جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و شصت و نهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و شصت و نهم

از خطبه هاى آن حضرت است در دفاع از حق خویش، و نکوهش اهل جمل

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا تُوارى عَنْهُ سَماءٌ سَماءً، وَ لا اَرْضٌ اَرْضاً.

حمد خدایى را که آسمانى آسمان دیگر را، و زمینى زمین دیگر را از دید او نمى پوشاند.

2

مِنْها وَ قَدْ قالَ لى قائِلٌ: اِنَّكَ عَلَى هذَا الاَْمْرِ يَا بْنَ اَبى طالِب لَحَريصٌ! فَقُلْتُ: بَلْ اَنْتُمْ وَ اللّهِ لاََحْرَصُ وَ اَبْعَدُ، وَ اَنَا اَخَصُّ وَ اَقْرَبُ، وَ اِنَّما طَلَبْتُ حَقّاً لى وَ اَنْتُمْ تَحُولُونَ بَيْنى وَ بَيْنَهُ، وَ تَضْرِبُونَ وَجْهى دُونَهُ. فَلَمّا قَرَعْتُهُ بِالْحُجَّةِ فِى الْمَلاَِ الْحاضِرينَ هَبَّ كَاَنَّهُ بُهِتَ، لا يَدْرى ما يُجيبُنى بِهِ. اللّهُمَّ اِنّى اَسْتَعْديكَ عَلى قُرَيْش وَ مَنْ اَعانَهُمْ، فَاِنَّهُمْ قَطَعُوا رَحِمى، وَ صَغَّرُوا عَظيمَ مَنْزِلَتى، وَاَجْمَعُوا عَلى مُنازَعَتى اَمْراً هُوَ لى. ثُمَّ قالُوا: اَلا اِنَّ فِى الْحَقِّ اَنْ تَأْخُذَهُ، وَ فِى الْحَقِّ اَنْ تَتْرُكَهُ.

از این خطبه است کسى به من گفت: اى پسر ابوطالب، تو بر امر خلافت بس حریصى! به او گفتم: به خدا سوگند شما حریص تر و دورترید، و من سزاوارتر و نزدیکترم. من حقّ خودم را که شما بین من و آن مانع مى شوید و مرا ازدست یافتن به آن بازمى دارید طلب کردم. هنگامى که در جمع حاضران با دلیل او را سرکوب کردم دستپاچه شد و گویا سرگردان ماند که پاسخم را چه بگوید. الهى! من بر قریش و آنان که یاریشان مى دهند از تو کمک مى جویم، زیرا آنان با من قطع رحم کردند و منزلت والایم را کوچک شمردند، و در ستیز با من در برنامه اى که حق من بود با یکدیگر همدست شدند، آن گاه گفتند: هشدار، حق آن است که آن را بگیرى، و حق آن است که آن را رها کنى.

3

وَ مِنْها فى ذِكْرِ اَصْحابِ الْجَمَلِ فَخَرَجُوا يَجُرُّونَ حُرْمَةَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ كَما تُجَرُّ الاَْمَةُ عِنْدَ شِرائِها، مُتَوَجِّهينَ بِها
اِلَى الْبَصْرَةِ، فَحَبَسا نِساءَهُما فى بُيُوتِهِما، وَ اَبْرَزا حَبيسَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَهُما وَ لِغَيْرِهِما، فى جَيْش ما مِنْهُمْ رَجُلٌ اِلاّ وَ قَدْ اَعْطانِى الطّاعَةَ، وَ سَمَحَ لى بِالْبَيْعَةِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه، فَقَدِمُوا عَلى عامِلى بِها وَ خُزّانِ بَيْتِ مالِ الْمُسْلِمينَ وَ غَيْرِهِمْ مِنْ اَهْلِها، فَقَتَلُوا طائِفَةً صَبْراً، وَ طائِفَةً غَدْراً. فَوَاللّهِ لَوْ لَمْ يُصيبُوا مِنَ الْمُسْلِمينَ اِلاّ رَجُلاً واحِداً مُعْتَمِدينَ لِقَتْلِهِ بِلاجُرْم جَرَّهُ، لَحَلَّ لى قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، اِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسان وَ لا بِيَد، دَعْ ما اَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتى دَخَلُوا بِها عَلَيْهِمْ.

از این خطبه است درباره اصحاب جمل به سوى جنگ بیرون شدند در حالى که حرم رسول خدا
صلّى اللّه علیه و آله را همچون کنیزى که براى فروش مى برند به دنبال خود کشاندند و او را با خود به سوى بصره روان ساختند، طلحه و زبیر زنان خود را در خانه نشاندند و همسر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را در برابر تماشاى خود و دیگران گذاشتند، آن هم در میان لشکرى که مردى از آنان نبود مگر اینکه دست طاعت به من داده بود، و با آزادى و اختیار بیعتم را پذیرفته بود، آنان به فرماندار من و خزانه داران بیت المال مسلمین و مردم بصره هجوم بردند، گروهى را به شکنجه، و عده اى را به مکر و حیله کشتند. به خدا قسم اگر جز به یک نفر از مسلمانان دست نمى یافتند و عمداً و بدون گناه او را مى کشتند، کشتن همه آنان بر من حلال بود، زیرا همه در آن قتل حاضر بودند ولى مانع نشدند و از او به زبان و دست دفاع نکردند، چه رسد به اینکه اینان برابر با عددى که داخل بصره شدند از مسلمانان به قتل رساندند.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :