جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

خطبه صد و سوم

فراز

متن عربی

متن فارسی

مترجم :​
نسخه :​
موضوع :​

مترجمین

خطبه صد و سوم

از خطبه هاى آن حضرت است در وصف پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و تهدید بنى امیه و پند به مردم

فراز

متن عربی

متن فارسی

1

حَتّى بَعَثَ اللّهُ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ شَهيداً وَ بَشيراً وَ نَذيراً. خَيْرَ الْبَرِيَّةِ طِفْلاً، وَ اَنْجَبَها كَهْلاً، وَ اَطْهَرَ الْمُطَهَّرينَ شيمَةً، وَاَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرينَ ديمَةً.

تا اینکه خداوند محمّد صلّى اللّه علیه وآله را گواه و بشارت دهنده و ترساننده برانگیخت. در کودکى بهترین مردم، در بزرگسالى نجیب ترین انسان، در اخلاق پاکترین پاکان، و دوام جود و سخایش از همه بیشتر بود.

2

فَمَا احْلَوْلَتْ لَكُمُ الدُّنْيا فى لَذَّتِها، وَلا تَمَكَّنْتُمْ مِنْ رَضاعِ اَخْلافِها، اِلاّ مِنْ بَعْدِ ماصادَفْتُمُوها جائِلاً خِطامُها، قَلِقاً وَضينُها. قَدْ صارَ حَرامُها عِنْدَ اَقْوام بِمَنْزِلَةِ السِّدْرِ الْمَخْضُودِ، وَ حَلالُها بَعيداً غَيْرَ مَوْجُود.

پس شما (اى بنى امیّه) از شیرینى دنیا لذت نبردید، و براى نوشیدن شیر از پستان آن توانمند نشدید، مگر بعد از آنکه مهارش را رها، و تَنگ پالانش را نبسته یافتید. حرامش نزد اقوامى به منزله درخت سدر بى خار (آسان و در دسترس) و حلالش دور از دسترس و غیرموجود بود.

3

وَ صادَفْتُمُوها وَاللّهِ ظِلاًّ مَمْدُوداً اِلى اَجَل مَعْدُود. فَالاَْرْضُ لَكُمْ شاغِرَةٌ، وَ اَيْديكُمْ فيها مَبْسُوطَةٌ، وَ اَيْدِى الْقادَةِ عَنْكُمْ مَكْفُوفَةٌ، وَسُيُوفُكُمْ عَلَيْهِمْ مُسَلَّطَةٌ، وَ سُيُوفُهُمْ عَنْكُمْ مَقْبُـوضَــةٌ .

به خدا قسم به آن دنیایى دست یافتید که چون سایه اى گسترده تا زمانى معین است. زمین براى شما از هر مانعى آزاد، و دستتان در آن باز است، ولى دستان رهبران واقعى از سر شما کوتاه است، و شمشیرهاى شما بر آنان غالب، و شمشیر آنان از شما بازگرفته شده است.

4

اَلا اِنَّ لِكُلِّ دَم ثائِراً، وَلِكُلِّ حَقٍّ طالِباً. وَ اِنَّ الثّائِرَ فى دِمائِنا كَالْحاكِمِ فى حَقِّ نَفْسِهِ، وَ هُوَ اللّهُ الَّذى
لايُعْجِزُهُ مَنْ طَلَبَ، وَلايَفُوتُهُ مَنْ هَرَبَ.

بدانید هر خونى را خونخواهى، و هر حقّى را خواهنده اى است. خونخواه خونهاى ما چون حاکمى است که درباره خودش حکم دهد،و او همان خداوندى است که مطلوبى او را ناتوان نکند، و گریزنده اى از پنجه عدالتش بیرون نرود.

5

فَاُقْسِمُ بِاللّهِ يا بَنى اُمَيَّةَ، عَمّا قَليل لَتَعْرِفُنَّها فى اَيْدى غَيْرِكُمْ، وَ فى دارِ عَدُوِّكُمْ. اَلا اِنَّ اَبْصَرَ الاَْبْصارِ ما نَفَذَ فِى الْخَيْرِ طَرْفُهُ، اَلا اِنَّ اَسْمَعَ الاَْسْماعِ ما وَعَى التَّذْكيرَ وَ قَبِلَهُ.

اى بنى امیّه، به خدا سوگند مى خورم که پس از اندک زمانى این حکومت را در دست غیر خود، و در خانه دشمنانتان خواهید دید.بدانید بیناترین دیده دیده اى است که در خیر نفوذ کند و شنواترین گوش آن گوشى است که پند را بشنود و بپذیرد.

6

اَيُّهَا النّاسُ، اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْباحِ واعِظ مُتَّعِظ، وَامْتاحُوا مِنْ صَفْوِ عَيْن قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْكَدَرِ

اى مردم، دل از نور چراغ پند دهنده اى که خود پندپذیر است روشن کنید، و آب را از چشمه زلالى که از تیرگى صاف مانده بکشید.

7

عِبادَ اللّهِ، لاتَرْكَنُوا اِلى جَهالَتِكُمْ، وَلاتَنْقادُوا لاَِهْوائِكُمْ، فَاِنَّ النّازِلَ بِهذَا الْمَنْزِلِ نازِلٌ بِشَفا جُرُف هار، يَنْقُلُ الرَّدى عَلى ظَهْرِهِ مِنْ مَوْضِع اِلى مَوْضِع لِرَأْى يُحْدِثُهُ بَعْدَ رَأْى، يُريدُ اَنْ يُلْصِقَ ما لايَلْتَصِقُ، وَ يَقَرِّبَ ما لايَتَقارَبُ.

اى بندگان خدا، به نادانى خود تکیه ننمایید، و هواى نفس شما را به دنبال خود نکشد، زیرا آن که به نادانى خود تکیه زد و اسیر هوا شد به لبه پرتگاه هلاکت افتاده، بار ضلالتى را که به دوش گرفته از جایى به جایى انتقال مى دهد، آن هم به خاطر اندیشه باطلى که به دنبال هم به بازار مى آورد، و مى خواهد آنچه را نمى چسبد بچسباند، و آنچه را نزدیک نمى گردد نزدیک گرداند.

8

فَاللّهَ اَللّهَ اَنْ تَشْكُوا اِلى مَنْ لا يُشْكى شَجْوَكُمْ، وَلا يَنْقُضُ بِرَأْيِهِ ما قَدْ اُبْرِمَ لَكُمْ

خدا را خدا را، از اینکه نزد کسى شکایت برید که اندوه شما را برطرف نمى سازد، و توانایى باز کردن گره از کار شما را ندارد.

9

اِنَّهُ لَيْسَ عَلَى الاِْمامِ اِلاّ ما حُمِّلَ مِنْ اَمْرِ رَبِّهِ: الاِْبْلاغُ فِى الْمَوْعِظَةِ، وَالاِْجْتِهادُ فِى النَّصيحَةِ، وَالاِْحْياءُ لِلسُّنَّةِ، وَ اِقامَةُ الْحُدُودِ عَلى مُسْتَحِقِّيها، وَ اِصْدارُ السُّهْمانِ عَلى اَهْلِها.

امام به غیر آنچه از جانب خدا مأمور است وظیفه اى ندارد، تکلیف او ابلاغ کامل پند و اندرز، و جدیت در خیرخواهى، و زنده کردن سنّت، و اقامه حدود است بر کسى که سزاوار حدّ است، و نیز رساندن سهم بیت المال کسی که مستحق آن است.

10

فَبادِرُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِ تَصْويحِ نَبْتِهِ، وَ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُشْغَلُوا بِاَنْفُسِكُمْ عَنْ مُسْتَثارِ الْعِلْمِ مِنْ عِنْدِ اَهْلِهِ. وَانْهَوْا غَيْرَكُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَناهَوْا عَنْهُ، فَاِنَّما اُمِرْتُمْ بِالنَّهْىِ بَعْدَ التَّناهى.

پس براى فراگیرى دانش بشتابید پیش از آنکه درختش خشک شود، و قبل از آنکه در بهره گیرى علمى از معادن آن گرفتار خودمشغولى شوید. دیگران را از منکر نهى کنید و خود نیز از ارتکاب به آن بپرهیزید، زیرا مسئولید اول خود از گناه کناره گیرى کنید سپس دیگران را از آن نهى نمایید.

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :