جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و چهل و نهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و چهل و نهم

خطبه اي است از آن حضرت (علیه السلام): اين سخنان را حضرت پيش از شهادتش فرموده است:

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

أَيُّهَا النَّاسُ کلُّ امْرِئٍ لَاقٍ مَا يَفِرُّ مِنْهُ فِي فِرَارِهِ الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسِ وَ الْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ کمْ أَطْرَدْتُ الْأَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَکنُونِ هَذَا الْأَمْرِ فَأَبَى اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ هَيْهَاتَ عِلْمٌ مَخْزُونٌ.

اي مردم، هر کس از آنچه فرار مي کند (مرگ) در حال فرار آن را خواهد ديد. واپسين روز عمر آدمي که پايان حيات او است به طرف آن رانده مي شود. گريز از مرگ دريافت آن است. بسا روزهايي که در کاوش از راز نهاني اين امر، پشت سر گذاشتم. خداوند سبحان نخواست مگر پوشيده داشتن آن را. هيهات! علم به حقيقت اين امر نهفته است و براي هيچ کس آشکار نخواهد گشت.

2

أَمَّا وَصِيَّتِي فَاللَّهَ لَا تُشْرِکوا بِهِ شَيْئاً وَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) فَلَا تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ أَقِيمُوا هَذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ الْمِصْبَاحَيْنِ وَ خَلَاکمْ ذَمٌّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا حُمِّلَ کلُّ امْرِئٍ مِنْکمْ مَجْهُودَهُ وَ خُفِّفَ عَنِ الْجَهَلَةِ رَبٌّ رَحِيمٌ وَ دِينٌ قَوِيمٌ وَ إِمَامٌ عَلِيمٌ أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُکمْ وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَکمْ وَ غَداً مُفَارِقُکمْ غَفَرَ اللَّهُ لِي وَ لَکمْ

اما وصيت من به شما:پس هرگز به خدا شريک قرار ندهيد. و سنت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله )را ضايع مکنيد. اين دو ستون را برپا داريد. و اين دو چراغ را روشن نگاهداريد. با عمل به اين دو تکليف اساسي براي شما سرزنشي متوجه نيست مادامي که متفرق نشويد. هر انساني از شما به مقدار توانايي اش تکليف شده و بايد براي اداي آن بکوشد. به مردن نادان تخفيف داده شده است. (خداوند متعال در مراعات قدرت براي تکليف، بندگان خود را مورد ترحم قرار داده است) پروردگاري است مهربان و ديني است محکم و مستقيم و امامي است دانا. من تا ديروز با شما بودم و امروز عبرتي براي شما هستم. و فردا از شما جدا مي شوم. خداوند مرا و شما را ببخشايد.

3

إِنْ تَثْبُتِ الْوَطْأَةُ فِي هَذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذَاک وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنَّا کنَّا فِي أَفْيَاءِ أَغْصَانٍ وَ مَهَابِّ رِيَاحٍ وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامٍ اضْمَحَلَّ فِي الْجَوِّ مُتَلَفَّقُهَا وَ عَفَا فِي الْأَرْضِ مَخَطُّهَا

اگر پايم در اين لغزشگاه بر جاي ماند که به زندگي ام ادامه خواهم داد، و اگر پايم در اين ورطه بلغزد، (و رخت از اين دنيا بربندم، موجب شگفتي نيست) زيرا زندگي ما در سايه هاي شاخسارها و محل وزش باد و زير سايه ابري بود که تراکم انبوهش در فضا از بين رفت، و نشانه هاي آن از روي زمين محو گشت. (عوامل بقاي حيات ما همانند سايه ها و بادها و ابرهايي است که در حرکت رو به فنا است).

4

وَ إِنَّمَا کنْتُ جَاراً جَاوَرَکمْ بَدَنِي أَيَّاماً وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً خَلَاءً سَاکنَةً بَعْدَ حَرَاک وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطْقٍ لِيَعِظْکمْ هُدُوِّي وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِي وَ سُکونُ أَطْرَافِي فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِينَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَلِيغِ وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ وَدَاعِي لَکمْ وَدَاعُ امْرِئٍ مُرْصِدٍ لِلتَّلَاقِي غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي وَ يُکشَفُ لَکمْ عَنْ سَرَائِرِي وَ تَعْرِفُونَنِي بَعْدَ خُلُوِّ مَکانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِي.

و جز اين نيست که من همسايه اي بودم که روزگاري بدنم مجاورت با شما داشت. و به همين زودي بدني خالي از روح، از من خواهيد يافت. که پس از حرکت ساکن شده است و بعد از گويايي خاموش. باشد که آرامش (ابدي) و از حرکت افتادن چشمان و سکون اعضاي بدنم پندي براي شما باشد، زيرا موعظه اين آرامش و بي اراده افتادن براي کساني که بخواهند عبرت بگيرند، از سخن و منطق رسا و گفتار شنيدني موثرتر است. وداع من با شما وداع مردي است که انتظار ديدار را دارد. فردا روزگاري را که من ميان شما سپري کرده ام خواهيد ديد. در آن روزهاي آينده نهاني هاي من براي شما آشکار مي گردد. و خواهيد شناخت مرا پس از آن که جاي من در جامعه شما خالي گشت و کسي ديگر به جاي من نشست.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :