جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه نود و نهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه نود و نهم

از خطبه هاى آن حضرت است مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

الْحَمْدُ لِلّهِ الاَْوَّلِ قَبْلَ كُلِّ اَوَّل، وَالاْخِرِ بَعْدَ كُلِّ آخِر. بِاَوَّلِيَّتِهِ وَجَبَ اَنْ لا اَوَّلَ لَهُ، وَ بِآخِرِيَّتِهِ وَجَبَ اَنْ لا آخِرَ لَهُ. وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ، شَهادَةً يُوافِقُ فيهَا السِّرُّ الاِْعْلانَ، وَالْقَلْبُ اللِّسانَ.

حمد خداى را همان اوّل پیش از هر اول، و آخر بعد از هر آخر. اولیّتش موجب آن است که قبل از او اولى نباشد، و آخریتش موجب آنکه بعد از او آخرى نباشد. و شهادت مى دهم معبودى جز او نمى باشد، شهادتى که باطن و ظاهر و دل و زبان در آن متّحد است.

2

اَيُّهَا النَّاسُ، لايَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقى، وَ لايَسْتَهْوِيَنَّكُمْ عِصْيانى، وَلاتَتَرامَوْا بِالاَْبْصارِ عِنْدَ ما تَسْمَعُونَهُ مِنّى.

اى مردم، کینه با من شما را به گناه آلوده نکند، و نافرمانى از من شما را به پیروى هواى نفس نکشاند، و به وقتى که از من چیزى بشنوید (از راه ناباورى) به یکدیگر چشم نیندازید.

3

فَوَالَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ،وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، اِنَّ الَّذى اُنَبِّئُكُمْ بِهِ عَنِ النَّبِىِّ الاُْمِّىِّ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، ما كَذَبَ الْمُبَلِّغُ، وَلا جَهِلَ السّامِعُ. وَلَكَاَنِّى اَنْظُرُ اِلى ضِلِّيل قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ، وَفَحَصَ بِراياتِهِ فى ضَواحى كُوفانَ. فَاِذَا فَغَرَتْ فاغِرَتُهُ، وَاشْتَدَّتْ شَكيمَتُهُ، وَ ثَقُلَتْ فِى الاَْرْضِ وَطْاَتُهُ، عَضَّتِ الْفِتْنَةُ اَبْناءَها بِاَنْيابِها، وَماجَتِ الْحَرْبُ بِاَمْواجِها،

به خدایى که دانه را شکافت، و انسان را آفرید، آنچه به شما خبر مى دهم از پیامبر امّى صلّى اللّه علیه و آله است، ابلاغ کننده دروغ نگفته، و شنونده هم جاهل نبوده. گویا مى بینم شخصى که گمراهیش شدید است در شام فریاد مى کند، بیرق هاى خود را اطراف کوفه نصب مى نماید. پس چون دهانش باز شود، و مقاومتش سخت گردد، و جاى پایش در زمین استوار شود، به آن هنگام فتنه و آشوب با نیش خود مردم زمان را بگزد، و جنگ با امواجش زبانه کشد،

4

وَ بَدا مِنَ الاَْيّامِ كُلُوحُها، وَ مِنَ اللَّيالى كُدُوحُها. فَاِذا اَيْنَعَ زَرْعُهُ،وَقامَ عَلى يَنْعِهِ، وَهَدَرَتْ شَقاشِقُهُ، وَبَرَقَتْ بَوارِقُهُ، اعُقِدَتْ راياتُ لْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ، وَاَقْبَلْنَ كَاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، وَالْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ.

و از روزها قیافه خشن آشکار گردد، و از شبها رنج و سختى ها هویدا شود. و هنگامى که محصول او خوب برسد،و پخته و رسیده سرپا شود، و شقشقه اش به صدا درآید، و برق شمشیرهایش بدرخشد، آنوقت است که پرچم هاى فتنه و آشوب که راه رهایى از آن نیست به اهتزاز آید، و همانند شب تار و دریاى پرموج روى آورد.

5

هذا، وَ كَمْ يَخْرِقُ الْكُوفَةَ مِنْ قاصِف، وَ يَمُرُّ عَلَيْها مِنْ عاصِف! وَ عَنْ قَليل تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ، وَ يُحْصَدُ الْقائِمُ، وَ يُحْطَمُ الْمَحْصُودُ.

این است اوضاع، چه صداهاى سهمگینى که گوش کوفه را بخراشد، و چه تندبادهایى که بر آن بوزد! به همین زودى ها گروههاى مختلف به جان هم افتند، آنان که سرپایند درو شوند، و آنان که از پاافتاده اند لگدمال گردند.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :