جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

فضائل و کرامات

منزلت امام علی (ع) و همیاری همیشگی او با پیامبر (ص)

منزلت امام علی (ع) و همیاری همیشگی او با پیامبر (ص)

منزلت امام علی (ع) در تاریخ اسلام و در میان مسلمانان امری بسیار برجسته و حیاتی است. امام علی (ع) نه تنها به عنوان نخستین امام شیعیان شناخته می شود، بلکه جایگاه ویژه ای نیز در قرآن و سنت پیامبر اسلام دارد. منزلت امام علی (ع) به دلیل ویژگی های شخصیتی و فداکاری های او در دفاع از اسلام و برقراری عدالت مشخص می شود.

به همین سبب است که با کمترین آشنایی با اسلام و پیامبر (ص)، می توان متوجه حضور ارزشمند امام علی (ع) در کنار پیامبر اکرم (ص) و مقام و منزلت امام علی (ع) در نزد پیامبر (ص) شد. در این مقاله ما به ابعاد مختلف همراهی همیشگی حضرت علی (ع) با پیامبر (ص) پرداخته و اوج منزلت امام علی (ع) را از زبان نبی مکرم اسلام (ص) بیان می نماییم.

اوج منزلت امام علی (ع)

امیر مؤمنان علی (ع) در خطبه ۱۹۲ (معروف به خطبه قاصعه) گوید: وقتی وحی بر رسول خدا (ص) نازل می شد، ناله شیطان را شنیدم، از رسول خدا (ص) پرسیدم این ناله چیست؟

فرمود: «فَقَالَ هَذَا الشَّيْطَانُ قَدْ أَيِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ، إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی، إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ، وَ إِنَّكَ لَعَلَی خَيْرٍ»؛[1]

این ناله شیطان است که از پرستش خود ناامید شده است، ای علی! آنچه را می شنوم، تو می شنوی و آنچه را می بینم، می بینی. تنها فرق من و تو این است که تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر منی و بر جادۀ خیر قرار داری.

عبارت فوق، به گوشه ای از منزلت امام علی (ع) اشاره می کند که از آن اوج مقام و منزلت امام علی (ع) فهمیده می شود که در درجه ای از کمال قرار داشت که ناله شیطان را می شنید و پیامبر (ص) به او فرمود: «آنچه من می شنوم و می بینم، تو نیز می شنوی و می بینی».

موضوع دیگر این که شایستگی امام علی (ع) در درجه ای بود که وزیر و جانشین پیامبر (ص) قرار گرفت و پیامبر (ص) با تأکید به او فرمود: «تو قطعاً برخیر هستی».

یعنی راه امام علی (ع)، سخن امام علی (ع)، رای امام علی (ع)، شیوۀ علی (ع)، انتخاب و جنگ علی (ع)، صلح امام علی (ع) و… همه در راه خیر و سعادت است و اگر به راستی برادران اهل تسنن همین جمله را می گرفتند، می بایست تجدید نظر کنند.

درباره این ویژگی های امام علی (ع) مدارک بسیار از کتب معتبر اهل تسنن داریم که این گفتار کوتاه پیامبر (ص) یک فراز از هزاران گفتار آن حضرت در شان و منزلت امام علی (ع) است.

به سرپرستی گرفتن امام علی (ع) توسط پیامبر (ص)

رابطه پیامبر (ص) و امام علی (ع) از زمانی آغاز شد که حضرت علی (ع) کودک بسيار خردسالی بود و بحران شديد اقتصادی و قحطی در مکّه پيدا شد. ابوطالب فرزندان زيادی داشت و سخت به زحمت افتاد. پيامبر اکرم (ص) که هنوز به مقام نبوت نرسيده بود، به عباس که مرد ثروتمندی بود، فرمود: برادرت ابوطالب، کثير العيال است و مشکلات موجود را می بينی. همراه من بيا نزد او برويم. يکی از فرزندانش را تو سرپرستی کن و يکی را من.

عباس پذيرفت، هر دو نزد ابوطالب آمدند و مقصود خود را بازگو کردند، ابوطالب گفت: عقيل را نزد من بگذاريد و هر يک از ساير فرزندانم را خواستيد انتخاب کنيد، پيامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع) را برگزيد و عباس جعفر را و از آن به بعد حضرت علی بن ابی طالب (ع) با رسول خدا (ص) بود تا زمان بعثت که در آن زمان نيز از او پيروی کرد و به او ايمان آورد و تصديقش نمود.[2]

پرورش در آغوش پيامبر (ص)

امام علی (ع) به بيان رابطه بسيار نزديک خود با پيامبر (ص) پرداخته و نشان می دهد که اين رابطه از آغاز طفوليت تا پايان عمر بوده و امام (ع) تربيت يافته دامان پيامبر اکرم (ص) است، می فرمايد:

«وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعِي مِنْ رَسُولِ اللّهِ (ص) بِالْقَرَابَةِ الْقَرِيبَةِ، وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصيصَةِ»؛[3] «شما به خوبی موقعيت مرا از رسول خدا (ص) از نظر خويشاوندی نزديک و منزلت و مقام ويژه، می دانيد».

آن گاه برای توضيح بيشتر می افزايد:

«وَضَعَنِي فِي حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَدٌ يَضُمُّني إِلَی صَدْرِهِ، وَ يَکْنُفُنِي فِي فِرَاشِهِ، وَ يُمِسُّنِي جَسَدَهُ، وَ يُشِمُّنِي عَرْفَهُ وَ کَانَ يَمْضَغُ الشَّيْءَ ثُمَّ يُلْقِمُنِيهِ»؛[4]

«او مرا در دامان خويش در حالی که کودک (خردسالی) بودم، می نشاند و (همانند فرزندش) مرا به سينه خود می فشرد و در بستر خويش در کنار خود می خوابانيد، به گونه ای که بدن خود را (همچون يک پدر بسيار مهربان) به بدن من می چسبانيد و بوی خوش خود را به مشام من می رساند و (چون بسيار کوچک بودم و توان جويدن غذای سخت را نداشتم) غذا را می جويد و در دهان من می گذاشت».

اين تعبيرات نشان می دهد که پيامبر اکرم (ص) هيچ تفاوتی ميان امام علی (ع) و فرزندان خود نمی گذاشت و از آن موقع که آن حضرت (ع) بسيار کم سن و سال بود، او را در دامان و آغوش خود پرورش می داد و نهايت محبّت را درباره او ابراز می فرمود.

در ادامه می افزايد: «وَ مَا وَجَدَ لِي کَذْبَةً فِي قَوْل، وَ لاَ خَطْلَةً فِي فِعْل»؛[5] «رسول خدا (ص) هرگز دروغی در گفتار من نيافت و در کردارم خطا و اشتباهی نديد».

اشاره به اين که من مدارج تربيت را در سايه او به طور کامل پيمودم، به گونه ای که گفتار و رفتارم کاملا صادقانه و در مسير حق بود و کمترين انحرافی نداشتم.

پیروی امام علی (ع) از پیامبر (ص) پیش از بعثت

امام علی (ع) بیان می نماید که من اگر در دوران قبل از بعثت نيز از آن حضرت (ص) پيروی می کردم و اين را افتخار و فرصت مهمی برای خود می شمردم، به اين دليل بود که آن حضرت (ص) از آغاز عمر تحت هدايت و عنايت پروردگار قرار داشت، می فرمايد:

«وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمَكَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ، وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ، يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالاقْتِدَاءِ بِهِ»؛[6]

«از همان زمان که رسول خدا (ص) از شير باز گرفته شد، خداوند بزرگ ترين فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وی را به راه های فضيلت و محاسن اخلاق جهانيان وا دارد و من هم مانند کودکی که به دنبال مادرش حرکت می کند از او پيروی می کردم. هر روز نکته تازه ای از اخلاق برجسته خود برای من آشکار می ساخت و مرا فرمان می داد که به او اقتدا می کنم».

اشاره به اين که سرپرستی پيامبر (ص) نسبت به من، تنها در جهات ظاهری و معمولی نبود، بلکه هر روز اين معلم بزرگ درس، تازه ای از اخلاق و فضيلت به من آموخت و من نيز پذيرا می شدم.

تعبير به «عَلَماً»، اشاره به پرچم ها و نشانه هايی است که سابقاً در مسير راه ها در بيابان ها می گذاردند تا مسافران و رهگذران راه خود را گم نکنند و با اطمينان خاطر و گامهای استوار به سوی سرمنزل مقصود، پيش روند. اين هدايت کننده راه حق نيز درباره امام علی (ع) همين موقعيت را داشت.

داستان غار حرا

امام علی (ع) به يکی از فصول مهم زندگی پيامبر (ص) قبل از بعثت، يعنی داستان عبادت های او در غار حرا اشاره کرده، چنين می فرمايد:

«وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَا يَرَاهُ غَيْرِي، وَ لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا، أَرَی نُورَ الْوَحْيِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ»؛[7]

«او در هر سال مدتی را در مجاورت غار حرا به سر می برد (و به عبادت خدا می پرداخت) من او را می ديدم و کسی ديگر او را نمی ديد (و از برنامه عبادت او خبر نداشت) و هنگامی که آن حضرت (ص) به نبوّت مبعوث شد، در آن روز خانه ای که اسلام در آن راه يافته باشد، جز خانه پيامبر (ص) نبود که او و حضرت خديجه (س) در آن بودند و من نفر سوم بودم. من نور وحی و رسالت را می ديدم و بوی نبوّت را استشمام می کردم».

اين عبارت نشان می دهد که داستان عبادت پيامبر (ص) در غار حرا سال ها تکرار می شد، به طوری که امام (ع) می فرمايد: «هر سال آن حضرت (ص) به حرا می رفت» و نيز نشان می دهد که تنها حضرت علی (ع) با او بود.

غار حرا بر فراز کوهی قرار دارد که امروز جبل النور ناميده می شود. سابقاً اين کوه در خارج مکه بود، ولی امروز به سبب گسترش شهر مکّه جبل النور و غار حرا در داخل مکّه قرار دارد و پيمون آن از پای کوه تا فراز آن حدود يک ساعت به طول می انجامد.

غار مزبور غار کوچکی است که گنجايش يک نفر ايستاده در حال عبادت و دو سه نفر نشسته را دارد، ولی در کنار آن محل نسبتاً وسيعی است که جای نشستن گروهی است. جالب اين که دو طرف غار باز است و هوای لطيفی در غار جريان دارد و در گرم ترين اوقات سال، انسان احساس گرما نمی کند و از همه گذشته، جای خلوت و مملوّ از روحانيت است.

پيامبر اکرم (ص) قبل از بعثت و حتی گاه بعد از بعثت برای دورماندن از غوغای بت پرستان جاهل و جامعه مملوّ از خرافات آن عصر، به غار حرا می رفت و ساعت ها و روزها به راز و نياز با خدا می پرداخت و در اسرار آسمان و زمين می انديشيد. قابل توجه است که داخل غار اگر کسی رو به دهانه شمالی غار بايستد هم رو به کعبه ايستاده و هم رو به بيت المقدس.

از پاره ای از روايات استفاده می شود که پيامبر اکرم (ص) حتی بعد از نبوّت، گاهی به غار حراء می رفت و دور از اذيت و آزار مشرکان متعصب، به عبادت و راز و نياز با خدا می پرداخت و حضرت علی (ع) و حضرت خديجه (س) گاه با آن حضرت بودند و می دانيم نخستين شعاع وحی در همانجا درخشيد.

ابن ابی الحديد در شرح نهج البلاغه خود می گويد: داستان مجاورت پيامبر اکرم (ص) به غار حرا مشهور است و در کتب صحاح آمده که او در هر سال يک ماه در جوار حرا بود و در آن ماه نيازمندانی به سراغ آن حضرت (ص) می آمدند و آن ها را اطعام می کرد، هنگامی که اين مدت پايان می پذيرفت و پيامبر اکرم (ص) از آنجا باز می گشت به سراغ کعبه می آمد و هفت دور يا بيشتر طواف می کرد. سپس به خانه خود باز می گشت تا سال بعثت فرا رسيد.

پيامبر اکرم (ص) ماه مبارک را در آن سال به اتفاق حضرت خديجه (س) و حضرت علی بن ابی طالب (ع) و خادمی که داشتند در آنجا بود و در اين زمان بود که جبرئيل فرمان نبوّت و رسالت را برای آن حضرت (ص) آورد و (اين حديث ظاهراً اشاره به نزول دفعی و يک پارچه قرآن بر پيامبر اکرم (ص) در ماه رمضان است و منافاتی با نزول تدريجی که آغاز آن 27 رجب است، ندارد).[8]

افزون بر اين، در آغاز اسلام مدت ها گذشت که تنها سه نفر پيرو اين آيين پاک بودند: پيامبر اکرم (ص)، حضرت خديجه (س) و حضرت علی (ع).

منظور از ديدن نور وحی و استشمام بوی نبوّت چيست؟

بعضی از شارحان نهج البلاغه آن را بر جنبه های معنوی حمل کرده اند، در حالی که بعضی ديگر می گويند: مانعی ندارد که حمل بر جنبه ظاهری و مادی بشود، يعنی به هنگام وحی واقعاً نوری ساطع می شد که تنها پيامبر اکرم (ص) و اميرمؤمنان (ع) آن را می ديدند و بوی خوشی فضا را عطرآگين می کرد که تنها به مشام اين دو بزرگوار می رسيد و هيچ مانعی ندارد که بعضی از موجودات مادی را افرادی که احساس قوی تری دارند، درک کنند و ديگران درک نکنند.

مثلا گفته می شود: اشعه ماورای بنفش يا مادون قرمز که برای ما انسان ها قابل ادراک نيست، برای بعضی از پرندگان که حسن قويتری دارند قابل ادراک است.

شنیدن صدای ناله شیطان

سپس امام علی (ع) به نکته مهم ديگری در رابطه او با پيامبر اکرم (ص) اشاره کرده، می فرمايد:

«هنگامی كه وحی نازل می شد صدای ناله شيطان را می شنيدم. می پرسيدم يا رسول الله، اين صدای چيست؟ می گفت كه صدای شيطان است، از اين كه او را بپرستند، نوميد شده است. تو هم می شنوی، هر چه من می شنوم و می بينی آنچه من می بينم، جز آن كه تو پيامبر نيستی ولی تو وزير منی، تو به راه خير می روی».

ممکن است کسی بگويد: بعد از ظهور اسلام و پيامبر اکرم (ص) باز هم گروه کثيری سر بر فرمان شيطان دارند. اين سخن چگونه با مطلب بالا سازگار است؟ پاسخ اين است که با ظهور اسلام آن اطاعت مطلق و بی قيد و شرط عصر جاهلیت در همه چيز از شيطان که شامل بت پرستی و آلودگی های اخلاقی و مظالم شديد اجتماعی می شد درهم شکست و گروه کثيری از مومنان راستين در هر قرن پيدا شدند که اگر جمعيّت آنها از پيروان شيطان بيشتر نباشد، کيفيت وجودی و مقامات آن ها بسيار برتر است.

به تعبير ديگر، شيطان در روز نخست گفته بود: «و وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ».[9] اين معنا با ظهور پيامبر اکرم (ص) از ميان رفت، زيرا غير از «مخلصين» که منظور اوليای خاص خدا هستند، گروهی از مومنان قوی الايمان و صالح العمل نيز از پيروی شيطان سرباز زدند.

به هر حال اين گفتار، همانند روايات متعدّد ديگر که بعداً به آن اشاره خواهد شد، نشان می دهد که موقعيت حضرت علی (ع) نسبت به پيامبر اکرم (ص) تا چه اندازه والا بوده است. او در همه چيز دوش به دوش پيامبر پيش می رفت، فقط مقام نبوّت نداشت.

حدیث منزلت امام علی (ع)

حديث «منزلت» به طور گسترده در کتب شيعه و اهل سنّت نقل شده است. در جنگ تبوک هنگامی که پيامبر (ص)، حضرت علی (ع) را به جای خود در مدينه قرار داد و امام علی (ع) از جهت عدم شرکت در جهاد ناراحت بود، پيامبر (ص) حديث منزلت امام علی (ع) را بيان فرمود.

اين حديث طبق نقل ابن عباس که در کتب معتبر اهل سنّت به عنوان يک حديث صحيح شناخته شده است، چنين است:

هنگامی که رسول خدا (ص) برای غزوه تبوک آماده حرکت شد و گروهی از مردم با آن حضرت (ص) بودند، حضرت علی (ع) عرض کرد: من هم با شما بيايم، پيامبر (ص) فرمود: نه! حضرت علی (ع) گريست، رسول خدا (ص) فرمود:

«أما تَرْضی أنْ تَکُونَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی إلاّ أنَّهُ لَيْسَ بَعْدی نَبِی»؛ «آيا تو راضی نيستی که نسبت به من همچون هارون (برادر موسی) نسبت به موسی باشی، جز اين که بعد از من پيامبری نيست (اشاره به اين که تمام مزايای من جز مقام نبوت را دارا هستی)».

سپس افزود: «إنّهُ لا يَنْبَغی أنْ أذْهَبَ إلاّ وَ أنْتَ خَليفَتي»؛ «سزاوار نيست من بروم جز اين که تو جانشين من باشی».[10]

حدیث منزلت امام علی (ع) را حاکم در مستدرک ذکر کرده و گفته است: سند حديث صحيح است و نيز ذهبی در تلخيص المستدرک آن را آورده و تصريح به صحّت آن کرده است. در کتب بسيار ديگری، مانند مسند احمد، ذخائرالعقبی، مناقب خوارزمی، الاصابة ابن حجر عسقلانی، المراجعات، احقاق الحق و کتب بسيار ديگری که نقل تمام اسناد آن بسيار به طول می انجامد، آمده است.

اعلام جانشینی امام علی (ع)

هدف امام علی (ع)، معرفی خود و اتمام حجت بر مردم مسلمان است تا آنان که پیامبر (ص) را قبول دارند به گفته اش نیز ایمان آورند و کسی را رهبر خود قرار دهند که پیامبر (ص) او را رهبر پس از خود قرار داده است تا در پرتو آن، اسلام و مسلمین به بیراهه ها کشانده نشوند و در تمام زمان ها مسلمانان بیدار شوند و رهبران شایسته را از ناشایسته تمیز داده و به دنبال رهبران شایسته بروند.

گويا دست تقدير اين حادثه را به وجود آورد تا بزرگترين مرد جهان بعد از پيامبر اکرم (ص) از آغاز عمر شب و روز در کنار آن حضرت (ص) باشد و تحت تعليم و تربيت او قرار گيرد.

اين شاگرد در محضر آن استاد تا آنجا پيش برود که نور وحی را ببيند و بوی وحی را استشمام کند و صدای جبرئيل را بشنود و حتی ناله شيطان را که به هنگام بعثت از حلقوم او برخاست، درک کند و در يک کلام با جهان غيب کاملا در ارتباط باشد و تا آنجا پيش برود که پيامبر اکرم (ص) خطاب به او بفرمايد: «آنچه را که من می شنوم، می شنوی و آنچه را که من می بينم می بينی جز اينکه پيامبر نيستی».

نتیجه گیری

امام علی (ع) از کودکی در کنار پیامبر (ص) پرورش یافت و تحت تعالیم ایشان قرار گرفت. در خطبه 192 نهج البلاغه، امام علی (ع) به نقل از پیامبر (ص) مرور کوتاهی بر همراهی همیشگی خود در کنار پیامبر (ص) داشته و در پایان حجت را بر مردم تمام کرده تا آنان که پیامبر (ص) را به پیامبری قبول دارند بدانند که امام علی (ع) پس از ایشان جانشین شایسته نبوت می باشد. در بسیاری از احادیث نقل شده از پیامبر (ص)، به منزلت امام علی (ع) و مقام والای او اشاره شده است.

به همین دلایل، مسلمانان از جمله شیعیان به منزلت امام علی (ع) به عنوان یک الگوی بی نظیر انسانی و الهی توجه دارند و او را مورد احترام و محبت خاصی قرار می دهند. بنابراین، تحلیل منزلت امام علی (ع) می تواند به درک بهتر آموزه های اسلامی و شیوه های صحیح زندگی کمک کند.

پی نوشت ها

[1] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[2] . طبری، تاريخ طبرى، ج2، ص57-58.

[3] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[4] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[5] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[6] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[7] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 192.

[8] . ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج13، ص208.

[9] . حجر، 39-40.

[10] . پورجوادی، دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص5884.

منابع

  1. قرآن کریم.
  2. ابن ابی الحديد، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1363.
  3. پورجوادی، نصرالله، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف، 1375.
  4. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
  5. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تهران، اساطیر، 1362.

منبع مقاله | با اقتباس از:

  1. محمدی اشتهاردی، محمد، گفتار پیامبر (ص) در نهج البلاغه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1364.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1375، ج7، ص508-499.

منزلت امام علی (ع) و همیاری همیشگی او با پیامبر (ص)

bale-black
eitaa-icon-black

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :