جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و پنجم

فراز

متن عربی

متن فارسی

خطبه صد و پنجم

و از خطبه های آن حضرت است :

    فراز

متن عربی

متن فارسی

1

حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) شَهِيداً وَ بَشِيراً وَ نَذِيراً خَيْرَ الْبَرِيَّةِ طِفْلًا وَ أَنْجَبَهَا كَهْلًا وَ أَطْهَرَ الْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً وَ أَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِينَ دِيمَةً .

تا اين كه خدا محمد (صلی الله علیه وآله) را برانگيخت، گواهى دهنده، مژده رساننده و ترساننده. بهترين آفريدگان، آن گاه كه خردسال مى نمود، و نژاده تر هنگامى كه كهن سال بود، پاكيزه تر پاكيزگان در خوى، و گاه بخشش، ابر برابر دستش خشك مى نمود.

2

فَمَا احْلَوْلَتْ لَكُمُ الدُّنْيَا فِي لَذَّتِهَا وَ لَا تَمَكَّنْتُمْ مِنْ رَضَاعِ أَخْلَافِهَا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا صَادَفْتُمُوهَا جَائِلًا خِطَامُهَا قَلِقاً وَضِينُهَا قَدْ صَارَ حَرَامُهَا عِنْدَ أَقْوَامٍ بِمَنْزِلَةِ السِّدْرِ الْمَخْضُودِ وَ حَلَالُهَا بَعِيداً غَيْرَ مَوْجُودٍ وَ صَادَفْتُمُوهَا وَ اللَّهِ ظِلًّا مَمْدُوداً إِلَى أَجْلٍ مَعْدُودٍ فَالْأَرْضُ لَكُمْ شَاغِرَةٌ وَ أَيْدِيكُمْ فِيهَا مَبْسُوطَةٌ وَ أَيْدِي الْقَادَةِ عَنْكُمْ مَكْفُوفَةٌ وَ سُيُوفُكُمْ عَلَيْهِمْ مُسَلَّطَةٌ وَ سُيُوفُهُمْ عَنْكُمْ مَقْبُوضَةٌ

پس دنيا براى شما شيرين نبود، و دوشيدن پستان آن آسان نمى نمود، تا آن كه آن را شترى ديديد مهارش گسسته و جنبان، از لاغرى ميان بندش لرزان. حرام نزد گروهى نادشوار، چون سودنِ دست بر درخت سدر پيراسته از خار، و حلال از دسترس دور و ناپديدار، و به خدا سوگند، بدان دولت رسيديد كه خواهان آنيد و تا مدتى معين در آن بمانيد. پس كنون پهنه زمين براى شما خالى است، و آن را نگاهبانى نيست. دست شما در آن گشاده است، و دست زمامداران حقيقى از شما بازداشته، شمشير شما بر آنان مسلط است و شمشير آنان از شما نگاهداشته.

3

أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ دَمٍ ثَائِراً وَ لِكُلِّ حَقٍّ طَالِباً وَ إِنَّ الثَّائِرَ فِي دِمَائِنَا كَالْحَاكِمِ فِي حَقِّ نَفْسِهِ وَ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا يُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ وَ لَايَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ فَأُقْسِمُ بِاللَّهِ يَا بَنِي أُمَيَّةَ عَمَّا قَلِيلٍ لَتَعْرِفُنَّهَا فِي أَيْدِي غَيْرِكُمْ وَ فِي دَارِ عَدُوِّكُمْ أَلَا إِنَّ أَبْصَرَ الْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِي الْخَيْرِ طَرْفُهُ أَلَا إِنَّ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْكِيرَ وَ قَبِلَهُ .

همانا، هر خونى را خونخواهى است و هر حقى را خواهانى. همانا، خونخواه ما چنان كند كه داور درباره خود آن كند. او خداست كه هر كس را خواهد از دست او نجهد و آن كه گريزد، از او نرهد. سوگند به خدا، اى فرزندان اميه! كه در اندك زمانى دنيا را ببينيد در دست ديگران، و در خانه دشمنان. آگاه باشيد كه بيناترين چشمها، چشمى است كه نگاه خود را به سوى خوبى گشايد. آگاه باشيد كه شنواترين گوشها گوشى است كه پند را فراگيرد و قبول نمايد.

4

أَيُّهَا النَّاسُ اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ ، وَ امْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَيْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْكَدَرِ

اى مردم! روشنى از زبانه چراغ واعظى طلبيد كه پند خود را كار بندد، و از زلال چشمه اى آب بركشيد كه از تيرگى پالوده بود.

5

عِبَادَ اللَّهِ لَا تَرْكَنُوا إِلَى جَهَالَتِكُمْ ، وَ لَا تَنْقَادُوا لِأَهْوَائِكُمْ ، فَإِنَّ النَّازِلَ بِهَذَا الْمَنْزِلِ نَازِلٌ بِشَفَا جُرُفٍ هَارٍ ، يَنْقُلُ الرَّدَى عَلَى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِعٍ إِلَى مَوْضِعٍ لِرَأْيٍ يُحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْيٍ ، يُرِيدُ أَنْ يُلْصِقَ مَا لَا يَلْتَصِقُ ، وَ يُقَرِّبَ مَا لَا يَتَقَارَبُ

بندگان خدا! در نادانى خود ميارميد، و رام هوسهاى خود مگرديد كه فرود آينده بدين منزل، بر لب آبكندى فرود آمده است بيقرار، ريزان و ناپايدار. آنچه موجب تباهى اوست به پشت خود برمى دارد، و از جايى به جايى مى رساند، به خاطر رايى كه آن را پى در پى تازه مى گرداند، و مى خواهد چيزى را كه نمى چسبد بچسباند، و آن را كه نزديك نمى آيد به نزديك كشاند.

6

فَاللَّهَ اللَّهَ أَنْ تَشْكُوا إِلَى مَنْ لَا يُشْكِي شَجْوَكُمْ ، وَ لَا يَنْقُضُ بِرَأْيِهِ مَا قَدْ أَبْرَمَ لَكُمْ ، إِنَّهُ لَيْسَ عَلَى الْإِمَامِ إِلَّا مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ : الْإِبْلَاغُ فِي الْمَوْعِظَةِ ، وَ الِاجْتِهَادُ فِي النَّصِيحَةِ ، وَ الْإِحْيَاءُ لِلسُّنَّةِ ، وَ إِقَامَةُ الْحُدُودِ عَلَى مُسْتَحِقِّيهَا ، وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَى أَهْلِهَا

خدا را، مبادا كه شكايت بريد بدان كه حاجت شما را روا ننمايد، و گرهى را كه با راى نادرست محكم كرده نگشايد. همانا، بر امام نيست جز آنچه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده: كوتاهى نكردن در موعظت، و كوشيدن در نصيحت و زنده كردن سنت، و جارى ساختن حدود بر مستحقان، و رساندن سهم هاى بيت المال به درخور آن.

7

فَبَادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْوِيحِ نَبْتِهِ ، وَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُشْغَلُوا بِأَنْفُسِكُمْ عَنْ مُسْتَثَارِ الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ ، وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَنَاهَوْا عَنْهُ ، فَإِنَّمَا أُمِرْتُمْ بِالنَّهْيِ بَعْدَ التَّنَاهِي .

پس به سوى كشتزار دانش بشتابيد، پيش از آنكه بوته، آن خشك شود، و پيش از آنكه به خود پردازيد و فرصت گرفتن علم از منبع آن واهل آن از دست رود،و از كار زشت باز ايستيد و ديگران را از آن باز داريد،چه، به باز ايستادن پيش از بازداشتن ماموريد.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :