جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و پنجاهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و پنجاهم

و از خطبه های آن حضرت است كه به فتنه ها اشارت كند

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالًا ظَعْناً فِي مَسَالِكِ الْغَيِّ وَ تَرْكاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ كَائِنٌ مُرْصَدٌ وَ لَا تَسْتَبْطِئُوا مَا يَجِي‏ءُ بِهِ الْغَدُ فَكَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ يُدْرِكْهُ وَ مَا أَقْرَبَ الْيَوْمَ مِنْ تَبَاشِيرِ غَدٍ

چپ و راست رفتن گرفتند بر پيمودن راههاى ضلالت، و واگذاردن راههاى هدايت. پس بدانچه بودنى است و انتظار آن مى رود، شتاب مياريد! و آن را كه فردا خواهد آورد، دير مشماريد. چه بسا شتابكارى كه چون به چيزى كه مى خواست رسيد دوست داشت كه كاش آن را نمى ديد، و چه نزديك است امروز، به فردايى كه سپيده آن خواهد دميد.

2

يَا قَوْمِ هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ كُلِّ مَوْعُودٍ وَ دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ يَصْدَعَ شَعْباً وَ يَشْعَبَ صَدْعاً فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ وَ يُرْمَى بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ .

اى مردم وقت است كه هر وعده نهاده درآيد، و آنچه را نمى شناسيد نزديك است از پرده برآيد، هر كه از ما اهل بيت بدان رسد، با چراغى روشن در آن راه رود، و بر جاى پاى صالحان گام نهد تابند از گردنها بگشايد، و از بندگى آزاد نمايد. جمع گمراهان را پراكنده گرداند، و پريشانى مومنان را به جمعيت كشاند، و نهان از مردمان كار راند . پى شناس به نشان او راه نبَرد، هر چند پياپى نگرَد. پس در آن فتنه مردمى ذهن خود را چنان تيز كنند، كه آهنگر تيغ را زدايد، و ديده هاشان به تفسيرِ قرآن كه شنوند روشن شود چنان كه بايد . بام و شام جامهاى حكمت نوشند و در تكميل نفس بكوشند .

3

منها :

وَ طَالَ الْأَمَدُ بِهِمْ لِيَسْتَكْمِلُوا الْخِزْيَ وَ يَسْتَوْجِبُوا الْغِيَرَ حَتَّى إِذَا اخْلَوْلَقَ الْأَجَلُ وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَى الْفِتَنِ وَ أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ ( صلى الله عليه وآله ) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَ اتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَ وَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِنٍ .

از اين خطبه است:

روزگار بر آنان دراز شد، تا خوارى را به نهايت رسانند، و خود را مستوجب بلاى زمانه گردانند، و چون پايانِ مدّت نزديك گرديد و گروهى آسايش خود را در پيوستن به فتنه ديد، آنان دست به پيكارشان گشادند، و با شكيبايى كه كردند، بر خدا منت ننهادند، و جان باختن در راه حق را بزرگ نشماردند. پس چون قضاى آمده با پايان مدت بلا سازوار شد، شمشيرها در راه حق آختند، و بصيرتى را كه در كارِ دين داشتند آشكار ساختند. طاعت پروردگار خويش را پذيرفتند، و فرمان واعظ خود را شنفتند، و چون خدا فرستاده خود را نزد خويش برد، گروهى به گذشته برگرديدند، و با پيمودن راههاى گوناگون به گمراهى رسيدند، و به دوستانى كه خود گزيدند پيوستند، و از خويشاوند گسستند. از وسيلتى كه به دوستى آن مامور بودند جدا افتادند، و بنيان را از بن برافكندند، و در جاى ديگر بنا نهادند. كانهاى هر گونه گناهند، و هر فتنه جو را درگاه و پناه. از اين سو بدان سو سرگردان، در غفلت و مستى به سنت فرعونيان، يا از همه بريده و دل به دنيا بسته، و يا پيوند خود را با دين گسسته.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :