جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و نودم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و نودم

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (در باره نماز و زكوة و اداء امانت) كه اصحاب خود را بآن سفارش مى‏ فرمود

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاًأَ لَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِينَ سُئِلُوا ( ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ؟ قالُوا: لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ)

امر نماز را مراعات كنيد (كه معراج مؤمن و ستون دين و نخستين چيزيست كه در قيامت از بنده‏ باز پرسى مي شود، اگر قبول شد سائر اعمال پذيرفته است، و اگر بحساب نيامد هيچيك از اعمال سودى ندارد) و آنرا محافظت نمائيد (از وقت فضيلت آن غافل نمايند) و بسيار بجا آوريد، و بوسيله آن (بخدا) نزديك شويد، زيرا نماز (همانطور كه در قرآن كريم س 4 ى 103 مى‏ فرمايد: كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً بر مؤمنين فريضه ايست نوشته و وقت آن تعيين گرديده، آيا گوش (دل) به پاسخ اهل دوزخ نمى‏ دهيد آنگاه كه از آنها مى‏ پرسند: ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ؟ قالُوا: لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ در قرآن كريم س 74 ى 42 يعنى) چه چيز شما را گرفتار دوزخ ساخت مى‏ گويند از نمازگزاران نبوديم،

2

وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ ((صلى ‏الله ‏علي ه‏و آله)) بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَى أَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ

و نماز گناهان را مى‏ ريزد مانند ريختن برگ (از درخت) و رها ميكند مانند رها كردن بندها (از گردن چهارپايان) و رسول خدا  صلّى اللَّه عليه و آله  نماز را به چشمه آب گرم تشبيه فرموده كه بر در خانه مردى باشد و شبانه روزى پنج نوبت از آن شستشو كند، پس (معلوم است) ديگر بر چنين كسى چرك باقى نخواهد ماند،

3

وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ يَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ (رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ)

حقّ نماز را مردانى از مؤمنين شناخته ‏اند كه آرايش كالا (ى جهان) و روشنى چشم از فرزند و دارائى آنان را از آن باز نمى‏ دارد، خداوند سبحان (در قرآن كريم س 24 ى 37) مى‏ فرمايد: رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يعنى مردانى هستند كه بازرگانى و خريد و فروخت آنها را از ياد خدا و بجا آوردن نماز و دادن زكوة غافل نمى‏ گرداند

4

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى ‏الله ‏علي ه‏و آله)نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ ( وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها) فَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ وَ يُصَبِّرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ

و رسول خدا  صلّى اللَّه عليه و آله   با اينكه ببهشت مژده داده شده بود براى نماز (از بس بجا مى‏ آورد) خود را برنج مى‏ افكند بجهت فرمان خداوند سبحان (در قرآن كريم س 20 ى 132): وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها يعنى اهل خود را به خواندن نماز امر كن و خويشتن بر انجام آن شكيبا باش. پس آن حضرت هم اهل خود را به نماز امر مى‏ فرمود و خود را به شكيبايى بر رنج آن وا مى‏ داشت.

5

ثُمَّ إِنَّ الزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً

پس براى مسلمانان زكوة با نماز وسيله آشنائى قرار داده شده (اداى آن مانند نماز وسيله تقرّب بخدا است) هر كه آنرا بميل و رغبت و خوشدلى اداء نمايد براى او كفّاره و پوشاننده (گناهان) و مانع و نگاه‏دارنده از آتش (دوزخ) است،

6

فَلَا يُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ وَ لَا يُكْثِرَنَّ عَلَيْهَا لَهْفَهُ فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَيْرَ طَيِّبِ النَّفْسِ بِهَا يَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ مَغْبُونُ الْأَجْرِ ضَالُّ الْعَمَلِ طَوِيلُ النَّدَمِ

و نبايد كسى (كه آنرا پرداخت) بياد آن باشد، و نبايد از آن بسيار اندوه بخود راه دهد، زيرا (بياد مال بودن و اندوه خوردن بر اثر علاقه به دارائى است، و علاقه بآن منافى با تقرّب بخدا است، و) كسيكه آنرا از روى بى ميلى عطاء كند و (در عوض) بآنچه كه از آن برتر است (بهشت جاويد) اميدوار باشد، پس او (در دعوى دوستى با خدا دروغگو، و) به سنّت پيغمبر اكرم نادان است (زيرا سنّت براى اداى آن آنست كه بطيب نفس و خوشدلى باشد، نه از روى اكراه و نگرانى، چنانكه در قرآن كريم س 76 ى 8 مى‏ فرمايد: وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً ى 9 إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً يعنى بر اثر دوستى خدا بينوا و كودك بى پدر «مسلمان» و اسير «از مشركين» را طعام مى‏ دهند «باين قصد كه» براى دوستى خدا شما را طعام مى‏ دهيم و پاداش و سپاسگزارى از شما نمى‏ خواهيم) و در بردن مزد و پاداش زيانكار (زيرا پاداش به ازاى عمل مى‏ دهند و اين عمل بر خلاف رضاى خدا بوده است) و در كردار گمراه مى‏ باشد (زيرا بر خلاف دستور رفتار نموده) و پشيمانيش بسيار است (زيرا با انجام دادن وظيفه از نتيجه آن محروم است).

7

ثُمَّ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ فَقَدْ خَابَ مَنْ لَيْسَ مِنْ أَهْلِهَا إِنَّهَا عُرِضَتْ عَلَى السَّمَاوَاتِ الْمَبْنِيَّةِ وَ الْأَرَضِينَ الْمَدْحُوَّةِ وَ الْجِبَالِ ذَاتِ الطُّولِ الْمَنْصُوبَةِ فَلَا أَطْوَلَ وَ لَا أَعْرَضَ وَ لَا أَعْلَى وَ لَا أَعْظَمَ مِنْهَا وَ لَوِ امْتَنَعَ شَيْ‏ءٌ بِطُولٍ أَوْ عَرْضٍ أَوْ قُوَّةٍ أَوْ عِزٍّ لَامْتَنَعْنَ وَ لَكِنْ أَشْفَقْنَ مِنَ الْعُقُوبَةِ وَ عَقَلْنَ مَا جَهِلَ مَنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُنَّ وَ هُوَ الْإِنْسَانُ ( إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا)

پس (بعد از مراعات نماز و زكوة) امانت را اداء نمائيد كه كسيكه اهل آن نباشد (بآن خيانت نمايد) نوميد گردد، بتحقيق امانت بر آسمانهاى افراشته و زمينهاى گسترده و كوه‏ هاى بلند برقرار پيشنهاد شد، و چيزى بلندتر و پهن‏تر و بالاتر و بزرگتر از آنها نيست، و اگر چيزى از جهت بلندى يا پهنى يا توانائى يا ارجمندى (از قبول آن امانت) امتناع مى‏ نمود هر آينه آسمانها و زمينها و كوه‏ ها امتناع نموده زير بار نمى‏ رفتند و ليكن (خوددارى آنها از قبول امانت بجهت سركشى از فرمان نبوده، بلكه از راه عذر خواهى بود، و) از عقاب (خيانت بآن) ترسيدند و دانستند آنچه را كه انسان ناتوانتر از آنها ندانست، و او بسيار ستمگر و نادان است (در قرآن كريم س 33 ى 72 مى‏ فرمايد: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا
يعنى ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوه‏ ها پيشنهاد نموديم پس آنها زير بار آن نرفتند و ترسيدند و انسان كه بسيار ستمگر و نادان است آنرا قبول نمود. در تأويل اين آيه شريفه فرموده‏ اند: مراد از امانت تكليف به عبوديّت و بندگى خداوند سبحان است بقدر استعداد هر يك از بندگان و مهمترين عبوديّت قبول خلافت الهيّه است براى اهل آن و ادّعا نكردن آن مقام براى خود، و مراد از عرض آن بر آسمانها و زمين و كوه‏ ها و زير بار نرفتنشان فهماندن لياقت نداشتن آنها است، و مراد از زير بار رفتن انسان براى كسى است كه بجهت تكبّر بر اهل آن با استحقاق نداشتن و لايق نبودن آنرا بخود نسبت داده، و مراد از ستمگر و نادان بودن آنست كه قواى غضبيّه و شهويّه بر او غلبه دارند، و در معنى امانت سخنان ديگر گفته شده و روايات بسيار نقل گرديده كه محتاج بتأمّل و انديشه است و مى‏ توان گفت كه آيه عرض امانت بمتشابهات قرآن كريم مى‏ ماند. در اينجا امام عليه السّلام در باره مخالفت با نماز و زكوة و اداء امانت مى‏ فرمايد:)

8

إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لَا يَخْفَى عَلَيْهِ مَا الْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِي لَيْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ لَطُفَ بِهِ خُبْراً وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً أَعْضَاؤُكُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُكُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ وَ خَلَوَاتُكُمْ عِيَانُهُ.

آنچه را كه بندگان در شب و روزشان بجا مى‏ آورند بر خداوند سبحان پوشيده نيست، به كوچكترين كارشان آگاه و به كردارشان دانا و محيط است، اعضاء شما گواهان و اندامتان لشگرها و فرمانبران و انديشه‏ هاتان ديده‏ بانان او هستند، و نهاني هاى شما نزد او آشكار است (پس گمان نكنيد كه روز وارسى چيزى از گفتار و كردار و انديشه‏ هاى شما از قلم افتاده باز پرسى نمى‏ شود كه اين گمان غلط و اشتباه و نتيجه آن پشيمانى و بدبختى هميشگى است).

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :