نشانه های پرهیزکاران، متقیان و افراد با ایمان، که در دنیا و آخرت در آسایش و آرامش روزگار می گذرانند، بسیار روح نواز و آرامش بخش است و توجه به آن ها برای انسان مفید و سودمند. آن ها با سرلوحه قرار دادن فضایل اخلاقی در زندگی خود، از هر گونه ناراحتی و پریشانی به دور هستند. این افراد، زندگی دنیا را در چشم خود کوچک شمارده و تمام فعالیت های خود را بر مبنای رسیدن به آخرت و روزگار ابدی سازماندهی می کنند.
در الگوگیری از مکارم اخلاق رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که مدینه ی علم است، لازم است به باب مدینه علم، یعنی امام علی (علیه السلام) اقتدا کرد. مولای پرهیزکاران و امام متقیان، امیرالمومنین علی (علیه السلام)، با کلمات گهربار خود، بارها پرهیزکاران را مورد عنایت خویش قرار داده اند و به بیان ویژگی ها و نشانه های پرهیزکاران پرداخته اند.
در این مقاله، به صورت اجمالی به بیان و بررسی برخی از نشانه های پرهیزکاران در کلام مولای متقیان خواهیم پرداخت. در نهج البلاغه، فضائل و رذایل اخلاقی به طور دقیق و مشروح، تبیین و معرفی شده است. از جمله فضائل اخلاقی بیان شده در نهج البلاغه، که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، صله رحم، عیب پوشی، صبر وبردباری، امانت داری، رازپوشی و کتمان سر، قناعت، زهد، تقوا و عزت نفس است که جملگی از نشانه های پرهیزکاران هستند.
علم اخلاق
علم اخلاق متکفل بیان فضائل و رذایل اخلاقی و درمان آنها است؛ به همین دلیل علم اخلاق و تشخیص اخلاق نیکو از اخلاق ناپسند، و عمل به اخلاق نیکو و زدودن اخلاق ناپسند در بین علوم و دانش ها در اولویت قرار دارد. یکی از کارهای مهم علم اخلاق، شناساندن و پرورش پرهیزکاران و معرفی نشانه های پرهیزکاران است.
نشانه های پرهیزکاران
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در معرفی نشانه های پرهیزکاران می فرمایند: «یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛[1] پرهیزگار از کسی که به او ستم کرده می گذرد و به آنکه محرومش ساخته عطا می کند و با کسی که پیوندش را قطع کرده می پیوندد».
«یُمْسِی وَ هَمُّهُ الشُّکْرُ وَ یُصْبِحُ وَ هَمُّهُ الذِّکْرُ یَبِیتُ حَذِراً وَ یُصْبِحُ فَرِحاً؛[2] هم و غم او در شبانه روز ذکر خداوند است. شب در پرهیز می خوابد و صبح شادان بر می خیزد».
«فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ؛[3] پرهیزکاران خود را متهم می سازند و از کرده های خویش هراسان اند.
بر این اساس، حضرت، کسانی را در جرگه پرهیزکاران و متقیان وارد می کند، که همواره قصور و کوتاهی را از جانب خود می دانند نه از دیگران؛ پس هیچگاه در کمبودها و کاستی ها، دیگران را متهم نمی سازند و از معبود خویش نیز چیزی بیش از آنچه به آن ها عطا نموده است درخواست نمی کنند.
«وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِیفَةٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِیفَةٌ؛ نیازهای پرهیزکاران سبک است و جان هایشان عفیف و با مناعت است».
«أَنَّکَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِی دِینٍ وَ حَزْماً فِی لِینٍ وَ إِیمَاناً فِی یَقِینٍ وَ حِرْصاً فِی عِلْمٍ وَ عِلْماً فِی حِلْمٍ؛ می بینی در آنها قوت و قدرت نیروی دین را و جدیت در عین نرمی و ایمان توأم با یقین و حریص بودن در کسب علم و حلیم بودن در عین عالم بودن».
«أَرَادَتْهُمُ الدُّنْیَا فَلَمْ یُرِیدُوهَا؛ دنیا پرهیزکاران را خواست، اما آنان دنیا را نخواستند».
«غَضُّوا أبصارَهُم عَمّا حَرَّمَ اللّه ُ علَیهِم، و وَقَفوا أسماعَهُم علَى العِلمِ النّافِعِ لَهُم؛ پرهیزکاران چشمان خود را از آنچه که به آنان تحریم فرموده است پوشیدند و گوش های خود را به آن علم که برای آنان سودمند است فرا دادند».
«فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ وَ فِی الرَّخَاءِ شَکُورٌ؛ پرهیزگار در مقابل حوادث اضطراب انگیز و لرزاننده، با وقار و پابرجاست و در ناگواری ها، شکیبا و در موقع آسایش سپاسگزار».
«فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ؛ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ؛[4] پرهیزکاران در دنیا اهل فصائل اند، گفتارشان راست و لباسشان متوسط و راه رفتنشان، با تواضع و فروتنی است».
کلام مولا علی (علیه السلام) به خوبی نشانه های پرهیزکاران را به ما معرفی و آن ها را تبیین می کند.
کیفیت تقوا
امیرالمومنین علی (علیه السلام) پیرامون چگونگی و کیفیت تقوا می فرمایند:
«فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ تَقِیَّةَ ذِی لُبٍّ شَغَلَ التَّفَکُّرُ قَلْبَهُ وَ أَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَ أَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَ یَوْمِهِ وَ ظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ؛[5] پس اى بندگان خدا، تقواى الهى پیشه کنید، همچون تقواى خردمندى که اندیشه و تفکر دلش را مشغول کرده، و ترس از عذاب بدنش را به رنج افکنده، و عبادت شب کمترین خواب را هم از دیده اش گرفته، و امید به رحمت حق او را در گرماى وسط روز تشنه نگاه داشته، و بى رغبتى به دنیا وى را از شهواتش منع کرده است».
برای ورود به تقوا و قدم نهادن در راه آن، باید تفکر کرد. اما چه تفکری؟ تفکری که قلب انسان را از خوف خدا مملو کند و پارسایی و پرهیزگاری را برای او به ارمغان بیاورد. چنین تفکری اگر حاصل شود، تقوای الهی را در انسان زنده می کند و به سرعت او را از صراط آخرت عبور می دهد و در بهشت برین منزل می دهد. یکی از نشانه های پرهیزکاران تقوای باکیفیت آنان است.
توصیه به تقوای الهی
حضرت در ضمن کلمات گهربار خود، بارها و در فرصت های مختلفی، توصیه به رعایت تقوا و ملکه شدن آن در ذهن و اعمال بندگان فرموده اند. برای مثال، ایشان در ضمن وصیتی به فرزندان خود می فرمایند:
«أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ؛[6] شما و همه فرزندان و دودمانم و هرکسی را که نامه من به او برسد توصیه می کنم به تقوای الهی و نظم امورتان».
«أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ… وَ أَشْعِرُوهَا قُلُوبَکُمْ وَ ارْحَضُوا بِهَا ذُنُوبَکُمْ، و… أَلَا فَصُونُوهَا وَ تَصَوَّنُوا بِهَا؛[7]
شما را به تقوای خداوندی توصیه می کنم، و آن را به دلهایتان قابل پذیرش و اشعار بدارید و گناهانتان را به وسیله ی تقوا بشویید. تقوا را از آلودگی ها حفظ کنید و تا به وسیله آن محفوظ و مصون از انحرافات شوید».
تقوا، محملی است برای شست و شوی دل از زنگارها و گناهان؛ تقوا می تواند پرهیزکاران را در راه حق محکم و ثابت قدم بدارد و از گناهان مصون نگاه دارد. تقواست که پرهیزکاران را از خواب غفلت بیدار می کند و دل های آن ها را نورانی می کند و به عنوان علامتی در وجود آن ها از خداترسی و ایمان خبر می دهد. تقوا، یکی از مهم ترین نشانه های پرهیزکاران است.
هوشمندی متقین
حضرت در وصف نشانه های پرهیزکاران می فرماید: «صَبَروا اَیّاماً قَصیرة اَعْقَبَتْهُم راحَةٌ طَویلَةً؛[8] چند صباحی صبر کردند و در پی آن به آسایشی طولانی دست یافتند».
صبر چیزی جز راه نورانی استقامت و شکیبایی در برابر مشکلات نیست. انسان صابر، کسی است که در برابر هر پدیده ای شکیباست و چهارچوب ایمان خود را از دست نمی دهد. صبر، هرگز زیربار مشکلات رفتن و خود را با مظلومیت آزمودن نیست؛ بلکه استقامت در برابر طلم یعنی صبر.
عزت نفس پرهیزکاران
گاهی عزت در مواردی استعمال می شود که موجب مدح است، و گاهی در مواردی به کار می رود که موجب ذم و نکوهش است. عزتی که در مورد مدح استعمال می شود از قبیل؛ خداوند، خود و رسول خود و مومنین به خود را دارای عزت معرفی کرده است و فرمود:
«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ؛[9] عزت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است»، و این عزت خدا و رسول و مؤمنان، عزت حقیقی است»، چون دائمی است و به بقاء الهی باقی است. و اما عزتی که در مورد ذم و نکوهش به کار می رود مانند عزتی است که برای کافران به کار رفته است که در واقع تعزّز [خود را عزیز وانمود کردن] است.
در حقیقت ذل و خواری است و این عزت، غیر حقیقی است. خداوند عزت به معنای غیر حقیقی را در مورد کافران به کار برده و فرموده است: «ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقَاقٍ؛[10] ص، قسم به قرآن صاحب مقام ذکر پندآموز عالمیان، لیکن کافران در مقام غرور [عزت دروغین] و عداوت با حق هستند».
امیرالمومنین علی (علیه السلام) پیرامون عزت نفس که یکی از نشانه های پرهیزکاران است فرمودند: «مَنِ اعتَزَّ بِغَیرِ اللّه ِ أهلَکَهُ العِزُّ؛[11] هر که عزت را از جز خدا بجوید، آن عزت او را هلاک گرداند».
هر عزتی که وابسته به خدا نباشد خواری است؛ زیرا صاحب عزت و خالق عزت فقط خداست و اوست که می تواند از عزت خود که سرچشمه همه نیکی هاست، به پرهیزکاران عالم نیز عزت و ابرو ببخشد.
عزت نفس و مناعت طبع و بی نیازی از مردم، در کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام) فراوان به کار رفته است، چنان که فرمودند؛
«الْمَنِیَّةُ وَ لَا الدَّنِیَّةُ، وَ التَّقَلُّلُ وَ لَا التَّوَسُّلُ وَ مَنْ لَمْ یُعْطَ قَاعِداً، لَمْ یُعْطَ قَائِماً؛ وَ الدَّهْرُ یَوْمَانِ، یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ، فَإِذَا کَانَ لَکَ فَلَا تَبْطَرْ، وَ إِذَا کَانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ؛[12]
مرگ آرى اما تن دادن به پستى هرگز و قناعت به مقدار كم آرى ولى دست نياز بهسوى ديگران دراز كردن، نه. آن كس كه با تلاش معتدل و صحيح چيزى را به دست نياورد با تلاش نادرست و بى رويه چيزى بهدست نخواهد آورد. دنيا دو روز است: روزى به سود توست و روزى به زيان تو. در آن روز كه به سود توست مست و مغرور مباش و آن روز كه به زيان توست صابر و شكيبا باش».
نتیجه گیری
نشانه های پرهیزکاران و متقیان، به دلیل بی نظیر بودن و الهی بودن باید برای الگوگیری و بهره گیری بیشتر از آن ها، شناخته و معرفی شوند. امیرالمومنین علی (علیه السلام)، نشانه های پرهیزکاران را در خطبه همام به زیبایی مورد بررسی قرار داده اند. تقوا دوری از عقوبت خداوند به واسطه طاعت اوست.
تقوا بازدارنده از محارم و دوای قلب ها و موجب طهارت نفوس و پناهگاه محکم و باعث نزول برکات است. از علائم پرهیزکاران، عفو از ظالم، شکر از خدا و ترس از اعمال خود، خفیف بودن حاجات، طلب علم نافع، با ثبات بودن در حوادث، میانه روی در لباس و تواضع در مشی و صدق در گفتار است.
پی نوشت ها
[1] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 193.
[2] همان.
[3] همان.
[4] همان.
[5] صبحی صالح، نهج البلاغه، خطبه 83.
[6] همان، نامه 47.
[7] همان، خطبه 191.
[8] همان، خطبه 193.
[9] منافقون/ 8.
[10] ص/ 1 و 2.
[11] محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7.
[12] صبحی صالح، نهج البلاغه، حکمت 369.
منبع
با اقتباس از: مجیدی، اخلاق در نهج البلاغه، فصلنامه پژوهش های نهج البلاغه (النهج)، شماره 30.