جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه نود و پنجم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه نود و پنجم

: از خطبه ‏هاى ديگر (آن حضرت عليه السّلام) است (در حمد و ثناى الهىّ و وصف حضرت رسول «صلّى اللّه عليه و آله)

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ فَلَا شَيْ‏ءَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ فَلَا شَيْ‏ءَ بَعْدَهُ،

سپاس خداوندى را سزا است كه اوّل (و مبدا همه اشياء) است، پس چيزى پيش از او نبوده، و آخر (و مرجع همه مخلوقات) است، پس چيزى بعد از او نمى‏ باشد،

2

وَ الظَّاهِرِ فَلَا شَيْ‏ءَ فَوْقَهُ ،وَ الْبَاطِنِ فَلَا شَيْ‏ءَ دُونَهُ.

و (بسبب آيات و نشانه‏ها) ظاهر و هويداست، پس چيزى آشكارتر از او نيست و (كنه ذات او) مخفى و پنهان است، پس چيزى ناپيداتر از او نيست (و به عبارت ديگر:) ظاهر و توانا است، پس چيزى فوق او نيست (همه اشياء مقهور قدرت و توانائى او هستند) و باطن و دانا بجزئيّات اشياء است، پس چيزى از او (به اشياء) نزديكتر نيست.

3

:(منها (في ذكر الرسول (صلى ‏الله ‏عليه‏ وآله

مُسْتَقَرُّهُ خَيْرُ مُسْتَقَرٍّ، وَ مَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِتٍ ،فِي مَعَادِنِ الْكَرَامَةِ، وَ مَمَاهِدِ السَّلَامَةِ،

قسمتى از اين خطبه در وصف رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مى ‏باشد:

قرار گاه او (مكه معظّمه كه در آنجا به رسالت مبعوث گرديد) بهترين قرارگاه، و جاى نموّ او (مدينه طيّبه كه در آنجا احكام الهىّ را منتشر نمود) شريفترين جا است (و آن بزرگوار) در كانهاى كرامت و بزرگوارى (اصلاب شامخه و ارحام مطهّره) و آرامگاههاى سلامت (كه از هر عيب و نقص ظاهرىّ و باطنىّ منزّه و مبرّى بوده روييده شده است)

4

قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أَفْئِدَةُ الْأَبْرَارِ، وَ ثُنِيَتْ إِلَيْهِ أَزِمَّةُ الْأَبْصَارِ،

دلهاى نيكوكاران شيفته او گشت، و زمام چشمها (ى خردمندان) بسوى او خيره شد (تا ببينند در ضلالت و گمراهى جهل و نادانى كه سر تا سر جهان را فرا گرفته چه مي كند، ديدند)

5

دَفَنَ اللَّهُ بِهِ الضَّغَائِنَ، وَ أَطْفَأَ بِهِ النَّوَائِرَ، أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً ،وَ فَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً ،أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ ،وَ أَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ،

خداوند بوسيله آن حضرت كينه‏ هاى ديرينه را نابود ساخت (از ميان مردم برداشت) و آتش دشمنيها را خاموش نمود، و ميان برادران ايمانى را (مانند امير المؤمنين و سلمان) الفت و دوستى انداخت، و ميان خويشان (مانند حمزه و ابى لهب بسبب اسلام و كفر) جدائى افكند، و بواسطه ظهور و پيدايش آن بزرگوار ذلّت و بيچارگى مؤمنين را به عزّت و سرورى و برترى و بزرگى و كفّار را به نكبت و بد بختى مبدّل نمود،

6

كَلَامُهُ بَيَانٌ، وَ صَمْتُهُ لِسَانٌ.

سخن او بيان و خاموشيش زبان بود (چون سخنى مى ‏فرمود احكام الهىّ را بيان ميكرد، و چون گفتار و كردارى ديده خاموش مى‏ماند دليل بر صحّت و درستى و مباح بودن آن بود).

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :