نفاق صفتی مذموم متعلق به افراد بی ایمان است. منافق در باطن کافر و در ظاهر مؤمن است ولی در حقیقت از ایمان به کفر خارج شده است. آنچه درباره منافق خطرناک تر است این است که شناخت آن ها به وابسته ظاهر مؤمنانه شان مشکل بوده و اگر مؤمنان غافل باشند، در فرصت مناسب منافقان صدمه جدی به دین و جامعه دینی خواهند زد. وجود خطر منافق باعث می شود که جامعه دینی همواره باید هوشیار و آگاه باشد تا از آسیبهای احتمالی آن ها در امان بماند.
پیرو هشدار پیامبر (ص) درباره منافقان، به نقل از نامه 27 نهج البلاغه، به شناخت منافقان پرداخته و خطرات حضور آن ها در جامعه اسلامی و راه های مقابله با آنان را بررسی می نماییم.
هشدار پیامبر (ص) درباره منافقان
امیرمؤمنان (ع) در نامه ۲۷ نهج البلاغه، یک قانون برای فرماندارش «محمد بن ابی بکر» نوشته و مطالب مهمی بیان نموده تا این که می فرماید:
رسول خدا (ص) فرمود: «إِنِّي لَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مُؤْمِناً وَلَا مُشْرِكَاً، أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَمْتَعُهُ اللهُ بايمانه و أَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللهُ بِشِرْكِهِ وَلَكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مُنافِقِ الْجَنَانِ، عَالِمِ النِّسَانِ، يَقُولُ ما تَعْرِفُونَ وَيَفْعَلُ مَا تُنْكِرُونَ»؛[1]
«رسول خدا (ص) به من فرمود: من بر امتم نه از مؤمن مى ترسم و نه از مشرک، چرا که مؤمن ايمانش او را از کار خلاف باز مى دارد و مشرک را خداوند به وسيله سرکشى (رسوا و) خوار و ذليل مى کند. تنها آنان که از شرشان بر شما مى ترسم کسانى اند که در دل منافقند و در زبان به ظاهر دانا، سخنانى مى گويند که شما مى پسنديد، ولى اعمالى انجام مى دهند که شما آن را زشت و ناپسند مى شماريد».[2]
لزوم شناخت منافق
انسان در رابطه با خدا و دین یا مؤمن است و یا مشرک و یا منافق (که هر یک از این سه نیز دارای درجاتی است).
در مورد مؤمن، ترسی از او نیست، زیرا ایمان، او را از گناه و توطئه و جنایت باز می دارد. در مورد مشرک نیز ترسی از آن نیست، چرا که شناخته شده است و خطش واضح است. مسلمانان بر اساس قانون الهی از توطئه و کارشکنی او جلوگیری می کنند.
اما از «منافق» که دو رو است، باطنش با مشرکان و ظاهرش با مسلمین است باید ترسید، خطر منافق از آن جهت است که او در ظاهر در صف مسلمانان است و مسلمانان نمی دانند که او ستون پنجم دشمن است. از این رو، از او غافل می شوند و او در فرصت مناسبی ضربه خود را وارد می سازد.
از این رو باید مسلمانان در مورد خطر منافق هشیار باشند و همواره آمادگی مقابله با آن ها را داشته باشند که مبادا غافلگیر گردند و این سخن از پیامبر (ص) در حقیقت هشداری از پیامبر (ص) به مسلمین در مورد خطر منافق است که یکی از آن ها، شناخت منافقان و خنثی کردن توطئه آن ها است، به این ترتیب که افرادی مخفیانه در صف آن ها قرار گیرند و همان کنند که آن ها می کنند، تا مقابله به مثل شود.
چنان که قرآن می فرماید: «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللهُ وَاللهُ خَيْرُ الماكِرينَ»؛[3] «دشمنان مکر و حیله کردند و خداوند نیز مقابله بمثل کرد، خداوند بهترین چاره جویان است».
برای این که ما در هر زمان غافلگیر منافقین نشویم و متوجه خطر منافق باشیم، قرآن کراراً در این مورد سخن فرموده، از جمله یک سوره به نام سوره منافقون نازل کرده و در آن سوره به ١٦ نشانه از نشانه های منافقان اشاره کرده است[4] و در سوره بقره به ذکر دو مثال بسیار عمیق و پر معنی که چهره منافقان را به خوبی ترسیم می کند، پرداخته است.[5]
ویژگی های منافق در قرآن (براساس تفسیر نور)
1.دروغ گویی: «إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُونَ».[6]
2.بی هدف و سرگردان: «لا إِلی هؤُلاءِ وَ لا إِلی هؤُلاءِ»؛[7] نه با این گروه و نه با آن گروهند.
3.عدم درک عمیق: «لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَفْقَهُونَ».[8]
4.جمود و عدم انعطاف: «کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ».[9]
5.نماز بی نشاط: «قامُوا کُسالی»؛[10] با کسالت به نماز می ایستند.
6.تندگویی وتندخویی: «سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَهٍ حِدادٍ»؛[11] زبان های تند وخشن را به شما می گشایند.
7. سوگند دروغ: «اتَّخَذُوا أَیْمانَهُمْ جُنَّهً» سوگندهایشان را سپر توطئه هایشان قرار دادند.
8. انتقاد از رهبر معصوم: «یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ»؛[12] در تقسیم زکات،نیش می زنند و تو را در تقسیم آن عادل نمی دانند.
9. تضعیف رزمندگان: «لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ»؛[13] می گویند: هوا گرم است، به جبهه نروید.
10. ایجاد مرکز توطئه به نام مسجد: «وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً»؛[14] (در برابر مسجد پیامبر) مسجدی می سازند تا (با توطئه های شوم خود) به مسلمانان ضرر بزنند.
11. پیمان شکنی: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصّالِحِینَ فَلَمّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا»؛[15] بعضی از آنان با خداوند پیمان بستند که اگر از فضلش به ما داد حتماً صدقه می دهیم و از افراد صالح خواهیم بود، پس چون خداوند از فضلش به آنان عطا کرد، بخل ورزیدند و زکات مال خود را ندادند.
12. تحقیر مسلمانان: «أَ نُؤْمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ»[16] آیا همچون سفیهان ایمان بیاوریم؟
13. محاصره اقتصادی مسلمانان: «لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ حَتّی یَنْفَضُّوا»[17] به اطرافیان پیامبر چیزی ندهید تا از دور او پراکنده شوند.
14. فریب کاری و نیرنگ بازی: «یُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ»؛[18] می خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند،در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند.
15. بخل در انفاق: «لا یُنْفِقُونَ إِلاّ وَ هُمْ کارِهُونَ»؛[19] جز با کراهت انفاق نمی کنند.
16. امر به زشتی ها و نهی از خوبی ها: «یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ».[20]
17. فرار از جهاد: «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللّهِ وَ کَرِهُوا أَنْ یُجاهِدُوا»؛[21] بازماندگان (از جنگ تبوک) از مخالفت با رسول خدا خوشحالند و از اینکه به جهاد بروند،ناراحت.
18. شایعه پراکنی: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ»؛[22] هرگاه خبری از آرامش یا ترس را دریافت کنند، (قبل از تحقیق یا مصلحت سنجی) آن را پخش می کنند.
افراد دو چهره، خطر واقعی جامعه اسلامی
اين يک واقعيّت است که مؤمنان واقعى پشت و پناه اسلام و امّت اسلامى هستند و مردم از مشرکانی که به سبب شرکشان شناخته شده اند، فاصله مى گيرند و اگر بخواهند از درِ عداوت در آيند، مؤمنان به فرمان خداوند دست به دست هم مى دهند و آن ها را در هم مى کوبند.
ولى مشکل بزرگ جامعه اسلامى و هر جامعه اى دشمنانى هستند که لباس دوستى بر تن مى کنند، همان افراد دو چهره اى که چهره زيبايى از خود نشان مى دهند و چهره زشت درونى خود را مستور مى دارند، در ميان صفوف مسلمانان رفت و آمد دارند و از اسرار آن ها آگاه مى شوند و هر جا بتوانند از پشت به آن ها خنجر مى زنند. آيات الهى و سنّت پيامبر (ص) را دست آويز خود قرار مى دهند، ولى در عمل بر خلاف رفتار مى کنند.
مصداق بارز اين سخن در زمان امام على(ع)، معاويه و اطرافيانش بودند که به نام خونخواهى عثمان که ظاهراً جانشين پيامبر اکرم (ص) بود، قيام کردند و به هنگام ناچارى قرآن ها را بر سر نيزه ها بالا بردند. نماز مى خواندند و در نماز جمعه سخنان زيبا و موافق کتاب و سنّت مى گفتند.
ولى براى تضعيف امام هدايت، امام على (ع) که هم از سوى خدا منصوب شده بود و هم از سوى خلق، هيچ فرصتى را از دست نمى دادند. از قتل بى گناهان و غارت اموال مسلمين و شبيخون زدن به مناطق مرزى عراق ابا نداشتند و با استفاده از اين روش سرانجام توانستند بر جاى پيغمبر اکرم (ص) تکيه زنند و اسلام را به قهقرا ببرند.[23]
تذکر امام علی (ع) درباره خطر منافق
امام علی (ع) از خطر مهمى که محمد بن ابى بکر و جامعه مردم مصر، بلکه همه جوامع اسلامى را تهديد مى کند، يعنى خطر منافق سخن به ميان آورده و مردم را به سه گروه تقسيم مى کند: مؤمن، مشرک و منافق.
سپس مى فرمايد: مؤمنان هيچ خطرى براى جامعه اسلامى ندارند، زيرا ايمانشان به آن ها اجازه نمى دهد دست به کارى بزنند که خطرى براى اسلام و مسلمين ايجاد کند و خطر مشرکان معاند که به اصطلاح شمشير را از رو بسته اند نيز چندان مهم نيست، زيرا شناخته شده اند و مسلمانان با ايمان، مراقب توطئه هاى آن ها هستند.
اما مشکل مهم، خطر منافق است، کسانى که در ميان اهل ايمان زندگى مى کنند و به اصطلاح شمشير را زير لباس بسته اند، سخنانى مى گويند که خوشايند مؤمنان است و افکار و عواطف آن ها را به سوى خودشان جلب و جذب مى کنند، اما در لحظات حساس و هنگامى که فرصتى به دست آورند، زهر خود را مى ريزند و ضربه به اسلام و مسلمين مى زنند.
گرچه آن ها نفاق خود را مکتوم مى دارند و تخريب را به صورت پنهانى انجام مى دهند، ولى چنان نيستند که نتوان آن ها را با دقت تشخيص داد.[24]
امام علی (ع) هشداری شدید و عمیق در تمام ابعاد به مسلمانان می دهد تا همواره منافقان و توطئه ها و تحریف های آن ها را از یاد نبرند، شدیداً مراقب آن ها باشند و بطور جدی از نفوذ آن ها در هر شکلی به درون جامعه اسلامی و یا در امور کشوری جلوگیری نمایند.
اسلام آنقدر که از منافقان ضربه خورده از مشرکان نخورده است، چرا که ظاهر و زبان چرب آن ها و روش فریبای ظاهری آن ها، موجب فریب مردم می شود. باید با افشاگری و کوشش علمی و عملی در این راه، توطئه آن ها را در نطفه خفه کرد و همیشه از آن ها ترسید، مانند کسی که از مار خوش خط و خال ترس دارد و همواره خود را برای جلوگیری گزش آن آماده کرده است.[25]
نتیجه گیری
جامعه اسلامی همیشه باید مراقب گروهی کافر که در ظاهر لباس ایمان به تن کرده اند، باشد. هشدار پیامبر (ص) درباره خطر منافق، به این سبب است که او می تواند در بدنه حکومت اسلامی رخنه کرده و در فرصت مناسب ضربه مهلکی وارد نماید. لذا مسلمانان باید همیشه هوشیار بوده و با شناخت منافقان، آماده مقابله با آن ها باشند.
پی نوشت ها
[1] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 27.
[2] . مکارم شیرازی، پيام امام اميرالمؤمنين (ع) ج9، ص371.
[3] . آل عمران، ٥٤.
[4] . منافقون، 8-1.
[5] . بقره، 19و 20.
[6] . منافقون، 1.
[7] . نساء، 143.
[8] . منافقون، 7.
[9] . منافقون، 4.
[10] . نساء، 142.
[11] . احزاب، 19.
[12] . توبه، 58.
[13] . توبه، 81.
[14] . توبه، 107.
[15] . توبه، 75-76.
[16] . بقره، 13.
[17] . منافقون، 7.
[18] . بقره، 9.
[19] . توبه، 54.
[20] . توبه، 67.
[21] . توبه، 81.
[22] . نساء، 83.
[23] . مکارم شیرازی، پيام امام اميرالمؤمنين (ع) ج9، ص 380-371.
[24] . مکارم شیرازی، پيام امام اميرالمؤمنين (ع) ج9، ص 380-371.
[25] . ر.ک. محمدی اشتهاردی، گفتار پیامبر (ص) در نهج البلاغه.
منابع
- قرآن کریم.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
منبع مقاله | با اقتباس از:
- محمدی اشتهاردی، محمد، گفتار پیامبر (ص) در نهج البلاغه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1364.
- مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1375، ج9، ص 380-371






















