قرآن، کتاب آسمانی ما مسلمانان، راهنما و وسیله نجات انسان ها از گرفتاری ها و مشکلات است. در سراسر قرآن، مستقیماً یا غیر مستقیم، راه نجات و رستگاری انسان بیان شده است. امام علی (ع) در خطبه 156 نهج البلاغه، مردم را به مواظبت از كتاب خدا و توسل به آن فراخوانده و در فضيلت قرآن ویژگی هایی را بیان می دارند. در این مقاله ویژگی های قرآن از زبان امیر مومنان (ع) بیان شده و به شرح آن می پردازیم.
بازگشت به سوی کتاب آسمانی
امیرمؤمنان علی (ع) در خطبه ۱۵۶ دربارۀ قرآن می فرماید:
بر شما باد به قرآن، آن گاه این گفتار پیامبر (ص) را درباره قرآن ذکر می کند:
«فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ، وَالنُّورُ المُبِينُ، وَلَا تُخْلِفُهُ كَثرَةُ الرَّدِّ، مَنْ قَالَ بِهِ صدَقَ، وَمَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ»؛[1] «قرآن رشته محکم (ارتباط با خدا) است و نوری است آشکار، هر قدر آن را بخوانند و تکرار کنند، تازه و نو است، کسی که با قرآن سخن بگوید، راست گفته و آن کس که به آن عمل کند (بر دیگران) پیشی گرفته است».
از آن جا که راه وصول به خوشبختى و حلّ مشکلات فردى و اجتماعى، بازگشت به سوى قرآن است، امام علی (ع) به سراغ اهميّت قرآن مى رود و با تعبيرات زنده و تشبيهات پرمعنا، اهميّت قرآن را با جملاتی که هر يک اشاره به يکى از ويژگى هاى قرآن دارد، گوشزد مى کند.
1- ریسمان محکم بین انسان و خدا
قرآن حبل متین است، یعنی رشته و ریسمان محکم و استوار است، بین انسان ها وخدا. چرا که انسان ها اگر بر اثر انحرافات در دره آلودگی بیفتند، به وسیله قرآن نجات می یابند و از دره بیرون می آیند. انسان ها را با انسان های دیگر بر اساس توحید و عدالت و انسانیت، پیوند می دهد و وحدت بین خالق و مخلوق و مخلوق با مخلوق ایجاد می کند که در پرتو چنین وحدتی پایه و عامل مهم حرکت های بزرگ به سوی تکامل ایجاد شده و انسجام خلل ناپذیر و سدّ محکمی در برابر باطل پدید می آید.
انسان ها قبل از پذيرش تعليم و تربيت، گويى در چاه طبيعت گرفتارند و براى نجات از آن بايد به رشته اى چنگ زنند و خود را نجات دهند. اين رشته بايد محکم باشد که در وسط راه آنان را رها نسازد. لذا از این کتاب آسمانی به «الحبل المتين» ياد شده که وسيله نجات انسان هاست و با توجه به اين که پيمودن راه در ظلمات، سبب گمراهى و سقوط در پرتگاه هاست، قرآن تشبيه به نور آشکارى شد که انسان را تا رسيدن به سر منزل مقصود بدرقه مى کند.
2- نور هدایت
انسان در مسير خود به سوى سعادت جاويدان، گاه لغزش هايى دارد و بايد چيزى باشد که او را در لغزش ها حفظ کند تا سقوط نکند و پرتگاه هايى در پيش دارد که براى نجات از خطر آن ها بايد به جايى وابسته باشد. قرآن نور آشکاری است که گمراهان به خوبی می توانند در پرتو این نور روشن، راه را از چاه بشناسند و راه های انحرافی را از راه اصلی تشخیص دهند و در پرتو آن از بیراهه ها و پرتگاه ها نجات یابند.
صفات نکوهيده و رذايل اخلاقى، چه آن ها که به فرد باز مى گردد و چه آن ها که مربوط به جمعيّت است، همچون بيمارى هاى جانکاه و گاه کشنده است که داروى آن در جاى جاى کلام الله مجيد آمده است و از آن جا که مهم ترين عامل حيات، آب است، در حيات معنوى انسان نيز، کلام الله مجید، نقش آب را ايفا مى کند.
3- کهنه ناپذیر و محصور نشدنی
تکرار کردن این معجزه الهی، موجب کهنگی آن نمی گردد، چرا که قوانین و دستورات آن هماهنگ با فطرت و طبیعت انسان است، از این رو همیشه نو و تازه است و هیچ گاه کهنگی به او راه ندارد.
آرى! مسلّماً هر قدر قرآن را بخوانند و تکرار کنند باز هم روح پرور و شيرين تر و دلپذيرتر است. چرا؟ زيرا قرآن، کلام خداست و کلام او همچون ذاتش نامتناهى است و هر چه در آن تدبّر شود حقايق تازه اى کشف مى شود و با پيشرفت علم و دانش بشرى ابعاد تازه اى از آن آشکار مى گردد و همان گونه که در حديث معروف پيامبر اکرم (ص) آمده است: «لاَ تُحْصَى عَجَائِبُهُ وَ لاَ تُبْلَى غَرَائِبُهُ»؛[2] «شگفتى هاى آن به شماره در نمى آيد و نوآورى هايش به کهنگى نمى گرايد».
يا آن گونه که در حديث معروف امام رضا (ع) بيان شده است، در پاسخ اين سؤال که چرا کلام الله مجید بر اثر فزونى انتشار و تکرار تلاوت کهنه نمى شود. بلکه هر روز شاداب تر است؟ فرمودند: «اين به سبب آن است که خداوند آن را براى زمان معينى يا گروه خاصى قرار نداده، به همين دليل در هر زمان تازه است و تا دامنه قيامت، نزد هر قومى با طراوت و شاداب مى باشد».[3]
4- تکلم با قرآن
کسی که بر اساس آیات شریفه سخن بگوید، راست گفته، زیرا قرآن سخن خدا و گفتار حق است، در آن کژی و انحراف، راه ندارد. بنابراین کسی که مطابق کلام الله مجید سخن بگوید، در سخنش کژی و انحراف و دروغ نیست، بلکه عین حق است.
به يقين، کلام خدا که متّکى به علم بى پايان پروردگار است، هيچ گونه خلاف و انحراف و اشتباه و خطا در آن راه ندارد. چرا که خطا را کسى مى کند که علمش محدود و قدرتش ناچيز باشد، نه آن کس که علم و قدرت بى پايان دارد و مى دانيم يکى از نشانه هاى اعجاز قرآن، عدم وجود اختلاف و تضادّ و خطا در آن است:
«وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»؛[4] «اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می یافتند». در سوره کهف نيز مى خوانيم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا»؛[5] «حمد، مخصوص خدايى است که اين کتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزيده) اش نازل کرد و هيچ گونه کژى در آن قرار نداد».
5- عاملان به قرآن از پیشگامان به حق
۵- کسی که به آن عمل کند، بر دیگران پیشی می گیرد. چرا که عمل به قرآن، در ابعاد مختلف، عوامل کامل پیشروی به سوی تکامل در جهات گوناگون است، هم در جهت ظاهر و مادی و هم در جهت باطن و معنوی که اگر به راستی مسلمانان به آن عمل می کردند، از همه مردم دنیا از هر جهت، پیشی می گرفتند. علی (ع) در وصیت خود به امام حسن (ع) و امام حسین (ع) می فرماید: «والله الله في الْقُرْآنِ لا يَسْقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ»؛[6] «خدا را خدا را در مورد توجه به قرآن، نکند که دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند».
امام علی (ع) مى فرمايد: «آن کس که با قرآن سخن بگويد، راست مى گويد و آن کس که به آن عمل کند پيشى مى گيرد». اشاره به اين که قرآن، معيار حقّ و باطل و پيروزى و شکست است. آن ها که هماهنگ با قرآن، سخن مى گويند، گفتارشان عين حقيقت است و آن ها که هماهنگ با آن عمل مى کنند، پيروزند. محتواى قرآن، عين واقعيت است و راه هايى که ارائه داده به سر منزل سعادت مى رسد. چرا که در کلام خدا هيچ خطايى نيست، به همين دليل هماهنگى با آن در گفتار و کردار انسان را به حقيقت مى رساند.
محکم ترین سند مسلمانان
هدف امام على (ع) از ذکر این گفتار، توجه دادن مسلمانان به کتاب آسمانی، بزرگ ترین و محکم ترین سند مسلمین است که با توجه به راه های روشن آن و اجرای اصول و احکام آن، باعث پیروزی همه جانبه مسلمانان خواهد شد و موجب نجات انسان ها خواهد گردید حتماً باید این کتاب در سرلوحه برنامه های مسلمانان قرار گیرد و از آن بهره های معنوی را ببرند که در پرتو آن، دارای دنیایی پاک و بی درد و رنج نیز خواهند شد. علاوه بر این که در آخرت نیز، روسفيد و مشمول رحمت واسعه خدا قرار خواهند گرفت.
نتیجه گیری
پیامبر اسلام (ص)، کتاب آسمانی را به بشریت اهدا نمود تا انسان از آثار خوب آن بهره برد و به دیگران نیز بیاموزد. انس با قرآن انسان را در مسیر مستقیم هدایت می نماید. وقتی انسان مشمول هدایت الهی شود، انسان عاشق خدا شده و با عمل صالح، هدایت به سمت حق رقم می خورد. باید قرآن را بیاموزیم و آن را سرلوحه کار خود قرار دهیم تا در این دنیا از لغزش مصون بمانیم و در آخرت مشمول رحمت خداوند گردیم.
پی نوشت ها
[1] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 156.
[2] . کلینی، الکافى، ج2، ص599.
[3] . مجلسی، بحارالانوار، ج92، ص15.
[4] . نساء، 82.
[5] . کهف، 1.
[6] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه ٤٧.
منابع:
- قرآن کریم.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحياء التراث العربي، 1403ق.
منبع مقاله | با اقتباس از:
- محمدی اشتهاردی، محمد، گفتار پیامبر (ص) در نهج البلاغه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1364.
- مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1375، ج6، ص: 147-143.