جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و پنجاه و دوم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و پنجاه و دوم

از خطبه هاى آن حضرت است که در آن شگفتیهاى آفرینش شب پره را بیان مى کند

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِى انْحَسَرَتِ الاَْوْصافُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ، وَ رَدَعَتْ عَظَمَتُهُ الْعُقُولَ فَلَمْ تَجِدْ مَساغاً اِلى بُلُوغ ِ غايَةِ مَلَكُوتِهِ.

حمد خدایى را که اوصاف از رسیدن به حقیقت معرفتش مانده اند، و عظمتش عقول را بازداشته پس راهى براى رسیدن به نهایت ملکوتش نیافتند.

2

هُوَ اللّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبينُ، اَحَقُّ وَ اَبْيَنُ مِمّا تَرَى الْعُيُونُ. لَمْ تَبْلُغْهُ الْعُقُولُ بِتَحْديد فَيَكُونَ مُشَبَّهاً، وَ لَمْ تَقَعْ عَلَيْهِ الاَْوْهامُ بِتَقْدير فَيَكُونَ مُمَثَّلاً.

اوست اللّه آن پادشاه حق آشکار، ثابت تر و آشکارتر است از هرچه دیده ها مى بیند. قدرت عقول به حدّ و اندازه اى براى حضرتش نرسیده تا مانندى برایش بیابد، و اوهام به تقدیرى براى او راه نیافتند تا مانندش در وهم درآمده باشد.

3

خَلَقَ الْخَلْقَ عَلى غَيْرِ تَمْثيل، وَ لا مَشُورَةِ مُشير،وَ لا مَعُونَةِ مُعين. فَتَمَّ خَلْقُهُ بِاَمْرِهِ، وَ اَذْعَنَ لِطاعَتِهِ، فَاَجابَ وَ لَمْ يُدافِعْ، وَ انْقادَ
وَ لَمْ يُنازِعْ. وَ مِنْ لَطائِفِ صَنْعَتِهِ وَ عَجائِبِ حِكْمَتِهِ ما اَرانا مِنْ غَوامِضِ الْحِكْمَةِ فى هذِهِ الْخَفافيشِ الَّتى يَقْبِضُهَا الضِّياءُ الْباسِطُ لِكُلِّ شَىْء، وَ يَبْسُطُهَا الظَّلامُ الْقابِضُ لِكُلِّ حَىٍّ، وَ كَيْفَ عَشِيَتْ اَعْيُنُها عَنْ اَنْ تَسْتَمِدَّ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضيئَةِ نُوراً تَهْتَدى بِهِ فى مَذاهِبِها، وَ تَتَّصِلَ بِعَلانِيَةِ بُرْهانِ الشَّمْسِ اِلى مَعارِفِها، وَ رَدَعَها بِتَلاَْلُؤِ ضِيائِها عَنِ الْمُضِىِّ فى سُبُحاتِ اِشْراقِها، وَ اَكَنَّها فى مَكامِنها عَنِ الذَّهابِ فى بَلَجِ ائْتِلاقِها

موجودات را بدون نقشه قبلى، و مشورت با مشاور،و کمک مددکار آفرید. آفرینش او به دستورش کامل شد، و به طاعتش گردن نهاد، فرمانش رااجابت کرد و ردّ ننمود، و تسلیم او شد و به مخالفتش برنخاست. از لطائف صنعت و شگفتیهاى حکمتش که به ما نشان داده همانا اسرار پیچیده حکمت آمیزى است که در این شب پره ها تدبیر نموده، شب پره هایى که روشنى روز که گشاینده دیده هر چیزى است چشم آنها را مى بندد، و تاریکى شب که دیده هر زنده اى را مى بندد چشم آنها را باز مى کند، و چگونه چشمشان پوشیده شده که توان مدد گرفتن از نور آفتاب درخشان را ندارند تا به راههاى خود خود راهنمایى شوند، و در پرتو خورشید به آنچه باید بشناسند برسند، و چسان خداوند آنها را با تلألؤ نور خورشید از راه سپردن در امواج روشنایى آن مانع شده، و در لانه هاى خود از رفتن در قلب روشنایى پنهان نموده!

4

فَهِىَ مُسْدِلَةُ الْجُفُونِ بِالنَّهارِ عَلى اَحْداقِها، وَ جاعِلَةُ اللَّيْلِ سِراجاً تَسْتَدِلُّ بِهِ فِى الْتِماسِ اَرْزاقِها. فَلايَرُدُّ اَبْصارَها اِسْدافُ ظُلْمَتِهِ، وَ لاتَمْتَنِعُ مِنَ الْمُضِىِّ فيهِ لِغَسَقِ دُجْنَتِهِ. فَاِذا اَلْقَتِ الشَّمْسُ قِناعَها، وَ بَدَتْ اَوْضاحُ نَهارِها، وَ دَخَلَ مِنْ اِشْراقِ نُورِها عَلَى الضِّبابِ فى وِجارِها، اَطْبَقَتِ الاَْجْفانَ عَلى مَآقيها، وَ تَبَلَّغَتْ بِمَا اكْتَسَبَتْهُ مِنَ الْمَعاشِ فى ظُلَمِ لَياليها.

در روز روشن پلکهاى دیدگانشان را به روى هم مى اندازند، و شب تار را براى خود چراغ روشن قرار داده اند که بدان واسطه به دنبال رزق خود مى روند. تاریکى شب آنها را از دیدن باز نمى دارد، و آنها نیز در سیاهى شب از حرکت بازنمى ایستند. اما همین که خورشید نقاب از چهره بیندازد، و روشنى روز آشکار شود، و نورش تا درون لانه سوسمارها وارد گردد، شب پره ها پلکهاى دیده را روى هم اندازند، و از معاش به آنچه در تاریکى شب به دست آورده اند تغذیه کنند.

5

فَسُبْحانَ مَنْ جَعَلَ اللَّيْلَ لَها نَهاراً وَ مَعاشاً، وَ النَّهارَ سَكَناً وَ قَراراً، وَ جَعَلَ لَها اَجْنِحَةً مِنْ لَحْمِها تَعْرُجُ بِها عِنْدَ الْحاجَةِ اِلَى الطَّيَرانِ كَاَنَّها شَظايَا الاْذانِ، غَيْرَ ذَواتِ ريش وَ لا قَصَب،

پاک است خدایى که شب را براى آنها روز و سبب جلب معاش قرار داد، و روز را براى آنها زمان آرامش و استراحت مقرر فرمود، و براى آنها بالهایى از گوشتشان قرار داد تا در وقت نیاز به پرواز آیند، گویى بالشان لاله هاى گوشند اما بدون پر و چوبه آن

6

اِلاّ اَنَّكَ تَرى مَواضِعَ الْعُرُوقِ بَيِّنَةً اَعْلاماً. لَها جَناحانِ لَمْ يَرِقّا فَيَنْشَقّا، وَلَمْ يَغْلُظا فَيَثْقُلا. تَطيرُ وَ وَلَدُها لاصِقٌ بِها لاجِىءٌ اِلَيْها، يَقَعُ اِذا وَقَعَتْ، وَ يَرْتَفِعُ اِذَا ارْتَفَعَتْ، لايُفارِقُها حَتّى تَشْتَدَّ اَرْكانُهُ، وَ يَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَناحُهُ، وَ يَعْرِفَ مَذاهِبَ عَيْشِهِ وَ مَصالِحَ نَفْسِهِ. فَسُبْحانَ الْبارِئِ لِكُلِّ شَىْء عَلى غَيْرِ مِثال خَلا مِنْ غَـيْــرِهِ .

ولى جاى رگها را در آن بالها مى بینى. دو بال دارند که نه آنقدر ظریف اند که وقت پرواز پاره شوند، و نه آنچنان سخت که مانع پرواز گردند. پروازمى کنند درحالى که جوجه هایشان به آنان متّصل و به مادران پناهنده اند، هرگاه بنشینند جوجه ها هم مى نشینند، و هر وقت پرواز کنند با آنان در حرکتند، و از مادران جدا نشوند تا هنگامى که اعضاى آنها محکم گردد، و بالها براى پرواز آماده باشد، و راه کسب روزى و اقدام به مصالح خود را بدانند. پاک است خدایى که پدیدآورنده هر موجودى است بدون نمونه اى که پیش از او از غیر او

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :