جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه هفتاد و سوم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه هفتاد و سوم

درباره مروان پسر حكم در بصره (گويند مروان را در جنگ جمل اسير گرفتند. وى در پيشگاه على (علیه السلام) امام حسن و امام حسين(عليهما السلام)را ميانجى خود ساخت و آنان درباره او با امام سخن گفتند، و على (علیه السلام) او را رها كرد. حسنين (علیهما السلام) گفتند: اميرمومنان! مروان با تو بيعت كند. فرمود:

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

أَ وَ لَمْ يُبَايِعْنِي بَعْدَ قَتْلِ عُثْمَانَ لَا حَاجَةَ لِي فِي بَيْعَتِهِ إِنَّهَا كَفٌّ يَهُودِيَّةٌ لَوْ بَايَعَنِي بِكَفِّهِ لَغَدَرَ بِسَبَّتِهِ أَمَا إِنَّ لَهُ إِمْرَةً كَلَعْقَةِ الْكَلْبِ أَنْفَهُ وَ هُوَ أَبُو الْأَكْبُشِ الْأَرْبَعَةِ وَ سَتَلْقَى الْأُمَّةُ مِنْهُ وَ مِنْ وَلَدِهِ يَوْماً أَحْمَرَ .

مگر پس از كشته شدن عثمان با من بيعت نكرد؟ مرا به بيعت او نيازى نيست كه بيعت شكن است و غدار با دستى چون دست جهود، مكار اگر آشكارا با دست خود بيعت كند، روگرداند و در نهان با ريشخند آن را بشكند. همانا وى بر مردم حكومت كند اما كوتاه، چندان كه سگ بينى خود را ليسد. او پدر چهار فرمانرواست و زودا كه امت، از او فرزندان او روزى سرخ خونين را ببينند.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :