مفهوم و ویژگی های فتنه و نحوه رویارویی با آن در نهج البلاغه

وقتی یک مسأله شناخته می شود که ابعاد آن به خوبی تبیین گردد. پس از آن می توان در برابر آن مسأله، راهکار و خط مشی مناسب اتخاذ کرد. لذا ابتدا ویژگی های فتنه در کلام امام علی (ع) بیان شده و سپس نحوه رویارویی با آن مورد بحث قرار می گیرد.

ارائه تعريف دقيق، جامع و مانع از مفهوم و ویژگی های فتنه، کار چندان آسانی نیست. در کلام امام علی (ع) به جست وجوی جلوه ها و ویژگی های فتنه پرداخته می شود:

امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید:

«ثُمَّ إِنَّكُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ أَغْرَاضُ بَلَايَا قَدِ اقْتَرَبَتْ، فَاتَّقُوا سَكَرَاتِ النِّعْمَةِ وَ احْذَرُوا بَوَائِقَ النِّقْمَةِ وَ تَثَبَّتُوا فِي قَتَامِ الْعِشْوَةِ وَ اعْوِجَاجِ الْفِتْنَةِ عِنْدَ طُلُوعِ جَنِينِهَا وَ ظُهُورِ كَمِينِهَا وَ انْتِصَابِ قُطْبِهَا وَ مَدَارِ رَحَاهَا، تَبْدَأُ فِي مَدَارِجَ خَفِيَّةٍ وَ تَئُولُ إِلَى فَظَاعَةٍ جَلِيَّةٍ، شِبَابُهَا كَشِبَابِ الْغُلَامِ وَ آثَارُهَا كَآثَارِ السِّلَامِ، يَتَوَارَثُهَا الظَّلَمَةُ بِالْعُهُودِ، أَوَّلُهُمْ قَائِدٌ لِآخِرِهِمْ وَ آخِرُهُمْ مُقْتَدٍ بِأَوَّلِهِمْ، يَتَنَافَسُونَ فِي دُنْيَا دَنِيَّةٍ وَ يَتَكَالَبُونَ عَلَى جِيفَةٍ مُرِيحَةٍ، وَ عَنْ قَلِيلٍ يَتَبَرَّأُ التَّابِعُ مِنَ الْمَتْبُوعِ وَ الْقَائِدُ مِنَ الْمَقُودِ، فَيَتَزَايَلُونَ بِالْبَغْضَاءِ وَ يَتَلَاعَنُونَ عِنْدَ اللِّقَاءِ».[1]

«آن گاه شما ای عرب ها، آماج بلاهایی هستید که (هنگام وقوع آن ها) نزدیک است. از بد مستی نعمت بپرهیزید و از سختی های عقوبت بترسید و بگریزید و بر جای خویش بمانید. آنگاه که تردید گردی برآرد و یا فتنه راه کج پیش پای گذارد و هنگامی که طلیعه آن آشکار شود و نهفته اش پدیدار، کارش استوار باشد و آسیایش به کار که فتنه از رهگذرهای نهایی درآید و به زشتی و رسوایی گراید.

آغازش چون عنفوان جوانی، خوش و دلربا؛ آثارش چون نشانه هایی که از ضربت سنگ بر جای ماند، سخت و دیرپا است. ستمکاران این فتنه را به ارث پذیرند با عهدی که از یکدیگر گیرند. نخستین آنان پیشوای آخرین است و آخرین ایشان اقتدا کننده به نخستین. بر سر دنیای دون بر یکدیگر پیش دستی نمایند و چون سگان این مردار گندیده را از هم ربایند و دیری نپاید که تابع از متبوع بیزار باشد و امیر از مأمور در آزار، دشمنانه از هم جدا شوند و با لعنت یکدیگر را دیدار کنند».

و همچنین می فرمایند:

«إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ، يُنْكَرْنَ مُقْبِلَاتٍ وَ يُعْرَفْنَ مُدْبِرَاتٍ، يَحُمْنَ حَوْمَ الرِّيَاحِ يُصِبْنَ بَلَداً وَ يُخْطِئْنَ بَلَداً. أَلَا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِي عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِي أُمَيَّةَ، فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ، عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا، وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِيَ عَنْهَا».[2]

ویژگی های فتنه چنان است که وقتی روی آورند، حق و باطل را در هم آمیزند و چون از بین بروند، حقایق را چنان که هست معلوم سازند. در آغاز کار (حقیقت امر آن ها) شناخته نمی شود، اما وقتی (از بین بروند) به راستی شناخته می شوند. به سان گردباد اند، بر شهری زنند و شهری دیگر را واگذارند.

هولناک ترین فتنه ها در نگاه من فتنهٔ بنی امیه است، فتنه آنان کور و غبار آلود است، نقشه های فتنه انگیز آنان دامن گستر و فراگیر است و گزند حاصل از آن ها فقط به افراد خاصی می رسد و هر کس نیک در آن نگرد، گزندش به او می رسد و هر کس آن را وا نهد، از گزندش ایمن می ماند».

در این دو خطبه ویژگی های فتنه و فتنه گران از چند منظر بررسی شده است که به اجمال به آن ها پرداخته می شود:

نحوه ظهور و پیدایش فتنه در جامعه

فتنه به صورت ناشناس و از راه های پنهان و ناشناخته وارد جامعه می شود و برای این که بتواند مؤثر واقع شود، چهره باطل خود را می پوشاند و با شعارهای فریبنده و مردم پسند وارد صحنه می گردد. در آغاز پیدایش، مانند یک نوجوان پا به عرصه وجود می گذارد، به گونه ای که هیچ کس تصور نمی کند که زیر این چهره معصوم و دوست داشتنی، چهره زشت و نابود کننده فتنه پنهان شده است.

چون فتنه با این سیاست وارد معرکه می شود، به صورت طبیعی افراد بسیار زیادی را به خود می فریبد و پس از استقرار کامل و تصرف جایگاه های دلخواه، برنامه خود را آغاز می کند و نقشه های از پیش تعیین شده را به مرحله اجرا در می آورد.

امام علی (ع) می فرمایند:

«شِبَابُهَا كَشِبَابِ الْغُلَامِ وَ آثَارُهَا كَآثَارِ السِّلَامِ»؛[3] «آغازش چون عنفوان جوانی خوش و دلربا و آثاری که بر جای می گذارد مانند نشانه هایی است که بر روی سنگ حک می شود (بسیار سخت و دیرپا است).

و در تعبیر دیگر می فرمایند:

«عبده في مدارج خفية و تؤول الى فظاعة جليه»؛[4] «از راه های نهانی درآید و به زشتی و رسوایی گراید».

نوع رفتار و رابطه میان فتنه گران

هر چند فتنه گران از اخلاق و خط مشی واحدی نسبت به دیگران و جامعه پیروی می کنند، اما رابطه درونی و نوع رفتار آن ها با یکدیگر سازگار و همخوان نیست.

«يَتَوَارَثُهَا الظَّلَمَةُ بِالْعُهُودِ»؛[5] «ستمکاران این فتنه را به ارث پذیرند، با عهدی که از یکدیگر دارند».

ظالمان با عهد و پیمان ها و داد و ستدها و بده و بستان ها، جریان فتنه را در جامعه پیگیری می کنند و هر یک از آن ها در قبال امتیازی که از دیگری دریافت می دارد، موقعیت خود را به طرف مقابل می دهد. آنان مانند گرگ هایی هستند که شب ها از ترس یکدیگر در مقابل هم می خوابند و چون ذات آنان خیانت پیشه شده است، از همدیگر وحشت دارند و نسبت به هم احساس امنیت نمی کنند، آنان:

«يَتَنَافَسُونَ فِي دُنْيَا دَنِيَّةٍ»؛[6] «بر سر دنیای دون بر یکدیگر پیش دستی نمایند».

«وَ يَتَكَالَبُونَ عَلَى جِيفَةٍ مُرِيحَةٍ»؛[7] «و چون سگان، بر سر این مردار گندیده به جان هم می افتند و از هم می ربایند».

تاریخچه قدرت های پنهان اعم از قدرت های سیاسی یا اقتصادی مؤید این کلام پند آموز مولا (ع) است. این نوع رقابت معمولاً هنگام معاملات بزرگ داخلی و خارجی و جایی که منافع سرشار مطرح است، بیشتر خودنمایی می کند.

حرکت های مافیایی و قتل هایی که در رقابت های سوداگری پیش می آید و ناجوانمردی هایی که در میان شرکا و قاچاقچیان مواد مخدر و یا دزدان بزرگ اتفاق می افتد، بیانگر این موضوع است. همین حالت در رقابت های ناسالم سیاسی هم پدید می آید و در طوفان فتنه ها است که عده زیادی جان خود را از دست می دهند.

این افراد نمی توانند با یکدیگر سازگار باشند و طولی نمی کشد که:

«يَتَبَرَّأُ التَّابِعُ مِنَ الْمَتْبُوعِ وَ الْقَائِدُ مِنَ الْمَقُودِ»؛[8] «پیرو از پیشگام و امیر از مامور بیزاری می جویند و همدیگر را رد و محکوم می کنند».

«فَيَتَزَايَلُونَ بِالْبَغْضَاءِ وَ يَتَلَاعَنُونَ عِنْدَ اللِّقَاءِ»؛[9]

با دشمنی، از هم جدا می شوند و با لعنت و ناسزا با یکدیگر دیدار می کنند.

ترسیم حالت روحی و روابط فتنه گران حاکی از میزان خباثت آنان است، چون آن ها نه تنها به مردم رحم نمی کنند، به یکدیگر نیز رحم نمی کنند و اگر فرصت یابند به هر قیمتی که ممکن باشد، رقیب ها را از صحنه خارج می کنند و زمینه حضور خود را گسترش می دهند.

نحوه برخورد با دیگران

نظر به این که ویژگی های فتنه آن است که یک جریان پنهان و پشت پرده بوده، فتنه گران مایل نیستند خود را با قضایای فرعی درگیر کنند. بنابراین افرادی که در جامعه در مقابل جریان فتنه سکوت می کنند و چشم بر آن می بندند، به تعبیر امام علی (ع) «عمى عنها»[10] به ظاهر از آسیب و بلای فتنه گران سالم می مانند و مورد تعرض قرار نمی گیرند، چون با سکوت خود مهر تأیید بر عملکرد آنان می زنند و به نوعی شریک می شوند؛

اما کسانی که بی تفاوت نمی گذرند و جریان فتنه را در جامعه پیگیری می کنند، آماج حملات فتنه گران قرار می گیرند و به فرموده امام علی (ع):

«أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا»؛[11]

«هر کس بینا باشد (هر کس در آن نیک بنگرد و بخواهد حقیقت آن را برملا سازد) بلا و مصیبت به او رو می آورد».

جاهلیت قریش نمادی از جامعه فتنه زده

پس از بازگشت از جنگ صفین و رویارویی با لشکریان معاويه، امام على (ع) در میان مردم حاضر شد و شرایط موجود را تجزیه و تحلیل کرد.

در آن جمع برای روشن شدن افکار مردم و پاسخگویی به پرسش ها و شبهه هایی که بر اثر تبلیغات معاویه در ذهن مردم جای گرفته بود، مطالب بسیار مهمی بیان کرد.

امام علی (ع)، معاویه را یکی از مظاهر و نمادهای عینی فتنه می داند و شخصیت واقعی او را به عنوان نماد جاهلیت و اشرافیت قریش مورد شناسایی قرار داده است.

معاویه برای بازگرداندن جاهلیت و اشرافیت، پای در وادی اسلام نهاد و تمام هم و غم خود را صرف این موضوع کرده بود. لذا وقتی علی (ع) می خواهد شرایطی را که معاویه آغاز کرده و درصدد گسترش آن است، ترسیم کند، شرایط فتنه زده دوران جاهلیت را مطرح می کند و با یادآوری شرایط سختی که بر مردم آن زمان رفته است، نسبت به آینده ای که در انتظار آن ها می باشد، بیم می دهد و اعلان خطر می کند.

برای ارزیابی ویژگی های فتنه، جامعۀ نمونه فتنه که امام علی (ع) توصیف کرده است، بررسی می گردد:

«وَ النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِيَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَكَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ‏ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُكُهُ أَطَاعُوا الشَّيْطَانَ.

فَسَلَكُوا مَسَالِكَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُكْرَمٌ».[12]

«و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشته دین سست و نا استوار و پایه های ایمان ناپایدار. پندار با حقیقت به هم آمیخته، همه کارها در هم ریخته. برون شو کار دشوار، درآمد نگاهش ناپدیدار، چراغ هدایت بی نور، دیده حقیقت بینی کور، همگی به خدا نافرمان، فرمانبر و یاور شیطان، از ایمان روگردان. پایه های دین ویران، شریعت بی نام و نشان، راه هایش پوشیده و نا آبادان. دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و چون گله که به آبشخور رود پی او گرفتند.

تخم دوستی اش را در دل کاشتند و بیرق او را برافراشتند، حالی که فتنه چون شتری مست آنان را به پی می سپرد و پایمال می کرد و ناخن تیز بدان ها در می آورد و آنان دچار موج فتنه سرگردان بودند، درمانده و نادان، فریفته مکر شیطان. در خانه امن کردگار با ساکنانی تبهکار و بدکردار، خوابشان شب بیداری، سرمه دیده شان اشک جاری، در سرزمینی عالم آن دم از گفت بسته و جاهل به عزت در صدر نشسته».

در این خطبه امام علی (ع) جلوه های فتنه و جامعه فتنه زده را به خوبی تبیین می کنند و ویژگی های فتنه را به این شرح بیان می دارند:

  1. رشته دین سست و نا استوار می گردد.
  2. پایه های ایمان ناپایدار می گردد.
  3. پندار با حقیقت به هم آمیخته و همه کارها در هم ریخته می شود.
  4. خارج شدن از وضعیت ایجاد شده مشکل و دشوار خواهد شد.
  5. چراغ هدایت بی نور و دیده حقیقت بین کور می شود.
  6. نافرمانی خداوند فراوان است.
  7. فرمانبری و یاوری شیطان افزایش می یابد.
  8. دین گریزی رو به فزونی می گذارد.
  9. بنیاد ارزش های دینی و معنوی در جامعه فرو می ریزد.
  10. از کارکردهای دین و ارزش والای آن غفلت می شود.
  11. تعالیم و آموزه های دینی عقب افتاده و نا مقبول جلوه می کند.
  12. جامعه به سان گله ای که در پی آبشخور می رود، رو به سوی جلوه های شیطانی می گذارد و سنگ طرفداری از شیطان را به سینه می زند.
  13. غم و اندوه بر چنین جامعه ای حاکم می گردد و آسایش و راحتی رخت بر می بندد.
  14. در این جامعه عالمان و دانشمندان منزوی و کنار گذاشته می شوند و جاهلان و نادانان جایگاه پیدا می کنند.

نتیجه گیری

فتنه آرام و بی صدا وارد جامعه می شود و با چهره حق ظاهر می گردد. با این سیاست، افراد بسیار زیادی فریب او را می خورند. افرادی که در جامعه در برابر فتنه گران سکوت کنند، با سکوت خود ضمن تایید فتنه، از آسیب فتنه گران در امان می مانند، ولی کسانی که بی تفاوت نمی گذرند، در پی حملات فتنه گران آسیب خواهند دید. امام علی (ع) در نهج البلاغه ویژگی های فتنه را به خوبی تبیین نموده اند.

پی نوشت ها

[1] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[2] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 93.

[3] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[4] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[5] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[6] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[7] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[8] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[9] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 151.

[10] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 93.

[11] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 93.

[12] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 2.

منابع

  1. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.

 

منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:

ابوالقاسمی، محمد جواد، موج در موج (بازشناسی فتنه از منظر امام علی (ع))، تهران، عرش پژوه، 1383. ص29-21.

مفهوم و ویژگی های فتنه و نحوه رویارویی با آن در نهج البلاغه

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.