خطبه شقشقیه یا مُقَمّصه از معروف ترین خطبه های نهج البلاغه است. امام علی (علیه السلام) در این خطبه عملکرد خلفا را نقد می کند و اصل خلافت هر یک از آنان را زیر سوال می برد. همچنین حضرت به هجوم مردم برای بیعت با او و نیز سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین اشاره و سرانجام وجه پذیرش حکومت توسط خویش را بیان می کند. این خطبه طبق ترتیب اکثر نسخه های مختلف نهج البلاغه، سومین خطبه است.
راوی مستقیم این خطبه که خود آن را از امام علی (علیه السلام) شنیده است، ابن عباس است که روایت وی نزد اهل سنت معتبر است. این خطبه بارها به زبان فارسی ترجمه و از سوی بسیاری از دانشمندان از جمله سید مرتضی شرح شده است. برخی از علمای اهل سنت در سند و مضمون آن تردید کرده اند و برخی آن را قطعی و صحیح می دانند. بعضی از پژوهشگران معاصر نیز گفته اند این سخنان امام (علیه السلام)، خطبه عمومی نبوده و تنها برای ابن عباس بیان شده است.
نهج البلاغه شریف که توسط سید رضی و با بهره گیری از کلمات نورانی امیرالمومنین علی (علیه السلام) به رشته تحریر درآمده است، همواره مورد تهاجم شبهات بوده است. این شبهات، عموما شبهاتی بی پایه و اساس بوده و توسط مغرضین و دشمنان تشیع بر پیکره این کتاب گرانسنگ وارد آمده است. در این مقاله، به بررسی و پاسخگویی به این شبهات در خصوص خطبه شقشقیه پرداخته ایم.
شبهه وجود سب در خطبه شقشقیه
شمس الدین ذهبی، عالم سنی مذهب در سده هشتم و نهم قمری می گوید: «در نهج البلاغه به ابو بکر و عمر بدگویی شده و این خود می رساند که این خطبه ها از علی بن ابی طالب نیست». ظاهرا مقصودش در اینجا خطبه شقشقیه می باشد که امیرالمومنین علی (علیه السلام)، در آن از ابوبکر و عمر انتقاد می کند که آن ها خلافت را از وی گرفتند و به همدیگر پاس دادند.
همچنین، محمد محی الدین عبدالحمید نیز در مقدمه اش بر شرح دکتر محمد عبده بر نهج البلاغه، اینگونه بر انتساب نهج البلاغه به امیرالمومنین علی (علیه السلام) شبهه می کند: «در نهج البلاغه مطالبی در تعریض به اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وجود دارد که مسلم نیست این تعریض ها از شخصی چون امام علی (علیه السلام) صادر شده باشد».[1]
ذهبی از این جمله که امام علی (علیه السلام) در خطبه شقشقیه فرموده اند: «وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا» و یا اینکه فرمود: «فَأَدْلَی بهَا إِلَی فُلَانٍ» ناراحت شده و این چنین به سید مرتضی که پنداشته مولف نهج البلاغه است تاخته، و نهج البلاغه را مردود و باطل می داند و طریق حمله به این کتاب را باز می کند.
در صورتی که این خطبه را علمای قبل از مولف نهج البلاغه روایت کرده اند و یکی از اینها شیخ صدوق (رضوان الله علیه) است که این خطبه را با مختصر اختلافی در کتاب معانی الاخبار نقل می کند، و جالب است بدانید شیخ صدوق چند سال قبل از مولف نهج البلاغه درگذشته است.[2]
در این مقام می پرسیم مگر امیرالمومنین علی (علیه السلام)، در این خطبه چه گفته است که خلاف حقیقت باشد؟ مگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی بن ابی طالب را به عنوان خلیفه و جانشین برای خود انتخاب نکرد، و در موارد متعددی نگفت علی بعد از من جانشین من می باشد و همه از او اطاعت کنند؟
اما بعد از درگذشت رسول خدا هنوز پیکر آن حضرت روی زمین بود که در سقیفه بنی ساعده جمع شدند و خلیفه انتخاب کردند و پیراهنی که برای قامت علی دوخته شده بود در بر ابوبکر کردند، و بعد هم ابوبکر در هنگام وفات خود، خلافت را به عمر تفویض کرد![3] امیرالمومنین علی (علیه السلام)، همین معنی را گفته است. آیا این معنی غلط است؟
عقیده ابن ابی الحدید درباره خطبه شقشقیه
ابن ابی الحدید معتزلی، دانشمند مشهور اهل سنت درباره خطبه شقشقیه می گوید: «استادم ابوالخیر مصدق بن شبیب واسطی گفت: من این خطبه را نزد ابو محمد عبدالله بن احمد معروف به ابن خشاب خواندم و ابن خشاب که مرد شوخ و بذله گویی بود، گفت: اگر من در مجلس علی (علیه السلام) بودم، در هنگام سوال ابن عباس می گفتم: ای فرزند عباس! پسرعمویت هرچه لازم بود در اینجا گفت. او در اینجا صریح درباره خلافت ابوبکر و عمر نظرش را بیان کرد، و از حق غصب شده خود برای من گفت، دیگر چیزی نماند که بیان کند.
مصدق گوید: از وی پرسیدم: آیا شما عقیده دارید این خطبه از علی بن ابی طالب نیست و این سخن ها را از زبان او ساخته اند؟ ابن خشاب گفت: به خداوند سوگند که می دانم این خطبه از خود علی (علیه السلام) است، همان گونه که اکنون می دانم شما مصدق هستی. گفتم: گروهی پنداشته اند این خطبه از ساخته های رضی است و او این سخنان را جعل کرده و به علی (علیه السلام)، نسبت داده است.
ابن خشب گفت: رضی و غیر او از کجا قدرت دارند این چنین سخن بگویند. این شیوه اسلوب، خود نشان می دهد که امثال او توانایی ندارند این چنین روشن و فصیح تکلم کنند. ما سال ها با روش رضی آشنایی داریم و آثار او را همواره مورد مطالعه قرار داده ایم و با منظوم و منثور رضی انس پیدا کرده ایم.
به خداوند سوگند من این خطبه را در کتاب هایی که دویست سال قبل از تولد رضی نوشته شده اند پیدا کردم و صاحبان آن کتاب ها و خط ها را به خوبی می شناسم و حتی این خطبه اکنون به خط کسانی موجود است که قبل از تولد پدر سید رضی ابو احمد نقیب وفات کرده اند.
ابن ابی الحدید همچنین می گوید: من این خطبه را در کتاب های استاد ابوالقاسم بلخی که رهبر معتزله در بغداد بود پیدا کردم و این شیخ ابوالقاسم بلخی در هنگام خلافت مقتدر، قبل از تولد سید رضی زندگی می کرد، و همچنین این خطبه (خطبه شقشقیه) در کتاب انصاف، تالیف ابو جعفر محمد بن قبه، شاگرد بلخی، ذکر شده است و او نیز قبل از تولد رضی درگذشت».[4]
تاریخچه خطبه شقشقیه در منابع دیگر
این تردید که خطبه شقشقیه توسط سید مرتضی جعل شده باطل است و این خطبه در آثار قبل از تالیف نهج البلاغه موجود بوده است و سند آن تا امام علی (علیه السلام) نیز نقل شده است. علاوه بر این برخی از محققین عنوان کرده اند؛ هیچ کدام از علمای معروف و معتبر شیعه چنین ادعایی را درباره خطبه شقشقیه صحیح ندانسته اند.[5] علامه امینی در کتاب الغدیر ۲۸ طریق بدون سید رضی را برای خطبه شقشقیه یاد کرده است.[6]
در کتاب پرتوی از نهج البلاغه مجموعا ۲۲ سند برای خطبه شقشقیه ذکر شده است که ۸ تا از آنها مربوط به منابع پیش از سید رضی، ۵ تا مربوط به معاصران سید رضی و ۹ تا منابعی است که بعد از تالیف نهج البلاغه یا در قرن های بعد از قرن پنجم هجری قمری خطبه شقشقیه را نقل کرده اند، لیکن از منبع یا منابعی مستقل از نهج البلاغه یا متفاوت با آنها.[7]
قطعاتی از خطبه شقشقیه به عنوان شاهد لغوی و مثال در کتب ادبی و فرهنگ هایی مانند: النهایه ابن اثیر، قاموس فیروزآبادی، لسان العرب ابن منظور و مجمع الامثال میدانی آمده است.[8] در ذیل به برخی از اسناد این خطبه اشاره شده است.
- ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی قمی از علمای شیعه که در سال 274 درگذشت. او این خطبه را در کتاب خود به نام محاسن و آداب نقل می کند.
- ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی که در سال 283 درگذشت، این خطبه را در کتاب خود به نام غارات نقل کرده است.
- عبدالله بن محمود کعبی بلخی معتزلی که در سال 319 درگذشت، این حدیث را در کتاب خود نقل کرده است.
- ابو علی محمد بن عبد الوهاب جبائی بصری معتزلی که در سال 303 درگذشت، راوی این خطبه می باشد.
- محمد بن عبد الرحمان ابو جعفر بن قبه رازی، متکلم شیعی و شاگرد ابو القاسم بلخی، این خطبه را در کتاب خود نقل می کند.
- ابو جعفر محمد بن علی بن حسین قمی شیعی مشهور به شیخ صدوق که در سال 381 درگذشت، خطبه را در کتاب های علل الشرایع و معانی الاخبار نقل می کند.
- ابوعبدالله محمد بن نعمان، استاد سید رضی، معروف به شیخ مفید این خطبه را در کتاب ارشاد نقل می کند.[9]
امتیاز علی خان عرشی، پژوهشگر و نویسنده مسلمان هندی و صاحب کتاب انگلیسی «استناد نهج البلاغه» که به عربی نیز ترجمه شده این هجمهها را ریشهیابی و مورد نقد قرار داده است و در بطلان ادعای جعل خطبه شقشقیه توسط سید رضی، ثابت می کند در کتب و آثار قدیمی تر از نهج البلاغه، این خطبه وجود داشته است.
این اسناد و مدارک پیرامون وجود خطبه شقشقیه در کتبی غیر از نهج البلاغه که نویسندگان آن ها پیش از سید رضی بوده اند، سبب رد شبهات پیرامون پدیدآورنده آن می شود. برای آگاهی بیشتر از شبهات پیرامون نهج البلاغه و اعتبار و استناد آن، می توانید مقاله شک و شبهه در انتساب نهج البلاغه به امام علی (علیه السلام) را نیز مطالعه بفرمایید.
نتیجه گیری
نهج البلاغه شریف به زعم عده ای از علمای اهل سنت، با توجه به محتوای خطبه شقشقیه و نقد خلفا، از جهت سندیت مورد شک و تردید قرار گرفته است؛ این در حالیست که بررسی های دقیق نشان می دهد این خطبه در کتب علمای پیش از سید رضی نیز وجود داشته و از این مهمتر، محتوای این خطبه، حاوی توهین یا تهمت به بزرگان اهل سنت نبوده و فقط بیان شفاف گوشه ای از حقایق تاریخی توسط امیرالمومنین علی (علیه السلام) است.
پی نوشت ها
[1] دشتی، اسناد و مدارک نهج البلاغه، ص 54.
[2] ابن بابویه، معانی الاخبار، ص 360.
[3] برداشتی اجمالی از کتاب شریف الغدیر، علامه امینی.
[4] شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 205.
[5] بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۲۵۱.
[6] علامه امینی، الغدیر، ج ۷، ۸۵ و صص۱۰۹–۱۱۵.
[7] جعفری، پرتوی از نهج البلاغه، صص۱۲۴–۱۲۸.
[8] همان، ص ۱۲۸.
[9] استناد نهج البلاغه، ص 20 و 21.
منابع:
- عرشی، امتیاز علیخان، استناد نهج البلاغه، چاپ دوم، نشر مكتبة الثقلين القرآن والعترة، قم، 1399 ق.
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸/۱۹۵۹م.
- الامینی، عبدالحسین، الغدیر | الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، ۱۴۱۶ق-۱۹۹۵م.
- بحرانی، میثم بن علی بن میثم، شرح نهج البلاغه، دفتر نشر الکتاب، ۱۳۶۲ش.
- دشتی، محمد، اسناد و مدارک نهج البلاغه، مؤسسه فرهنگی تحقيقاتی اميرالمومنين (علیه السلام)، قم،1378.
- ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1361.
- جعفری، محمد مهدی، پرتوی از نهج البلاغه (با استفاده از ترجمه آیت الله سید محمود طالقانی)، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سازمان چاپ و انتشارات، تهران، 1380.
با اقتباس از: عطاردی، عزیزالله، آشنایی با نهج البلاغه، مجله وقف میراث جاویدان، بهار و تابستان 1378، شماره 25 و 26، ص 14-29.