جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

حکمت دویست و شصت و سوم

فراز

متن عربی

متن فارسی

حکمت دویست و شصت و سوم

روایت شده كه دو مرد را نزد امام علیه السّلام آوردند كه از مال خدا (بیت المال) دزدى كرده بودند یكى از آنها بنده و غلام و مال بیت المال بود، و دیگرى غلام یكى از مردم، پس آن حضرت (در باره اینكه چه كسیرا كه از بیت المال دزدى كند باید دست برید) فرمود:

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

أَمَّا هَذَا فَهُوَ مِنْ مَالِ اللَّهِ وَ لَا حَدَّ عَلَيْهِ مَالُ اللَّهِ أَكَلَ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَعَلَيْهِ الْحَدُّ فَقَطَعَ يَدَهُ .

امّا بر این غلام كه از آن بیت المال است حدّى نیست (دستش را نباید برید، زیرا) برخى از بیت المال برخى دیگر را خورده (و اگر دستش بریده شود زیان افزون گردد، چنانكه محقّق حلّى «رحمه اللّه» در كتاب شرائع الإسلام فرموده) و امّا بر دیگرى حدّ جارى است، پس دست او را برید (ابن میثم «علیه الرّحمة» در اینجا مى نویسد: باین جهت دست او را بریده كه از بیت المال كه در بسته بوده دزدى كرده و دزدى او بحدّ نصاب یعنى بمقدار چهار یك درهم طلا بوده كه دست بریدن واجب گشته و او را از بیت المال نصیب و بهره اى هم نبوده، و اگر بهره اى داشت و دزدیش بیش از بهره اش باشد و افزونى آن بمقدار نصاب رسد دست او بریده می شود، و اگر دزدیش بیش از بهره اش نباشد دست او بریده نمى شود).

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :