جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه دوم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه دوم

از خطبه های‌ آن حضرت است پس از بازگشت از صفّین

   فراز

متن عربی

متن فارسی

1

اَحْمَدُهُ اسْتِتْماماً لِنِعْمَتِهِ، وَاسْتِسْلاماً لِعِزَّتِهِ، وَ اسْتِعْصاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ، وَ اَسْتَعينُهُ فاقَةً اِلى كِفايَتِهِ، اِنَّهُ لايَضِلُّ مَنْ هَداهُ، وَ لايَئِلُ مَنْ عاداهُ، وَلايَفْتَقِرُ مَنْ كَفاهُ، فَاِنَّهُ اَرْجَحُ مَا وُزِنَ،وَ اَفْضَلُ ما خُزِنَ.

خدای‌ را سپاس که تتمیم نعمتش را طالبم، و فروتنی‌ در برابر عزّتش را جویایم، و پناه او را از نافرمانیش خواهانم، از او درخواست یاری‌ دارم که به کفایتش نیازمندم، آن را که او هدایت کند گمراه نشود،و هر که را او دشمن بدارد نجات نیابد، و هر که را او کفایت کند محتاج نگردد، زیرا او سنگین ترین وزنه ها،و بهترین اندوخته هاست.

2

وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ،شَهادَةً مُمْتَحَناً اِخْلاصُها، مُعْتَقَداً مُصاصُها. نَتَمَسَّكُ بِها اَبَداً ما اَبْقانا، وَ نَدَّخِرُها لاَهاويلِ ما يَلْقانا، فَاِنَّها عَزيمَةُ الاْيمانِ،وَ فاتِحَةُ الاْحْسانِ، وَ مَرْضاةُ الرَّحْمنِ، وَمَدْحَرَةُ الشَّيْطانِ.

و شهادت می‌ دهم که جز خدای‌ یگانه خدایی‌ نیست و او را شریکی‌ نمی‌ باشد،شهادتی‌ که خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقیقتش پایبندم. به آن شهادت تمسک داریم تا زمانی‌ که خدا زنده مان می‌ دارد، و آن را برای‌ دشواریهای‌ قیامت ذخیره می‌ کنیم، که این گواهی‌ استواری‌ ایمان،سرلوحه احسان، مایه خشنودی‌ حق، و عامل طرد شیطان است.

3

وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ، وَالْعَلَمِ الْمَأْثُورِ، وَالْكِتابِ الْمَسْطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِع  ِ، وَالضِّياء اللاّمِع  ِ،وَ الأَمْرِ الصّادِع  ِ، اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَاحْتِجاجاً بِالْبَيِّناتِ، وَ تَحْذيراً بِالاْياتِ، وَ تَخْويفاً بِالْمَثُلاتِ.

و شهادت می‌ دهم که محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دین مشهور، و نشانه معروف، و کتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان،و دستور روشن و آشکار به سوی‌ مردم فرستاد، تا شبهه های‌ آنان را برطرف سازد، و با دلایل روشن بر آنان اتمام حجت کند، و به آیات قرآن مردم را از هلاکت برحذر داشته، و از عواقب شوم معصیت بترساند،

4

وَ النّاسُ فى فِتَن انْجَذَمَ فيها حَبْلُ الدِّينِ، وَ تَزَعْزَعَتْ سَوارِى الْيَقينِ، وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ، وَ تَشَتَّتَ الأمْرُ، وَ ضاقَ الْمَخْرَجُ،

رسالت او به وقتی‌ بود که مردم دچار فتنه ای‌ بودند که ریسمان دین از اثر آن گسسته، و پایه های‌ یقین متزلزل، و اصل دین گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ریخته بود، راه رهایی‌ بر مردم تنگ،و مصدر هدایت پوشیده.

5

فَالْهُدى خامِلٌ، وَالْعَمى شامِلٌ. عُصِىَ الرَّحْمنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطانُ، وَ خُذِلَ الاْيمانُ، فَانْهارَتْ دَعائِمُهُ، وَ تَنَكَّرَتْ
مَعالِمُهُ، وَ دَرَسَتْ سُبُلُهُ، وَ عَفَتْ شُرُكُهُ.

چراغ راهنما خاموش، و گمراهی‌ نسبت به همه فراگیر بود. خداوند نافرمانی‌ می‌ شد،و شیطان یاری‌ داده می‌ شد، ایمان ورشکسته، پایه هایش فروریخته، نشانه هایش متغیر و ناشناخته، راههایش ویران و پوشیده، و آثار جاده هایش از بین رفته بود.

6

اَطاعُوا الشَّيْطانَ،فَسَلَكُوا مَسالِكَهُ، وَ وَرَدُوا مَناهِلَهُ. بِهِمْ سارَتْ اَعْلامُهُ.وَ قامَ لِواؤُهُ، فى فِتَن داسَتْهُمْ بِاَخْفافِها،
وَ وَطِئَتْهُمْ بِاَظْلافِها،وَ قامَتْ عَلى سَنابِكِها. فَهُمْ فيها تائِهُونَ حائِرُونَ جاهِلُونَ مَفْتُونُونَ. فى خَيْرِ دار وَ شَرِّ جيران. نَوْمُهُمْ سُهُودٌ،
وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ، بِاَرْض عَالِمُها مُلْجَمٌ، وَ جاهِلُها مُكْرَمٌ.

شیطان را فرمان برده،راههای‌ او را پیموده، و به آبشخورهای‌ او وارد شده بودند. آثار شیطان بهوسیله متابعانش به کار افتاده،وپرچمش برافراشته شده بود، درفتنه هایی‌ که همچون حیوان چموش آنان را لگدمال می‌ کرد، و زیر سم خود می‌ کوبید،و باز هم (به انتظار فتنه ای‌ بیش) بر سر سُم خود ایستاده بود. در آن فتنه سرگردان و حیران و نادان و دچار حیله شیطان بودند. آن بزرگوار در بهترین خانه و کنار بدترین همسایگان جای‌ داشت. خوابشان بیداری‌ بود، و سرمه چشمشان اشک سوزان، در سرزمینی‌ می‌ زیستند که آگاهشان دهانش دوخته، و نادانشان به تخت عزت نشسته بود.

7

وَ مِنْها يَعْنى آلَ النَّبِىِّ عليهم السّلام

هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ، وَلَجَأُ اَمْرِهِ، وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ، وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ،وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ، وَ جِبالُ دينِهِ.
بِهِمْ اَقامَ انْحِناءَ ظَهْرِهِ،وَ اَذْهَبَ ارْتِعادَ فَرائِصِهِ.

قسمتی‌ از آن درباره آل پیامبر علیهم السّلام است

اهل بیت رسول جایگاه راز حق، و پناهگاه امر یزدان، و ظرف علم رحمان، و مرجع دستور خدا،و مخازن کتابهای‌ پروردگار، و کوههای‌ پشتوانه دین الهی‌ اند. به وسیله آنان کژیهای‌ دین را راست،
و لرزش بدنـه آییـن را آرام نمـود.

8

وَ مِنْها يَعْنى قَوْماً آخَرينَ زَرَعُوا الْفُجُورَ، وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ، وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ. لايُقاسُ بِآلِ مُحَمَّد صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ هذِهِ الأُمَّةِ اَحَدٌ،وَلايُسَوّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ اَبَداً. هُمْ اَساسُ الدِّينِ،وَ عِمادُ الْيَقينِ.

قسمتی‌ از آن درباره قومی‌ دیگر مخالفان حق بذر نافرمانی‌ و انحراف پاشیدند، و آب فریب پای‌ آن ریختند، و بدبختی‌ و سقوط درو کردند.
با آل محمّد ـ درود خدا بر او و آل او باد ـ احدی‌ از این امت را نمی‌ توان مقایسه کرد،و هیچ گاه آنان را که نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جاری‌ است نمی‌ شود همپایه آنان دانست. آنان پایه دین و ستون یقین اند.

9

اِلَيْهِمْ يَفىءُ الْغالى، وَ بِهِمْ يَلْحَقُ التّالى،وَ لَهُمْ خَصائِصُ حَقِّ الْوِلايَةِ، وَ فيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَالْوِراثَةُ. اَلاْنَ اِذْ رَجَعَ الْحَقُّ اِلى اَهْلِهِ،
وَ نُقِلَ اِلى مُنْتَقَلِهِ.

افراط گرایان به آنان بازگردند، و عقب مانده ها به ایشان رسند (تا هدایت شوند)،
ویژگیهای‌ حقّ ولایت مخصوص آنان، و وصیت و ارث پیامبر خاص ایشان است. اکنون حق به حقدار رسـیده، و خلافت به جایگاه خودش بازگشته است.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :