جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و چهل و هفتم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و چهل و هفتم

اهداف بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله)

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

فَبَعَثَ اللّهُ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْاَوْثَانِ إِلَى عِبَادَتِهِ،
وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَى طَاعَتِهِ، بِقُرْآنٍ قَدْ بَیَّنَهُ وَ أَحْکَمَهُ، لِیَعْلَمَ الْعِبَادُ رَبَّهُمْ إِذْ جَهِلُوهُ، وَ لِیُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ إِذْ جَحَدُوهُ، وَ لِیُثْبِتُوهُ بَعْدَ إِذْ أَنْکَرُوهُ. فَتَجَلَّى لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْهُ،
بِمَا أَرَاهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ، وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ، وَ کَیْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلاَتِ، وَ احْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِمَاتِ!

خداوند محمّد (صلی الله علیه و آله) را به حق مبعوث کرد تا بندگانش را از پرستش بت ها به عبادت خویش دعوت کند، و از اطاعت شیطان، به اطاعت خود فراخواند (این دعوت الهى) به وسیله قرآنى انجام شد که آن را با بیانى روشن، تبیین و استوار کرده است، تا بندگان، پروردگار خویش را بشناسند، بعد از آن که او را نمى شناختند،
و به (وجود) او اقرار کنند بعد از آن که او را انکار مى کردند و او را ثابت بدانند بعد از آن که او را نفى مى کردند.
خداوند سبحان در کتاب خویش بر بندگان تجلّى کرده و آشکار شده است، بى آن که او را ببینند،
بلکه این تجلى به وسیله آیات قدرتش بوده که به آنان نشان داده و بندگان را از سطوت و غضب خویش بر حذر داشته، و چگونگى نابودى اقوام طغیانگر و درو شدنشان به وسیله عقوبت ها و کیفرها را به آن ها نشان داده است.

2

الزَّمانُ المُقْبِلُ

وَ إِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ لَیْسَ فِیهِ شَیْءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ، وَ لا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ،وَ لا أَکْثَرَ مِنَ الْکَذِبِ عَلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ؛ وَ لَیْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِکَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْکِتَابِ إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ، وَ لا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ؛ وَ لا فِی الْبِلاَدِ شَیْءٌ أَنْکَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ،
وَ لا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْکَرِ! فَقَدْ نَبَذَ الْکِتَابَ حَمَلَتُهُ، وَ تَنَاسَاهُ حَفَظَتُهُ؛ فَالْکِتَابُ یَوْمَئِذٍ وَ أَهْلُهُ طَرِیدَانِ مَنْفِیَّانِ، وَ صَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ، فِی طَرِیقٍ وَاحِدٍ لا یُؤْوِیهِمَا مُؤْوٍ. فَالْکِتَابُ وَ أَهْلُهُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ فِی النَّاسِ وَ لَیْسَا فِیهِمْ، وَ مَعَهُمْ وَ لَیْسَا مَعَهُمْ! لِاَنَّ الضَّلالَةَ لا تُوَافِقُ الْهُدَى، وَ إِنِ اجْتَمَعَا.
فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ، وَ افْتَرَقُوا عَلَى الْجَمَاعَةِ، کَأَنَّهُمْ أَئِمَّةُ الْکِتَابِ وَ لَیْسَ الْکِتَابُ إِمَامَهُمْ،
فَلَمْ یَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ إِلَّا اسْمُهُ، وَ لا یَعْرِفُونَ إِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ. وَ مِنْ قَبْلُ مَا مَثَّلُوا بِالصَّالِحِینَ کُلَّ مُثْلَةٍ، وَ سَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللّهِ فِرْیَةً، وَجَعَلُوا فِی الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّیِّئَةِ.

خبر از آینده اسلام و مسلمانان

(آگاه باشید) به زودى بعد از من زمانى فراخواهد رسید، که چیزى پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان تر از دروغ بر خدا و پیامبرش نخواهد بود، و نزد مردم آن زمان، کالایى کسادتر از قرآن یافت نشود، هرگاه آن را درست تلاوت (و تفسیر) کنند؛ و نه پررونق تر از قرآن، هرگاه از معناى اصلى اش تحریف گردد (و طبق دلخواه تفسیر شود).
در شهرها چیزى ناشناخته تر از معروف و نیکى، و شناخته تر از منکرات نخواهد بود (تا آن جا که) حاملان قرآن، قرآن را به کنارى مى افکنند و حافظانش آن را به فراموشى مى سپارند؛ آن روز قرآن و پیروانش هر دو از میان مردم رانده و تبعید مى شوند. آن دو همگام و همراه با یکدیگر و در یک جاده حرکت مى کنند ولى کسى پناهشان نمى دهد،
قرآن و اهلش در آن زمان در میان مردم اند، اما در میان آن ها نیستند، با آن ها هستند، ولى با آن ها نیستند، چرا که گمراهى با هدایت موافق نیست هر چند در کنار هم باشند. (در آن روز) مردم بر تفرقه و پراکندگى اتحاد کنند و از اجتماع و وحدت پراکنده شوند گویى آن ها پیشوایان کتاب خدا هستند و قرآن پیشواى آن ها نیست. (آن روز) چیزى از قرآن نزد آن ها نمى ماند جز نامش، و از آن جز خطوط و حروفش را نمى شناسند، و پیش از این (براى برداشتن موانع از سر راه) صالحان و نیکوکاران را به انواع کیفرها مجازات کنند (تا کسى به اعمال ننگین آن ها اعتراض نکند،
آرى،) صدق و راستىِ نیکان را افترا و دروغ بر خدا نامند و براى اعمال نیک، کیفر گناه قرار دهند!

3

وَ إِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَ تَغَیُّبِ آجَالِهِمْ، حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِی تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ، وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ، وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقَارِعَةُ وَ النِّقْمَةُ.

عامل بدبختى انسان ها:

آن ها که پیش از شما بودند تنها به دلیل آرزوهاى طولانى و پنهان بودن (و فراموش کردن) سرآمد زندگى شان، گمراه و هلاک شدند، و این (طول اَمَل و غفلت و بى خبرى از پایان زندگى) همچنان ادامه یافت تا مرگشان فرارسید، همان مرگى که به هنگام فرارسیدنش عذرها پذیرفته نمى گردد، و درهاى توبه بسته مى شود و مصیبت هاى سخت و مجازات ها با آن فرامى رسد.

4

عِظَة النّاس

أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللّهَ وُفِّقَ، وَ مَنِ اتَّخَذَ قَوْلَهُ دَلِیلاً هُدِیَ (لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ)؛ فَإِنَّ جَارَ اللّهِ آمِنٌ، وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ؛ وَ إِنَّهُ لا یَنْبَغِی لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللّهِ أَنْ یَتَعَظَّمَ، فَإِنَّ رِفْعَةَ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ مَا عَظَمَتُهُ أَنْ یَتَوَاضَعُوا لَهُ، وَ سَلاَمَةَ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ مَا قُدْرَتُهُ أَنْ یَسْتَسْلِمُوا لَهُ. فَلا تَنْفِرُوا مِنَ الْحَقِّ نِفَارَ الصَّحِیحِ مِنَ الْاَجْرَبِ، وَ الْبَارِی مِنْ ذِی السَّقَمِ. وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی تَرَکَهُ، وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِیثَاقِ الْکِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی نَقَضَهُ، وَ لَنْ تَمَسَّکُوا بِهِ، حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِی نَبَذَهُ. فَالْتَمِسُوا ذَلِکَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ، فَإِنَّهُمْ عَیْشُ الْعِلْمِ، وَ مَوْتُ الْجَهْلِ. هُمُ الَّذِینَ یُخْبِرُکُمْ حُکْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ، وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ، وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ؛ لا یُخَالِفُونَ الدِّینَ وَ لا یَخْتَلِفُونَ فِیهِ؛ فَهُوَ بَیْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ، وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ.

پندهاى حکیمانه

اى مردم! آن کس که از خداوند نصیحت بپذیرد، موفق مى شود، و آن کس که سخن او را دلیل و راهنماى خویش قرار دهد، به استوارترین راه هدایت مى گردد؛ زیرا کسى که به خدا پناه برد در امان است و دشمن خدا همواره خائف و ترسان است، و آن کس که عظمت خدا را شناخته، سزاوار نیست خود را بزرگ شمرد؛ زیرا بزرگى کسانى که از عظمت خدا آگاه اند در این است که در برابر او متواضع باشند، و سلامت آنان که از قدرت (بى انتهاى) او باخبرند این است که در مقابل او تسلیم باشند. حال که چنین است، از حق فرار نکنید آن گونه که شخص سالم از مبتلا به بیمارى جرب، فرار مى کند، و تندرست از مریض گریزان است. بدانید! شما هرگز راه حق را نخواهید یافت، مگر این که ترک کنندگان آن را بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن وفادار نخواهید بود مگر این که شکنندگان آن پیمان را بشناسید، و هرگز به قرآن تمسّک نخواهید جست، مگر این که کسانى را که آن را دور افکنده اند بشناسید. این (آگاهى ها) را از اهلش بیاموزید، چرا که آن ها حیات علم و مرگ جهل اند آن ها هستند که حکمشان شما را از علمشان آگاه مى سازد،
وسکوتشان از منطقشان، وظاهرشان از باطنشان. آن ها نه با دین خدا مخالفت مى کنند و نه در آن اختلاف دارند.
قرآن در میان آن ها شاهدى صادق است و خاموشى سخنگو (و تمام علوم قرآن نزد آن هاست).

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :