جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و نوزدهم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و نوزدهم

از خطبه هاى آن حضرت است بعد از لیلة الهریر مردى از یارانش به پا خاست و گفت: ما را از قبول حَکَمیت نهى کردى سپس به آن امر نمودى، ما نفهمیدیم کدام دستور شما صحیح است؟ امیرالمؤمنین علیه السّلام یکى از دو دست مبارک را بر دیگرى زد و فـرمـود:

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

هذا جَزاءُ مَنْ تَرَكَ الْعُقْدَةَ. اَما وَ اللّهِ لَوْ اَنّى حينَ اَمَرْتُكُمْ بِما اَمَرْتُكُمْ بِهِ حَمَلْتُكُمْ عَلَى الْمَكْرُوهِ الَّذى يَجْعَلُ اللّهُ فيهِ خَيْراً، فَاِنِ اسْتَقَمْتُمْ هَدَيْتُكُمْ، وَ اِنِ اعْوَجَجْتُمْ قَوَّمْتُكُمْ،وَ اِنْ اَبَيْتُمْ تَداركْتُكُمْ، لَكانَتِ الْوُثْقى، وَلكِنْ بِمَنْ وَ اِلى مَنْ؟اُريدُ اَنْ اُداوِىَ بِكُمْ وَ اَنْتُمْ دائى، كَناقِشِ الشَّوْكَةِبِالشَّوْكَةِ وَ هُوَ يَعْلَمُ اَنَّ ضَلْعَها مَعَها.

این است جزاى کسى که پیمان محکم را واگذارد. بدانید به خدا قسم اگر وقتى که شما را امر به ادامه جنگ کردم، وادار به کارى مى نمودم که به آن بى میل بودید ولى خداوند در آن خیر قرار داده بود، پس اگر به امر من استقامت مى ورزیدید، شما را راهنمایى مى کردم، و اگر به کژى مى رفتید راستتان مى کردم، و اگر امتناع مى نمودید، به راه حق بازتان مى آوردم مى خواهم بیماریها را به وسیله شما مداوا کنم ولى خود درد من هستید؛ هرآینه این روش مطمئن تر بود، اما با کمک که و با چه کس؟ وضع من مانند کسى است که مى خواهد خارى را که در عضوى فرو رفته با خارى دیگر درآورد و حال اینکه مى داند آن خار در جاى خار اول بشکند.

2

اللّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ اَطِبّاءُ هذَا الدّاءِ الدِّوىِّ، وَ كَلَّتِ النَّزَعَةُ بِاَشْطانِ الــرَّكِــىِّ . اَيْنَ الْقَوْمُ الَّذينَ دُعُوا اِلَى الاِْسْلامِ فَقَبِلُوهُ، وَ قَرَأُوا الْقُرْآنَ فَاَحْكَمُوهُ، وَ هيجُوا اِلَى الْجِهادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقاحِ اِلى اَوْلادِها، وَ سَلَبُوا السُّيُوفَ اَغْمادَها، وَ اَخَذُوا بِاَطْرافِ الاَْرْضِ زَحْفاً زَحْفاً وَ صَفّاً صَفّاً، بَعْضٌ هَلَكَ، وَ بَعْضٌ نَجا،

بارخدایا، طبیبان این درد بى درمان ملول شدند، و بالاآو رندگان آب از چاهها با این طنابها به خستگى رسیدند. کجایند آنان که به اسلام دعوت شدند و آن را پذیرفتند، قرآن خواندند و با استقامت به آن عمل کردند به جهاد ترغیب شدند و مانند شوق شتران شیرده به فرزندانشان به هیجان آمدند، شمشیرها از نیام کشیدند، و دور زمینِ (جنگ) را گروه گروه و صف به صف (براى اعتلاى اسلام) احاطه کردند بعضى شهید شدند، و عده اى نجات یافتند،

3

لا يُبَشَّرُونَ بِالاَْحْياءِ، وَ لايُعَزَّوْن عَنِ الْمَوْتى، مُرْهُ الْعُيُونِ مِنَ الْبُكاءِ، خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيامِ، ذُبُلُ الشِّفاهِ مِنَ الدُّعاءِ،
صُفْرُ الاَْلْوانِ مِنَ السَّهَرِ، عَلى وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخاشِعينَ.

از زنده ماندن زنده ها خوشحال نمى شدند، و بر شهادت شهیدان توقع تسلیت نداشتند، چشمشان از گریه بى نور، شکمشان از روزه لاغر،
لبانشان از کثرت دعا خشکیده، رنگشان از بیدارى شب زرد، و بر صورتشان غبار خشوع کنندگان نشسته بود.

4

اُولئِكَ اِخْوانِى الذّاهِبُونَ، فَحَقَّ لَنا اَنْ نَظْمَأَ اِلَيْهِمْ، وَ نَعَضَّ الاَْيْدِىَ عَلى فِراقِهِمْ. اِنَّ الشَّيْطانَ يُسَنّى لَكُمْ طُرُقَهُ، وَ يُريدُ اَنْ
يَحُلَّ دينَكُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً، وَ يُعْطِيَكُمْ بِالْجَماعَةِ الْفُرْقَةَ، وَ بِالْفُرْقَةِ الْفِتْنَةَ، فَاصْدِفُوا عَنْ نَزَغاتِهِ وَ نَفَثاتِهِ، وَاقْبَلُوا النَّصيحَةَ مِمَّنْ اَهْداها اِلَيْكُمْ، وَاعْقِلُوها عَلى اَنْفُسِكُمْ .

آنان برادرانم بودند که از دنیا رفتند، سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم، و بر فراقشان دست به دندان گزیم. بدون شک شیطان راههاى خود را براى شما هموار مى کند، و مى خواهد گره هاى محکم دینتان را از پى هم باز کند، و به جاى اتفاق پراکندگى ایجاد نماید، و از پراکندگى فتنه به پا کند، از وساوس و اِفساد او روى بگردانید، و از آنان که پند و خیرخواهى به شما هدیه مى دهند پذیرش داشته باشید، و آن را محکم بر خود ببندید.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :