جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و نود و یکم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و نود و یکم

از خطبه هاى آن حضرت است دربـاره منافقان

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

نَحْمَدُهُ عَلى ما وَفَّقَ لَهُ مِنَ الطّاعَةِ، وَ ذادَ عَنْهُ مِنَ الْمَعْصِيَةِ. وَ نَسْأَلُهُ لِمِنَّتِهِ تَماماً، وَ بِحَبْلِهِ اعْتِصاماً.

خداوند را بر توفیقى که در بندگى عنایت کرده، و از معصیت بازداشته سپاس مى گوییم. و اتمام نعمت و چنگ زدن به ریسمانش را از او درخواست مى نماییم.

2

وَ نَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خاضَ اِلى رِضْوانِ اللّهِ كُلَّ غَمْرَة، وَ تَجَرَّعَ فيهِ كُلَّ غُصَّة، وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الاَْدْنَوْنَ، وَ تَاَلَّبَ عَلَيْهِ الاَْقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ اِلَيْهِ الْعَرَبُ اَعِنَّتَها، وَ ضَرَبَتْ اِلى مُحارَبَتِهِ بُطُونَ رَواحِلِها، حَتّى اَنْزَلَتْ بِساحَتِهِ عَداوَتَها، مِنْ اَبْعَدِ الدّارِ وَ اَسْحَقِ الْمَزارِ.

و شهادت مى دهیم که محمد بنده و فرستاده اوست، آن وجود مبارکى که در راه خشنودى او در هر بلا و سختى فرو رفت، و از هرشربت بلایى جامى نوشید، در حالى که نزدیکانش از او روى گرداندند، و بیگانگان بر دشمنیش اتفاق داشتند، عرب براى جنگ با او عنان گسیخته بود، و مرکب ها را براى کارزار با او به تازیانه رانده بود، تا دشمنى خود را به ساحت مقدسش وارد کند، از دورترین خانه، و بعیدترین جـایـگاه .

3

اُوصيكُمْ عِبادَاللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ، وَاُحَذِّرُكُمْ اَهْلَ النِّفاقِ، فَاِنَّهُمُ الضّالُّونَ الْمُضِلُّونَ، وَ الزّالُّونَ الْمُزِلُّونَ. يَتَلَوَّنُونَ اَلْواناً، وَ يَفْتَنُّونَ افْتِناناً، وَ يَعْمِدُونَكُمْ بِكُلِّ عِماد، وَ يَرْصُدُونَكُمْ بِكُلِّ مِرْصاد.

بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم، و از اهل نفاق مى ترسانم، چرا که آنان گمراه و گمراه کننده اند، و دچار لغزش و لغزاننده اند. رنگ به رنگ مى شوند، و به حالات گوناگون ظاهر مى گردند، به هر وسیله کوبنده اى براى گمراه کردن شما متوسل مى شوند، و در هر کمینگاهى کمین مى گیرند.

4

قُلُوبُهُمْ دَوِيَّةٌ، وَ صِفاحُهُمْ نَقِيَّةٌ. يَمْشُونَ الْخَفاءَ، وَ يَدِبُّونَ الضَّراءَ.

قلوبشان فاسد، و ظاهرشان پاک مى نماید. براى فریب مردم به دور از دیده حرکت مى کنند، و چون روباه در میان جنگل انبوه از درخت مى جهند.

5

وَصْفُهُمْ دَواءٌ، وَ قَوْلُهُمْ شِفاءٌ، وَ فِعْلُهُمُ الدّاءُ الْعَياءُ. حَسَدَةُ الرَّخاءِ، وَ مُؤَكِّدُوا الْبَلاءِ، وَ مُقَنِّطُوا الرَّجاءِ. لَهُمْ بِكُلِّ طَريق صَريعٌ، وَ اِلى كُلِّ قَلْب شَفيعٌ، وَ لِكُلِّ شَجْو دُمُوعٌ. يَتَقارَضُونَ الثَّناءَ، وَ يَتَراقَبُونَ الْجَزاءَ.

وصفشان به ظاهر دواى درد، و گفتارشان شفاست، امّا عملشان دردى است بى دوا. بر راحت مردمان حسد مى برند، بر گرفتارى دیگران مى افزایند،و امیدواران را نومید مى کنند. اینان را به هر راهى افتاده اى، و در هر دلى شفیعى، و در هر غم و اندوهى اشکى است. مدح و ثناى یکدیگر را به هم وام دهند، و پاداش آن را متوقعند.

6

اِنْ سَاَلُوا اَلْحَفُوا، وَ اِنْ عَذَلُوا كَشَفُوا، وَ اِنْ حَكَمُوا اَسْرَفُوا. قَدْ اَعَدُّوا لِكُلِّ حَقٍّ باطِلاً، وَ لِكُلِّ قائِم مائِلاً، وَلِكُلِّ حَىٍّ قاتِلاً، وَلِكُلِّ باب مِفْتاحاً، وَ لِكُلِّ لَيْل مِصْباحاً. يَتَوَصَّلُونَ اِلَى الطَّمَع ِ بِالْيَأْسِ لِيُقيمُوا بِهِ اَسْواقَهُمْ، وَ يُنْفِقُوا بِهِ اَعْلاقَهُمْ.

در سؤال اصرار ورزند، و به وقت سرزنش پرده درى کنند، و اگر در قضیه اى حَکَم قرار گیرند ؛اسراف در ستم نمایند. برابر هر حقّى باطلى، و براى هر راستى کژى اى، و براى هر زنده اى قاتلى و براى هر درى کلیدى، و براى هر شبى چراغى آماده کرده اند. با اظهار بى رغبتى زمینه ساز طمع خود هستند تا بازارشان را به پا دارند، و متاع هاى کاسد به ظاهر نفیس خود را رواج دهند.

7

يَقُولُونَ فَيُشَبِّهُونَ، وَ يَصِفُونَ فَيُمَوِّهُونَ. قَدْ هَوَّنُوا الطَّريقَ، وَ اَضْلَعُوا الْمَضيقَ. فَهُمْ لُمَةُ الشَّيْطانِ،وَ حُمَةُ النّيرانِ، «اُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ، اَلا اِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِهُمُ الْخاسِرُونَ».

باطل مى گویند ولى حق جلوه مى دهند، و بد وصف مى کنند و زیبا مى نمایانند. راه سخت و تنگ باطل راآسان جلوه مى دهند، و از راه حق بر این پایه که راهى سخت و تنگ است مى ترسانند. اینان یاران شیطان،و زبانه هاى آتشند، «آنان حزب شیطانند، و بدانید حزب شیطان زیــانــکــارانــنــد» .

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :