و نیز راه های تزکیه نفس و پرورش آن و اهداف شریعت و احکامی که بر پایه آن ها بنیان گذاشته شده توضیح داده شده است. همچنین آداب حکومت داری و شرایط و شایستگی های مربوط به آن و آموزش روش حمد و ثنای خداوند و دعا و راز و نیاز در برابر وی و معارف بسیار دیگری بیان گردیده است.
این کتاب ارزشمند از سویی دیگر، آیینه راستین تاریخ اسلام و رخدادهای پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به ویژه دوران خلافت امام علی (ع) می باشد و بخش مهمی از سیره، اخلاق، ویژگی های رفتاری، علم و فقه ایشان را در بر می گیرد. شایسته است عموم مسلمانان از این کتاب در امور دینی خود برای آموزش و تزکیه نفس استفاده کنند و به همگان (به ویژه جوانان) توصیه می کنم که اهتمام خاصی به مطالعه و تدبر در آن داشته باشند و قسمتی از آن را حفظ نموده و به خاطر بسپارند.
همچنین کسانی که ادعای محبت به امام (ع) را دارند و آرزو می کنند که ای کاش در روزگار وی می زیستند تا پندهای ایشان را می شنیدند و از هدایتش بهره مند می شدند و در مسیر وی حرکت می کردند، شایسته است با استفاده از آنچه در این کتاب آمده، آرزوی خود را برآورده سازند.[21]
نتیجه گیری
نهج البلاغه از جایگاه اهمیتی بسیار بالا و با عظمتی برخوردار است، نهج البلاغه که مجموعه ای از سخنان امام علی (ع) است، به گواه علمای شیعه و سنی دارای عظمت و بزرگی است که باید به آن اهمیت داده شود. مهم آن است که شیعیان حضرت علی (ع) توجه ویژه ای به این منبع با عظمت و ارزشمند نمایند.
پی نوشت ها
[1] . حکیمی، شیخ آقا بزرگ، ص3-7؛ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج1، ص52.
[2] . آقا بزرگ تهرانی،الذریعه، ج 4، ص144.
[3] . آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج 4، ص111.
[4] . علامه امینی، شهیدان راه فضیلت، ترجمه جلال الدین فارسی، ص 6 و 7.
[5] . علامه امینی، الغدیر، ج5، به نقل از سیمای نهج البلاغه، ص 92.
[6] . مطهری، مجموعه آثار، ج16، ص355.
[7] . مطهری، مجموعه آثار، ج16، ص347.
[8] . قسمتی از پیام علامه طباطبایی به کنگره هزاره نهج البلاغه،60/10/27 به نقل از سیمای نهج البلاغه، ص 90.
[9] . خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج2، ص1611.
[10] . فیض الاسلام، شرح نهج البلاغه، ص6.
[11] . مجله دانشکده الهیات و معارف اسلامی، مقالات و بررسی ها، ص 231.
[12] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج2، ص7، 80 85، 211، 216.
[13] . مصطفوی، فرزانه ای که با نهج البلاغه زیست، ص12.
[14] . جمعی از محققان، کاوشی در نهج البلاغه، ص24.
[15] . شوشتری، نهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، ج1، ص3.
[16] . علیقلی، سیمای نهج البلاغه، ص93.
[17] . حسن زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص23.
[18] . سخنان مقام معظم رهبری در جمع دانش آموزان شرکت کننده در مسابقات نهج البلاغه، 1365 (به نقل از سیمای نهج البلاغه، ص89).
[19] . سخنان مقام معظم رهبری در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364 (به نقل از سیمای نهج البلاغه، ص89).
[20] . سخنان مقام معظم رهبری در کنگره پنجم نهج البلاغه، 1364 (به نقل از سیمای نهج البلاغه، ص89).
[21] . به نقل از رهنمودهای آیت الله سیستانی درباره کتاب نهج البلاغة، ۲۶/رجب/۱۴۳۳ هجری قمری، وبگاه رسمی دفتر مرجع عالیقدر.
منابع
- ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1363.
- امینی، عبدالحسین، الغدير في الكتاب و السنة و الأدب، قم، مرکز الغدير للدراسات الإسلامية، 1416ق.
- امینی، عبدالحسین، شهيدان راه فضيلت: شرح حال مختصر علمای شهيدان از قرن چهارم هجری تاكنون، تهران، روزبه، 1363.
- آقا بزرگ تهرانی، محمد محسن، الذريعة إلی تصانيف الشيعة، بیروت، دار الأضواء، 1403ق.
- جمعی از محققان، کاوشی در نهج البلاغه، تهران، بنياد نهج البلاغه، 1364.
- حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، قم، الف . لام . میم ، 1383.
- حکیمی، محمد رضا، شیخ آقا بزرگ تهرانی، قم، دلیل ما، 1382.
- خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان-ناهید، 1377.
- شوشتری، محمد تقی، نهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، تهران، دار أمير کبير للنشر، 1376.
- علیقلی، محمد مهدی، سیمای نهج البلاغه، تهران، نشر غیاث، 1376.
- فیض الاسلام اصفهانی، سید علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، سازمان چاپ و انتشارات فقیه، 1368.
- مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانة الأدب فی تراجم المعروفین بالکنیة واللقب یا کنی و القاب، تهران، خیام، 1369.
- مصطفوی، سید مهدی، فرزانه ای که با نهج البلاغه زیست، قم، دارالفکر، 1370.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، 1376.
منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:
رضایی، عبدالرحمن، در آستانه آفتاب، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1380. ص51-25.






















