جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و پنجاه و یکم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و پنجاه و یکم

برحذر داشتن مردم از فتنه ها

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

اللّهُ وَ رَسُولهُ (صلی الله علیه و آله)

وَ أَحْمَدُ اللّهَ وَ أَسْتَعِینُهُ عَلَى مَدَاحِرِ الشَّیْطَانِ وَ مَزَاجِرِهِ، وَ الاِعْتِصَامِ مِنْ حَبَائِلِهِ وَ مَخَاتِلِهِ. وَ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللّهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِیبُهُ وَ صَفْوَتُهُ. لا یُؤَازَى فَضْلُهُ، وَ لا یُجْبَرُ فَقْدُهُ. أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلاَدُ بَعْدَ الضَّلاَلَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِیَةِ؛ وَ النَّاسُ یَسْتَحِلُّونَ الْحَرِیمَ، وَ یَسْتَذِلُّونَ الْحَکِیمَ؛ یَحْیَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ، وَ یَمُوتُونَ عَلَى کَفْرَةٍ!

حمد خدا و اوصاف پیامبرش

خداى را ستايش مى کنم، و از او براى کارهايى که موجب طرد شيطان است کمک مى جويم و براى مصون ماندن از گرفتار شدن در دام ها و فريب هاى شيطان يارى مى طلبم و گواهى مى دهم جز خداوند يکتا معبودى نيست و شهادت مى دهم که محمّد(صلى الله عليه وآله)، بنده و فرستاده برگزيده و انتخاب شده اوست. در فضل و برترى همتا ندارد و فقدان او قابل جبران نيست؛ به برکت وجودش شهرهايى که غرق در ضلالت و ظلمت بود و جهل بر افکار مردمش غلبه داشت و قساوت و سنگدلى بر آن ها چيره شده بود، روشن گشت. در زمانى که مردم حرام را حلال مى شمردند، دانشمندان را تحقير مى کردند، و در دوران فترت (و غيبت اولياى الهى) قدم به عرصه حيات مى گذاشتند و در کفر و بى دينى جان مى سپردند.

2

التَّحْذِیرُ مِنَ الفِتَنِ

ثُمَّ إِنَّکُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ أَغْرَاضُ بَلاَیَا قَدِ اقْتَرَبَتْ. فَاتَّقُوا سَکَرَاتِ النِّعْمَةِ، وَ احْذَرُوا بَوَائِقَ النِّقْمَةِ،
وَ تَثَبَّتُوا فِی قَتَامِ الْعِشْوَةِ، وَ اعْوِجَاجِ الْفِتْنَةِ عِنْدَ طُلُوعِ جَنِینِهَا، وَ ظُهُورِ کَمِیْنِهَا، وَ انْتِصَابِ قُطْبِهَا، وَ مَدَارِ رَحَاهَا. تَبْدَأُ فِی مَدَارِجَ خَفِیَّةٍ، وَ تَؤُولُ إِلَى فَظَاعَةٍ جَلِیَّةٍ. شِبَابُهَا کَشِبَابِ الْغُلامِ، وَ آثَارُهَا کَآثَارِ السِّلَامِ، یَتَوَارَثُهَا الظَّلَمَةُ بِالْعُهُودِ! أَوَّلُهُمْ قَائِدٌ لآِخِرِهِمْ، وَ آخِرُهُمْ مُقْتَدٍ بِأَوَّلِهِمْ؛ یَتَنَافَسُونَ فِی دُنْیَا دَنِیَّةٍ، وَ یَتَکَالَبُونَ عَلَى جِیفَةٍ مُرِیحَةٍ. وَ عَنْ قَلِیلٍ یَتَبَرَّأُ التَّابِـعُ مِنَ الْمَتْبُوعِ، وَ الْقَائِدُ مِنَ الْمَقُودِ،
فَیَتَزَایَلُونَ بِالْبَغْضَاءِ، وَ یَتَلاَعَنُونَ عِنْدَ اللِّقَاءِ.

خبر از فتنه ها ی زمان

شما اى گروه عرب در آينده هدف بلاهايى هستيد که نزديک شده است از مستى نعمت بپرهيزيد و از بلاهايى که کيفر اعمال شماست برحذر باشيد و هنگامى که گرد و غبار حوادث ناشناخته بر مى خيزد و پيچيدگى هاى فتنه آشکار مى شود نوزادش تولد مى يابد و باطن آن ظاهر مى گردد، قطب و محورش بر جاى خود قرار مى گيرد و آسياى آن به حرکت در مى آيد (به هوش باشيد و) با احتياط گام برداريد. (آرى) فتنه ها کم کم از مراحل ناپيدا شروع به حرکت مى کنند و سرانجام به صورت خطرناک آشکار مى شوند. رشد آن ها همچون رشد جوانان سريع است و آثارشان (بر پيکر جامعه) همچون آثار سنگ هاى سخت و محکم است (که بر پيکر انسان وارد مى شود). ستمگران آن را طبق پيمان هايى از يکديگر به ارث مى برند، نخستين آن ها رهبر آخرينشان هستند و آخرينشان پيرو نخستين آن ها. (آرى) آن ها، براى به دست آوردن دنياى پست بر يکديگر سبقت مى جويند و همچون سگانى که بر سر مردار گنديده اى ريخته باشند با يکديگر به نزاع بر مى خيزند. (گرچه در ظاهر متحدند) ولى به زودى پيروان، از پيشوايان خود برائت مى جويند و رهبران از پيروانشان و سرانجام با بغض و کينه از هم جدا مى شوند و به هنگام ملاقات (در اين جهان و يا در آخرت) يکديگر را لعن و نفرين مى کنند.

3

ثُمَّ یَأْتِی بَعْدَ ذَلِکَ طَالِعُ الْفِتْنَةِ الرَّجُوفِ، وَ الْقَاصِمَةِ الزَّحُوفِ، فَتَزِیغُ قُلُوبٌ بَعْدَ اسْتِقَامَةٍ، وَ تَضِلُّ رِجَالٌ بَعْدَ سَلاَمَةٍ! وَ تَخْتَلِفُ الْاَهْوَاءُ عِنْدَ هُجُومِهَا، وَ تَلْتَبِسُ الْارَاءُ عِنْدَ نُجُومِهَا. مَنْ أَشْرَفَ لَهَا قَصَمَتْهُ! وَ مَنْ سَعَى فِیهَا حَطَمَتْهُ. یَتَکَادَمُونَ فِیهَا تَکَادُمَ الْحُمُرِ فِی الْعَانَةِ. قَدِ اضْطَرَبَ مَعْقُودُ الْحَبْلِ، وَ عَمِیَ وَجْهُ الْاَمْرِ. تَغِیضُ فِیهَا الْحِکْمَةُ، وَ تَنْطِقُ فِیهَا الظَّلَمَةُ، وَ تَدُقُّ أَهْلَ الْبَدْوِ بِمِسْحَلِهَا، وَ تَرُضُّهُمْ بِکَلْکَلِهَا! یَضِیعُ فِی غُبَارِهَا الْوُحْدَانُ، وَ یَهْلِکُ فِی طَرِیقِهَا الرُّکْبَانُ؛ تَرِدُ بِمُرِّ الْقَضَاءِ، وَ تَحْلُبُ عَبِیطَ الدِّمَاءِ، وَ تَثْلِمُ مَنَارَ الدِّینِ، وَ تَنْقُضُ عَقْدَ الْیَقِینِ. یَهْرُبُ مِنْهَا الْاَکْیَاسُ، وَ یُدَبِّرُهَا الْاَرْجَاسُ.
مِرْعَادٌ مِبْرَاقٌ، کَاشِفَةٌ عَنْ سَاقٍ! تُقْطَعُ فِیهَا الْاَرْحَامُ، وَ یُفَارَقُ عَلَیْهَا الْاِسْلاَمُ! بَرِیُّهَا سَقِیمٌ، وَ ظَاعِنُهَا مُقِیمٌ!

خبر از فتنه مغول وتاتار :

سپس فتنه اى اضطراب آور، در هم شکننده و نابودکننده آغاز خواهد شد؛ در آن هنگام قلب ها پس از استوارى مى لغزد و گروهى از شخصيت ها پس از سلامت فکر و انديشه گمراه مى شوند، آرا به هنگام هجوم اين فتنه، پراکنده و مختلف مى گردد، و عقايد با آشکار شدن آن به خطا و اشتباه آلوده مى شود. آن کس که به مقابله باآن بر خيزد پشتش را مى شکند و کسى که براى فرونشاندنش تلاش کند او را در هم مى کوبد و فتنه جويان در اين ميان همچون گورخران وحشى اند که يکديگر را گاز مى گيرند؛ رشته هاى سعادت و آيين الهى که محکم بود سست و لرزان مى شود و چهره واقعى امور پنهان مى گردد؛ حکمت و دانش فروکش مى کند و ستمگران به سخن در مى آيند، اين فتنه (از شهرها به روستاها کشيده مى شود و) باديه نشينان را با ابزار خود درهم مى کوبد و با سينه خود آن ها را له مى کند؛
افراد پياده و تنها در غبار آن گم مى شوند و افراد سواره در مسير آن نابود مى گردند. اين فتنه با تلخى ها و با شدت وارد مى شود و خون هاى تازه اى مى دوشد، علايم دين را خراب مى کند و رشته هاى يقين را از هم مى گسلد، (به گونه اى که) عاقلان از آن مى گريزند و پليدان تدبير آن را به دست مى گيرند، بسيار پر رعد و برق است و هر انسانى را به مشقت مى اندازد، پيوندهاى خويشاوندى در آن قطع مى گردد و از اسلام جدايى حاصل مى شود، سالم هايش بيمار و کوچ کنندگانش مقيمند!

4

منهَا:

بَیْنَ قَتِیلٍ مَطْلُولٍ، وَ خَائِفٍ مُسْتَجِیرٍ، یَخْتِلُونَ بِعَقْدِ الْاَیْمَانِ وَ بِغُرُورِ الْاِیمَانِ؛ فَلا تَکُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ، وَ أَعْلاَمَ الْبِدَعِ؛ وَ الْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَیْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ، وَ بُنِیَتْ عَلَیْهِ أَرْکَانُ الطَّاعَةِ؛ وَ اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِينَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ، وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ،
وَ لَا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ، فَإِنَّكُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَة.

وظیفه مردم در مقابله با فتنه ها وآشوب ها:

مردم (در آن زمان) يا کشته مى شوند و خونشان به هدر مى رود، و يا ترسان هستند (و به گوشه اى پناه مى برند) و طالب امانند. فتنه گران با سوگندها و تظاهر به ايمان مردم را فريب مى دهند.
در چنين شرايطى سعى کنيد شما پرچم هاى فتنه و نشانه هاى بدعت نباشيد، و از آن چه پيوند جماعت به آن گره خورده و ارکان اطاعت بر آن نباشد، جدا نشويد. مظلوم وارد شوید و ظالم وارد نشوید. از گام نهادن در راه هاى شیطان و سراشیبى هاى ظلم و عدوان بپرهیزید. لقمه هاى حرام، هر چند اندک باشد، وارد شکم خود نسازید؛ چرا که شما زیر نظر کسى هستید که گناه را بر شما حرام کرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :