ضرورت حسن معاشرت با مردم در الگوی تربیتی امیر مؤمنان (ع)

امروزه با توجه به بالا رفتن آمار نزاع های خانوادگی، قومی و اجتماعی، به نظر می رسد، بسیاری از مردم از امر مهم حسن معاشرت و مناسبات سالم اجتماعی آگاهی کافی ندارند. از این رو، پرداختن به این موضوع، ضرورت می یابد. مولفه های تربیت معاشرت با مردم از منظر امیرمؤمنان (ع) را با بهره گیری از نهج البلاغه می توان تبیین نمود.

ضرورت برقراری حسن معاشرت در اجتماع

از آنجا که حرکت فرد در جامعه حرکت در خلأ نیست، بلکه حرکت در شبکه پر پیچ و خم روابط اجتماعی است که ناخواسته فرد را در معرض تأثیرات معینی قرار می دهد، انسان علاوه بر نیازهای فیزیولوژیک و جسمانی، نیاز دیگری هم دارد و آن، نیاز به معاشرت عاطفی و اخلاقی است. انسان ها در این معاشرت باید از یکدیگر صفا، صمیمیت، وفاداری و گذشت ببینند. زیربنای جامعه و هیئت سازنده آن، حسن معاشرت است.

ابعاد اساسی هویت فرد در تعامل با دیگران و از طریق روابط گروهی شکل می گیرد. ازاین رو است که روابط اجتماعی یکی از ارکان و ابعاد اساسی تربیت را تشکیل می دهد. بدون تردید، اندیشه های بلند و ارزش های والایی که اسلام به ارمغان آورده و در این جهت نقش اساسی دارد، توجه و ارج نهادن به نحوه معاشرت با مردم، یکی از مقوله های قابل توجه در متون دینی به ویژه سنت علوی به شمار می رود.

سیره و اهداف تربیتی امام بزرگ شیعیان (ع) به عنوان مفسر وحی و تجسم عینی تعالیم اسلام، در عصر حاضر نیز مطمئنا مهم ترین راهبه سوی سعادت محسوب می شود. هر انسان از آن جهت که انسانی با فکر و اراده محسوب می شود، اختیار کسب منفعت و دفع ضرر را دارد. همین انسان وقتی وارد جامعه می شود، دارای همان اختیارات است.

اگر شرایط زندگی از هر جهت دلخواه باشد، اما حسن معاشرت در آن نباشد، گویی شالوده و اساس زندگی روی آب بنا شده که با چشم برهم زدنی خراب می شود. اساس حسن معاشرت، شناخت مقام و منزلت و حقوق یکدیگر است. اختلاف و پراکندگی و تفرقه، ظلم و ظلم پذیری، استبداد و خودکامگی، تبعیض و امتیاز خواهی همه آفات سوء معاشرت هستند.

ایجاد روحیه حسن معاشرت

تربیت اجتماعی، سبب حسن معاشرت با دیگران می شود. طبیعتا انعکاس تربیت اجتماعی، حسن معاشرت است که جلوه های متنوع آن نظیر پرورش روحیه خدمت به هم نوع، توجه خاص به ضعفا و مستمندان، ایجاد روحیه امانت داری، ایجاد روحیه محبت ورزی، آسان گیری و مدارا، پرورش روحیه شکیبایی در برابر بدی دیگران، رعایت ادب در کلام و … است که این عبارات در سرتاسر نهج البلاغه هویداست:

«چنان با مردم آمیزش کنید که ا گر در آن حال مردید، در مفارقت و جدایی بر شما گریه کنند و اگر زنده ماندید، خواستار معاشرت با شما باشند».[1]

امیرمؤمنان در خطبه ١٥٩، از حسن معامله با مردم و حسن اداره آن ها یاد می کنند. بحث های آموزنده ای که در نهج البلاغه درباره رعایت حق همسایگان، صله رحم و برادری اسلامی شده است و سفارش هایی که برای ترحم بر افراد یتیم و اسیر و مسکین به عمل آمده است، خود مؤید و مبین روح شفقت و انسان دوستی است که در سراسر این کتاب هدایت احساس می شود.

رسول اکرم (ص) همواره درباره ایشان سفارش می فرمود، بدان حد که گمان کردیم برای آن ها از همسایه میراث قرار خواهد داد.[2]

«از خدای بترسید، از خدای بترسید درباره یتیمان؛ پس برای دهان هایشان نوبت قرار ندهید، آنان را گاه سیر و گاه گرسنه نگذارید و کاری نکنید که بر اثر گرسنگی و بی سرپرستی فاسد و تباه شوند».[3]

امیرمؤمنان (ع) راه جذب دل ها را خوشرویی بیان می فرمایند: «دل های مردم گریزان است، به کسی روی آورند که خوشرویی کند».[4] در نامه به عبدالله بن عباس، هنگامی که به فرمانداری بصره نصب شد فرمودند: «به هنگام دیدار و در مجالس رسمی و در مقام داوری، گشاده رو باش و از خشم بپرهیز که سبک مغزی، به تحریک شیطان است».[5]

پرورش روحیه خدمت به همنوع

هرگاه شخصیت کودک بر اساس تفاهم و بردباری و وجدان اخلاقی و دوستی با مردم بار آید، طبعا می تواند یک خدمتگزار خوب برای افراد هم نوع باشد. از روابط اجتماعی مثبت در اسلام، خدمت رسانی به مردم است که راهی برای رسیدن به کمال انسانی محسوب می شود. بسیاری از آموزه های قرآنی به ویژه آموزه های دستوری آن، مرتبط با دیگران سامان یافته است.

برای نمونه، خداوند در کنار نماز، مسئله انفاق و پرداخت زکات را مطرح می کند که یک عمل اجتماعی و مرتبط با دیگران است. به این معنا که هر چیزی را که از هر طریق از جمله تلاش و کار و کوشش به دست آورده می شود، می بایست بخشی از آن را به دیگران بخشید، بی آن که منتی بر آنان گذاشته شود؛ چرا که دیگران در این دستاوردها حقی دارند که باید ادا شود.

همچنین خداوند در آیاتی دیگر در کنار آموزه وجوب تعبد به توحید، تعبد به احسان به والدین را مطرح می کند که خود بیانگر جایگاه بلند و رفیع، خدمتگزاری به عنوان بخشی مهم از فرایند خدایی شدن انسان است. بنابراین، بندگی را می بایست در بندگی جامع دید و تعبد را در کنار خدمت به خلق جست. این گونه است که خدمت رسانی به دیگران نه تنها یک وظیفه، بلکه یک مسیر کوتاه، آسان و مستقیم به سوی متأله و خدایی شدن است.

زیباترین نماد روحیه خدمت به هم نوع در خانه علوی مشاهده می شود؛ زمانی که اعضای خانواده در مقام بر و نیکی، سه روز خوراک افطاری خویش را به یتیم و اسیر و فقیر دادند: «طعام را درحالی که خود دوستش دارند، به مسکین و یتیم و اسیر می خورانند».[6]

آن هنگامی که امیرمؤمنان علی (ع) نخلستان می ساخت و چاه آب حفر می کرد و بر فقیران و بینوایان وقف می کرد. ایشان همواره به شکیبایی در رفع حاجت های مردم و خدمتگزاری به مردم در جهت تحقق اهداف بلند انسانی تأکید داشتند، به گونه ای که برآوردن نیازهای به حق شهروندان از دستورات مولای متقیان به والیان است. چنان که فرمودند:

«در روابط خود با مردم انصاف داشته باشید و در برآوردن نیازهایشان شکیبا باشید».[7]

ایجاد روحیه محبت ورزی

شخص تربیت یافته در مکتب نهج البلاغه، به دیگران عشق می ورزد و طعم شیرین محبت را به دیگران می چشاند و جاذبه می آفریند. این اظهار محبت به دیگران در گره گشایی روانی، مادی و معنوی و … دیده می شود. آنان آب حیات محبت را بر دیگران ایثار می کنند و از این راه زمینه هدایت افراد را فراهم می آورند.

محبت، اساس و رکن دین است و دین بر پایه آن به دل ها رسوخ کرده و راسخ مانده است. شیوه محبت و مدارا در سراسر زندگی انسان ها، درس آموز و روشی مطلوب و آرمانی در مسیر تربیت اسلامی است که هم جاذبه در افراد می آفریند و هم انگیزه تا از تلاطم و پراکندگی، انسان ها را به اتفاق و اجتماع بر محور دین سوق دهد و فرهنگ دینی رواج یابد.

انسان دوستی و شفقت به مردم که از خطوط نمایان سیمای تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه است، تربیت اجتماعی افراد را محبت به دیگران برمی انگیزاند. محبت هم در مورد کودکان و هم در مورد جوانان و نوجوانان، می تواند از بسیاری رفتارهای نامطلوب جلوگیری نماید.

اظهار محبت به فرزندان و بزرگسالان، از دستورات و وصیت های حضرت امیر (ع) است. ایشان می فرمایند: «با کودکان مهربانی کن و احترام بزرگان را نگه دار».[8] امیرمؤمنان علی (ع) در مواجهه با فرزندان خود از جملاتی محبت آمیز و پرجاذبه بهره می گرفتند.

در شیوه تربیتی امیرمؤمنان (ع) به نهایت بعد عاطفی آن حضرت (ع) در برابر فرزندانش برمی خوریم. از جمله آنگاه که به امام حسن مجتبی (ع) در بیان وصایای خود چنین خطاب می کنند: «فرزندم! تو جزئی از وجود و بلکه همه وجود منی، به طوری که اگر به تو بلایی رسد، به من رسیده است و اگر مرگ تو را در کام گیرد، مرا در کام گرفته است. آنچه از وضع حال تو مورد توجه من قرار گرفته است، همان وضع و حال خود من است که برایم اهمیت دارد».[9]

آن امام همام (ع) در تربیت افراد جامعه نیز به اصل تألیف قلوب و محبت بسیار توجه داشتند و بر اشاعه آن تأکید می فرمودند: «دل های مردم، وحشی (پراکنده) است. به کسی روی می آورند که با آن ها خوشرویی (محبت و مدارا) کنند».[10]

از سوی دیگر، محبت حقیقی به پیامبر (ص) و خاندان آن حضرت (ع)، بهترین عامل برای اصلاح و اتصاف به کمالات است و انسان در سایه دوستی اهل بیت (ع) به نیک بختی می رسد. امیرمؤمنان (ع) می فرمایند: «نیک بخت ترین مردم کسی است که برتری جایگاه ما را بشناسد و به وسیله ما به خدا نزدیک شود و محبت ما را در خود خالص گرداند و به آنچه او را فراخوانده ایم عمل کند و از آنچه نهی کرده ایم باز ایستد، پس چنین کسی از ماست و در خانه آخرت همراه ماست».[11]

امیرمؤمنان علی (ع) محبت حقیقی به اهل بیت (ع) را زمانی می دانستند که فرد به سنت آنان عامل بوده و در چارچوب دستورات آنان و در خط فرمان خدا باشد. حضرت (ع) می فرمایند: «هر که ما را دوست دارد، باید به عمل ما عمل کند و به خویشتن داری، خود را پوشش دهد».[12]

نتیجه گیری

از مطالعه در زندگی امیر مؤمنان علی (ع) به خوبی آشکار می شود که آن حضرت (ع) نهایت حسن رفتار و معاشرت را با دیگران داشتند. مروری بر نهج البلاغه نشان می دهد، الگوی رفتار ارتباطی حاکم بر سیره امیر مؤمنان (ع) و نیز الگوی رفتاری که ایشان به کارگزاران خود در مدیریت، نظارت و اجرا توصیه می کردند، رفتار توأم با صداقت، صراحت، احترام اصیل متقابل و استقلال فردی بود. پرخاشگری، سلطه گری و سلطه پذیری هرگز در سیره نظری و عملی آن حضرت (ع) ظهور نمی کند و بلکه حضرت (ع) افراد را از چنین الگوهای ضد تربیت برحذر می کند.

پی نوشت ها

[1] . شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 10.

[2] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 4.

[3] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 4.

[4] . شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 50.

[5] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 76.

[6] . انسان، 8.

[7] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 2.

[8] . مجلسی، بحار الانوار، ج٧٥، ص ١٢٦.

[9] . مجلسی، بحار الانوار، ج١٠٤، ص٩٩.

[10] . ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص١٩٢.

[11] . خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج٢، ح٤٦١.

[12] . خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج5، ح177.

منابع

  1. قرآن کریم.
  2. ابن شعبه حرانی، محمد بن حسن، تحف العقول، تهران، کتابچی، 1376.
  3. خوانساری، سید جمال الدین محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم، تصحیح سید جمال الدین ارموی، تهران، دانشگاه تهران، 1360.
  4. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
  5. مجلسی، محمد باقر، بِحَارُ الأنوار الجَامِعَةُ لدُرَر أخبارِ الأئمّةِ الأطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1362.

منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:

نقی زاده، حسن، قاضی زاده هاشمی، زهرا، بررسی الگوی کیفیت معاشرت با مردم از منظر امیر مؤمنان علی (ع) در نهج البلاغه، معرفت، 1394، شماره 208، ص 94-81.

ضرورت حسن معاشرت با مردم در الگوی تربیتی امیر مؤمنان (ع)

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.