جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و چهل و چهارم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و چهل و چهارم

از خطبه هاى آن حضرت است در فلسفه بعثت، حوادث آینده و پند و اندرز

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

فَبَعَثَ اللّهُ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْحَقِّ لِيُخْرِجَ عِبادَهُ مِنْ عِبادَةِ الاَْوْثانِ اِلى عِبادَتِهِ، وَ مِنْ طاعَةِ الشَّيْطانِ اِلى طاعَتِهِ، بِقُرْآن قَدْ بَيَّنَهُ وَ اَحْكَمَهُ، لِيَعْلَمَ الْعِبادُ رَبَّهُمْ اِذْ جَهِلُوهُ، وَ لِيُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ اِذْ جَحَدُوهُ، وَ لِيُثْبِتُوهُ بَعْدَ اِذْ اَنْكَرُوهُ.

خداوند محمّد صلّى اللّه علیه وآله را به حق برانگیخت تا بندگانش را از حلقه پرستش بتها درآورده به مدار عبادت خود وارد کند، و از طاعت شیطان نجات داده به گردونه طاعت خود بیاورد، به وسیله قرآنى که معنایش را روشن و بنیانش را استوار کرد، تا بندگانْ خداى خود را بعد از جهل به او بشناسند، و پس از انکار (زبانى) او به وجودش اقرار نمایند. و پس از انکار (قلبى) او وجودش را ثابت بدانند.

2

فَتَجَلّى لَهُمْ سُبْحانَهُ فى كِتابِهِ مِنْ غَيْرِ اَنْ يَكُونُوا رَاَوْهُ بِما اَراهُمْ مِنْ قُدْرَتِهِ، وَ خَوَّفَهُمْ مِنْ سَطْوَتِهِ، وَ كَيْفَ مَحَقَ مَنْ مَحَقَ بِالْمَثُلاتِ، وَاحْتَصَدَ مَنِ احْتَصَدَ بِالنَّقِماتِ.

خداوند سبحان بدون اینکه او را ببینند خود را در قرآن به وسیله آیات قدرتش نشان داد، و آنان را از سطوتش بیم داد، و چگونگى هلاکت اقوام را به کیفرها، و درو شدنشان را به عذابها ارائه فرمود.

3

الزمان المقبل

وَ اِنَّهُ سَيَأْتى عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدى زَمانٌ لَيْسَ فيه شَىْءٌ اَخْفى مِنَ الْحَقِّ، وَ لا اَظْهَرَ مِنَ الْباطِلِ، وَ لا اَكْثَرَ مِنَ الْكَذِبِ عَلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ لَيْسَ عِنْدَ اَهْلِ ذلِكَ الزَّمانِ سِلْعَةٌ اَبْوَرَ مِنَ الْكِتابِ اِذا تُلِىَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَ لا اَنْفَقَ مِنْهُ اِذا حُرِّفَ عَنْ مَواضِعِهِ، وَ لا فِى الْبِلادِ شَىْءٌ اَنْكَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ، وَ لا اَعْرَفَ مِنَ الْمُنْكَرِ. فَقَدْ نَبَذَ الْكِتابَ حَمَلَتُهُ، وَ تَناساهُ حَفَظَتُهُ. فَالْكِتابُ يَوْمَئِذ وَ اَهْلُهُ طَريدانِ مَنْفِيّانِ، وَ صاحِبانِ مُصْطَحِبانِ فى طَريق واحِد، لايُؤْويهِما مُؤْو. فَالْكِتابُ وَ اَهْلُهُ فى ذلِكَ الزَّمانِ فِى النّاسِ وَ لَيْسا فيهِمْ، وَ مَعَهُمْ وَ لَيْسا مَعَهُمْ، لاَِنَّ الضَّلالَةَ لاتُوافِقُ الْهُدى وَ اِنِ اجْتَمَعا.

پس از من به زودى بر شما روزگارى رسد که در آن چیزى پنهان تر از حق، و آشکارتر از باطل، و فراوان تر از دروغ به خدا وپیامبرش نباشد! پیش مردم آن زمان اگر قرآن را به درستى تلاوت کنند متاعى کسادتر از آن یافت نشود، و اگر در معانى آن تحریف ایجاد کنند کالایى رواج تر از آن نباشد، و در شهرها چیزى بدتر از معروف، و بهتر از منکر پیدا نشود. قرآن را حاملانش کنارى اندازند، و حافظانش آن را از یاد ببرند. در آن روز قرآن و تابعان حقیقى اش مطرود و در تبعیدند، و چون دو یار همراه در یک راهند، که پناه دهنده اى آن دو را پناه ندهد. بنابراین کتاب و اهلش در آن زمان میان مردمند اما بین آنها نیستند، و با مردمند ولى با آنان نمى باشند، چرا که گمراهى با هدایت توافقى ندارند گرچه یک جا جمع شوند.

4

فَاجْتَمَعَ الْقَوْمُ عَلَى الْفُرْقَةِ، وَافْتَرَقُوا عَنِ الْجَماعَةِ، كَاَنَّهُمْ اَئِمَّةُ الْكِتابِ وَ لَيْسَ الْكِتابُ اِمامَهُمْ، فَلَمْ يَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنْهُ اِلاَّ اسْمُهُ، وَ لا يَعْرِفُونَ اِلاّ خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ. وَ مِنْ قَبْلُ ما مَثَّلُوا بِالصّالِحينَ كُلَّ مُثْلَة، وَ سَمَّوْا صِدْقَهُمْ عَلَى اللّهِ فِرْيَةً، وَ جَعَلُوا فِى الْحَسَنَةِ عُقُوبَةَ السَّيِّئَةِ.

آن مردم در تفرقه متّحد، و از جماعت رویگردانند، گویى آنان پیشواى قرآنند نه قرآن پیشواى آنان، از این رو از قرآن نزد آنان جز اسمى نماند،و از کتاب خدا جز خطّ و نوشته اى نشناسند. پیش از این نیکوکاران را به هر عقوبتى دچار کردند، و صدق آنان را بر خدا بهتان نامیدند، و کار نیکشان را کیفر بد دادنـد.

5

وَ اِنَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكُمْ بِطُولِ آمالِهِمْ، وَ تَغَيُّبِ آجالِهِمْ، حَتّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوعُودُ الَّذى تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ، وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ، وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقارِعَةُ وَالنِّقْمَةُ.

کسانى که پیش از شما بودند به طول آرزوهایشان و نهان بودن زمان مرگشان به معرض هلاکت درآمدند، تا مرگشان رسید، مرگى که با فرا رسیدن آن عذرخواهى پذیرفته نمى گردد، و فرصت توبه از دست مى رود، و به سبب آن سختى جان کندن و عذاب بر آدمى فرود مى آید.

6

نصائح حکیمة

اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللّهَ وُفِّقَ، وَ مَنِ اتَّخَذَ قَوْلَهُ دَليلاً هُدِىَ لِلَّتى هِىَ اَقْوَمُ، فَاِنَّ جارَ اللّهِ آمِنٌ، وَ عَدُوَّهُ خائِفٌ. وَ اِنَّهُ لايَنْبَغى لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللّهِ اَنْ يَتَعَظَّمَ، فَاِنَّ رِفْعَةَ الَّذينَ يَعْلَمُونَ ما عَظَمَتُهُ اَنْ يَتَواضَعُوا لَهُ، وَ سَلامَةَ الَّذينَ يَعْلَمُونَ ما قُدْرَتُهُ اَنْ يَسْتَسْلِمُوا لَهُ.

اى مردم، بدون شک آن که خیر خود را از خدا خواهد موفق گشته، و هر که گفتار حق را دلیل خود قرار دهد به استوارترین راه هدایت شده، زیرا که قطعاً پناهنده خدا در امان، و دشمن خدا هراسان است. و آن که عظمت حق را شناخت شایسته نیست خود را بزرگ شمارد، زیرا بزرگى آنان که به عظمت حق معرفت دارند این است که در برابر او فروتنى کنند، و سلامت آنان که از قدرت حق آگاهند این است که تسلیم او باشند.

7

فَلاتَنْفِرُوا مِنَ الْحَقِّ نِفارَ الصَّحيحِ مِنَ الاَْجْرَبِ، وَ الْبارى مِنْ ذِى السَّقَمِ

پس از حق نگریزید آن گونه که سالم از کچل،و تندرست از بیمار مى گریزد

8

وَاعْلَمُوا اَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى تَرَكَهُ، وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِميثاقِ الْكِتابِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَقَضَهُ، وَلَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَبَذَهُ. فَالْتَمِسُوا ذلِكَ مِنْ عِنْدِ اَهْلِهِ، فَاِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ، هُمُ الَّذينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ، وَصَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ، وَ ظاهِرُهُمْ عَنْ باطِنِهِمْ، لايُخالِفُونَ الدِّينَ وَ لايَخْتَلِفُونَ فيهِ، فَهُوَ بَيْنَهُمْ شاهِدٌ صادِقٌ، وَ صامِتٌ ناطِقٌ.

و بدانید راه حق را نشناسید مگر کسانى را که آن را ترک کردند بشناسید، و پیمان قرآن را محکم نگیرید مگر به آنان که عهد کتاب را شکستند شناخت پیدا کنید، و متمسّک به آن نشوید مگر به وضع آنان که آن را به جانبى انداختند معرفت پیدا نمایید. همه این واقعیات را از اهلش (که اهل بیت پیامبرند) بخواهید، زیرا آنان حیات علم و مرگ جهلند، آنان که سخنان حکیمانه شان شما را از دانششان، و سکوتشان از گفتارشان، و ظاهرشان از باطنشان خبر مى دهد، نه در مخالفت با دین اند و نه در دین اختلاف مى کنند، دین در میان اهل بیت گواهى است راستگو، و ساکتى اسـت گویا.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :