جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه دویست و هفدهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه دویست و هفدهم

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

فِی التَّظَلُّمِ وَ التَّشَکِّی مِنْ قُرَیْشِ

اللَّهُمَّ إنّى أَسْتَعْدِیکَ عَلَى قُرَیْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ؛ فَإِنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوا رَحِمِی وَ أَکْفَؤُوا إِنَائِی، وَ أَجْمَعُوا عَلَى مُنَازَعَتِی حَقّاً کُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ غَیْرِی، وَ قَالُوا: أَلا إِنَّ فِی الْحَقِّ أَنْ تَأْخُذَهُ، وَ فِی الْحَقِّ أَنْ تُمْنَعَهُ، فَاصْبِرْ مَغْمُوماً، أَوْ مُتْ مُتَأَسِّفاً.

شکایت از قریش

خداوندا! من از قریش و کسانى که آن ها را یارى کردند (تا خلافت را از مسیر اصلى منحرف سازند) به تو شکایت مى آورم، آن ها پیوند خویشاوندیَم را قطع کردند و پیمانه حقم را واژگون ساختند و همگى براى مبارزه با من در مورد حقى که از همه به آن سزاوارتر بودم، همدست شدند و گفتند: اى على! بدان که پاره اى از حقوق را باید بگیرى و از پاره اى دیگر باید محروم شوى (و حق خلافت از نوع دوم است) اکنون یا با غم و اندوه بساز یا با تأسف بمیر!!

2

فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَیْسَ لِی رَافِدٌ، وَ لا ذَابٌّ وَ لا مُسَاعِدٌ، إِلَّا أَهْلَ بَیْتِی فَضَنَنْتُ بِهِمْ عَنْ الْمَنِیَّةِ، فَأَغْضَیْتُ عَلَى الْقَذَى، وَ جَرِعْتُ رِیقِی عَلَى الشَّجَى، وَ صَبَرْتُ مِنْ کَظْمِ الْغَیْظِ عَلَى أَمَرَّ مِنَ الْعَلْقَمِ، وَ آلَمَ لِلْقَلْبِ مِنْ وَخْزِ الشِّفَارِ.

چرایى عدم قیام امام براى گرفتن حق خلافت:

من نگاه کردم (و جوانب کار را بررسى نمودم) دیدم نه پشتیبانى دارم نه مدافعى و نه یاورى جز اهل بیتم که راضى نبودم جانشان را به خطر بیفکنم، لذا چشمان پر از خاشاک خود را بر هم نهادم و همچون کسى که استخوان در گلویش گیر کرده باشد آب دهان فرو بردم و با خویشتن دارى و فرو بردن خشم در برابر چیزى که از حنظل تلخ تر و از تیزى تیغ و خنجر بر قلب دردناک تر بود شکیبایى کردم!

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :