نهج البلاغه به عنوان مهم ترین تالیف دانشمند بزرگ شیعه، سید رضی (رحمه الله علیه) از دیرباز تاکنون مورد توجه همگان بوده است و نگرش های متفاوتی به آن وجود دارد. عده ای در طول تاریخ، چه پیش از سید رضی چه پس از او، به گردآوری کلمات امیرالمومنین علی (علیه السلام) به روش های گوناگون اقدام نموده اند.
از جمله این آثار، کتاب نهج البلاغه دوم یا ثانی است که در این مقاله و بخش های بعدی آن به بررسی آن خواهیم پرداخت.
نهج البلاغه دوم
موسسه انتشارات دارالهجره در قم، اقدام به انتشار کتابى تحت عنوان نهج البلاغه دوم کرده است. فراهم آورنده کتاب، حجت الاسلام شیخ جعفر حائرى برخى از سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) را به روش ابواب نهج البلاغه سید رضى گردآورى کرده و کتاب خود را در سه باب سامان داده است: خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار.[1]
بنابراین اثر حاضر در ادامه تالیفاتی است که مشتمل بر سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) است. پیش از تالیف نهج البلاغه حدود چهل کتاب، و پس از تالیف نهج البلاغه حدود سى کتاب فراهم آمده که مشتمل بر سخنان آن حضرت است.[2] همچنین این اثر در ادامه تالیفاتی است که به روش ابواب نهج البلاغه سید رضى تهیه شده است؛ زیرا دسته اى از دانشوران اسلامى به تبعیت از سید رضى در نهج البلاغه، احادیث معصومین را تبویب کرده و آثار گران سنگى فراهم آورده اند.
مقلدان روش سید رضی
امین الواعظین اسدالله تسترى انصارى، سخنان پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را به روش سید رضی در سه بخش خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار گردآورى کرد و آن را نهج الفصاحه نامید.
همچنین شیخ راضى آل یاسین، سخنان امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را به همین روش تنظیم کرده و نام کتاب خود را اوج البلاغه گذاشته است. و نیز جناب سید مصطفى آل اعتماد، سخنان امام حسین (علیه السلام) را به روش یادشده گردآورى کرده و آن را بلاغه الحسین نامیده است.
همچنین از مولف کتاب مزبور (نهج البلاغه دوم)، پیش تر اثرى منتشر شده است تحت عنوان بلاغه الامام على بن الحسین (علیهم السلام) که در آن، سخنان آن حضرت را به روش یاد شده در سه بخش خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار گردآورى کرده است. کوتاه سخن اینکه تاکنون به روى هم، هفت کتاب مشتمل بر سخنان پیشوایان معصوم اسلام (علیه السلام) به روش ابواب نهج البلاغه سید رضی فراهم آمده است.[3]
بنابراین نهج البلاغه دوم، از سویى در ادامه تالیفاتی است که احتوا بر سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) است، و از سوى دیگر در ادامه آثارى است که به روش ابواب نهج البلاغه سید رضى فراهم آمده است.
همچنین این کتاب تقریبا مشابه آثارى است که در تالیف صحیفه سجادیه و صحیفه علویه در تکمیل آن فراهم آمده است؛ زیرا پس از تالیف صحیفه سجادیه، شیح حرعاملى کتاب الصحیفه الثانیه السجادیه را در تکمیل آن نگاشت.[4] همچنین پس ازتالیف صحیفه علویه، محدث نورى کتاب الصحیفه الثانیه العلویه را در تکمیل آن نگاشت. [5]
امید است با توضیحات فوق، روشن شده باشد که تالیف نهج البلاغه دوم در ادامه سلسله تالیفاتی است که مانند آن در تاریخ فرهنگ گران سنگ اسلامى پیشینه دارد. نیز خواسته ایم با این اشارات، فضل تقدم و تقدم فضل دیگران را در تالیف این سلسله آثار نشان دهیم و فرموده امیرالمومنین علی (علیه السلام) را یادآور شویم که «وَ الفَضلُ مَعَ ذلِکَ لِلبادِى ءِ؛[6] برترى با آن است که آغازکننده است».
گزارش ساختار کتاب نهج البلاغه دوم
همان گونه که پیش تر اشاره رفت، کتاب حاضر در سه بخش و به سیاق ابواب نهج البلاغه تنظیم شده است: خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار. در بخش اول، 139 خطبه و در بخش دوم، 71 نامه و در بخش سوم، 336 سخن کوتاه آورده شده است.
همین جا مى توان مقایسه ایی کرد میان تعداد فقرات این کتاب با نهج البلاغه سید رضى که بر اساس چاپ صبحى صالح، مشتمل است بر 241 خطبه، 79 نامه و 480 سخن کوتاه. بنابراین حجم نهج البلاغه الثانى در حدود دوسوم نهج البلاغه و کمتر از آن است.
در نهج البلاغه دوم، از میان خطبه ها، بلند ترین آنها خطبه 75 در شش و نیم صفحه، و کوتاه ترین آنها، خطبه 38 در یک و نیم سطر است. همچنین از میان نامه ها، بلند ترین آنها نامه 71 در هفت و نیم صفحه، و کوتاه ترین آنها نامه 4 در یک سطر است. و نیز در میان کلمات قصار، بلندترین آنها (یعنى به نسبت دیگر فقرات)، حدیث 48 و 65 در یک و نیم صفحه، و کوتاه ترین آنها حدیث 76 و 78 و 134 و 320 شامل سه کلمه است.
عنوان اصلى این اثر (نهج البلاغه الثانى)، به یمن مقبول و مطبوع افتادن کتاب نهج البلاغه، بسیار پرجاذبه و تامل برانگیز است. عنوان فرعى کتاب نیز بیانگر لایه های کتاب و چگونگى کار گردآورنده و راهبر خواننده است: لمعه مختاره من الخطب والکتب والکلم القصار لسیدنا و مولانا امیرالمومنین على بن ابى طالب (علیهم السلام) لم تذکر فى نهج البلاغه ناسج على منواله. بنابراین اثر حاضر مشتمل بر بخشى از خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار امیرالمومنین علی (علیه السلام) است که به گفته گردآورنده در نهج البلاغه یاد نگردیده است.
کلیه خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار بدون سند آورده شده و گردآورنده هیچ توضیحى در این باره نداده است. در عوض، مصادر یکایک خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار در پایان کتاب نشان داده شده است. مصادر کتاب، متنوع است و از کتاب هاى فریقین توامان استفاده شده و غیر از جوامع روایى، کتاب هاى تاریخى را نیز شامل است.
در میان مصادر کتاب، بیشتر از این آثار نقل شده است: شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید (و بیشتر بحث حکم منسوبه از آن)، غررالحکم و دررالکلم از آمدى، مستدرک نهج البلاغه از هادى کاشف الغطا، نهج السعاده فى مستدرک نهج البلاغه از محمد باقر محمودى.
گمان نمى رود نکاتی مانده باشد تا در معرفى این اثر یاد شود، جز اینکه اضافه کنیم که برخى واژه ها را گردآورنده در پاورقی صفحه معنا کرده و گاه توضیحى کوتاه درباره برخى فقرات سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) به دست داده است. همچنین برخى از گفتارهاى حضرتش را که قریب المضمون با نهج البلاغه است و یا به گونه ایی دیگر در نهج البلاغه روایت شده، یادآورى کرده است. سعى جناب گردآورنده مشکور باد.
احتمالات پیرامون انگیزه گردآوری
دور نیست که احتمالا چگونگى کار سید رضی (گردآورى فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امام)، براى گردآورنده این کتاب مطرح نبوده و یا بدان توجه نداشته است؛ زیرا وى در مقدمه کتاب هیچ اشاره ایی بدین موضوع نکرده و نیز یادآور نشده که بر چه اساس برخى از سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) را آورده و برخى دیگر را وانهاده است.
پیداست که گردآورنده با معیار «انتخاب فصیح ترین و بلیغ ترین» سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) به تهیه این کتاب نپرداخته است. چه آنکه اگر چنین معیارى را ملحوظ مى داشت، دست کم در مقدمه کتاب اشاره اى بدان مى کرد. بیفزاییم هنگامى که مى نگریم در بخش کلمات قصار کتاب، صد و دو حدیث در پى هم و یکسره از کتاب غررالحکم و دررالکلم برگرفته شده، یقین مى کنیم که این اثر عهده دار مقصود دیگرى بوده است تا گزینش فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امام (علیه السلام) ازمیان مجموعه احادیث آن حضرت.
گو اینکه در بخش های این کتاب نمونه هایى از فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز یافت مى شود؛ اما سخنانى که شامل این ویژگى نیست نیز یافت مى شود. درحالى که نهج البلاغه، یک سره مشتمل بر فصیح ترین و بلیغ ترین گفتارهاى امام (علیه السلام) است. بنابراین کتاب حاضر به این لحاظ جایگزین نهج البلاغه نیست و اطلاق نهج البلاغه دوم بر آن نامناسب است.
نقد نهج البلاغه دوم
در شمارش نقایص کتاب حاضر قصد استقصا نداریم و تنها به لغزش ها و نقایص برجسته آن اشاره مى کنیم. مى سزد یادآورى کنیم که اگر در این مقوله بر مولف کتاب سخت مى گیریم، جز این نیست که کتاب حاضر نام مقدس نهج البلاغه و امیرالمومنین علی (علیه السلام) را با خود دارد و مى باید اثری که رو به آستان امیرالمومنین علی (علیه السلام) دارد، واژه واژه آن با تحقیق و تدقیق نوشته شود.
هنگامى که مى نگریم دانشمندى مسیحى چون سلیمان کتانى مى گوید: درآمدن به آستان سخن از على بن ابى طالب کم حرمت تر از درآمدن به محراب نیست؛[7] پس پیداست که رسالت مسلمانان، خاصه شیعیان، در سخن گفتن از امیرالمومنین علی (علیه السلام) و نقل سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) تا چه اندازه خطیر است.
نقایص کتاب نهج البلاغه دوم
نقص اول
نخستین نقص کتاب حاضر معطوف به عنوان آن است: نهج البلاغه الثانى. گو اینکه عنوان این اثر بسیار پرجاذبه و تامل برانگیز است؛ اما با وجود این، عنوان مناسب و زیبنده ایی براى کتاب نیست و مولف نتوانسته است از عهده چنین عنوان سترگى برآید و بدان وفا کند.
بدیهى است انتخاب عنوان مزبور براى کتاب حاضر بدان معناست که این کتاب، استدراک نهج البلاغه و ادامه و تکمله کار سید رضی است. کما اینکه شیخ عاملى تحت عنوان الصحیفه الثانیه السجادیه به استدراک صحیفه سجادیه پرداخت و نیز نورى تحت عنوان الصحیفه الثانیه العلویه به استدراک صحیفه علویه پرداخت.
بنابراین از کتاب حاضر که تحت عنوان نهج البلاغه الثانى است انتظار مى رود که استدراک اثر سید رضی باشد و فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) که از سید رضی در کتاب خودفوت شده، در این اثر گرد آمده باشد.
اما این اثر به هیچ رو مشتمل بر چنین ویژگى نیست؛ بلکه مولف تنها به این بسنده کرده که پاره ایی از سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) را که در نهج البلاغه نیامده، در این کتاب گرد آورد و آن را به روش سید رضی در سه بخش خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار تبویب کند. و پیداست که براى چنین تالیفی نمى توان عنوان نهج البلاغه دوم را برگزید.
روشن تر بگوییم که نهج البلاغه دوم یعنى مستدرک نهج البلاغه و مستدرک یعنى کتابى مشتمل بر فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) که در نهج البلاغه نیامده است و چون کتاب مزبور حائز این ویژگى نیست؛ لذا اطلاق این نام بر آن صحیح نیست.
نقص دوم
گفتیم که نهج البلاغه دوم عهده دار انتخاب فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیست. با وجود این، برخى از خطبه هاى آن حضرت در کتاب حاضر تقطیع شده و اسناد خطبه ها نیز افکنده شده است.
لابد مولف محترم با چنین شیوه ایی قصد آن داشته که کار خود را با کار سید رضی مانند کنند. ولى در پیش یادآور شدیم که مقصود سید رضی از تقطیع خطبه ها، عرضه فصیح ترین و بلیغ ترین بخش از خطبه هاى امیرالمومنین علی (علیه السلام) بوده است.
و نیز از همین رو بوده است که وى اسناد خطبه ها را افکنده و راویان آن را یاد نکرده است؛ اما چون مولف این اثر مقصود ادبى از تالیف کتاب حاضر نداشته و درصدد گزینش فصیح ترین سخنان امام (علیه السلام) نبوده است؛ بنابراین بهتر بود که به تقطیع خطبه ها و حذف سلسله راویان نمى پرداخت. این شیوه، منافاتى با اختصار کتاب نیز نداشت.
اساسا خطبه هاى امیرالمومنین علی (علیه السلام) کوتاه بوده و میانگین آنها یک یا دو صفحه است. نقل سلسله راویان هر حدیث نیز در حدود یک سطر را در بر مى گرفت. پس، عرضه کامل خطبه ها و نقل سلسله راویان، هم مفید به مقصود گردآورنده این کتاب است و هم مخل اختصار کتاب نیست.
نقص سوم
در آغاز کتاب، ابیاتى از شاعران گذشته که در شان و عظمت نهج البلاغه سروده اند، تحت عنوان «ما قیل فى الکتاب» آورده شده است.[8] هم چنین در آغاز هر بخش (خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار)، اشعار دیگرى که درباره نهج البلاغه است، آورده شده است.
گفتن ندارد که هر اندازه کتاب حاضر مشابه نهج البلاغه، و حتى فراتر از آن باشد (که چنین نیست)، نقل آن اشعار در آغاز این کتاب (آن هم تحت عنوان یادشده)، پسندیده و صحیح نیست. اینجاست که باید گفت که مورد، موجب تخصیص وارد است.
افزون بر موارد یاد شده، مولف در صفحه 5 کتاب نهج البلاغه دوم، تقریظى را که مرحوم علامه سید عبد الحسین شرف الدین بر کتاب دیگر وى نوشته است (بلاغه الامام على بن الحسین علیهم السلام)، آورده و در پاورقی یاد آورده شده که چون کتاب حاضر به آن کتاب مشابهت دارد، آن تقریظ را در اینجا مى آوریم!
پیداست که هرچه این دو کتاب مولف به یکدیگر نزدیک و مشابه باشد، آوردن آن تقریظ در کتاب حاضر پسندیده نیست و هیچ به ارزش این کتاب نمى افزاید. مضافا اینکه کتاب بلاغه الامام على بن الحسین، بسیار محققانه تر از این کتاب است و مولف براى آن رنج تتبع را بر خود هموار ساخته و اثرى بدیع و باقى برجا نهاده است.
نقص چهارم
مولف در مقدمه کتاب نهج البلاغه دوم مرقوم داشته اند: آنچه را سید رضی در مقدمه نهج البلاغه گفته است، من نیز مى گویم که «ادعا نمى کنم به همه جوانب سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) دست یافته ام و هیچ نکته اى از آن بر من پوشیده نمانده است، بلکه بعید نیست آنچه را نیافتم، بیش از سخنانى باشد که به من رسیده و بدان دست یافتم».[9]
جدا شگفت آور است که مولف بدون تامل این گفته سید رضی را که به هیچ وجه درباره کار وى صدق نمى کند، تکرار کرده است. چه آنکه، اساسا روش سید رضی در نهج البلاغه با روش مولف در اثر حاضر کاملا متفاوت است.
سید رضی نهج البلاغه را به آهنگ گردآورى فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امام علی (علیه السلام) فراهم کرده است و آن که یادآور شده بعید نیست آنچه را نیافتم، بیش از سخنانى باشد که بدان دست یافتم. اما مولف کتاب حاضر نه آهنگ گردآورى فصیح ترین سخنان امام را داشته، و نه اهتمام به گردآورى کلیه سخنان حضرتش را داشته است. بلکه خواسته پاره ایی از سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) را که به تفصیل در مستدرکات و دیگر جوامع روایى آمده، در یک مجلد مختصر عرضه کند.
بنابراین واضح است آنچه در نهج البلاغه دوم آمده، بسیار کمتر از مجموع سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) است و مولف نیز خود به آن معترف است.
با وجود این موضوع، گویا مولف محترم تصور درستى از چگونگى تالیف خویش ندارد که گفته مرحوم سید رضی را بدون آنکه درباره کار خویش صدق کند و موضوعیت داشته باشد، تکرار کرده است. تو گویى مولف فراموش کرده که کتاب خود را با این جمله آغاز کرده است: «فهذا غیض من فیض، و قطر من بحر… من الخطب و الکتب و الکلم القصار التى … الوارده عن امیرالبیان… الامام على بن ابى طالب علیه السلام؛ (کتاب حاضر نمى از یمى و قطره ایی از دریایى است که از میان خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار امیرالبیان، امام علی بن ابى طالب علیه السلام روایت شده است).
پس اگر چنین است، چرا مولف در صفحه بعد با بیانى تردیدآمیز گفته است که «بعید نمى دانم» آنچه از سخنان امیرالمومنین علی (علیه السلام) را نیافتم، بیش از آن باشد که بدان دست یافتم؟!»
در مقاله ارزیابی و نقد کتاب نهج البلاغه دوم – بخش دوم به ادامه بررسی کتاب نهج البلاغه دوم خواهیم پرداخت.
نتیجه گیری
در طول تاریخ کتب زیادی پیرامون سخنان و کلمات اهل بیت (علیهم السلام) نوشته شده است. نهج البلاغه دوم، کتابی است که با روشی مشابه روش ابواب سید رضی توسط شیخ جعفر حائری نگاشته شده است اما اگر با دیده دقت بنگریم خواهیم دید که این کتاب در عنوان، در محتوا، در اسناد و … نقایصی دارد.
نقایصی در محتوا، طریقه نگارش و اسناد محتوایی در این کتاب وجود دارد که بررسی آن ها می تواند به تقویت این کتاب کمک کند.
پی نوشت ها
[1] در به کار بردن تعبیر «به روش ابواب نهج البلاغه»، و نه «به روش نهج البلاغه»، عمد داشته ام، زیرا در متن یادآورى کرده ام نهج البلاغه دوم به روش نهج البلاغه (انتخاب فصیح ترین و بلیغ ترین سخنان امام) فراهم نیامده است. بلکه در تنظیم آن به خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار، به روش نهج البلاغه است و لا غیر.
[2] سید عبدالزهراء حسینى، مصادر نهج البلاغه و اسانيده، ص66-86.
[3] همان، ص271-273.
[4] همچنین پس از تالیف الصحیفه الثانیه السجادیه، کتاب هاى ذیل در استدراک و تکمیل آن فراهم آمد: الصحیفه السجادیه الثالثه از میرزا عبدالله افندى، الصحیفه السجادیه الرابعه از میرزا حسین نورى، الصحیفه السجادیه الخامسه از سید محسن امین عاملى و الصحیفه السجادیه از محمد صالح مازندرانى حائرى. ر.ک: شیخ آقا بزرگ تهرانى، الذریعه، ج15، ص18-21.
[5] همان، ص23.
[6] صبحی صالح، نهج البلاغه، حکمت، 62.
[7] سلیمان کتانى، امام على مشعلى و دژى، ص15.
[8] حائری، نهج البلاغه دوم، ص 4.
[9] همان، ص 7.
منبع
با اقتباس از: اسفندیاری، محمد، از نهج البلاغه اول تا نهج البلاغه دوم، گلستان قرآن، آذر 1380، شماره 96، ص 25 – 37.