اسراف در مباحث اخلاقی از موضوعات بسیار با اهمیت تلقی می شود. اسراف در اسلام علاوه بر این که یکی از گناهان بزرگ به حساب می آید، بلای خانمان سوز بزرگی است که موجب محرومیت انسان های بی گناه در ابعاد مختلف می گردد.
امام علی (ع) در نهج البلاغه گاهی در کسوت یک حاکم، فرماندارانش را به میانه روی و عدم اسراف در امور مملکت فرا می خواند و گاه مردم را به عنوان یک معلم اخلاق از اسراف و تجمل بر حذر می دارد.
بیانات امیرالمؤمنین (ع) در مورد اسراف خطاب به مردم
امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه، هر گونه پرداخت مالی بی موردی را اسراف می شمارد.
هنگامی که به امام (ع) گفتند: «معاویه با هدایا و پول های فراوان مردم را به طرف خود جذب می کند، پس بهتر است که شما هم از بیت المال به مردم بذل و بخشش کنید تا به سوی شما گرایش پیدا کنند»، فرمود:
«آیا به من دستور می دهید که با ظلم به آنهایی که کارهایشان را به عهده گرفته ام نصرت و پیروزی را طلب کنم! به خدا قسم تا شب و روز مى آيد و مى رود، و ستاره به دنبال ستاره حركت مى كند دست به چنين كارى نمى زنم.
اگر مال از خود من بود همه را در پرداخت كردن برابر مى داشتم تا چه رسد به اينكه مال، مال خداست! بدانيد كه پرداخت مال در غير موردش تبذير و اسراف است، و اين كار شخص را در دنيا سر بلندى مى دهد ولى در آخرت موجب سر شكستگى است، او را در ديده مردم با ارزش اما نزد خداوند خوار مى كند.
كسى مالش را در برنامه غير حق و نزد غير مستحق صرف نكرد مگر اينكه خداوند او را از سپاسگزارى همان مردم محروم كرد، و محبّتشان متوجه غير او گشت، و اگر روزى قدمش بلغزد و به يارى آنان نيازمند شود همان مردم بدترين دوست و پستترين رفيق خواهند بود.»[1]
امام (ع) با این موضع خود در قبال بیت المال دست رد بر سینه کسانی زد که مخالف تقسیم مساوی بیت المال بین همه مردم بودند.
بیانات امیرالمؤمنین (ع) در مورد اسراف خطاب به مسئولین
نهج البلاغه در خصوص اسراف مسئولین را نیز خطاب قرار می دهد.
امیرالمومنین (ع) شخصی به نام «سعد» را برای جمع آوری بیت المال و مالیات، نزد «زیاد بن ابیه» به بصره فرستاد. «زیاد» به جای امانت ها با فرستاده امام (ع) به نزاع پرداخت؛ فرستاده حضرت (ع) به کوفه مراجعت کرد و شکایتی بر ضد زیاد نوشت و به امام (ع) داد. امام (ع) در نامه ای به زیاد او را از اسراف و تبذیر به شدت نهی کرد و نوشت:
«ای زیاد! اسراف را بگذار و ميانه رو باش، و امروز در انديشه فرا به سر بر، از مال به اندازه لازم براى خود نگاه دار، و زيادى را براى روز نيازمندى خود پيش فرست.
آيا اميد دارى خداوند اجر فروتنان را به تو بدهد در صورتى كه نزد او از متكبران باشى؟ و طمع دارى ثواب انفاق كنندگان را در اختيارت قرار دهد در حالى كه غرق در ناز و نعمتى، و افتادگان و بيوه زنان را از زيادى ثروتت بهره نمى دهى؟! انسان را محض آنچه پيش فرستاده اجر مىدهند، و به آنچه از قبل فرستاده وارد مى شود.»[2]
کلمات قصار امیرالمؤمنین (ع) در خصوص اسراف
در این بحث چند سخن حکیمانه امام علی (ع) در نهج البلاغه را که در مورد اسراف است می آوریم:
۱ – سخاوتمند باش ولی نه در حد اسراف؛ ميانه رو باش ولی سخت گیر مباش.
۲ – از مردانگی است که ميانه رو باشی و اسراف نکنی؛ وعده بدهی و از آن تخلف ننمایی.
۲ – هر که میانه روی نکند، اسراف و زیاده روی هلاکش می کند.
۴- هر که لباس کبر و اسراف را به تن کند، لباس فضل و شرف را بیرون آورد.
۵ – در هر چیزی اسراف، زشت و نکوهیده است، مگر در بکاربستن نیکی ها و مبالغه در پیروی از پروردگار.
۶ – کم خوردن از عفت و پاکدامنی است و پرخوری از اسراف و تندروی است.[3]
مبارزه با ریشه های اسراف در علم اخلاق و در نهج البلاغه
برای مبارزه با یک صفت زشت، ابتدا به شناخت ریشه و سپس مبارزه با آن، توصیه می شود.
مبارزه سطحی با یک خوی زشت، در نابودی آن کارگر نخواهد بود، درست مثل آن که برای خشکاندن درختی، به جای نابود کردن ریشه های آن، به قطع شاخه ها بپردازیم، که در این صورت گرچه ممکن است آن درخت، به سبب این عمل برای مدتی، بی شاخ و برگ باقی بماند، ولی پس از آن دوباره از قسمت های مختلف آن، شاخه ها جوانه خواهند زد.
فرض کنید شخصی در دوران زندگی خود همواره در نیل به آرزوهای خویش نا کام مانده و با تنگدستی و محرومیت دست به گریبان بوده است. این سرخوردگی های انباشته شده به تدریج تبدیل به عقده های روانی شده، در شخصیت او ایجاد اختلال می نماید. در این صورت وی برای بروز شخصیت خود، به ابزار هایی متوسل می شود که در روان شناسی از آن به عنوان مکانیسم های روانی یا واکنش های دفاعی یاد می شود.
در این نوع واکنش روانی، فرد دچار اختلال، سعی می کند برای سرپوش گذاردن بر ناکامی ها و عقده های متراکم خود دست به عملی بزند که او را در اجتماع مطرح کرده و شخصیت دهد.
اسراف، ولخرجی و ریخت و پاش های غیر معقول را می توان از همین موارد به شمار آورد؛ زیرا شخص مسرف، با این عمل خود در جستجوی شخصیت سرکوب شده خویش است، و فکر می کند با این روش در اجتماع به عنوان انسانی دست و دل باز و بی اعتنا به ثروت مطرح می شود.
فردی که در خانواده ای تربیت یافته که بزرگترهای آن، الگوی صحیحی برای مصرف نداشته اند و به هر دلیلی به زیاده روی و بی بند و باری در مصرف خو گرفته اند، این روش نیز همانند سایر جهات اخلاقی در ساختار روحی او تاثیر خواهد گذاشت و آن را به عنوان یک صفت به دست آمده از خانواده، به اجتماع و نیز خانواده ای که خود آن را تشکیل خواهد داد، منتقل خواهد کرد؛ مگر این که با تغییر اخلاق و تربیت، خویش را از گرفتاری بدان نجات بخشد.
در بعضی مردم، زمینه اسراف را باید در شخصیت اخلاقی و روحی آنان جستجو کرد؛ زیرا شخصی که به تجاوز و قانون شکنی عادت کرده و به گناه و سرکشی خو گرفته معمولاً نمی تواند فرد معتدلی در امور مالی باشد و چه بسا سرمایه خود را در راه تأمین خواسته ها و عادات زشت و هوسبازانه اش به هدر می دهد.
نحوه زندگی و چگونگی محیط کار مسئولان حکومتی نقش تعیین کننده و مؤثری در انتخاب نوع زندگی از سوی عامّه مردم دارد و بدون اصلاح آن، هر کوششی در جهت تعدیل مصرف و تصحیح شیوه های آن در جامعه ناکام یا بسیار کم فایده خواهد بود.
وضعیت معیشتی طبقه حاکم، در معرض توجه و دیدار مردم قرار دارد و طبقات مختلف اجتماع، سطح زندگی و میزان برخورداری خود از امکانات مادی را با اندازه و نوع مصرف مدیران جامعه مقایسه کرده و به شدت تحت تأثیر آن هستند.
بدین جهت امیرمؤمنان علی (ع) می فرماید:
«خدای متعال بر رهبران صالح و عادل اجتماع واجب كرده است تا اوضاع پوشاک و خوراک و مسکن و سایر نیازمندی های خود را هم وزن اقشار ضعیف مردم قرار دهند، تا تحمّل فقر و سختی معیشت بر ایشان آسان شود و از داشتن زندگی فقیرانه خود احساس حقارت و شرم نداشته باشند.»[4]
خانواده ای که درآمد مالی و سرمایه اش تنها به اندازه ضرورت ها و نیازهای اوست به ناچار برای پاسخگویی بدان ضرورت ها، در صدد کنترل مصرف و اندازه گیری در آن برخواهد آمد؛ ولی اگر میزان ثروتش از مقدار احتیاجات و نیازهای واقعی اش بیشتر باشد، چنانچه اعضا و مدیر خانواده از تربیت اخلاقی و فرهنگ صحیح مصرف بی بهره باشند به خیال این که زیاده روی و اسراف، به بنیه مالی آنان خلل نمی رساند، به این عمل کشیده خواهند شد.
ولی باید توجه داشت که اولا، همیشه روال زندگی به یک منوال نبوده و فراز و نشیب های زیادی بر سر راه آن وجود دارد. چه بسا خانواده هایی که زمانی در اوج عزت و رفاه بسر برده و پس از آن به فقر مبتلا شده اند. از این رو، انسان معتدل و آینده نگر، در روزگار وسعت به فکر روز تنگدستی و فقر نیز هست و با پرهیز از اسراف و تبذیر، آینده خویش را هم در نظر می گیرد.
ثانیا، چه اشکال دارد انسان به قدر ضرورت و رفع نیاز های معمولی از ثروت خود استفاده کند و اضافه بر آن را در راه برطرف نمودن نیازمندی ها سایر هم نوعان خویش به کار گیرد.
جمع بندی
امیرالمؤمنین علی (ع) در نهج البلاغه، بیت المال را به طور مساوی حق همگان بر می شمارد و بذل و بخشش بی جای اموال در دنیا را اسراف و سبب نابودی دنیا و آخرت می داند. همچنین حضرت (ع) به مسئولین خود نیز در خصوص اسراف نهیب می زند و اما ریشه های اسراف چند چیز است:
- عقده های ناشی از تنگدستی.
- تربیت بد خانواده مخصوصاً ثروتمندان در مصرف.
- خلق و خوی تجاوزگری و تعدّی.
پی نوشت ها
[1] . سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 126.
[2] . سید رضی، نهج البلاغه، نامه 21.
[3] . ناظم زاده، جلوه های حکمت، ص 14 تا 44.
[4] . سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 209.
منابع
- ناظم زاده، علی اصغر، جلوه های حکمت: گزیده موضوعی کلمات امیرمومنان علی (ع) در 225 موضوع، قم، بوستان کتاب، 1387 ش.
- شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، ترتیب: صبحی صالح، قم، دارالهجرة، 1414 ق.
منبع مقاله | با اقتباس از:
سیاحت اسفندیاری، عابدین، اخلاق کاربردی با تاکید بر نهج البلاغه، قم، انتشارات قسیم.