امام علی (ع) بر اهمیت ملایمت و مدارا در تربیت بشریت تأکید دارند و آن را راهی برای رشد و پیشرفت انسان ها می دانند. ملایمت و مدارا در تربیت، موجب ارتقای اخلاق و فرهنگ جامعه می شود و به انسان ها این امکان را می دهد که به رشد معنوی و اجتماعی برسند. از نظر امام علی (ع)، هر گونه سخت گیری بی هدف، می تواند مانع رشد و پیشرفت شود.
اصل ملایمت و مدارا
ملایمت و مدارا به معنای آسان کردن و سهل گردانیدن است، و منظور از اصل ملایمت و مدارا این است که برنامه ها و اقدامات تربیتی باید اموری آسان و میسر باشد و مبتنی بر تکالیف شاق نباشد و راه هایی در تربیت گشوده شود که متربّی با میل و رغبت در آن راه ها گام زند. ملایمت و مدارا اصلی حاکم در همه اموری است که نام تربیت بر خود دارد و آنچه مبتنی بر روش های تکلف آور و خشونت بار باشد از حوزه تربیت بیرون است، چنانکه آیین دین تماما مبتنی بر ملایمت و مدارا است و هیچ امر خلاف فطرت و تکلیف سخت در آن راه ندارد.
«يُرِيدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ»[1] «خداوند برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد».
«وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ »[2] «و در دین بر شما سختی قرار نداده است». این اصل از چنان جایگاهی در اندیشه و سیره امیرمؤمنان علی (ع) برخوردار است. که آن حضرت در فرمانی به کارگزاران گردآوری زکات نوشته است:
«با تقوا و احساس مسئولیت در برابر خداوند یگانه و بی همتا، حرکت کن مسلمانی را مترسان و بر سرزمین او اگر راضی نباشد مران و بیش از حق خدا از مال وی مستان چون به قبیله رسی، بر سر آب آنان فرود آی و به خانه هایشان وارد مشو پس آهسته و آرام به سوی ایشان برو تا به میان آنان رسی سلامشان کن و در اظهار تحیت کوتاهی مکن سپس بگو بندگان خدا آیا در مال های شما حقی هست تا آن را به ولی او بپردازید؟ اگر کسی گفت: نه متعرض او مشو؛ و اگر کسی گفت آری با او برو بی آنکه او را بترسانی یا بیمش دهی یا بر او سخت گیری یا کار را بر او سخت گردانی آنچه از زر یا سیم به تو دهد، بگیر؛ و اگر او را گاو و گوسفند و شترهاست بی رخصت و اجازه او میان آنها مرو که بیشتر آن رمه از آن اوست؛ و آنگاه که به رمه رسیدی همچون کسی به میانشان مرو که به رمه تسلط و چیرگی دارد یا در پی آن است که آنها را بیازارد و چارپایان را از جای مگریزان و مترسان و با صاحب آن رمه در گرفتن حق خدا بدرفتاری مکن پس مال را دو بخش کن و صاحب مال را مخیر گردان و هر بخش را برگزید بپذیر و بر او خرده مگیر پس مانده را دو بخش کن و او را مخیر گردان و هر بخش را که برداشت متعرض او مشو پس پیوسته چنین کن تا آنچه از مال او باقی می آید حق خدا را ادا کردن شاید پس حق خدا را از او بگیر – و اگر گمان زبان کند و خواهد آنچه را قسمت شده به هم زند بپذیر.»[3]
اساس راه نمودن مردمان و هدایت کردن آنان بر امور فطری و به دور از سختگیری و درشت خویی است. زیرا جز بر مبنای ملایمت و مدارا تربیت پذیری حاصل نمی شود و زیر پا گذاشتن این اصل نتیجه ای جز تربیت گریزی ندارد.
راه ملایمت و مدارا در تربیت
راه تربیت فطری راهی وسیع، مبتنی بر آیینی حنیف و آسان و ملایم است. چنانکه بنیانگذار این نظام تربیتی خود فرموده است.
«بعثني بالحنيفية السهلة السمحة»[4] «خداوند مرا بر شریعت و دین حنیف و آسان و ملایم مبعوث کرده است».
راه و رسم نبوی در تربیت مبتنی است بر آسانگیری و نرمی و هر تربیتی که بر این اصل بنا نشود، تربیتی بیرون از آیین تربیت نبوی است که رسول خدا (ص) فرموده است:
«بعثت بالحنيفية السمحة – أو السهْلَةِ – وَ مَنْ خَالَفَ سُنِتي فَلَيْسَ مني»[5] «من بر دین حنیف ملایم – یا آسان – مبعوث شده ام و هر کس با راه و رسم من مخالفت ورزد، از من نیست».
راه تربیت زمانی، راهی گشاده و هدایت کننده مردمان است که بر تساهل و تسامح استوار باشد و هر چه عنصر شدت و خشونت در تربیت بیشتر نقش بیاید، راه تربیت بسته تر می شود و امکان هدایت محدود تر می گردد، در حالی که آیین تربیت دین برای همگان است. و راه های آن آسان امیرمؤمنان علی (ع) فرموده است:
«سپاس خدای را که راه اسلام را گشود و در آمدن به آبشخور های آن را بر تشنگان آن آسان فرمود و ارکان آن را استوار ساخت تا کس با آن چیرگی نتواند و نستیزد و آن را امانی ساخت برای کسی که بدان در آویزد و آرامش برای آن که در آن در آید؛ و برهان کسی که بدان زبان گشاید و هر که بدان دادخواهی کند گواه آن است و برای آن که از آن روشنی خواهد نوری درخشان است. و فهم است آن را که فهمید و خرد است برای کسی که اندیشید و نشان برای آن که نشانه طلبید و بینایی برای آن که در کار کوشید و عبرت برای کسی که پند پذیرفت و نجات کسی که تصدیق آن گفت. تکیه گاه آن که بر آن اعتماد داشت و آسایش کسی که کار را – بدان – واگذاشت و نگاهبان آن که خود را – از گناه – بازداشت. روشنتر راه و پایدار درون آن آشکار، نشانه های آن بر بلند جای پدیدار. جاده های آن نمایان چراغ های آن روشن و رخشان.»[6]
آیین تربیتی دین استوار است و پایدار هدایتگر است و راهبر، زیرا بر آیینی حنيف و آسان و ملایم سامان یافته است و بر این مبنا به مقصد تربیت راه می نماید؛ به بیان امام علی (ع): «وَ سَهْلَ لَكُمْ سَبِيلَ الطَّاعَةِ»[7] «خداوند راه اطاعت را برایتان آسان نموده است».
«وَكَلَّفَ يَسِيرًا وَ لَمْ يُكَلِّف عَسِيرًا»[8] «آنچه خداوند تکلیف کرد آسان است نه دشوار».
در اندیشه و سیره امیرمؤمنان علی (ع) راه تربیتی که بر ملایمت و مدارا استوار باشد و مردمان را از این مجرا به سوی مقصد کمال سیر دهد، بهترین راه معرفی شده چنانکه فرموده است:
«خَيْرُ الأمور ما سَهُلَتْ مَبَادِيهِ، وَ حَسُنَتْ خَوَاتِمُهُ، وَ حُمِدَتْ عَوَاقِبُهُ»[9] «بهترین کارها آن است که مبادی آن آسان و اواخر آن نیکو و عاقبت های آن ستوده باشد».
انسان خردمند جز بر این مسیر حرکت نمی کند و از تنگ نظری و سختگیری در مبادی تربیت می پرهیزد. در حکمت های روایت شده از امام علی (ع) وارد شده است: «مَنْ عَقِلَ سَمِحَ»[10] «هر که خردمند باشد سماحت کند».
آنان که با سماحت عمل می کنند بیشترین نتیجه را می گیرند و بیشترین بهره را می رسانند.
«أَسْمَحُكُمْ أَرْبَحُكُمْ»[11] «سودمندترین شما با سماحت ترین شما است».
این گونه نگریستن به مقوله تربیت و بر این عمل کردن، بیشترین توفیق را در تربیت به همراه دارد که به راحتی قابل دریافت است. در سفارشی لطیف از امیرمؤمنان علی (ع) چنین آمده است: «عَوَّدْ نَفْسَكَ السَّمَاحَ، وَ تَجَنَّبَ الْإِلْحَاحَ يَلْزَمكَ الصَّلَاحُ»[12] ،
«خود را به رفتار با سماحت عادت ده و از سختگیری دوری کن تا درستی و بسامانی ملازم تو گردد».
آنان که فهمی درست و جامع از دین و آیین نبوی و علوی دارند، خود روحیه ای گشاده دارند و راه گشاده ملایمت و مدارا را که صورت فطری تربیت را محقق می سازد به خوبی می شناسند و بدان پایبندند. امیرمؤمنان (ع) اهل ایمان را چنین معرفی می کند:
«الْمُؤْمِنُ لَيّنُ الْعَرِيكَةِ، سَهْلُ الْخَلِيقَةِ»[13] «مؤمن نرمخوی و آسانگیر است».
«اَلمُؤمِنُ هَيِّنٌ لَيِّنٌ سَهلٌ مُؤتَمَنٌ»[14] «مؤمن ملایم و نرمخوی و آسانگیر و مورد اعتماد است».
آنان که راه تربیت را چنین گشاده می دانند و از تنگ نظری و سخت دلی و درشتی و تندی پرهیز می کنند، برکتها را به سوی خود جلب می کنند که خدای رحمان چنین کسان را دوست می دارد و تأیید می نماید چنانکه در سخنان امیرمؤمنان (ع) وارد شده است.
«التَّسَهُّلُ يُدِرُّ الْأَرْزَاقَ»[15] «آسانگیری روزی ها و نعمت ها را روان می سازد».
«إِنَّ اللّهَ – سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى – يُحِبُّ السَّهْلَ النَّفْسُ السَّمِحَ الْخَلِيقَةُ الْقَرِيبَ الاَمر»[16] «همانا خدای پاک و بلند مرتبه – شخص ملایم طبع و آسانگیر و گشاده دست و سهل گیر را دوست دارد».
امیرمؤمنان علی (ع) خود بر این اصل تربیتی پای می فشرد و در هدایت انسان ها از آن بهره می برد و تلاش می کرد که با گشادگی و گذشت – جز در آنجا که حفظ حدود الهی مطرح بود – راه تربیت را بر همگان هموار کند.
در اواخر حکومت امام علی (ع) توطئه ای در بصره شکل گرفت و جمعی در همراهی با معاویه به مقابله با امام (ع) برخاستند که با تدبیر و تلاش امام (ع) و یارانش آن فتنه فرو نشست،[17] اما امام (ع) با وجود رفتاری که از مردم بصره در فتنه جمل و فتنه اخیر دیده بود راه بازگشت را برای آنان گشود و راه گشاده تربیت را بدانان نمود و انديشه فتنه گری را از ذهن فتنه گران زدود و در نامه ای بدیشان چنین فرمود:
«چنان نیست که ندانید چگونه رشته طاعت را باز و دشمنانگی را آغاز کردید. من گناهکارتان را بخشودم و از آن که رو برگردانده شمشیر برداشتم و آن را که روی آورده قبول نمودم. لیکن اگر کار های ناروا و نادرست و اندیشه های نابخردانه سست شما را وادارد که راه جدایی در پیش گیرید و طاعت مرا نپذیرید بدانید که من آماده به کار، نزدیک شمایم و به یک لحظه به سر وقت شما می آیم. اگر مرا از آمدن به سوی خود ناچار سازید چنان جنگی آغاز کنم که جنگ جمل برابر آن بازی کودکانه بود. با این همه من فرمانبرداران شما را ارج می گذارم و پاس حرمت خیر خواهان شما را دارم نه بیگناه را به جای گناهکار می گیرم و نه پیمان شکن را به جای پیمانگزار می پذیرم.»[18]
امیرمؤمنان علی (ع) بر اساس ملایمت و مدارا راه تربیت را بر همگان گشوده می دید و تلاش می کرد همگان را از گمراهی به در آورد و به حقیقت برساند. در پیکار صفین امام علی (ع) شنید که حجر بن عدی و عمرو بن حمق معاویه را لعن می کنند و شامیان را آشکارا دشنام می دهند و اظهار تنفر می نمایند.
علی (ع) به ایشان پیام فرستاد که از این کار خودداری کنند. آن دو نزد امام (ع) آمدند و گفتند: «آیا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود: «چرا»، گفتند: «آیا آنان بر باطل نیستند؟» حضرت فرمود: «چرا» گفتند: «پس از چه رو ما را از دشنام گویی به آنان نهی فرمودی؟»[19]
حضرت فرمود: «من خوش ندارم شما دشنامگو باشید. لیکن اگر کرده های آنان را باز گویید و حالشان را فرایاد آرید به صواب نزدیکتر بُوَد و در عذرخواهی رساتر و به جای دشنام بگویید: خدایا ما و آنان را از کشته شدن برهان و میان ما و ایشان سازش قرار گردان و از گمراهی شان به راه راست برسان تا آن که حق را نمی داند بشناسد و آن که برای دشمنی می رود و بدان آزمند است باز ایستد.
فطرت آدمی از خشونت و قساوت بیزار است و هیچ چیز چون سهولت و ملایمت در تربیت کارساز نیست.»[20]
مدارا و ملایمت در تربیت
انسان حکیم بر اساس حکمت تربیت می کند و چنین تربیتی از خشونت و قساوت به دور است. امیرمؤمنان علی (ع) در توصیف بهترین مربیان الهی – خاندان نبوی – فرموده است:
«آنان دانش را زنده کننده اند و نادانی را میراننده، بردباری شان شما را از دانش آنان خبر دهد و برون آنان از نهان و خاموش بودنشان از حکمت بیان. نه با حق ستیزند و نه در آن خلاف دارند، ستون های دینند و پناهگاه ها – که مردمان را – نگاه می دارند. حق به آنان به جای خود باز گردید و باطل از آنجا که بود رانده شد و زبانش از بن بُرید. دین را چنان که باید دانستند و فراگرفتند و به کار بستند نه که تنها آن را شنفتند و به دیگران گفتند که راویان دانش بسیارند، لیکن پاسداران آن اندک به شمار.»[21]
فهم درست دین که در اندیشه و راه و رسم آنان جلوه دارد، این گونه است؛ و تربیتی که بدان خوانده اند تربیتی است مبتنی بر مدارا و ملایمت از پیشوای حکیمان، علی (ع) چنین روایت شده است.
«عَلَيْكَ بِالرِّفْقِ، فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ الصَّوَابِ وَ سَجِيَّةٌ أُولِي الْأَلْبَابِ»[22] «بر تو باد به ملایمت، زیرا که آن کلید درستی و از مختصات خردمندان است».
نظام تربیتی زمانی سامان درست می یابد و می تواند مردمان را به خیر رهنمون گردد که اصل ملایمت و مدارا و مدارا و ملایمت در رأس آن قرار گیرد و از تنگ نظری و سخت دلی و خشونت گرایی به شدت پرهیز شود. امام علی (ع) در این باره فرموده است:
«رَأْسُ السَّيَاسَةِ الرِّفْقُ»[23] «رأس و سَرِ سیاست (تربیت) مدارا و ملایمت است». هیچ چیز مانند مدارا و نرمی در تربیت راهگشا نیست و زمینه ارتباط صحیح تربیتی و تحول به سوی خیر و کمال را فراهم نمی نماید؛ به بیان امیرمؤمنان (ع): «كمْ مِنْ صَعْبٍ تَسَهَّلَ بِالرِّفْق»[24] «بسا سختی که به سبب مدارا و نرمی آسان گردد».
«الرفق يُيَسِّرُ الصِّعَابَ، وَيُسَهِّلُ شَدِيدِ الْأَسْبَابِ»[25] «مدارا و ملایمت دشواری ها را آسان می سازد و سبب های سخت را سهل می نماید».
با چنین نگرشی است که امام علی (ع) پیوسته کارگزارانش را به مدارا و نرمی با مردم سفارش کرده چنانکه آن حضرت در عهدنامه محمد بن ابی بکر – چون او را به استانداری مصر می فرستاد – به وی فرموده است:
«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ، وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ، وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ»[26] «با مردمان فروتن باش و نرمخو و هموار و گشاده رو».
راه هدایت راهی نیست که با سختگیری و خشونت تعریف شود و در فرهنگ هدایتی درشتی و قساوت هیچ جایی ندارد. امیرمؤمنان (ع) در سفارشی به عبدالله بن عباس هنگامی که او را در بصره به جای خود گمارد، چنین فرموده است:
«سَعِ النَّاسَ بِوَجْهِكَ وَ مَجْلِسِكَ وَ حُكْمِكَ؛ وَ إِيَّاكَ وَ الْغَضَبَ، فَإِنَّهُ طَيْرَةٌ مِنَ الشَّيْطَانِ؛ وَ اعْلَمْ أَنَّ مَا قَرَّبَكَ مِنَ اللَّهِ يُبَاعِدُكَ مِنَ النَّارِ، وَ مَا بَاعَدَكَ مِنَ اللَّهِ يُقَرِّبُكَ مِنَ النَّارِ»[27]
«با مردم گشاده رو باش آنگاه که آنان را ببینی، یا درباره آنان حکمی دهی یا در مجلس ایشان نشینی از خشم بپرهیز که نشانه سبكي سر است و شیطان آن را راهبر است و بدان آنچه تو را به خدا نزدیک کند از آتش دور سازد و آنچه تو را از خدا دور سازد به آتشت در اندازد».
همچنین آن حضرت در نامه ای به حارث همدانی نوشته است. «وَ اكْظِمِ الْغَيْظَ وَ [احْلُمْ عِنْدَ الْغَضَبِ وَ تَجَاوَزْ عِنْدَ الْمَقْدِرَةِ] تَجَاوَزْ عِنْدَ الْمَقْدَرَةِ وَ احْلُمْ عِنْدَ الْغَضَبِ، وَ اصْفَحْ مَعَ الدَّوْلَةِ تَكُنْ لَكَ الْعَاقِبَةُ»[28]
«خشم خود فرو خور و به هنگام قدرت، گذشت نماى و در وقت غضب بردبار باش و چون توانايى يافتى گناه ديگران را عفو كن تا عاقبت نيك از آن تو بود». آنچه موجب سلامت و برکت در مناسبات و روابط تربیتی است، مدارا و نرمی است،
چنانکه امیرمؤمنان على (ع) وقتي قيس بن سعد بن عباده انصاری را به امارت مصر گمارد، به او یادآور شد:
«وَ ارْفُقُ بِالْخَاصَّةِ وَ الْعَامَّةِ، فَإِنَّ الرِّفْقَ يُمْنُ»[29] «با خواص خود و عوام مردم به مدارا رفتار کن که مدارا کردن و ملایمت ورزیدن خجسته است». نشاط لازم برای تربیت آدمی در پرتو این خجستگی که ثمره ملایمت و مدارا در تربیت است فراهم می شود.
نقش ملایمت و مدارا در نشاط تربیتی
فطرت آدمی برای رشد و تعالی به بستر نشاط و شادابی نیاز دارد و هیچ چیز مانند کسالت و سستی و ناخواهی و بی میلی آدمی را متوقف نمی سازد و از سیر به سوی کمال باز نمی دارد و تربیتی که بر ملایمت و مدارا استوار نباشد. نمی تواند نشاط لازم برای همراهی و همگامی در حرکت کمالی را فراهم نماید. بهترین چیزها در تربیت اگر با ناخواهی و بی میلی همراه باشد، بی تأثیر می گردد و نتایج منفی و تباه به بار می آورد. امیرمؤمنان علی (ع) در حکمتی نورانی سفارش فرموده است.
«إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ»[30]
«دلها را روی آوردن و روی برگرداندنی است؛ پس اگر دل روی آرد، آن را به مستحبات وا دارید و اگر روی برگرداند، بر انجام دادن واجب هایش بسنده نماید».
گنجایش تربیتی به روی آوردن دل آدمی بسته است و اگر تربیت بر ناخواهی قرار گیرد. دریچه وجود آدمی بر روی آن بسته می شود و گنجایش تربیتی به زوال می رود. بهترین بستر تربیت بستر تمایل و علاقه است که با ملایمت و مدارا فراهم می شود و در این صورت است که قوای وجودی نشاط تربیتی می یابد.
واداشتن نفوس بر هر کاری با نفرت و بی میلی زمینه های تربیت را کور می سازد. و ادار کردن شخص به امری که تمایلی بدان ندارد یا توانایی آن در وی حاصل نشده است مانعی جدی در شخص ایجاد می کند، حتی وادار کردن نفس به اندیشه درباره چیزی که – به دلیل خستگی یا ناتوانی و مانند اینها – از آن نفرت دارد، سبب افزونی بی میلی و ناراحتی و نفرت می شود و حجاب و مانعی سخت در ذهن و خیال و اندیشه آدمی به وجود می آید و نمی گذارد آنچه را که اندیشیده است، ادراک کند و به درستی دریابد.[31]
بدین ترتیب انسان در برابر ساده ترین امور مقاومت نشان می دهد و روشن ترین مطالب را در نمی یابد و به بهترین کارها تن نمی سپارد. امیرمؤمنان (ع) فرموده است :
«إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ»[32] «دلها را هوایی است و روی آوردنی و پشت کردنی؛ پس دلها را آنگاه به کار گیرید که خواهان است و روی در کار، چه دل اگر به ناخواه به کاری و ادار شود کور گردد».
رعایت ملایمت و مدارا در تربیت چنان مهم است که امیرمؤمنان علی (ع) سفارش فرموده است:
«إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ، فَارْفُضُوهَا»[33] «اگر مستحب ها به واجب ها زیان رساند، مستحب ها را واگذارید».
همچنین آن حضرت در سفارشی تربیتی به حارث همدانی در این باره فرموده است:
«وَ خَادِعْ نَفْسَكَ فِي الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لَا تَقْهَرْهَا وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا، إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ، فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا»[34] «نفس خود را برای عبادت و بندگی برانگیز و با آن مدارا کن و مقهورش مدار، و بر آن آسان گیر و به هنگامی که نشاط و فراغتش بود، روی به عبادت آر، جز در آنچه بر تو واجب است که باید آن را به جای آری و در وقت آن بگزاری».
نتیجه گیری
از دیدگاه امام علی (ع)، ملایمت و مدارا در تربیت بشریت هم باعث پیشرفت انسان می شود و هم به ارتقای اخلاق و فرهنگ جامعه کمک می کند. ملایمت و مدارا به رشد معنوی و اجتماعی انسان ها می انجامد. در نهایت، ملایمت و مدارا و تربیت آسان و در دسترس، زمینه ساز تشکیل جامعه ای عادل و آگاه خواهد بود.
پی نوشت ها
[1]. بقره، 185.
[2]. حج، 78.
[3].شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 25.
[4]. کلینی، الکافی، ج5، ص494.
[5]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج7، ص209.
[6]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 106.
[7]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.
[8]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 78.
[9]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج3، ص437.
[10]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج5، ص145.
[11]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج2، ص370.
[12]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج4، ص330.
[13]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج1، ص364.
[14]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج1، ص379.
[15]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج1، ص202.
[16]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج2، ص513.
[17]. ثقفی، الغارات، ص255-284.
[18]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 29.
[19]. المنقری، وقعة صفین،ص103.
[20]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 206.
[21]. شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 239.
[22]. آمدی، غررالحکم، ج2، ص20.
[23]. آمدی، غررالحکم، ج1، ص372.
[24]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج4، ص551.
[25]. خوانساری، شرح غررالحکم، ج2، ص45.
[26]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 27.
[27]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 76.
[28]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 69.
[29]. ثقفی، الغارات، ص127.
[30]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 312.
[31]. ابن میثم، شرح نهج البلاغه، ج5، ص344.
[32]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 193.
[33]. شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 279.
[34]. شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 69.
فهرست منابع
- قرآن کریم
- ابنمیثم، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، تهران، دفتر نشر الکتاب، 1404ق
- آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، بیروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، ۱۴۰۷ق
- الخطيب البغدادی، أبوبكر احمد بن على، تاريخ بغداد أو مدينة السلام، بيروت، دار الكتب العلمية، 1417ق
- خوانساری، جمال الدین محمد، شرح غرر الحکم و دررالکلم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۰ش
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، دارالهجرة، ۱۴۱۴ق
- ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، بیروت، دار الاضواء، 1407ق
- كليني، أبو جعفر محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۸ق
- المنقرى، أبوالفضل نصر بن مزاحم، وقعة صفين، قم، مكتبة المرعشي النجفي، ۱۴۰۳ق
منبع مقاله با اقتباس از:
دلشاد تهرانی، مصطفی، مکتب مهر، تهران، انتشارات دریا، 1388ش.
1 دیدگاه در “نقش ملایمت و مدارا در تربیت بشریت از دیدگاه امام علی (ع)”
I genuinely enjoy reading through on this internet site, it holds superb articles.