جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و چهلم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و چهلم

  از سخنان آن حضرت عليه السّلام است در نهى از غيبت مردم(غيبت سخن پشت سر ديگرى است اگر راست باشد و اگر دروغ بود آنرا بهتان مى ‏نامند، و آن از گناهان بزرگست، براى آنكه مفاسد آن بيش از سائر منهيّات است چون ضرر آن نوعى و زيان سائر معاصى غالبا شخصى است، لذا امام عليه السّلام در نهى آن تأكيد مى ‏فرمايد

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ فَكَيْفَ بِالْغَائِبِ الَّذِي غَابَ أَخَاهُ وَ عَيَّرَهُ بِبَلْوَاهُ؟

سزاوار است كسانى را كه از معاصى دورى گزيده ‏اند (مرتكب گناه نگشته و بسبب عقل و خردمندى نفس امّاره مقهور و مغلوب آنان بوده و به اين جهت عيوب گناه و فوائد اطاعت را شناخته‏ اند) و خداوند نعمت پرهيز از گناهان را بآنها بخشيده، به گناهكاران و كسانيكه زير بار فرمان خدا و رسول نمى‏ روند، مهربانى كنند (از ايشان غيبت نكرده و بآنها بهتان نزنند، بلكه آنان را هدايت و براه راست ارشاد نمايند) و سزاوار است كه شكر و سپاسگزارى بر آنها (از نعمتى كه خداوند بآنها بخشيده و آنان را توفيق داده كه از گناهان به سلامت مانده ‏اند) مسلّط باشد (مجال سخن گفتن از ديگرى بآنها ندهد) و مانع گردد از اينكه از گناهكاران غيبت كنند، پس (در جائي كه دوران‏ از معاصى و بى گناهان سزاوار نيست از ديگرى غيبت كنند) چگونه است حال غيبت كننده ‏اى كه از برادر (هم كيش) خود غيبت كرده او را به گناهى كه مرتكب شده سرزنش نمايد (در صورتيكه چنين شخصى گناه كارى خود به غيبت سزاوارتر است)

2

أَ مَا ذَكَرَ مَوْضِعَ سَتْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِي غَابَهُ بِهِ

آيا بياد نمى ‏آورد جايى را كه گناهانش را خداوند پوشانيده و آن بزرگتر از گناهى است كه برادر خود را بآن غيبت كرده (غيبت كننده معامله خداوند را با خودش كه گناهانش را پوشانيده و مفتضح و رسوايش ننموده فراموش كرده كه برادر خود را در گناهى كه كرده رسوا مى ‏نمايد)

3

وَ كَيْفَ يَذُمُّهُ بِذَنْبٍ قَدْ رَكِبَ مِثْلَهُ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ رَكِبَ ذَلِكَ الذَّنْبَ بِعَيْنِهِ فَقَدْ عَصَى اللَّهُ فِيمَا سِوَاهُ مِمَّا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ

و چگونه او را به گناهى سرزنش مى‏ نمايد كه خود مانند آنرا مرتكب بوده، پس اگر عين آن گناه را هم مرتكب نگشته طرز ديگرى نافرمانى خدا نموده (گناه ديگرى مرتكب شده است) كه بزرگتر از گناه برادرش مى ‏باشد،

4

وَ أَيْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ يَكُنْ عَصَاهُ فِي الْكَبِيرِ وَ عَصَاهُ فِي الصَّغِيرِ لَجُرْأَتُهُ عَلَى عَيْبِ النَّاسِ أَكْبَرُ

و سوگند بخدا اگر گناه بزرگى مرتكب نشده باشد و با گناه كوچكى نافرمانى نموده باشد هر آينه جرأت و دليرى او بر عيب جوئى و بد گوئى مردم (از گناه بزرگى كه مرتكب نشده) بزرگتر است. (پس از اين امام عليه السّلام بر سبيل پند و اندرز مى ‏فرمايد:)

5

يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ

اى بنده خدا در عيب جوئى و بد گوئى از هيچكس بر اثر گناه او عجله و شتاب مكن كه شايد او (از گناهى كه كرده توبه و بازگشت نموده و) آمرزيده شده باشد، و بر نفس خود از گناه كوچك ايمن و آسوده مباش (و بچشم حقارت و كوچكى در آن ننگر) كه شايد بر اثر آن معذّب و گرفتار باشى،

6

فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيْبَ غَيْرِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ وَ لْيَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِيَ بِهِ غَيْرُهُ .

و هر كه از شما عيب و بدى غير خود را ميداند بايد (از عيب جوئى و طعن زدن بر او) خوددارى نمايد بجهت آنكه بعيب خود آشنا و دانا است، و بايد شكر از اجتناب گناهى كه ديگرى بآن مبتلى است او را مشغول سازد (و سپاسگزارى از اين نعمت باو مجال ندهد كه عيب ديگرى گويد).

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :