جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و بیستم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و بیستم

از سخنان آن حضرت است در خطاب به خوارج، وقتى به لشکرگاه آنان رفت در حالى که بر انکار داورى حَکَمین اصرار داشتند

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

فَقالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: اَكُلُّكُمْ شَهِدَ مَعَنا صِفّينَ؟ فَقالُوا: مِنّا مَنْ شَهِدَ، وَ مِنّا مَنْ لَمْ يَشْهَدْ. قالَ: فَامْتازُوا فِرْقَتَيْنِ، فَلْيَكُنْ
مَنْ شَهِدَ صِفّينَ فِرْقَةً، وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْها فِرْقَةً حَتّى اُكَلِّمَ كُلاًّ مِنْكُمْ بِكَلامِهِ.

فــرمــود :آیا همه شما در صفّین حاضر بودید؟ گفتند: گروهى حاضر بودیم و عده اى حضور نداشتیم. فرمود: پس دو گروه شوید،
آنان که در صفّین بودند گروهى، و آنان که نبودند گروه دیگر، تا با هر گروه سخن مناسب با آن را بگویم.

2

وَ نادَى النّاسَ فَقالَ: اَمْسِكُوا عَنِ الْكَلامِ وَ اَنْصِتُوا لِقَوْلى، وَ اَقْبِلُوا بِاَفْئِدَتِكُمْ اِلَىَّ، فَمَنْ نَشَدْناهُ شَهادَةً فَلْيَقُلْ بِعِلْمِهِ فيها.

سپس مردم را صدا زد و فرمود: ساکت باشید و به سخنان من توجه کنید، روى دلتان با من باشد، هر که را براى شهادت دادن خواستم
برابر آگاهى خود سخن گوید.

3

ثُمَّ كَلَّمَهُمْ عَلَيْهِ السَّلامُ بِكَلام طَويل؛ مِنْ جُمْلَتِهِ اَنْ قالَ: اَلَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصاحِفَ حيلَةً وَ غيلَةً، وَ مَكْراً
وَ خَديعَةً: اِخْوانُنا وَ اَهْلُ دَعْوَتِنا، اسْتَقالُونا وَاسْتَراحُوا اِلى كِتابِ اللّهِ سُبْحانَهُ، فَالرَّأْىُ الْقَبُولُ مِنْهُمْ وَالتَّنْفيسُ عَنْهُمْ؟

سپس خطبه اى طولانى ایراد کرد که قسمتى از آن این قطعه است: آیا زمانى که از باب حیله و فریبکارى و مکر و خدعه قرآنها را بر نیزه کردند فریاد نزدید: اینان برادران ما و اهل دعوت اسلامى ما هستند، و اینان رو به قرآن کرده خواهان آرامش اند، رأى ما این است که خواسته آنان را قبول کنیم و از این مضیقه نجاتشان دهیم؟

4

فَقُلْتُ لَكُمْ: هذا اَمْرٌ ظاهِرُهُ ايمانٌ وَ باطِنُهُ عُدْوانٌ، وَ اَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَآخِرُهُ نَدامَةٌ، فَاَقيمُوا عَلى شَأْنِكُمْ، وَالْزَمُوا طَريقَتَكُمْ،
وَ عَضُّوا عَلَى الْجِهادِ بِنَواجِذِكُمْ، وَلا تَلْتَفِتُوا اِلى ناعِق نَعَقَ، اِنْ اُجيبَ اَضَلَّ، وَ اِنْ تُرِكَ ذَلَّ. وَ قَدْ كانَتْ هذِهِ الْفَعْلَةُ، وَ قَدْ رَاَيْتُكُمْ اَعْطَيْتُمُوها،

من به شما گفتم: ظاهر این برنامه ایمان، و باطنش دشمنى با خداست، ابتدایش رحمت و نهایتش ندامت است. پس بر موقعیت خویش پابرجا باشید، و راهتان را ادامه دهید، و براى جنگ دندان به هم بفشارید، و توجهى به فریاد فریادکننده نکنید، که اگر جوابش دهند گمراه کند، و اگر رهایش سازند خوار و بى اعتبار شود. ولى وضع چنان شد که شد، و دیدم که به حکمیت تن دادید.

5

وَ اللّهِ لَئِنْ اَبَيْتُها ما وَجَبَتْ عَلَىَّ فَريضَتُها، وَلا حَمَّلَنِى اللّهُ ذَنْبَها. وَ وَاللّهِ اِنْ جِئْتُها اِنّى لَلْمُحِقُّ الَّذى يُتَّبَعُ، وَ اِنَّ الْكِتابَ
لَمَعى، ما فارَقْتُهُ مُذْ صَحِبْتُهُ.

قسم به خدا اگر حکمیت را نمى پذیرفتم قانونى از آن بر من واجب نمى شد، و خداوند گناهى از آن بر دوشم نمى گذاشت. و به خدا قسم اگر مى پذیرفتم باز حق با من بود و باید از من اطاعت مى شد، و کتاب خدا با من است، از وقتى با آن مأنوس شدم هرگز از آن جدا نشده ام.

6

فَلَقَدْ كُنّا مَعَ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ اِنَّ الْقَتْلَ لَيَدُورُ عَلَى الاْباءِ وَالاَْبْناءِ وَالاِْخْوانِ وَالْقَراباتِ،
فَما نَزْدادُ عَلى كُلِّ مُصيبَة وَ شِدَّة اِلاّ ايماناً، وَ مُضِيّاً عَلَى الْحَقِّ، وَ تَسْليماً لِلاَْمْرِ، وَ صَبْراً عَلى مَضَضِ الْجِراحِ،

ما با پیامبر صلّى اللّه علیه وآله بودیم و کشتار حول پدران و فرزندان و برادران و اقوام دور مى زد،
و هر مصیبت و بلایى چیزى جز افزایش ایمان، و حرکت در راه حق، و تسلیم به امر رب، و صبر بر سوزش جراحتها براى ما نداشت،

7

وَلكِنّا اِنَّما اَصْبَحْنا نُقاتِلُ اِخْوانَنا فِى الاِْسْلامِ عَلى ما دَخَلَ فيهِ مِنَ الزَّيْغِ وَالاِْعْوِجاجِ، وَالشُّبْهَةِ وَالتَّأْويلِ.
فَاِذا طَمِعْنا فى خَصْلَة يَلُمُّ اللّهُ بِها شَعَثَنا، وَ نَتَدانى بِها اِلَى الْبَقِيَّةِ فيما بَيْنَنا رَغِبْنا فيها، وَ اَمْسَكْنا عَمّا سِواها.

اما امروز با برادران اسلامى خود به خاطر لغزش و کژى و شبهه و تأویلى که در دین راه یافته مى جنگیم. هرگاه راهى بیابیم که خداوند به وسیله آن پراکندگى ما را جمع کند، و به سبب آن روابط ما برقرار شده به هم نزدیک شویم به آن رغبت مى کنیم، و از غیر آن خوددارى مى نماییم.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :