چهره دنیا در نظر حقیقت بین امام علی (ع) در نهج البلاغه

دنیا محل گذر است، ولی اگر همین گذرگاه را نشناسیم و به آن دل ببندیم، موجب گمراهی و سقوط انسان می گردد. در کلام امام علی (ع)، چهره دنیا به خوبی به تصویر کشیده شده و ابعاد زشت و دردسر ساز آن بیان شده است. در این مقاله چهره دنیا در چشم امام علی (ع) بر اساس کتاب شریف نهج البلاغه تبیین می گردد.

بی اعتنایی امام علی (ع) به دنیا

آن ها که با ایمان ناب، اخلاص زلال و عشق بی پایان امام علی (ع) آشنایند، به خوبی می دانند که در خانه دل مولای پرهیزگاران و امام موحدان (ع)، جز عشق به حق تعالی، مهر به رسول الله (ص) و محبت بندگان پاکباز و صالح پروردگار محبت دیگری راه ندارد. چرا که در چشم و دل امام علی (ع) جلوه و جلال هر چه و هر که غیر از خدای، بی رنگ و بی جلوه و بی جلال است.

در آئینه پاک چشمان امام علی (ع) تنها جمال حق تعالی پیدا و در خلوتکده دل روشن و مطهر آن بزرگوار فقط حضور حضرت حق جل شانه حاضر و پیدا و دیدنی است. بر اساس این حقیقت، هر چه غیر از خدا باشد در چشم و دل امام علی (ع) بی ارزش ترین و خوارترین است، اگر چه دنیا باشد که محبوب همه هوس طلبان و مطلوب همه خدا فراموشان است.

چهره دنیا با همه زیبایی ها و فریبندگی ها و دلربایی هایش، نه تنها در چشم حقیقت بین امام علی (ع) جلوه و ارزشی ندارد، بلکه خوارترین و پست ترین و بی ارزشترین آفریده خدا است و دنیا با همه قدرت و توانی که در فریب دادن انسان ها و ذلیل کردن ایشان دارد، در برابر امام علی (ع) و ایمان و اخلاص و زهد او، ضعیف ترین و بی ارزشترین مخلوقات است.

در چشم و دل امام علی (ع) به گواهی نهج البلاغه، چیزی رنگ باخته تر و بی ارزشتر و خوارتر از دنیا با همه مظاهر فریبنده اش نیست و امام علی (ع) انسان خداشناس و عارف روشن ضمیری است که در سایه ایمان به خدا و در پرتو عرفان و شناخت هستی، چهره دنیا را به خوبی و در حد کمال شناخته و به مردم حقیقت طلب شناسانده، تا هرگز فریب جلوه ناپایدار و لذت گذاری آن را نخورند.

چرا که هر کس دل به دنیا سپرد، از حقیقت بازماند و در دام شیطان گرفتار شد و هر انسان خداشناس و زاهدی که به دنیا دل نبست و فریب جلوه ها و بازی های آن را نخورد، به حقیقت هستی و کمال مطلوب دست یافت. پرواز روح امام علی (ع) تا ملکوت اعلی و جایگاه قرب حق تعالی، به دلیل عدم وابستگی به دنیا و رهایی از هر چه رنگ تعلق مادی است.

روح ملکوتی، سیمای روشن، قلب تابناک، دیدگان جاذب و کلام حکمت آفرین امام موحدان صالح و پرهیزگاران مجاهد، علی بن ابیطالب (ع)، در محراب عبادت و نیایش حق تعالی تماشایی و شنیدنی است. ضرار ابن ضمره ضبابی که از اصحاب خاص امام (ع) است، سیمای روحانی و حالت ملکوتی امام را برای معاویه این گونه توصیف می کند:

هنگامی که شب پرده های تاریکی را بر سراسر گیتی گسترده بود، علی (ع) را دیدم که در محراب عبادت ایستاده و محاسن خود را به دست گرفته، مانند انسان مار گزیده ای به خود می پیچید و در پیشگاه حق تعالی همانند انسان اندوه رسیده و ماتم زده ای می گریست و درباره چهره دنیا می فرمود:

«يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا، إِلَيْكِ عَنِّي؛ أَ بِي تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَيَّ [تَشَوَّفْتِ] تَشَوَّقْتِ؟ لَا حَانَ حِينُكِ؛ هَيْهَاتَ، غُرِّي غَيْرِي؛ لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ؛ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا؛ فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ. آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ»؛[1]

«ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو. آیا برای فریفتن، خود را به من می نمایی! یا این که به من مشتاق و شیفته شده ای؟

هرگز محبت تو در دل من جای نمی گیرد، دیگری را بفریب، زیرا مرا به تو نیازی نیست. ای دنیا من تو را سه طلاقه کرده ام و امکان بازگشت به سوی تو نیست. چرا که دوره زندگانی تو کوتاه، ارزش و منزلت تو اندک و آرزوی بهره مندی از تو پست و حقیر است. افسوس از کمی زاد و توشه، درازی راه، دوری سفر و عظمت رستاخیز».

امام (ع) در نامه ای به عثمان ابن حنیف انصاری، که از سوی آن حضرت (ع) عهده دار حکومت بصره بود، در ارتباط با چهره دنیا و موضع صریح و روشن خود پیرامون آن چنین مرقوم فرمود:

«إِلَيْكِ عَنِّي يَا دُنْيَا، فَحَبْلُكِ عَلَى غَارِبِكِ، قَدِ انْسَلَلْتُ مِنْ مَخَالِبِكِ وَ أَفْلَتُّ مِنْ حَبَائِلِكِ وَ اجْتَنَبْتُ الذَّهَابَ فِي مَدَاحِضِكِ …»؛[2]

«ای دنیا از من دور شو! زیرا من زمام تو را به گردنت انداخته، خود را از چنگ تو بیرون کشیده، از دام هایت گریخته و از گام نهادن در لغزشگاه های تو دوری گزیده ام …».

امام علی (ع) در یکی از خطبه های بلیغ نهج البلاغه که طی آن موضع صریح و قاطع خود را در گسترش عدل، پیکار با ستم و دفاع بی امان از مظلوم بیان کرده است. در رابطه با هدیه ای که اشعت ابن قیس منافق به قصد فریب آن حضرت، برای امام (ع) آورده بود، تا مگر به این وسیله آن بزرگوار را از منهج عدل و صراط مستقیم حق، به بیراهه فساد و ستم بکشاند، فرمود:

«… وَ إِنَّ دُنْيَاكُمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا. مَا لِعَلِيٍّ وَ لِنَعِيمٍ يَفْنَى وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَى! نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سُبَاتِ الْعَقْلِ وَ قُبْحِ الزَّلَلِ وَ بِهِ نَسْتَعِين»؛[3]

«همانا دنیای شما در نظر من از برگ جویده شده ای که در دهان ملخی باشد، بی ارزش تر و خوار تر است. علی را با نعمت های زوال پذیر و لذت و کامرانی ناپایدار چه کار؟ به خدا پناه می بریم از غفلت عقل و زشتی لغزش در راه خدا و تنها از او یاری می جوییم».

امام علی (ع) در پرتو شناخت خدا، معرفت کامل رسول الله (ص) و آگاهی از فرهنگ اسلام و فلسفه شریعت، چهره دنیا را به خوبی شناخته و چهره زشت و نامیمون آن را از پس نقاب های فریب و جلوه های کاذب و فریبا شناسایی کرده و به همین دلیل لحظه ای در ستیز با آن آرام نگرفته است و در رابطه با پیکار با دنیا و مظاهر فریبنده آن، به پیروزی نهایی دست یافته و خود فرموده است:

«أَنَا كَابُّ الدُّنْيَا لِوَجْهِهَا وَ قَادِرُهَا بِقَدْرِهَا وَ نَاظِرُهَا بِعَيْنِهَا …»؛[4]

«من دنیا را با چهره و صورتش به زمین کوبیده ام و آن را به درستی اندازه گیری کرده و به حقیقت آن بینا و آگاهم».

تضاد حب دنیا و آخرت طلبی

در اندیشه و رأی امام علی (ع) دستیابی به آخرت و بهره مندی از رحمت و برکت و فیوضات بی پایان الهی در سرای جاویدان آخرت، در کنار برخورداری از دنیا و بهره مندی از لذت ها و خوشی ها و عشرت های دنیا، امکان پذیر نیست. چرا که دل سپاری و روی آوری به هر یک از این دو، باعث پرهیز از دیگری است و در همین رابطه امام علی (ع) فرمود:

«إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا؛ وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، وَ مَاشٍ بَيْنَهُمَا كُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ، وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ»؛[5]

«به راستی که دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه گوناگون می باشند. بنابراین هر کس که دنیا را دوست داشته و به آن دل می بندد، آخرت را دشمن داشته و از آن نفرت دارد. و این دو (دنیا و آخرت) در مثل مشرق و مغرب عالم را مانند و کسی که در میان این دو راه می پیماید، چنان است که هرگاه به یکی از آن ها نزدیک شود، بی گمان از دیگری دور خواهد شد و در مثالی دیگر، دنیا و آخرت مانند دو زن از یک شوهر می باشند که پیوسته با یکدیگر ناسازگارند».

امام علی (ع) در بیان زشتی و شومی چهره دنیا در چشمان خویش که جز جمال دوست ندیده و سوای حقیقت را نمی جوید، فرموده:

«وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ [عُرَاقِ] خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ»؛[6]

«به خدا سوگند، که دنیای شما در چشم من، از استخوان بی گوشت خوک در دست بیماری که گرفتار مرض جذام باشد، خوارتر و بی ارزشتر است».

امام (ع) دنیا را در چشم و نگاه خردمندان پرهیزگار، به سایه گذرا و ناپایداری تشبیه کرده و فرموده:

«… فَإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِي الْعُقُولِ كَفَيْءِ الظِّلِّ، بَيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّى قَلَصَ وَ زَائِداً حَتَّى نَقَصَ»؛[7]

«بنابراین دنیا در نگاه خردمندان، مانند بازگشت سایه ای است که تا آن را گسترده می بینی جمع شود و چون آن را زیاده بینی اندک می شود».

توصیف چهره دنیا و چگونگی احوال آن

امام (ع) در توصیف چهره دنیا و چگونگی احوال آن می فرماید:

«فَإِنَّ الدُّنْيَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا يُونِقُ مَنْظَرُهَا وَ يُوبِقُ مَخْبَرُهَا، غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ»؛[8]

«به راستی که دنیا آبشخورش تیره و تار، سرچشمه ی آن گل آلود و چشم اندازش شگفت آور است. حقیقت دنیا هلاک کننده و جانفرسا و فریبنده و نابود شونده است. دنیا بمانند روشنایی روی در غروب نهاده، سایه ای از میان رونده و تکیه گاهی ویران شونده است».

امام علی (ع) پیش از دوران خلافت خود در نامه ای به سلمان فارسی که خدایش بیامرزد چنین نوشت:

«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ، لَيِّنٌ مَسُّهَا قَاتِلٌ سَمُّهَا؛ فَأَعْرِضْ عَمَّا يُعْجِبُكَ فِيهَا»؛[9]

«اما بعد، دنیا در مثل ماری را می ماند که دست کشیدن به آن نرم و خوش آیند است، ولی زهری کشنده دارد. بنابراین از آنچه که تو را می فریبد دوری و پرهیز کن … ».

و همچنین در نامه ای که امام (ع) به حارث همدانی نوشتند، در رابطه با زوال پذیری و ناپایداری دنیا فرمود:

«… وَ اعْتَبِرْ بِمَا مَضَى مِنَ الدُّنْيَا لِمَا بَقِيَ مِنْهَا، فَإِنَّ بَعْضَهَا يُشْبِهُ بَعْضاً وَ آخِرَهَا لَاحِقٌ بِأَوَّلِهَا وَ كُلُّهَا حَائِلٌ مُفَارِقٌ … إِيَّاكَ أَنْ يَنْزِلَ بِكَ اَلْمَوْتُ وَ أَنْتَ آبِقٌ عَنْ رَبِّكَ فِي طَلَبِ اَلدُّنْيَا»؛[10]

«برای آینده از گذشته پند بگیر، چرا که همه امور جهان مانند یکدیگر و پایان آن ها پیوسته به آغازش و همه زوال پذیر و فراق انگیز است و بپرهیز از این که مرگ تو را دریابد، در حالی که تو به خاطر فراهم آوردن دنیا از رحمت پروردگارت به دور باشی».

امام یکتاپرستان حق طلب علی (ع)، در رابطه با پرهیز از دنیا و دلبستگی به آن، طی خطبه ای بلیغ و شیوا زشتی های دنیا را بیان فرموده:

«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي أُحَذِّرُكُمُ الدُّنْيَا فَإِنَّهَا حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ وَ تَحَبَّبَتْ بِالْعَاجِلَةِ وَ رَاقَتْ بِالْقَلِيلِ وَ تَحَلَّتْ بِالْآمَالِ وَ تَزَيَّنَتْ بِالْغُرُورِ، لَا تَدُومُ حَبْرَتُهَا وَ لَا تُؤْمَنُ فَجْعَتُهَا، غَرَّارَةٌ ضَرَّارَةٌ حَائِلَةٌ زَائِلَةٌ نَافِدَةٌ بَائِدَةٌ أَكَّالَةٌ غَوَّالَةٌ، لَا تَعْدُو إِذَا تَنَاهَتْ إِلَى أُمْنِيَّةِ أَهْلِ الرَّغْبَةِ فِيهَا وَ الرِّضَاءِ بِهَا أَنْ تَكُونَ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى سُبْحَانَهُ:

كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مُقْتَدِراً. لَمْ يَكُنِ امْرُؤٌ مِنْهَا فِي حَبْرَةٍ إِلَّا أَعْقَبَتْهُ بَعْدَهَا عَبْرَةً، وَ لَمْ يَلْقَ فِي [مِنْ‏] سَرَّائِهَا بَطْناً إِلَّا مَنَحَتْهُ مِنْ ضَرَّائِهَا ظَهْراً، وَ لَمْ تَطُلَّهُ فِيهَا دِيمَةُ رَخَاءٍ إِلَّا هَتَنَتْ عَلَيْهِ مُزْنَةُ بَلَاءٍ»؛[11]

«پس از حمد و ستایش خدا و درود بر پیامبر گرامی او، من شما را از گرایش به دنیا پرهیز می دهم. چرا که دنیا (به کام دنیاخواهان) شیرین و (در چشم آن ها) با طراوت و سر سبز است. دنیا به شهوت ها و خواهش های زودگذر پوشیده شده است و با آنچه که به زودی از میان می رود، اظهار دوستی می کند.

با زیورهای اندک دل شما را به شگفت می آورد و با آرزوهای شما خود را می آراید و با فریب و نیرنگ جلوه گری می کند. شادی دنیا پایدار نیست و کسی از درد و اندوه آن در امان نبوده و بسیار فریبا و زیان بخش است. دنیا دگرگون کننده احوال است و زوال پذیر، نابود کننده است و کشنده و شکمباره ای است که همه را هلاک می کند.

هنگامی که آرزوی دنیا طلبان و آن ها که به دنیا خشنود اند به نهایت برسد، دنیا از این که هست تجاوز نمی کند و به فرموده خدای سبحان:

(مثل دنیا مانند گیاه زمین است که با آب فرو فرستاده از آسمان در آمیخت (سر سبز شد)، ولی به زودی چنان خشک شد که بادها آن را (به هر سوی) پراکنده می سازند. خدای بزرگ به انجام هر کاری توانا است).

هیچ کس از دنیا شادمان نبوده، مگر این که در پی آن گریه گلو گیری به او روی آورده است و از خوشی های دنیا به کسی نرسیده، مگر این که پس از آن از بدی های آن به وی زیانی رسیده است. باران فراخی و فراوانی نعمت و خوشبختی دنیا کسی را تر نکرده، مگر این که ابر بلا و محنت پیاپی بر او باریده است … ».

دنیای ناپایدار

امام علی بن ابی طالب (ع)، در خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه به ضرورت و مناسبت های گوناگون، با تشبیهات و استعاره های متفاوت به بیان زشتی ها و ناهنجاری ها و ناپایداری دنیا پرداخته است و با بیانی رسا و منطقی گویا اندیشمندان مومن و خردپیشگان عارف را از دلبستگی و گرایش به دنیا پرهیز داده و همه پیروان اسلام و رهروان مذهب تشیع را از پیوند و روی آوری به دنیا و مظاهر فریبای آن برحذر داشته است.

در فرازی از نهج البلاغه امام (ع) می فرمایند:

«وَ أُحَذِّرُكُمُ الدُّنْيَا، فَإِنَّهَا مَنْزِلُ قُلْعَةٍ وَ لَيْسَتْ بِدَارِ نُجْعَةٍ، قَدْ تَزَيَّنَتْ بِغُرُورِهَا وَ غَرَّتْ بِزِينَتِهَا. [دَارٌ] دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا:

فَخَلَطَ حَلَالَهَا بِحَرَامِهَا وَ خَيْرَهَا بِشَرِّهَا وَ حَيَاتَهَا بِمَوْتِهَا وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا، لَمْ يُصْفِهَا اللَّهُ تَعَالَى لِأَوْلِيَائِهِ وَ لَمْ يَضِنَّ بِهَا [عَنْ] عَلَى أَعْدَائِهِ. خَيْرُهَا زَهِيدٌ وَ شَرُّهَا عَتِيدٌ وَ جَمْعُهَا يَنْفَدُ وَ مُلْكُهَا يُسْلَبُ وَ عَامِرُهَا يَخْرَبُ، فَمَا خَيْرُ دَارٍ تُنْقَضُ نَقْضَ الْبِنَاءِ وَ عُمُرٍ يَفْنَى فِيهَا فَنَاءَ الزَّادِ وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ انْقِطَاعَ السَّيْرِ. اجْعَلُوا مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ مِنْ [طَلِبَتِكُمْ] طَلَبِكُمْ وَ اسْأَلُوهُ مِنْ أَدَاءِ حَقِّهِ [كَمَا] مَا سَأَلَكُمْ …»؛[12]

«شما را از (دلبستگی) به دنیا پرهیز می دهم، چرا که دنیا سرای جاویدان و خانه سرسبزی نیست. دنیا خود را با جلوه های فریبنده آراسته و با این آرایش (شما را) می فریبد.

دنیا در پیشگاه پروردگار سرایی خوار و ناچیز است که حلال آن را حرامش آمیخته، خوبی آن با بدی هایش، زندگانی آن با مرگ و شیرینی آن با تلخی و ناگواریش بهم آمیخته است.

خدای بزرگ دنیا را برای دوستان خود گوارا نساخته و از واگذاری آن به دشمنانش دریغ نکرده است. خیر و خوبی دنیا اندک و زشتی و بدی آن فراهم آمده است، آنچه از دنیا فراهم آورند فانی شود، دولت آن پاینده نیست و آبادانیش ویران شود.

چه خیری است در سرایی که مانند ساختمان روی به ویرانی نهاده است؟

چه خیری است در عمری که در آن توشه سرای جاویدان از میان می رود؟

و چه خیری است در فرصتی که مانند زمان پیمودن راهی به پایان می رسد؟

خواست و مطلوب شما چیزهایی باشد که خدا انجام آن را بر شما واجب کرده است و در بجا آوردن آنچه که خدا از شما خواسته، از وی یاری بجویید … ».

دنیا محل امتحان، نه ماندن

امام (ع) در تصویرنگاری دنیا و توصیف احوال گوناگون آن، طی کلام روشن و حکمت آمیزی فرمود:

« أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ، فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ؛ وَ لَا تَهْتِكُوا أَسْتَارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ أَسْرَارَكُمْ، وَ أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ، فَفِيهَا اخْتُبِرْتُمْ وَ لِغَيْرِهَا خُلِقْتُمْ …»؛[13]

«ای مردم! به راستی که دنیا سرای گذر و آخرت سرای جاویدان و ماندگاری است. بنابراین از گذرگاه دنیا (به وسیله عبادت و اطاعت از خدا) برای قرارگاه اخروی خود توشه برگیرد و در برابر کسی که رازهای زندگانی شما را می داند (با عصیان و گناه) پرده های عصمت خود را پاره نکنید و پیش از آن که بدن های شما را از دنیا خارج کنند، دل های خود را از دنیا بیرون کنید (مهر و محبت دنیا را از دل بزدایید).

آفرینش شما در دنیا برای آزمایش بوده و شما را برای غیر از دنیا (یعنی آخرت) آفریده اند … ».

بی وفایی دنیا

امام (ع) در بیان فریبندگی چهره دنیا و توصیف گذرایی و زیان رسانی آن فرمود:

«الدُّنْيَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَرْضَهَا ثَوَاباً لِأَوْلِيَائِهِ، وَ لَا عِقَاباً لِأَعْدَائِهِ؛ وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ، بَيْنَا هُمْ حَلُّوا إِذْ صَاحَ بِهِمْ سَائِقُهُمْ، فَارْتَحَلُوا»؛[14]

«دنیا فریب می دهد، زیان می رساند و می گذرد. همانا خدای سبحان (به دلیل پستی و حقارت دنیا) راضی نشد که دنیا را پاداش دوستان خود و کیفر دشمنانش قرار دهد. مردم در دنیا بمانند کاروانیانی هستند که هر جا در میان راه فرود آمده اند (تا اندکی استراحت کنند)، ناگهان قافله سالار آن ها فرمان حرکت می دهد و کاروانیان به فرمان او کوچ می کنند».

نتیجه گیری

خطبه ها، حکمت ها و نامه های نورانی نهج البلاغه گواهی از نهایت نفرت امام علی (ع) از دنیا و زشتی ها و فریبندگی ها و پستی های آن است. چهره دنیا در چشم امام علی (ع)، صفاتی جز بی ارزش و نامبارک و ناپایدار ندارد. دنیا محل امتحان است، نه ماندن.

 

پی نوشت ها

[1] . شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 77.

[2] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 45.

[3] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 224.

[4] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 128.

[5] . شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 103.

[6] . شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 236.

[7] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 63.

[8] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 83.

[9] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 68.

[10] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 69.

[11] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 111.

[12] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 113.

[13] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 203.

[14] . شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 415.

منابع

شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.

 

منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:

حجازی، علاء الدین، تجلی امامت در نهج البلاغه، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1372. ص212-200.

چهره دنیا در نظر حقیقت بین امام علی (ع) در نهج البلاغه

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.