جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و نود و دوم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و نود و دوم

از خطبه هاى آن حضرت است در ستایش خدا و پیامبر و پند و اندرز

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَظْهَرَ مِنْ آثارِ سُلْطانِهِ وَ جَلالِ كِبْرِيائِهِ ما حَيَّرَ مُقَلَ الْعُيُونِ مِنْ عَجائِبِ قُدْرَتِهِ، وَ رَدَعَ خَطَراتِ هَماهِمِ النُّفُوسِ عَنْ عِرْفانِ كُنْهِ صِفَتِهِ.

سپاس خدایى را که از آثار سلطنت، و بزرگى کبریاییش چندان آشکار کرد که دیده ها را از عجائب قدرتش متحیّر نمود، و اندیشه هاى دور پرواز انسانها را از شناخت حقیقت صفاتش مانع شد.

2

وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ شَهادَةَ ايمان وَ ايقان، وَ اِخْلاص وَ اِذْعان، وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَرْسَلَهُ وَ اَعْلامُ الْهُدى دارِسَةٌ، وَ مَناهِجُ الدّينِ طامِسَةٌ. فَصَدَعَ بِالْحَقِّ، وَ نَصَحَ لِلْخَلْقِ، وَ هَدى اِلَى الرُّشْدِ، وَ اَمَرَ بِالْقَصْدِ، صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ. وَاعْلَمُوا عِبادَاللّهِ اَنَّهُ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثاً، وَ لَمْ يُرْسِلْكُمْ هَمَلاً. عَلِمَ مَبْلَغَ نِعَمِهِ عَلَيْكُمْ، وَ اَحْصى اِحْسانَهُ اِلَيْكُمْ. فَاسْتَفْتِحُوهُ وَاسْتَنْجِحُوهُ، وَاطْلُبُوا اِلَيْهِ وَاسْتَمْنِحُوهُ، فَما قَطَعَكُمْ عَنْهُ حِجابٌ، وَ لا اُغْلِقَ عَنْكُمْ دُونَهُ بابٌ. وَ اِنَّهُ لَبِكُلِّ مَكان، وَ فى كُلِّ حين وَ اَوان، وَ مَعَ كُلِّ اِنْس وَ جانٍّ.

و بر اساس ایمان و یقین و اخلاص و اعتقاد شهادت مى دهم که معبودى جز اللّه نیست، و گواهى مى دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست، او را فرستاد در حالى که نشانه هاى هدایت کهنه شده، و راه روشن دین به نابودى رسیده بود. حق را آشکار کرد، خلق را خیرخواهى نمود، به طریق صواب رهنمون شد، و به میانه روى فرمان داد، درود و سلام خدا بر او و آل او باد. بندگان خدا، بدانید خداوند شما را بیهوده و باطل نیافرید، و سرِخود و آزاد رها نکرد. اندازه نعمتش را بر شما مى داند، و احسانش را نسبت به شما به شماره آورده است. از او پیروزى و رستگارى بخواهید، و روا شدن حاجت بطلبید و عطا و بخشش درخواست کنید، که بین شما و او حجابى نیست، و به روى شما از دیدار او درى بسته نشده. او در هر مکانى حاضر، و در هر وقت و زمانى موجود، و با هر انس و جنّى همراه است.

3

لا يَثْلِمُهُ الْعَطاءُ، وَ لا يَنْقُصُهُ الْحِباءُ، وَلا يَسْتَنْفِدُهُ سائِلٌ، وَ لايَسْتَقْصيهِ نائِلٌ، وَ لا يَلْويهِ شَخْصٌ عَنْ شَخْص، وَ لايُلْهيهِ صَوْتٌ عَنْ صَوْت، وَ لاتَحْجُزُهُ هِبَةٌ عَنْ سَلْب، وَ لايَشْغَلُهُ غَضَبٌ عَنْ رَحْمَة، وَ لا تُولِهُهُ رَحْمَةٌ عَنْ عِقاب، وَ لا يُجِنُّهُ الْبُطُونُ عَنِ الظُّهُورِ، وَ لايَقْطَعُهُ الظُّهُورُ عَنِ الْبُطُونِ.

عطایش بر او رخنه وارد نمى آورد، و جودش از او نمى کاهد، گدایى گدا نعمتش را پایان نمى دهد، و بذل و بخشش خزائنش را به آخر نمى رساند، و کسى او را از توجه به دیگرى بازنمى دارد، و صدایى او را از صداى دیگر غافل نمى کند، و عطایش به کسى مانع سلب عطا از دیگرى نمى گردد، و غضبش او را از رحمتش بازنمى دارد، و رحمتش بر کسى او را از کیفر دیگرى غافل نمى کند، نهان بودنش او را از آشکاریش نمى پوشاند، و آشکار بودنش وى را از پنهانیش قطع نمى نماید.

4

قَرُبَ فَنَأى، وَ عَلا فَدَنا، وَ ظَهَرَ فَبَطَنَ، وَ بَطَنَ فَعَلَنَ. وَ دانَ وَ لَمْ يُدَنْ. لَمْ يَذْرَأِ الْخَلْقَ بِاحْتِيال، وَ لاَ اسْتَعـانَ بِهِـمْ لِكَـلال.

در عین نزدیکى دور است، و در عین بلندى نزدیک، و در عین آشکار بودن نهان، و در عین نهان بودن آشکار. جزا دهد و جزا داده نشود. از روى اندیشه و فکر کردن موجودات را نیافرید،و به خاطر رنج و خستگى از آنان یارى نجست.

5

اُوصيكُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، فَاِنَّها الزِّمامُ وَ الْقِوامُ. فَتَمَسَّكُوا بِوَثائِقِها، وَاعْتَصِمُوا بِحَقائِقِها، تَؤُلْ بِكُمْ اِلى اَكْنانِ الدَّعَةِ، وَ اَوْطانِ السَّعَةِ، وَ مَعاقِلِ الْحِرْزِ، وَ مَنازِلِ الْعِزِّ، فى يَوْم تَشْخَصُ فيهِ الاَْبْصارُ، وَ تُظْلِمُ لَهُ الاَْقْطارُ، وَ تُعَطَّلُ فيهِ صُرُومُ الْعِشارِ، وَ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ،

اى بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم، زیرا تقوا زمام است و قوام حیات، به ریشه هاى محکم آن تمسک جویید، و به حقایق آن چنگ زنید، تا شما را به مکانهاى راحت، و محل هاى وسیع، و حصارهاى محفوظ، و منازل عزّت برساند، آن هم در روزى که چشمها در آن خیره مى شود، و همه جا در برابرش به تاریکى فرو مى رود، و گله هاى شترهاى آبستن (که اموال پربهایند) بى صاحب مى ماند، و در صور دمیده مى شود،

6

فَتَزْهَقُ كُلُّ مُهْجَة، وَ تَبْكَمُ كُلُّ لَهْجَة، وَ تَذِلُّ الشُّمُّ الشَّوامِخُ، وَالصُّمُّ الرَّواسِخُ، فَيَصيرُ صَلْدُها سَراباً رَقْرَقاً، وَ مَعْهَدُها قاعاً سَمْلَقاً، فَلا شَفيعٌ يَشْفَعُ، وَلا حَميمٌ يَدْفَعُ، وَ لامَعْذِرَةٌ تَنْفَعُ

آن وقت هر روحى از بدن درآید،و هر زبانى لال شود، و کوههاى بلند و صخره هاى پابرجا درهم ریزند، و جاى آنها را سراب موّاج و درخشان گیرد، آثار و بناها چون زمینى نرم و هموار شود، آن روز نه شفیعى است که شفاعت نماید، و نه خویشى که دفع رنج کند، و نه عذر و بهانه اى که سود بخشد.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :