سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) - بخش اول

سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به دلیل آنکه برآمده از ایمان قوی و شناخت و بینش صحیح ایشان از جامعه است، می تواند الگوی کاملی برای همگان باشد. از این رو، در این مقاله به بررسی سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) خواهیم پرداخت و با ابعاد مختلف آن آشنا خواهیم شد.

ابعاد گسترده شخصیت امیرالمومنین علی (علیه السلام)

از امیرالمومنین علی (علیه السلام) گفتن کار آسانی نیست، آن چنان که از قرآن گفتن و عجیب این دو همراهند! پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «عَلِیٌّ مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنُ مَعَ عَلِیٍّ، لَن یَفتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ؛[1] علی با قرآن است و قرآن با علی (علیه السلام) و این دو تا قیامت از هم جدا نخواهند شد».

این همراهی ابعاد گوناگونی دارد. قرآن عمیق است؛ بطون دارد و هر کسی را یارای رسیدن به عمق آن نیست، همانگونه که حضرت می فرمایند: «إِنَّ اَلْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ لاَ تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لاَ تَنْقَضِی غَرَائِبُهُ وَ لاَ تُکْشَفُ اَلظُّلُمَاتُ إِلاَّ بِه؛[2] قرآن ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، شگفتی هاى آن از بین نمى رود و غرایب آن تمام نمى گردد و تاریکی ها، جز به سبب قرآن، گشوده نمى شود.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) هم چنین است! علی شناسی کار آسانی نیست. برای شناخت علی (علیه السلام) باید از خدا شروع کرد؛ به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و از او به علی (علیه السلام).[3]

قرآن کتاب همیشه قرون و اعصار است. کوثر همه نسل هاست. همه تشنه کامان معارف را در هر دوره سیراب می سازد. غور در دریای معارف امیرالمومنین علی (علیه السلام) این قرآن ناطق همین ویژگی را دارد. او امام همه عصرهاست و الهام از او و سیره اش تنها راه نجات است.

این مطلب مضمون روایتی از امام رضا (علیه السلام) است که فرمودند: «لأنَّ اللّه تبارکَ و تعالى لم یَجعَلْهُ لِزمانٍ دونَ زَمانٍ، و لا لِناسٍ دونَ ناسٍ، فهُو فی کلِّ زَمانٍ جَدیدٌ، و عِند کُلِّ قَومٍ غَضٌّ إلى یَومِ القِیامَةِ؛ [4] خداوند قرآن را برای زمانی و مردم خاص قرار نداده، بر این اساس قرآن همیشه نور است و تا روز قیامت طراوت و تازگی خویش را حفظ خواهد کرد.

قرآن اندکی بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و بگذار بهتر بگویم در زمان حضرتش! مهجور و مظلوم شد[5] و همین سرنوشت را قرآن ناطق علی (علیه السلام) یافت.[6] [7]

بر این اساس ما تشنه کامان سفره معارف امیرالمومنین علی (علیه السلام)، لب تشنه ای هستیم که در کنار دریای ناپیدا کرانه ای نشسته ایم و می خواهیم به اندازه ظرفیت اندکمان از این دریا بهره گیریم. امید که مولا مدد کند تا همین اندک را برگیریم و بهره فراوان در زندگی بیابیم.

در این مقاله و بخش دوم آن، تنها به بررسی یک بعد از ابعاد گسترده سیره امام علی (علیه السلام) یعنی بعد سیاسی آن می پردازیم.

مبادی سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام)

در بررسی سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) باید به عنوان مبادی بحث سه موضوع را پی گیریم:

1 – تبیین سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام)

2 – سیاسی بودن مولا

3 – سیاست از دیدگاه امیرالمومنین علی (علیه السلام)

که در این مقاله به دو بخش ابتدایی از این مبادی می پردازیم.

تبیین سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام)

مقصود ما از سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام)، روش سیاسی آن حضرت در زمان های مختلف است. ما در این بحث اولا در پی پاسخ به این سوالات هستیم:

1 – موضع امیرالمومنین علی (علیه السلام) در دوره بعثت و هجرت چگونه بود؟ سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) در این دوره (که مولا در مسند رهروی نشسته و بهترین رهرو راه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است و به معنای دقیق کلمه یک سرباز فداکار است) چه بوده است؟

2 – موضع امام در دوره 25 ساله سکوت چه بود؟ اولا، سکوت حضرت به چه معنی است؟ آیا به معنای انزوای کامل از جامعه ست یا به معنای کنار کشیدن از مبارزه مسلحانه و غیر آن با دستگاه خلافت؟

ثانیا، فلسفه سکوت حضرت چه بود؟ گاه در سخنان حضرت سخن از «نداشتن یاور است» و گاه سخن از «وحدت مسلمین» جمع بین این دو چگونه است؟ بی تردید همان گونه که در قرآن نمی توان تناقض یافت[8] در گفتار قرآن ناطق هم نمی توان تناقضی دید. و اگر ظاهری چنین یافت شد باید خود را و درک خود را تخطئه کنیم نه قرآن و علی (علیه السلام) را. به هر حال این بحث باید در سیره سیاسی مطرح شود.

ثالثا، همکاری های مقطعی که مولا در برخی از بحران ها با دستگاه خلافت داشت چه در ناحیه مشاوره، و چه در بعد عملی (حل مشکلات فرهنگی و سیاسی) چه توجیهی دارد و چه الهامی از این سیره می توان گرفت؟

3 – سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) در زمان حکومت حضرت چگونه بود؟ برنامه هایش در ابعاد مختلف چه بود؟ نحوه رفتار حضرت با مخالفان فکری حکومتش چگونه بود؟ با مخالفان توطئه گر چگونه برخورد کرد؟ در مورد بیت المال چه رفتاری داشت؟ قاطعیت ها و نرمش های مولا کجا و چگونه بود؟

معیارهای مولا در نصب و عزل ها چه بود؟ راز به کار گماردن برخی از افراد ناصالح یا ابقای آنها در مسؤولیت چه بود؟ آیا اینان از آغاز ناصالح بودند؟ یا بعدا به انحراف کشیده شدند؟

چه شیوه هایی امام در عزل کارگزاران داشت؟ با کارگزاران صالح ناتوان چگونه رفتار می کرد؟ با کارگزاران متخلف به اصطلاح اداری! چه رفتاری داشت؟ با کارگزاران خائن و چپاولگر بیت المال چگونه برخوردی داشت و . . .؟

ما بررسی این مجموعه مباحث را «سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام)» می نامیم. روشن است در این بررسی تمام سر و کارمان با روش هست، روشی که الهام گرفته از مجموع زندگی مولاست؛ به دیگر عبارت، ما در این بحث در پی زندگی نامه سیاسی مولا نیستیم که حضرت در چه زمانی حکومت را به دست گرفت؟ در چه تاریخی نبرد جمل (ناکثین) اتفاق افتاد و . . . اینها سیر سیاسی زندگی مولاست.

ما در پی سیره و روشی هستیم هرچند در این راستا «سیر زندگی حضرت» متن است و حتما باید مورد استفاده قرار گیرد، ولی در سیره سخن از استنباط، نتیجه گیری و دریافت روش از «سیره» است!

سیاسی بودن امام علی (علیه السلام)

گفتیم که از سیاست دو برداشت شده است: یکی برداشت سیاست بازان حرفه ای همیشه ادوار تاریخ که سیاست را به معنای شیطنت تفسیر می کنند و آن را مسلخ ارزش های الهی و انسانی قرار می دهند. این یک برداشت است که ساحت مردان خدا از آن دور است و حاشا که اولیای الهی در این وادی قرار گیرند!

برداشت دوم، برداشت مردان خداست که سیاست را به معنای تدبیر و تمشیت امور بندگان خدا و موضع گیری درست و صحیح در بحران ها می دانند. این در متن زندگی مردان خداست.

امیرالمومنین علی (علیه السلام) سیاسی است با این برداشت! گو این که برخی در دوره خود حضرت، او را «غیر سیاسی» می دانستند و دلیلش آن بود که روش مولا و برداشت او از سیاست، برداشت اول نبود و او با مکر، حقه بازی و فریب کاری مخالف بود و دشمنانش اینها را سیاست می دانستند. مولا، خود تصویر عموم مردم را از سیاست در دوره خود چنین بیان می فرماید:

« … وَ لَقَدْ أَصْبَحْنَا فِی زَمَانٍ قَدِ اتَّخَذَ أَکْثَرُ أَهْلِهِ الْغَدْرَ کَیْساً وَ نَسَبَهُمْ أَهْلُ الْجَهْلِ فِیهِ إِلَى حُسْنِ الْحِیلَةِ، مَا لَهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ؛[9] همانا ما در روزگاری به سر می بریم که بیشتر مردم، بی وفایی (خیانت، حیله گری) را زیرکی می دانند و نادانان آنها را اهل تدبیر می خوانند خداشان کیفر دهد، چرا چنین می پندارند».

در این سخن، مولا علی (علیه السلام)، تصویر عمومی مردم را از سیاست «حقه بازی و فریب می داند» و در قسمت دیگری از همین خطبه، می فرمایند: مردان خدا نیز راه مکر را می دانند، لیکن دین خود را زیر پا نمی گذارند و همین اساسی ترین مانعشان برای پوییدن کیاست شیطانی است.

«…. قَدْ یَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِیلَةِ وَ دُونَهُ مَانِعٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْیِهِ فَیَدَعُهَا رَأْیَ عَیْنٍ بَعْدَ الْقُدْرَةِ عَلَیْهَا وَ یَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لَا حَرِیجَةَ لَهُ فِی الدِّینِ؛[10]. . . گاه بود که مرد آزموده و دانا از چاره کار آگاه است، اما فرمان خدا وی را مانع راه است و با این که قدرت بر انجام آن دارد آن را به روشنی رها می سازد ولی آن کس که از گناه و مخالفت فرمان خداوند پروا ندارد از همین فرصت استفاده می کند».

مولا در این قسمت از سخن در حقیقت «سیاست الهی» را تفسیر کرده است. سیاستمداران خدایی، «خدا محورند» و از او پروا دارند و موضع گیری های خویش را در این محدوده تنظیم می کنند هرچند به ضررشان باشد.

سیاست شیطانی معاویه

مولا در سخنی دیگر «مصداق مجسم» سیاست شیطانی؛ یعنی معاویه را ترسیم می کند و می فرماید:

«وَاللّهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَى مِنِّی، وَ لکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ. وَ لَوْ لاَ کَرَاهِیَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ ولکن کل غدرة فجرة و کل فجرة کفرة و لکل غادر لواء یعرف به یوم القیامة؛[11] به خدا سوگند معاویه زیرک تر از من نیست، لیکن شیوه او پیمان شکنی و گنهکاری است و اگر نیرنگ و پیمان شکنی ناپسند و ناشایسته نبود من زیرک ترین بودم، لیکن هر پیمان شکنی گناهکار است و هر گناهی نوعی کفر است، در قیامت هر غدار و مکاری را پرچمی است که به آن شناخته می شود».

در مقاله سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) بخش دوم، با سیاست الهی و مشی و سیره ایشان در سیاست الهی آشنا خواهیم شد.

نتیجه گیری

سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) برآمده از شخصیت نورانی و مبانی اسلامی و معرفت ایشان نسبت به تعالیم الهی است. مقصود از سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) روش ایشان در امور حکومتی و سیاسی است. در این بحث، دو تعریف از سیاست وجود دارد؛ یکی به معنای شیطنت یکی هم به معنای تمشیت امور مردم در مسیر خیر و صلاح. سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) در تعریف دوم سیاست می گنجد.

سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به دور از شیطنت و فریب بود. ایشان در روش سیاسی خود، خداباوری و خدامحوری را مبنا قرار داده بودند و تذکر می دادند که سیاست من بدون فریب و نیرنگ است؛ آن هم به دلیل اینکه فریب و نیرنگ در سیاست گناه است.

پی نوشت ها

[1] حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 124؛ متقی هندی، کنزل العمال، ج 11، ص 603.

[2]  علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 206.

[3] مضمون دعایی که در مفاتیح الجنان آمده است.

[4]  علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 92، ص 45.

[5] فرقان/ 30.

[6] ری شهری، میزان الحکمه، ج 1، ص 222.

[7] در مورد قرآن می خواستند با جار و جنجال از جاذبیت آن بکاهند (سوره فصلت، آیه 26). قرآن ناطق علی (علیه السلام) هم همین ابتلا را یافت؛ با تبلیغات وسیع می خواستند چهره نورانی مولا بر مردم پوشیده بماند، بهانه جویی ها در مورد قرآن بسیار بود: (سوره زخرف، آیه 31)، (سوره یونس، آیه 15). در مورد علی (علیه السلام)) هم همین بهانه جوئی ها بود.

[8] نساء/ 82.

[9] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 41.

[10] همان.

[11] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 200.

منبع

با اقتباس از: خاتمی، سید احمد، سیره سیاسی امام علی (علیه السلام)، مجله پاسدار اسلام، مهر 1376، شماره 190، ص 24.

سیره سیاسی امیرالمومنین علی (علیه السلام) – بخش اول

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.