جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و پنجاه و ششم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و پنجاه و ششم

خطاب به اهل بصره درباره حوادث آینده

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

فَمَنِ اسْتَطَاعَ عِنْدَ ذَلِکَ أَنْ یَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اللّهِ، عَزَّوَجَلَّ، فَلْیَفْعَلْ. فَإِنْ أَطَعْتُمُونِی فَإِنِّی حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ اللّهُ عَلَى سَبِیلِ الْجَنَّةِ،
وَ إِنْ کَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِیدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِیرَةٍ. وَ أَمَّا فُلاَنَةُ فَأَدْرَکَهَا رَأْیُ النِّسَاءِ، وَ ضِغْنٌ غَلا فِی صَدْرِهَا کَمِرْجَلِ الْقَیْنِ، وَ لَوْ دُعِیَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَیْرِی، مَا أَتَتْ إِلَیَّ، لَمْ تَفْعَلْ؛ وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْاُولَى، وَ الْحِسَابُ عَلَى اللّهِ تَعَالَى.

اطاعت از رهبر:

آن کس که در آن هنگام (در فتنه ها) بتواند خود را وقف خداى متعال سازد باید چنین کند و اگر مرا اطاعت کنید، من (در میان انبوه فتنه ها) به خواست خدا شما را به راه بهشت خواهم برد؛ هر چند راهى است پرمشقّت و داراى تلخى هاى فراوان. امّا فلان زن (اشاره به عایشه است) افکار زنانه دامنش را گرفت و کینه هایى که در سینه خود پنهان مى داشت، همچون دیگ آهنگران به جوشش درآمد (و آشکار شد) و اگر او را دعوت مى کردند که مانند همین کار را که در مورد من انجام داد درباره دیگرى انجام دهد، هرگز اقدام نمى کرد (و به خون خواهى عثمان برنمى خاست، این یک بهانه بود) به هر حال، (به خاطر پیامبر (صلی الله علیه و آله) ) همان احترام نخستین را دارد؛ ولى حسابش با خداوند متعال است!

2

وَصْفُ الإیْمانِ

منه: سَبِیلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ، أَنْوَرُ السِّرَاجِ. فَبِالْاِیمَانِ یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ، وَ بِالصَّالِحَاتِ یُسْتَدَلُّ عَلَى الْاِیمَانِ، وَ بِالْاِیمَانِ یُعْمَرُ الْعِلْمُ،
وَ بِالْعِلْمِ یُرْهَبُ الْمَوْتُ، وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْیَا، وَ بِالدُّنْیَا تُحْرَزُ الْآخِرَةُ، وَ بِالْقِیَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ، «وَ تُبَرَّزُ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ». وَ إِنَّ الْخَلْقَ لا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِیَامَةِ. مُرْقِلِینَ فِی مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَایَةِ الْقُصْوَى.

ویژگى ایمان:

(ایمان) روشن ترین راه، با نورانى ترین چراغ است. انسان به سبب ایمان، به اعمال صالح راهنمایى مى شود
و به وسیله اعمال صالح، ایمان، آشکار مى گردد. با ایمان، کاخ علم و دانش آباد مى شود و به وسیله علم، هراس از مرگ (و مسئولیّت هاى بعد از آن) حاصل مى گردد. با مرگ، دنیا پایان مى گیرد و با دنیا مى توان آخرت را به دست آورد و با برپا شدن قیامت، بهشت نزدیک مى شودو دوزخ براى گمراهان آشکار مى گردد و مردم به جز قیامت اقامتگاهى ندارند و به سرعت در این میدان به سوى آن سرمنزل آخرین پیش مى روند.

3

حَالُ أهْلِ القُبُورِ فی القِیَامَةِ

منه: قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ الْاَجْدَاثِ، وَ صَارُوا إِلَى مَصَائِرِ الْغَایَاتِ. لِکُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا، لاَیَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لا یُنْقَلُونَ عَنْهَا.

حشر مردگان در قیامت:

آنان از قرارگاه قبرها خارج مى شوند و به سوى آخرین منزل رهسپار مى گردند. هر یک از خانه ها (ى بهشت و دوزخ) ساکنانى دارد که نه آن را به خانه دیگر تبدیل مى کنند و نه از آن به جایى دیگرى انتقال مى یابند.

4

وَ إِنَّ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ، لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللّهِ سُبْحَانَهُ؛وَ إِنَّهُمَا لا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ، وَ لا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ.

امر به معروف و نهى از منکر:

به یقین، امر به معروف و نهى از منکر، دو صفت از صفات خداوند سبحان است و عمل به آن دو، نه از عمر کسى مى کاهد و نه روزى کسى را کم مى کند.

5

وَ عَلَیْکُمْ بِکِتَابِ اللّهِ، «فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ، وَ النُّورُ الْمُبِینُ»، وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ، وَ الرِّیُّ النَّاقِعُ، وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّکِ، وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ.
لاَیَعْوَجُّ فَیُقَامَ، وَ لا یَزِیغُ فَیُسْتَعْتَبَ، «وَ لا تُخْلِقُهُ کَثْرَةُ الرَّدِّ»، وَ وُلُوجُ السَّمْعِ. «مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ، وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ».
وَ قَامَ إلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: یَا أَمِیرَالمُؤْمِنِینَ، أَخْبِرْنا عَنِ الْفِتْنَةِ، وِ هَلْ سَأَلْتَ رسولَ اللّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْهَا؟ فَقَالَ (علیه السلام):

ویژگى هاى قرآن:

کتاب خدا را محکم بگیرید؛چرا که رشته اى است مستحکم و نورى است آشکار؛شفابخش و پرمنفعت است و سیراب کننده و فرونشاننده عطش (تشنگان حقّ). تمسّک جویان را حفظ مى کند و نجات بخش کسانى است که به دامنش چنگ زنند. کژى در آن راه ندارد تا آن را راست کنند و هرگز راه خطا نمى پوید تا به راه حقّش بازگردانند. خواندن و شنیدن مکرّرش سبب کهنگى آن نمى گردد، آن کس که با قرآن سخن بگوید راست مى گوید، و آن کس که به آن عمل کند به پیش مى رود. (در ادامه این خطبه) مردى به پا خاست و عرض کرد: اى امیرمؤمنان! ما را از آن فتنه (ى بزرگ) آگاه ساز! و آیا در این باره از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سؤال کردى؟ فرمود:

6

إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللّهُ، سُبْحَانَهُ، قَوْلَهُ: (الَم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ) عَلِمْتُ أَنَّ الْفِتْنَةَ لا تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اللّهِ (صلی الله علیه و آله) بَیْنَ أَظْهُرِنَا. فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللّهِ، مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتِی أَخْبَرَکَ اللّهُ تَعَالَى بِهَا؟ فَقَالَ: «یَا عَلِیُّ، إِنَّ أُمَّتِی سَیُفْتَنُونَ مِنْ بَعْدِی»، فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللّهِ، أَوَ لَیْسَ قَدْ قُلْتَ لِی یَوْمَ أُحُدٍ حَیْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، وَ حِیزَتْ عَنِّی الشَّهَادَةُ فَشَقَّ ذَلِکَ عَلَیَّ، فَقُلْتَ لِی: «أَبْشِرْ فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِکَ؟» فَقَالَ لِی: «إِنَّ ذَلِکَ لَکَذَلِکَ، فَکَیْفَ صَبْرُکَ إِذَنْ؟» فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللّهِ، لَیْسَ هذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ، وَ لکِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَى وَ الشُّکْرِ. وَ قَالَ: «یَا عَلِیُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَیُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ، وَ یَمُنُّونَ بِدِیْنِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ، وَ یَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ، وَ یَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ، وَ یَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْکَاذِبَةِ، وَ الْاَهْوَاءِ السَّاهِیَةِ، فَیَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِیذِ، وَ السُّحْتَ بِالْهَدِیَّةِ، وَ الرِّبَا بِالْبَیْعِ» قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللّهِ، فَبِأَیِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِکَ؟ أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ، أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ؟ فَقَالَ: «بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ».

خبر از آزمون و فتنه بزرگ:

(آرى) هنگامى که خداوند آیه (الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ){1}؛ «آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها مى شوند؟»، را نازل فرمود،
من مى دانستم آن فتنه و آن آزمایش بزرگ، تا زمانى که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در میان ماست نازل نمى شود؛
از همین رو عرض کردم: اى رسول خدا! منظور از این آزمایش و فتنه بزرگ چیست که خدا تو را از آن آگاه ساخته است؟».
فرمود: «اى على! بعد از من امّتم در بوته آزمایش قرار مى گیرند»،
عرض کردم: اى رسول خدا! (درباره شهادت من چه مى فرمایید؟) مگر در جنگ «احد»، بعد از آن که جمعى از مسلمانان شهید شدند و من به سعادت شهادت نرسیدم و این بر من سخت آمد،
به من نفرمودید: «بشارت باد بر تو که شهادت در پیش رو دارى»؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مطلب همان گونه است که گفته ام؛ ولى در آن موقع چگونه صبر خواهى کرد؟»
عرض کردم: اى رسول خدا! این از موارد صبر نیست (زیرا صبر در برابر مصیبت است)
بلکه از موارد بشارت و شکر است (چرا که شهادت در راه خدا بزرگ ترین افتخار است).
(پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) ) فرمود: اى على! مردم بعد از من با ثروتشان آزمایش مى شوند.
دین دار بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و (با این که مرتکب گناهان بزرگى مى شوند) انتظار رحمت خدا را دارند
و خود را از خشمش در امان مى بینند.
حرام خدا را با شبهات دروغین
و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمارند.
شراب را به نام «نبیذ»،
و رشوه را به نام «هدیه»
و ربا را به اسم «تجارت» حلال مى پندارند.
عرض کردم: اى رسول خدا! در چنین شرایطى این افراد را که داراى چنین صفاتى هستند در چه مرتبه اى قرار دهم؟
آیا کار آن ها به منزله ارتداد و بازگشت از دین است یا به منزله فتنه و انحراف از احکام خدا؟ فرمود: به منزله فتنه بدان (و با آنان همچون مسلمانان خطاکار رفتار کن).

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :