اهمیت تبیین صفات و ویژگی های شخصیتی مدیران از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) را می توان به این صورت توضیح داد که در اندیشه حضرت علی (علیه السلام) هیچ خطری برای جامعه اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کم صلاحیت نیست.
آن حضرت در تبیین اهمیت ویژگی های شخصیتی مدیران در نامه ای به مصریان که به مالک اشتر فرستاد، چنین هشداری داده است: «من بیم آن دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور این ملت را به دست آرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند».[1]
اگر حساسیت مردم نسبت به صفات و ویژگی های مدیران بخصوص ویژگی های شخصیتی مدیران کاسته شود یا بی رنگ گردد، آنگاه هر بی صلاحیت و فاقد اهلیتی می تواند در رده های مدیریتی قرار گیرد و تباهی ها به بار آورد.
امام علی (علیه السلام) درباره ویژگی های شخصیتی مدیران چنین هشداری داده اند: «بی گمان مردمان هلاک شدند آنگاه که پیشوایان هدایت و پیشوایان کفر را یکسان شمردند و گفتند: هر که به جای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشست، چه نیکوکار باشد و چه بدکار اطاعت او واجب است پس بدین سبب هلاک شدند».[2]
ویژگی های شخصیتی مدیران
1. آگاهی سیاسی
امام نسبت به آگاهی سیاسی و دوراندیشی خود به عنوان یک مدیر در حکومت اسلامی فرمودند:
«به خدا سوگند! از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی شوم، که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند و با نیرنگ دستگیرم نمایند، من همواره با یاری انسان حق طلب، بر سر آن می کوبم که از حق رویگردان است، و با یاری فرمانبر مطیع، نافرمان اهل تردید را درهم می کوبم، تا آن روز که دوران زندگانی من بسر آید.
پس، سوگند به خدا، من همواره از حق خویش محروم ماندم، و از هنگام وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تا امروز حق مرا از من بازداشتند و به دیگری اختصاص دادند».[3]
2. مبارزه با مفاسد اجتماعی
حضرت علی (علیه السلام) در سخنرانی دیگری، دشمن ستیزی و عشق و شجاعت خود را نسبت به ریشه کن کردن مفاسد اجتماعی در این گونه بیان می دارد: «سوگند به جان خودم، در مبارزه با مخالفان حق، و آنان که در گمراهی و فساد غوطه ورند، یک لحظه مدارا و سستی نمی کنم.
پس ای بندگان خدا! از خدا بترسید، و از خدا، به سوی خدا فرار کنید، و از راهی که برای شما گشوده؛ بروید، و وظایف و مقرراتی که برای شما تعیین کرده بپا دارید، اگر چنین باشید، علی ضامن پیروزی شما در آینده می باشد گرچه هم اکنون به دست نیاوردید».[4]
3. سجایای اخلاقی
امام علی (علیه السلام) پس از جنگ نهروان و شناساندن معجزه ها و کرامت ها و شجاعت ها در نبرد آگاهانه با دشمن، سجایای اخلاقی و ویژگی های اخلاقی خود را در یک سخنرانی آشکارا بیان داشت.
حضرت می فرمایند: «آنگاه که همه از ترس سست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم.
در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته تر بود اما در عمل برتر و پیشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز کردم، و پاداش سبقت در فضیلت ها را بردم.
همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد، و طوفان ها آن را از جای بر نمی کند، کسی نمی توانست عیبی در من بیابد، و سخن چینی جای عیب جویی در من نمی یافت. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم، و نیرومندها در نظر من پست و ناتوانند تا حق را از آنها باز ستانم».[5]
4. علم و دانش
حضرت علی (علیه السلام) درباره علم و دانش به عنوان یکی از ویژگی های مدیران در نهج البلاغه، می فرمایند: «ای مردم همانا سزاوارترین مردم به این امر (خلافت و زمامداری) کسی است که تواناترین آنها بر اجرای امور و داناترین به فرمان خداوند در فهم مسائل باشد».[6]
5. تجربه کاری
یکی از ویژگی های شخصیتی مدیران، تجربه کاری به شمار می رود؛ و یکی از موثرترین عوامل موفقیت کارگزار و مدیر در تشکیلات و سازمان، تجربه و سابقه کاری وی می باشد.
مدیر و مسئول با تجربه، بسیاری از نابسامانی های سازمان خود را سامان می دهد و بالعکس مدیر و مسئول بی تجربه و بدون سابقه، تشکیلات سازمان یافته را متلاشی و پراکنده خواهد نمود.
امام علی (علیه السلام) درباره تجربه کاری به عنوان یکی از ویژگی های مدیران در نامه به مالک اشتر می فرماید: «افراد با تجربه را به عنوان کارگزار انتخاب نما».[7]
6. حسن تدبیر
حسن تدبیر به عنوان یکی از ویژگی های شخصیتی مدیران، معیاری ضروری به شمار می رود. هیچ مدیری نمی تواند بدون تدبیر درست، راه به جایی ببرد و هر جا که نابسامانی و تباهی مشاهده می شود باید در جستجوی نوعی بی تدبیری در آنجا برآمد و اساسا از مهم ترین عوامل فروپاشی سازمان ها و دولت ها سوء تدبیر است.
به بیان امیرالمومنین علی (علیه السلام): «چهار چیز دلیل برگشت (روزگار و اوضاع و احوال دولت ها و حکومت هاست)، بدی تدبیر و زشتی تبذیر و کمی عبرت گرفتن و بسیاری مغرور شدن».[8]
7. سعه صدر
یکی از مهمترین ویژگی های شخصیتی مدیران، سعه صدر است. کسی دارای سعه صدر است که از گشادگی روح و همتی عالی و اندیشه ای بلند برخوردار باشد.
سعه صدر موجب دوراندیشی و واقع نگری مسئولان و مدیران می شود و اگر دولتمردان فاقد این خصلت باشند، از عهده بسیاری از مشکلات و نارسایی ها برنخواهند آمد. یک مدیر اسلامی باید بداند که در مصدر امور با فراز و نشیب های گوناگونی مواجه بوده و برای دستیابی به اهداف تشکیلات، سختی های فراوان در پیش دارد و اگر حوصله، بردباری و بلندهمتی را سلاح خود نسازد در اثر فشارهای جانبی و پیشامدهای ناگوار حرکات غیرمترقبه ای از خود نشان می دهد که بعضا اعتبار مدیریت و مسئولیت او را زیر سوال می برد.
سعه صدر آنقدر مهم است که حضرت علی (علیه السلام) آن را ابزار حکومت می دانند: «آلَةُ الرئاسةِ سَعَةُ الصَّدرِ؛ سعه صدر ابزار رياست است».[9]
8. شایستگی و کفایت
شایستگی و کفایت به عنوان یکی از ویژگی های شخصیتی مدیران به حساب می آید که در آئین اسلام مسند مدیریت شایسته کسی است که قدرت استفاده از ایمان و تخصص را در مقام اجرا داشته باشد.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نامه به مالک اشتر، یکی از ویژگی های مدیران را «کفایت» می داند و می فرماید: «ای مالک در به کارگیری کارمندان و کارگزارانی که باید زیر نظر تو کار کنند هیچ گونه واسطه و شفاعتی را نپذیر مگر شفاعت «کفایت» و امانت را».[10]
9. نظم و انضباط
نظم، برنامه ریزی و زمان بندی به عنوان یکی از ویژگی های مدیران، از عوامل مؤثر در موفقیت مدیران است، چرا که مدیر سازمان از سویی کارها و وظایف متعددی برعهده دارد و از سوی دیگر وقت او محدود است.
امام علی (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه خود به مالک اشتر می فرماید: «کار هر روز را همان روز انجام بده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد». همچنین آن حضرت در وصیت خود قبل از شهادتشان می فرمایند: «أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُم؛ شما (حسن و حسین)، تمام فرزندان، خانواده و کسانی را که این نامه من به آنها می رسد، به تقوای الهی و نظم در کارها سفارش می کنم».[11]
10. حسن سابقه
حسن سابقه یکی دیگر از ویژگی های مدیران به شمار می رود به طوری که امام علی (علیه السلام) سوابق کاری افراد را در گزینش مدیران دقیقا مورد توجه قرار می داد.
همچنین آن حضرت، کسانی را که قبلا در حکومت ظلم و طاغوت دارای منصبی بوده اند و در گناهکاری شریک بوده اند، جهت تصدی جایگاه های مدیریتی شایسته نمی دانند و در نامه به مالک اشتر فرموده اند:
«بدترین وزیران تو کسانی اند که وزیران والیان بدکار پیش از تو بوده اند و با آنان در گناهان همکاری کرده اند».[12]
11. داشتن پشتکار و دوری از تنبلی
برخورداری از پشتکار یکی از ویژگی های مدیران به حساب می آید و همچنین سستی در انجام دادن امور موجب زیر پا گذاشتن حق و عدم اجرای به موقع کارها و تضییع حقوق مردمان است.
کندی در کارها فرصت های خیر و غیر قابل بازگشت را از بین می برد و به هیچ وجه نباید در گردش امور سستی و کندی و کاهلی راه یابد و این امر باید با دقت های لازم عجین و همراه شود. امیرالمومنین علی (علیه السلام) چنین سفارش کرده اند: «در کارهای خود بر افراد سست و تنبل تکیه مکن».[13]
12. داشتن حافظه و ذهن قوی
یکی از ویژگی های مدیران ذهن قوی است. مدیر و مسئول باید دارای حافظه قوی و ذهنی توانمند باشد تا پرداختن به یک مسئله او را از سایر مسائل غافل نکند و پیچیدگی و حجم کارها، او را به فراموشی و اشتباه نیاندازد.
حضرت علی (علیه السلام) در نامه به مالک اشتر چنین فرموده است: «کسی را برگزین که در رساندن نامه کارگزارانت به تو یا رساندن پاسخ های تو به آنان کوتاهی نکند. و در آنچه برای تو می ستاند یا از طرف تو به آنان تحویل می دهد، فراموشکار نباشد».[14]
13. پاکی و صلاحیت خانوادگی
پاکی و اصالت و صلاحیت خانوادگی به منزله یکی از ویژگی های شخصیتی مدیران، از جمله امور کلی است که حضرت علی (علیه السلام) در گزینش و انتخاب بر آن تاکید فرموده و آن را به عنوان میزانی در کنار سایر موازین مطرح نموده است.
آن حضرت به مالک اشتر توصیه می نماید: «و از آنان که گوهری نیک دارند و از خاندانی پارسا و صالحند و از سابقه ای نیکو برخوردارند، فرماندهان را برگزین».[15]
14. داشتن قدرت تشخیص و تجزیه و تحلیل
امام علی (علیه السلام) در انتخاب مدیران کشور، به مهارت ادراکی و تشخیص و تجزیه و تحلیل مسائل آنان توجه کامل داشت و مدیرانی را بر می گزید که در بحران های پیش آمده، خود راه حل مناسب را بیابند.
لذا در معرفی مالک اشتر به دیگر فرماندهان نظامی به مهارت ادراکی و تشخیص و تجربه و تحلیل مسائل توسط مالک اشتر، اشاره کرده و می فرمایند: «من مالک اشتر، پسر حارث را بر شما و سپاهیانی که تحت امر شما هستند فرماندهی دادم، گفته او را بشنوید و از فرمان او اطاعت کنید. او را مانند زره و سپر نگهبان خود برگزینید؛ زیرا که مالک نه سستی به خرج داده و نه دچار لغزش می شود، نه در آنجایی که شتاب لازم است کندی دارد و نه آنجا که کندی پسندیده است، شتاب می گیرد».[16]
15. آینده نگری
«آینده نگری» و «دور اندیشی» یکی از شرایط مدیریت خردمندانه و منطقی است. و مدیریت بدون توجه به این نکته مهم نمی تواند سازمان را به سر منزل مقصود برساند. قبل از اقدام به هر کار باید جوانب و زوایای مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته و پیامدهای احتمالی آن پیش بینی شود.
مدیرانی که قبل از اقدام های عملی، با آینده نگری زوایای مختلف مسئله را بررسی کرده و امکانات و مقدمات لازم را پیش بینی می کنند، تصمیم های استوارتری می گیرند و میزان موفقیت و اثر بخشی خود را افزایش می دهند آن حضرت در کلامی گهربار فرمودند: «بینا دل خردمند، پایان خویش می بیند و پست و بلند و نشیب و فراز خود را می شناسد».[17]
16. بلندی همت
هر چه انسان از همت والاتری برخوردار باشد، فعالیت و کارهای بیشتر و چشمگیرتری انجام می دهد و کارگزار بلند همت در کارها و مسئولیت هایی که بر عهده گرفته است، بسیار موفق تر از دون همتان می باشد و اصولا ارزش انسان بسته به همت اوست. حضرت علی (علیه السلام) در نامه خطاب به مالک اشتر می فرمایند: «با بلند همتان بپیوند».[18]
17. قدرت و توانایی
یکی از ویژگی های مدیر شایسته، داشتن قدرت و توانایی است؛ زیرا مدیر قدرتمند و توانمند می تواند در جهت رسیدن به اهداف سازمان حرکت نماید و هر گونه مانع را از جا بردارد. امام علی (علیه السلام) در نامه به کارگزار خود کمیل بن زیاد، عدم قدرت و توانایی او را تذکر داده و او را مورد ملالت قرار می دهد.
حضرت می فرمایند: «كسى كه كارى را كه بر عهده او گذاشته اند تباه سازد و به كارى كه انجام دادنش بر عهده ديگران است، بپردازد، ناتوان مردى است با انديشه اى ناقص. تاخت و تاز كردنت بر قرقيسيا و رها كردن مرزهايى كه تو را به حفظ آنها فرمان داده ايم، به گونه اى كه كس آنها را پاس ندارد و لشكر دشمن را از آن منع نكند، نشان نارسايى انديشه توست».[19]
18. استقامت در برابر مشکلات
مدیر و مسئول در مشاغل کلیدی باید در برابر فشار کار و دشواری ها و فراز و نشیب های شغلی و تلخی ها و سختی های آن چون کوه استوار و با استقامت و دارای عزم و ارادهٔ پولادین باشد.
حضرت علی (علیه السلام) در این مورد در نامه ۵۳ مالک اشتر فرموده اند: «پس برای مشاغل کلیدی از سپاهیان و لشگریان خود کسی را انتخاب و مسئول بنما که در برابر دشواری ها و پیش آمدهای سخت و تلخ استوار باشد و مصیبت های بزرگ وی را از پا ننشاند. فردی باشد که هنگام ناتوانی و ضعف دیگران بر او ضعف و ناتوانی غالب نشود و بر اثر بی خیالی دیگران بی تفاوت نگردد».[20]
19. قاطعیت
قاطعیت و پرهیز از شک و تردید از لوازم و شرایط اصلی موفقیت مدیر است و پس از بررسی جوانب مختلف قضیه و مشورت با صاحب نظران، قاطعیت در اجرای تصمیم و اجرای آن ضرورت دارد.
دودلی و عدم قاطعیت مدیر باعث می شود که تردید و ابهام و سردرگمی در همه بدنه سازمان سرایت کرده و کارها در زمان مناسب به انجام نرسد و سازمان به اهداف مورد نظر نرسد. امام علی (علیه السلام)، از شک و تردید بی مورد نهی کرده و می فرماید: «علم خود را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید، وقتی دانستید عمل کنید و زمانی که یقین کردید، اقدام نمایید».[21]
20. شجاعت
شجاعت یکی از صفات مهم برای مدیران می باشد تا بتوانند از حق دفاع نمایند و علیه خلاف و ناحقی مبارزه نمایند. حضرت علی (علیه السلام) در نامه به مالک اشتر، به او می فرماید که به اهل شجاعت بپیوندد و آنها را به عنوان کارگزار انتخاب نماید. حضرت در نامه به مالک می فرمایند: «ثُمَّ اَلصِق بِأَهْلِ النَّجْدَةِ وَالشَّجَاعَةِ، وَالسَّخَاءِ وَالسَّمَاحَةِ؛ پيوند خود با سلحشوران و دليران و سخاوتمندان و جوانمردان استوار نماى».[22]
در مقاله معیارهای ارزشی مدیران و کارگزاران در نامه 53 نهج البلاغه نیز به بررسی تعدادی دیگر از ویژگی ها و معیارهای شخصیتی مدیران و کارگزاران پرداخته ایم که مطاله آن می تواند مفید فایده باشد.
نتیجه گیری
ویژگی های شخصیتی مدیران یکی از مواردی است که در بخش های مختلف نهج البلاغه و در موقعیت های گوناگون امام علی (علیه السلام) بدان ها اشاره کرده اند. حضرت معتقدند، هیچ خطری برای جامعه اسلامی، همچون خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت یا کم صلاحیت نیست؛ پس بنابراین مدیر اسلامی باید ویژگی های شخصیتی مناسبی مانند آگاهی سیاسی، علم ودانش، تجربه کاری، پشتکار، سعه صدر، نظم و انضباط و قاطعیت را در سطح بسیار بالایی دارا باشد.
پی نوشت ها
[1] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 62.
[2] دلشاد تهرانی، دولت آفتاب، صص 99-100.
[3] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 6.
[4] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 24.
[5] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 37.
[6] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲.
[7] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[8] دلشاد تهرانی، دولت آفتاب، صص 255-256.
[9] احمدخانی، الگوسازی رفتار مدیران با توجه به نامه های حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه، صص 127-132؛ سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 176.
[10] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[11] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 47.
[12] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[13] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[14] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[15] دلشاد تهرانی، دولت آفتاب، ص 294-295.
[16] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53؛ خسروی، ملاک های انتخاب و انتصاب نیروی انسانی در مدیریت اسلامی با تاکید بر نهج البلاغه، ص 108.
[17] سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۴.
[18] قوچانی، فرمان حکومتی پیرامون مدیریت، ص 137.
[19] سید رضی، نهج البلاغه، نامه 61.
[20] قوچانی، فرمان حکومتی پیرامون مدیریت، ص 136؛ سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
[21] سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 274؛ خدمتی، مدیریت علوی، ص 32.
[22] قوچانی، فرمان حکومتی پیرامون مدیریت، ص 137؛ سید رضی، نهج البلاغه، نامه 53.
منابع پایانی
- احمد خانی، مسعود، الگوسازی رفتار مدیران با توجه به نامه های حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه، پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته معارف اسلامی و مدیریت، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، 1379.
- خدمتی، ابوطالب و دیگران، مدیریت علوی، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1381.
- خسروی، محمود، ملاکهای انتخاب و انتصاب نیروی انسانی در مدیریت اسلامی با تأکید بر نهج البلاغه، پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته معارف اسلامی و مدیریت، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، 1378.
- دلشاد تهرانی، مصطفی، دولت آفتاب، اندیشه سیاسی و سیره حکومتی علی (ع)، تهران: خانه اندیشه جوان، 1377.
- الموسوی (الشریف الرضی)، ابوالحسن محمدبن الحسین، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چاپ چهاردهم، قم، انتشارات الهادی 1380.
- قوچانی، محمود، فرمان حکومتی پیرامون مدیریت، شرح عهدنامه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) به مالک اشتر، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی، 1374.
منبع مقاله | با اقتباس از:
آقاجانی، آرش، تبیین ویژگی های مدیران از دیدگاه حضرت علی (ع) در نهج البلاغه، مجله اندیشه صادق، پاییز 1385، شماره 24.






















