جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و پنجاه و چهارم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و پنجاه و چهارم

فضایل اهل بیت (علیهم السلام)

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

وَ نَاظِرُ قَلْبِ اللَّبِیبِ بِهِ یُبْصِرُ أَمَدَهُ، وَ یَعْرِفُ غَوْرَهُ وَ نَجْدَهُ. دَاعٍ دَعَا، وَ رَاعٍ رَعَى، فَاسْتَجِیبُوا لِلدَّاعِی، وَ اتَّبِعُوا الرَّاعِیَ. قَدْ خَاضُوا بِحَارَ الْفِتَنِ، وَأَخَذُوا بِالْبِدَعِ دُونَ السُّنَنِ. وَأَرَزَ الْمُؤْمِنُونَ، وَ نَطَقَ الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ. نَحْنُ الشِّعَارُ وَ الْاَصْحَابُ،
وَ الْخَزَنَةُ وَ الْاَبْوَابُ؛ وَ لا تُؤْتَى الْبُیُوتُ إِلَّا مِنْ أَبْوَابِهَا؛ فَمَنْ أَتَاهَا مِنْ غَیْرِ أَبْوَابِهَا سُمِّیَ سَارِقاً.

پیروى از اهل بیت (علیهم السلام):

عاقل با چشم دل، پایان کار را مى نگرد و اعماق و بلندى هاى آن را درک مى کند. دعوت کننده اى دعوت (به حق) کرد ورهبرى به امر سرپرستى قیام نمود. اکنون بر شما لازم است که دعوت او را اجابت کرده و از رهبرتان پیروى کنید. آن ها (دشمنان حق) در دریاهاى فتنه فرو رفتند؛ بدعت ها را گرفته و سنّت ها را رها کردند (و کار به جایى رسید که) مؤمنان کنار رفتند (و سکوت اختیار کردند؛) ولى گمراهان و تکذیب کنندگان به سخن درآمدند. ما مَحرم اسرار (پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ) و یاران راستین او و گنجینه داران و درهاى علوم وى هستیم و (البتّه) هیچ خانه اى را جز از درش وارد نمى شوند و هر کس از غیر در وارد شود سارقش مى نامند!

2

منهَا:

فِیهِمْ کَرَائِمُ الْقُرْآنِ، وَ هُمْ کُنُوزُ الرَّحْمنِ. إِنْ نَطَقُوا صَدَقُوا، وَ إِنْ صَمَتُوا لَمْ یُسْبَقُوا. فَلْیَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ، وَلْیُحْضِرْ عَقْلَهُ، وَلْیَکُنْ مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ مِنْهَا قَدِمَ، وَ إِلَیْهَا یَنْقَلِبُ.

فضائل اهل بیت (علیهم السلام):

آیات کریمه قرآن درباره آن ها (پیامبر و اهل بیتش (علیهم السلام) ) نازل شده، آن ها گنجینه هاى علوم خداى رحمان اند. اگر سخن بگویند راست مى گویند واگر سکوت کنند کسى بر آن ها پیشى نمى گیرد. راهنماى جمعیّت باید به افراد خود راست بگوید و عقل و خرد را حاضر سازد و از فرزندان آخرت باشد؛ چرا که از آن جا آمده و به آن جا باز مى گردد.

3

فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ، الْعَامِلُ بِالْبَصَرِ، یَکُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ یَعْلَمَ: أَ عَمَلُهُ عَلَیْهِ أَمْ لَهُ؟! فَإِنْ کَانَ لَهُ مَضَى فِیهِ، وَ إِنْ کَانَ عَلَیْهِ وَقَفَ عَنْهُ. فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَیْرِ عِلْمٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ طَرِیقٍ. فَلا یَزِیدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ. وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ کَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ، فَلْیَنْظُرْ نَاظِرٌ: أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ؟!

شرط موفقیت:

آن کس که باچشم دل مى بیند و با بینایى عمل مى کند باید در آغاز هر کار بیندیشد که آیا آن عمل به سود اوست یابه زیان او؛
اگر به سود اوست ادامه دهد و اگر به زیانش مى باشد از عمل بازایستد؛ زیرا آن کس که بدون آگاهى، به کارى مى پردازد همچون کسى است که از بیراهه مى رود و چنین کسى هر قدر جلوتر مى رود از منزل مقصود فاصله بیشترى مى گیرد ولى آن کس که از روى آگاهى عمل مى کند همچون رهرویى است که در جاده روشن گام برمى دارد (و به زودى به مقصد مى رسد). حال که چنین است هر کسى باید بنگرد که آیا (به سوى مقصد) پیش مى رود یا به عقب باز مى گردد؟!

4

وَ اعْلَمْ أَنَّ لِکُلِّ ظَاهِرٍ بَاطِناً عَلَى مِثَالِهِ، فَمَا طَابَ ظَاهِرُهُ طَابَ بَاطِنُهُ، وَ مَا خَبُثَ ظَاهِرُهُ خَبُثَ بَاطِنُهُ. وَ قَدْ قَالَ الرَّسُولُ الصَّادِقُ (علیه السلام) (علیهم السلام) «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْعَبْدَ، وَ یُبْغِضُ عَمَلَهُ، وَ یُحِبُّ الْعَمَلَ وَ یُبْغِضُ بَدَنَهُ».وَ اعْلَمْ أَنَّ لِکُلِّ عَمَلٍ نَبَاتاً. وَ کُلُّ نَبَاتٍ لا غِنَى بِهِ عَنِ الْمَاءِ، وَالْمِیَاهُ مُخْتَلِفَةٌ؛ فَمَا طَابَ سَقْیُهُ، طَابَ غَرْسُهُ وَ حَلَتْ ثَمَرَتُهُ،
وَ مَا خَبُثَ سَقْیُهُ، خَبُثَ غَرْسُهُ وَ أَمَرَّتْ ثَمَرَتُهُ.

راه شناخت نیکان و بدان:

بدان که هر ظاهرى باطنى دارد همانند خود، آنچه ظاهرش پاک و خوب است باطنش نیز پاک و خوب است و آنچه ظاهرش خبیث و بد است باطنش نیز خبیث است. پیامبر صادق (صلی الله علیه و آله) فرمود: گاه خداوند بنده اى را دوست مى دارد ولى عملش را مبغوض مى شمرد و گاه عملش را دوست مى دارد ولى شخصش را مبغوض مى شمرد. بدان! هر عملى رویشى دارد و هیچ رویشى از آب بى نیاز نیست و آب ها مختلف هستند، آنچه آبیارى اش پاکیزه باشد نهالش پاک و میوه اش شیرین است و آنچه آبیارى اش ناپاک باشد نهالش ناپاک و میوه اش تلخ است.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :