جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه بیست و پنجم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه بیست و پنجم

از خطبه هاى آن حضرت است آن گاه که پى درپى به حضرت خبر رسید که ارتش معاویه به شهرها دست اندازى کرده اند، و دو عامل او در یمن، عبیداللّه بن عباس و سعید بن نَمران پس از شکست از بُسر بن ارطاة به حضورش رسیدند، امام در حالى که از سنگینى یارانش از جهاد و مخالفتشان با رأى آن جناب آزرده خاطر بود، به منبـر رفت و فرمود:

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

ما هِىَ اِلاَّ الْكُوفَةُ اَقْبِضُها وَ اَبْسُطُها. اِنْ لَمْ تَكُونى اِلاّ اَنْتِ تَهُبُّ اَعاصيرُكِ، فَقَبَّحَكِ اللّهُ (أَقُولُ: الأَرْمِيَةُ جَمْعُ رَمِىٍّ وَ هُوَ السَّحابُ.وَالْحَميمُ ههُنا وَقْتُ الصَّيْفِ. وَ اِنَّما خَصَّ الشّاعِرُ سَحابَ الصَّيْفِ بِالذِّكْرِ لأَنَّهُ اَشَدُّ جُفُولاً، وَ اَسْرَعُ خُفُوفاً، لأَنَّهُ لاماءَ فيهِ. وَ اِنَّما يَكُونُ السَّحابُ ثَقيلَ السَّيْرِ لاِمْتِلائِهِ بِالْماءِ، وَ ذلِكَ لايَكُونُ فِى الأَكْثَرِ اِلاّ زَمانَ الشِّتاءِ. وَ اِنَّما اَرادَ الشّاعِرُ وَصْفَهُمْ بِالسُّرْعةِ اِذا دُعُوا، وَالإِغاثَةِ اِذَا اسْتُغيثُوا. وَالدَّليلُ عَلى ذلِكَ قَوْلُهُ: هُنالِكَ لَوْ دَعَوْتَ اَتــاكَ مِـنْـهُـمْ )

غیر از کوفه که اختیار قبض و بسطش در دست من است، برایم نمانده. اى کوفه، اگر مرا جز تو نباشد در حالى که بادهاى فتنه ات بوزد، خدایت زشت کند. (مى گویم: «ارمیه» جمع «رمىّ» به معناى ابر است. و «حمیم» در اینجا به معناى تابستان است. شاعر از ابر تابستانى یاد کرده چون سبکبار است و زودگذر، زیرا بارانى ندارد. ابر پر آب حرکتش کنداست، و این بیشتر در زمستان است. شاعر سواران قبیله را به خاطرشتاب در پذیرفتن دعوت و یارى رساندن، به ابر تابستانى تشبیه کرده است.دلیلش آن است که گوید: هُنالِكَ لَوْ دَعَوْتَ اَتــاكَ مِـنْـهُـمْ )

2

وَ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الشَّاعِر: لَعَمْرُ اَبيكَ الْخَيْرِ يا عَمْرُو اِنَّنى *** عَلى وَضَر مِنْ ذَا الإناءِ قَليل ثمَّ قالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: اُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الْيَمَنَ، وَ اِنِّى وَ اللّهِ لأَظُنُّ اَنَّ هؤُلاءِ الْقَوْمَ سَيُدالُونَ مِنْكُمْ بِاجْتِماعِهِمْ عَلى باطِلِهِمْ، وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ، وَ بِمَعْصِيَتِكُمْ اِمامَكُمْ فِى الْحَقِّ، وَ طاعَتِهِمْ اِمامَهُمْ فِى الْباطِلِ، وَ بِاَدائِهِمُ الأَمانَةَ اِلى صاحِبِهِمْ وَ خِيانَتِكُمْ، وَ بِصَلاحِهِمْ فى بِلادِهِمْ وَ فَسادِكُمْ.

و اینجا قول شاعر را مثال آورد:«سوگند به جان پدر خوبت اى عمرو که از این ظرف (حکومت) جز ته مانده اى اندک بهره اى برایم نیست» سپس فرمود: شنیده ام بُسر وارد یمن شده;سوگند به خدا مى بینم که این قوم به زودى بر شما چیره شوند به خاطر اجتماعى که آنان بر باطلشان دارند،
و تفرقه اى که شما از حق دارید، و محض اینکه شما در راه حق به امام خود عاصى هستنید، و آنان در راه باطل مطیع رهبر خویشند، و به علّت اینکه آنان امانت او را ادا مى کنند و شما خیانت مىورزید، و به جهت اینکه آنان در شهرهاى خود درستکارند و شما فاسد هستید.

3

فَلَوِ ائْتَمَنْتُ اَحَدَكُمْ عَلى قَعْب لَخَشيتُ اَنْ يَذْهَبَ بِعِلاقَتِهِ.

من اگر قدح چوبینى در اختیار شما بگذارم مى تـرسـم بنـد بى ارزش آن را ببـریـد.

4

اللّهُمَّ اِنّى قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونى، وَ سَئِمْتُهُمْ وَ سَئِمُونى فَاَبْدِلْنى بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ، وَ اَبْدِلْهُمْ بى شَراًّ مِنِّى.

الهى من از اینان ملول شده ام و آنان از من، من از اینان افسرده ام و آنان از من پس بهتر از اینان را به من عنایت کن، و به جاى من شرّى را بر ایشان بگمار.

5

اَللّهُمَّ مُثْ قُلُوبَهُمْ كَما يُماثُ الْمِلْحُ فِى الْماءِ. اَما وَاللّهِ لَوَدِدْتُ اَنَّ لى بِكُمْ اَلْفَ فارِس مِنْ بَنى فِراسِ بْنِ غَنْم.

خداوندا، دلشان را آب کنچون نمکى که در آب حلّ شود. به خدا قسم دوست دارم به جاى شما هزار سوار از قبیله بنى فِراس بن غَنم داشتم.

6

هُنا لِكَ لَوْ دَعَوْتَ اَتاكَ مِنْهُمْ *** فَوارِسُ مِثْلُ أَرْمِيَةِ الْحَميمِ
ثُمَّ نَزَلَ عَلَيْهِ السَّلامُ مِنَ الْمِنْبَرِ.

«اگر آنان را دعوت مى کردى چون ابرهاى بارنده تابستان به سرعت به کمک تو مى شتافتند»
سپس از منبر فرود آمد.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :