جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و سی و چهارم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و سی و چهارم

از سخنان آن حضرت است درباره طلحه و زبیر

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

وَ اللّهِ ما اَنْكَرُوا عَلَىَّ مُنْكَراً، وَ لا جَعَلُوا بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ نَصَفاً، وَ اِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ، وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ.

وَ اللّهِ ما اَنْكَرُوا عَلَىَّ مُنْكَراً، وَ لا جَعَلُوا بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ نَصَفاً، وَ اِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ، وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ.

2

فَاِنْ كُنْتُ شَريكَهُمْ فيهِ فَاِنَّ لَهُمْ نَصيبَهُمْ مِنْهُ، وَ اِنْ كانُوا وَلُوهُ دُونى فَما الطَّلِبَةُ اِلاّ قِبَلَهُمْ، وَ اِنَّ اَوَّلَ عَدْلِهِمْ لَلْحُكْمُ عَلى اَنْفُسِهِمْ.

اگر در ریختن آن خون همدستشان بودم آنان نیز نصیب داشتند و اگر من در کار نبودم و کار دست خودشان بود پس باید از خودشان خونخواهى کنند، و نخستین عدل آنان در حکم این است که علیه خود حکم کنند.

3

وَ اِنَّ مَعى لَبَصيرَتى، ما لَبَسْتُ وَ لا لُبِسَ عَلَىَّ. وَ اِنَّها لَلْفِئَةُ الْباغِيَةُ فيهَا الْحَمَأُ وَالْحُمَةُ، وَالشُّبْهَةُ الْمُغْدِفَةُ. وَ اِنَّ الاَْمْرَ لَواضِحٌ، وَ قَدْ زاحَ الْباطِلُ عَنْ نِصابِهِ، وَ انْقَطَعَ لِسانُهُ عَنْ شَغَبِهِ.

قطعاً مرا در کار خود بصیرت است، مسأله اى را بر کسى مشتبه نکرده و هیچ امرى هم بر من مشتبه نیست. اینان همان قوم
ستمکارند که در میانشان لجن و زهر عقرب و شبهه تاریک است. و قطعاً حق روشن است، و باطل از ریشه برطرف شده، و زبانش از تحریک بریده.

4

وَ ايْمُ اللّهِ لاَُفْرِطَنَّ لَهُمْ حَوْضاً اَنَا ماتِحُهُ، لا يَصْدُرُونَ عَنْهُ بِرِىٍّ، وَ لا يَعُبُّونَ بَعْدَهُ فى حَسْى.

به خدا قسم براى آنان حوضى را پر خواهم کرد که آب آن را خودم خواهم کشید، آنان از آن حوض سیراب بیرون نشونـد، و جاى دیگر هم آب نخواهند خـورد.

5

مِنْـهُ فَاَقْبَلْتُمْ اِلَىَّ اِقْبالَ الْعُوذِ الْمَطافيلِ عَلى اَوْلادِها، تَقُولُونَ: الْبَيْعَةَ الْبَيْعَةَ. قَبَضْتُ كَفّى فَبَسَطْتُمُوها، وَ نازَعْتُكُمْ يَدى
فَجَذَبْتُمُوها.

از این سخن است براى بیعت با من مانند شترهاى ماده اى که به جانب بچه هاى خود روند روى آوردید، فریاد مى زدید: بیعت بیعت! دستم را بستم باز کردید، دستم را عقب بردم کشیدید.

6

اللّهُمَّ اِنَّهُما قَطَعانى وَ ظَلَمانى، وَ نَكَثا بَيْعَتى، وَ اَلَبَّا النّاسَ عَلَىَّ. فَاحْلُلْ ما عَقَدا، وَ لا تُحْكِمْ لَهُما ما اَبْرَما، وَ اَرِهِمَا
الْمَساءَةَ فيما اَمَّلا وَ عَمِلا.

خدایا، طلحه و زبیر با من قطع رحم کردند و بر من ستم روا داشتند، و بیعتم را شکستند، و مردم را بر من شوراندند. پس آنچه را ایشان بسته اند بگشا، و آنچه را تابیده اند محکم مکن، و براى آنان در آنچه آرزو کردند و به اجرا گذاشتند بدى ارائه کن.

7

وَ لَقَدِ اسْتَثَبْتُهُما قَبْلَ الْقِتالِ، وَاسْتَأْنَيْتُ بِهِما اَمامَ الْوِقاعِ، فَغَمَطَا النِّعْمَةَ، وَ رَدَّا الْعافِيَةَ.

من پیش از جنگ توبه آنان را خواستم، و پیش از حادثه انتظار بازگشتشان را کشیدم، ولى آنان نعمت را خوار شمردند، و عافیت را ردّ کردند.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :