سفر آخرت و یادآوری آن، برای بسیاری هولناک و وحشتناک است ولی در جهان بینی اسلامی این موضوع چهره دیگری دارد؛ چرا که سفر آخرت گذرگاهی است به جهان دیگر و در حقیقت یک تولد ثانوی محسوب می شود.
شاید نوزادی که به هنگام تولد، سخت گریه می کند، گمان می کند که در شرف از بین رفتن و نابود است در حالی که وارد جهانی بسیار وسیع تر از رحم مادر می شود. از دنیا رخت بربستن نیز چنین است. گذشتن از دروازه مرگ برای همه خوشایند نیست؛ تنها برای کسانی خوشایند و مورد پذیرش است که برای این سفر بزرگ و طولانی، زاد و توشه کافی به همراه داشته باشند.
چنین نگرشی درباره مرگ، از یک سو به انسان قدرت جهاد و ایثار و فداکاری می دهد و ترس از مرگ، او را به ذلت و زبونی و خواری نمی کشاند، و از سوی دیگر هشداری است به انسان ها در برابر گناهان و وسیله موثری است برای تربیت آن ها.
توصیف مرگ و سفر آخرت
اگر انسان اندکى به واقعیت مرگ بیندیشد و باور کند که دیر یا زود از این سراى فانى کوچ خواهد کرد، دیگر تحت تاثیر خواهش هاى نفسانى خویش قرار نخواهد گرفت و هرگز به لذت هاى فانى و زود گذر دنیا دلخوش نخواهد شد؛ بلکه همواره با اعمال نیک به فراهم آوردن زاد و توشه براى سفر آخرت همت خواهد گمارد.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در سخنانى، این گونه به توصیف مرگ پرداخت است: «فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِکُمْ وَ مُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ وَ مُبَاعِدُ طِیَّاتِکُمْ، زَائِرٌ غَیْرُ مَحْبُوبٍ وَ قِرْنٌ غَیْرُ مَغْلُوبٍ وَ وَاتِرٌ غَیْرُ مَطْلُوبٍ. قَدْ أَعْلَقَتْکُمْ حَبَائِلُهُ وَ تَکَنَّفَتْکُمْ غَوَائِلُهُ وَ أَقْصَدَتْکُمْ مَعَابِلُهُ وَ عَظُمَتْ فِیکُمْ سَطْوَتُهُ وَ تَتَابَعَتْ عَلَیْکُمْ عَدْوَتُهُ وَ قَلَّتْ عَنْکُمْ نَبْوَتُهُ، فَیُوشِکُ أَنْ تَغْشَاکُمْ دَوَاجِی ظُلَلِهِ وَ احْتِدَامُ عِلَلِهِ وَ حَنَادِسُ غَمَرَاتِهِ وَ غَوَاشِی سَکَرَاتِهِ وَ أَلِیمُ إِرْهَاقِهِ وَ دُجُوُّ أَطْبَاقِهِ وَ [خُشُونَةُ] جُشُوبَةُ مَذَاقِهِ؛[1]
مرگ، نابود کننده لذت ها و خواهش هاى نفسانى و دور کننده اهداف شماست. مرگ، دیدار کننده اى دوست نداشتنى، هماوردى شکست ناپذیر و کینه توزى است که بازخواست نمى شود.
دام هاى خود را هم اکنون بر دست و پاى شما آویخته و سختى هایش شما را فرا گرفته و تیر هاى خود را به سوى شما پرتاب کرده است. قهرش بزرگ، دشمنى اش پیاپى و تیرش خطاناپذیر است. چه زود است که سایه مرگ، شدت درد هاى آن، تیرگى هاى لحظه جان کندن، بیهوشى سکرات مرگ، ناراحتى و خارج شدن روح از بدن، تاریکى چشم پوشیدن از دنیا و تلخى خاطره ها شما را فرا گیرد».
سفر آخرت از شما غفلت نمى کند
انسان چه بخواهد و چه نخواهد، مرگ و اجلش فرا خواهد رسید و هرگز براى همیشه در این دنیا زندگى نخواهد کرد. حتى انبیاى الهى که بهترین بندگان خدا بودند، پس از چند سال زندگى در این دنیا، از این جهان رخت بربستند.
امیرالمومنین على (علیه السلام) در این باره مى فرمایند: «وَ أُوصِيكُمْ بِذِكْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلَالِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ، وَ كَيْفَ غَفْلَتُكُمْ عَمَّا لَيْسَ يُغْفِلُكُمْ وَ طَمَعُكُمْ فِيمَنْ لَيْسَ يُمْهِلُكُمْ؛ فَكَفَى وَاعِظاً بِمَوْتَى عَايَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَيْرَ رَاكِبينَ وَ أُنْزِلُوا فِيهَا غَيْرَ نَازِلِينَ.
فَكَأَنَّهُمْ [كَأَنَّهُمْ] لَمْ يَكُونُوا لِلدُّنْيَا عُمَّاراً وَ كَأَنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَاراً، أَوْحَشُوا مَا كَانُوا يُوطِنُونَ وَ أَوْطَنُوا مَا كَانُوا يُوحِشُونَ، وَ اشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا وَ أَضَاعُوا مَا إِلَيْهِ انْتَقَلُوا، لَا عَنْ قَبِيحٍ يَسْتَطِيعُونَ انْتِقَالًا وَ لَا فِي حَسَنٍ يَسْتَطِيعُونَ ازْدِيَاداً، أَنِسُوا بِالدُّنْيَا فَغَرَّتْهُمْ وَ وَثِقُوا بِهَا فَصَرَعَتْهُمْ؛[2]
و سفارشتان مى کنم به یاد مرگ باشید، و از آن کمتر غفلت نمایید. چگونه غافل مى مانید از چیزى که از شما غافل نیست، و چگونه طمع مى بندید به کسى که شما را مهلت نمى دهد؟
براى پند و اندرز شما بس است مرده هایى که دیده اید، آنها را به گورستان بردند بدون اینکه بر مرکبى سوار شوند، و آنان را در میان قبر گذاشتند بدون اینکه خودشان فرود آیند، گویا اینان از آباد کنندگان دنیا نبودند، و آخرت همیشه جایگاه آنان بود.
از دنیایى که در آن سکونت داشتند رمیدند، و در محلى که از آن وحشت داشتند آرمیدند، به آنچه از آن جدا شدند سرگرم بودند، و جایى را که عاقبت باید به آن برسند ضایع کردند.
پس از مرگ قدرت برگشت از کارهاى زشت را ندارند، و توان اضافه کردن نیکى براى آنان محال است. به دنیا انس گرفتند مغرورشان کرد، به آن اعتماد نمودند به خاکشان انداخت».
ناگهانى بودن مرگ و سفر آخرت
یکى از ویژگى هاى مهم سفر آخرت، ناگهانى بودن آن است. هیچ کس نمى داند چه روز و چه ساعتى اجل او فرا مى رسد و از این دنیا رخت بر مى بندد. چه بسیار افرادى که در کمال سلامت روز را شروع کردند و تا غروب آن روز اجلشان فرا رسید، در حالى که هیچ کس احتمال چنین اتفاقى را نمى داد.
از این رو انسان باید همیشه آمادگى لازم را براى سفر آخرت داشته باشد. در فرمایشى از امیرالمومنین علی (علیه السلام) آمده است:
«رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ یَوْماً لَیْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ، وَ مَغْبُوطٍ فِی أَوَّلِ لَیْلِهِ قَامَتْ بَوَاکِرُبَّ مُسْتَقْبلٍ یَوْماً لَیْسَ بمُسْتَدْبرِهِ، وَ مَغْبُوطٍ فِی أَوَّلِ لَیْلِهِ قَامَتْ بَوَاکِیهِ فِی آخِرِهِ؛[3] چه بسیار کسانى که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند و چه بسیار کسانى که در آغاز شب بر او حسد مى بردند و در پایان شب عزاداران به سوگش نشستند».
گویى زندگى دنیا، یک روز بود
امیرالمومنین على (علیه السلام) درباره زودگذر بودن عمر در نهج البلاغه هشدار داده و مى فرمایند: «فَاللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ، فَإِنَّ الدُّنْیَا مَاضِیَةٌ بِکُمْ عَلَى سَنَنٍ وَ أَنْتُمْ وَ السَّاعَةُ فِی قَرَنٍ، وَ کَأَنَّهَا قَدْ جَاءَتْ بِأَشْرَاطِهَا وَ أَزِفَتْ بِأَفْرَاطِهَا وَ وَقَفَتْ بِکُمْ عَلَى صِرَاطِهَا وَ کَأَنَّهَا قَدْ أَشْرَفَتْ بِزَلَازِلِهَا وَ أَنَاخَتْ بِکَلَاکِلِهَا، وَ انْصَرَمَتِ [انْصَرَفَتِ] الدُّنْیَا بِأَهْلِهَا وَ أَخْرَجَتْهُمْ مِنْ حِضْنِهَا.
فَکَانَتْ کَیَوْمٍ مَضَى أَوْ شَهْرٍ انْقَضَى، وَ صَارَ جَدِیدُهَا رَثّاً وَ سَمِینُهَا غَثّاً؛ فِی مَوْقِفٍ ضَنْکِ الْمَقَامِ وَ أُمُورٍ مُشْتَبِهَةٍ عِظَامٍ، وَ نَارٍ شَدِیدٍ کَلَبُهَا، عَالٍ لَجَبُهَا، سَاطِعٍ لَهَبُهَا، مُتَغَیِّظٍ زَفِیرُهَا، مُتَأَجِّجٍ سَعِیرُهَا، بَعِیدٍ خُمُودُهَا، ذَاکٍ وُقُودُهَا، مَخُوفٍ وَعِیدُهَا، عَمٍ قَرَارُهَا، مُظْلِمَةٍ أَقْطَارُهَا، حَامِیَةٍ قُدُورُهَا، فَظِیعَةٍ أُمُورُهَا وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً، قَدْ أُمِنَ الْعَذَابُ وَ انْقَطَعَ الْعِتَابُ وَ زُحْزِحُوا عَنِ النَّارِ وَ اطْمَأَنَّتْ بِهِمُ الدَّارُ وَ رَضُوا الْمَثْوَى وَ الْقَرَارَ؛[4]
اى بندگان! خدا را خدا را، پروا کنید که دنیا با قانونمندى خاصى مى گذرد. شما با قیامت به رشته اى اتصال دارید؛ گویا نشانه هاى قیامت آشکار مى شود و شما را در راه خود متوقف کرده با زلزله هایش سر رسیده است و سنگینى بار آن را بر دوش شما نهاده، رشته پیوند مردم با دنیا را قطع کرده و همه را از آغوش گرم دنیا خارج ساخته است.
گویى یک روز بود و گذشت یا ماهى بود و سپرى شد. تازه هاى دنیا کهنه شد و فربه هایش لاغر گردیدند. سپس به سوى جایگاهى تنگ، در میان مشکلاتى بزرگ و آتشى پر شراره مى روند که صداى زبانه هایش وحشت زا، شعله هایش بلند و غرشش پرهیجان و گدازنده است. در آن میان، پرهیزکاران از کیفر و عذاب در امانند و از سرزنش ها آسوده و از آتش به دور و در خانه هاى امن الهى، از جایگاه خود خشنودند».
عبرت از گذشتگان
مطالعه و تامل در زندگى گذشتگان، همواره در بردارنده نکات آموزنده اخلاقى و تربیتى است. مشاهده مى کنیم آن ها که همواره بر شوکت، قدرت و ثروت خویش مغرور بودند و دست به هر ستمى مى زدند، اکنون در گوشه اى از این زمین پهناور زیر انبوهى از خاک رها شده اند و بعد از مرگ، روحشان در عالم برزخ پاسخگوى رفتار و اعمالشان است.
امام على (علیه السلام) در این باره مى فرمایند: «وَ قَدْ رَأَیْتَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ وَ حَذِرَ الْإِقْلَالَ وَ أَمِنَ الْعَوَاقِبَ طُولَ أَمَلٍ وَ اسْتِبْعَادَ أَجَلٍ کَیْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِهِ مَحْمُولًا عَلَى أَعْوَادِ الْمَنَایَا یَتَعَاطَى بِهِ الرِّجَالُ الرِّجَالَ حَمْلًا عَلَى الْمَنَاکِبِ وَ إِمْسَاکاً بِالْأَنَامِلِ. أَمَا رَأَیْتُمُ الَّذِینَ یَأْمُلُونَ بَعِیداً وَ یَبْنُونَ مَشِیداً وَ یَجْمَعُونَ کَثِیراً کَیْفَ أَصْبَحَتْ بُیُوتُهُمْ قُبُوراً وَ مَا جَمَعُوا بُوراً وَ صَارَتْ أَمْوَالُهُمْ لِلْوَارِثِینَ وَ أَزْوَاجُهُمْ لِقَوْمٍ آخَرِینَ، لَا فِی حَسَنَةٍ یَزِیدُونَ وَ لَا مِنْ سَیِّئَةٍ یَسْتَعْتِبُونَ؛[5]
همانا گذشتگان را دیدى که ثروت ها اندوختند و از فقر و بیچارگى وحشت داشتند و با آرزوهاى طولانى فکر مى کردند در امانند و مرگ را دور مى پنداشتند، دیدى چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد و آنان را از وطنشان بیرون راند؟.
آیا ندیدید آنان را که آرزوهاى دور و دراز داشتند و کاخ هاى استوار مى ساختند و مال هاى فراوان مى اندوختند، چگونه خانه هایشان گورستان شد و اموال جمع آورى شده شان تباه و پراکنده و از آنِ وارثان گردید و زنان آن ها با دیگران ازدواج کردند؟ آن ها نه مى توانند چیزى به نیکى هاشان بیفزایند و نه از گناه توبه کنند».
از دگرگونى روزگار عبرت بگیرید
گذشت زمان و گذر عمر، به انسان ها هشدار مى دهد که خویشتن را براى مرگ و سفر آخرت و کوچ کردن از این سراى فانى آماده سازند؛ زیرا عالم قبر و برزخ و پس از آن قیامت، منزلگاه هاى بسیار حساس و مهمى است که بدون آمادگى براى انسان ها بسیار سخت و وحشتناک خواهد بود.
امیرالمومنین على (علیه السلام) در خطبه ای راجع به این مساله مى فرمایند: «وَ إِنَّ غَداً مِنَ الْیَوْمِ قَرِیبٌ، یَذْهَبُ الْیَوْمُ بِمَا فِیهِ وَ یَجِیءُ الْغَدُ لَاحِقاً بِهِ، فَکَأَنَّ کُلَّ امْرِئٍ مِنْکُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ، فَیَا لَهُ مِنْ بَیْتِ وَحْدَةٍ وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ، وَ کَأَنَّ الصَّیْحَةَ قَدْ أَتَتْکُمْ وَ السَّاعَةَ قَدْ غَشِیَتْکُمْ وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ الْقَضَاءِ. قَدْ زَاحَتْ عَنْکُمُ الْأَبَاطِیلُ وَ اضْمَحَلَّتْ عَنْکُمُ الْعِلَلُ وَ اسْتَحَقَّتْ بِکُمُ الْحَقَائِقُ وَ صَدَرَتْ بِکُمُ الْأُمُورُ مَصَادِرَهَا، فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اعْتَبِرُوا بِالْغِیَرِ وَ انْتَفِعُوا بِالنُّذُر؛[6]
فردا به امروز نزدیک است. امروز با آنچه در آن است مى گذرد و فردا مى آید و بدان مى رسد؛ گویى هر یک از شما در دل زمین به خانه مخصوص خود رسیده و در گودالى که کنده اند، آرمیده اید.
وه که چه خانه تنهایى و چه منزل وحشتناکى و چه سیه چال غربتى! گویى هم اکنون بر صور اسرافیل دمیده اند و قیامت فرا رسیده و براى قضاوت و حسابرسى قیامت بیرون شده اید. پندارهاى باطل دور گردیده، بهانه ها از میان برخاسته و حقیقت ها براى شما آشکار شده و شما را به آنجا که لازم بود کشانده اند. اگر چنین است، از عبرت ها پند گیرید و از دگرگونى روزگار عبرت پذیرید و از هشدار دهندگان بهره مند گردید».
آمادگى براى سفر آخرت
هر انسان عاقلى که سفرى در پیش داشته باشد، از مدت ها قبل آمادگى هاى لازم و نیز زاد و توشه این سفر را فراهم مى آورد تا بتواند در کمال موفقیت و سلامت این سفر را پشت سر بگذارد. حال این سوال مهم مطرح مى شود که آیا شایسته نیست انسان براى مهم ترین و حساس ترین سفرى که در زندگى پیش روى خود دارد، زاد و توشه اى نیکو و شایسته فراهم آورد؟
امیرالمومنین على (علیه السلام) در سخنانى نورانی پیرامون مرگ و آمادگی برای سفر آخرت مى فرمایند: «وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ [الْعَرْجَةَ] عَلَى الدُّنْیَا وَ انْقَلِبُوا بِصَالِحِ مَا بِحَضْرَتِکُمْ مِنَ الزَّادِ، فَإِنَّ أَمَامَکُمْ عَقَبَةً کَئُوداً وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً لَا بُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَیْهَا وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا. وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَلَاحِظَ الْمَنِیَّةِ نَحْوَکُمْ [دَائِبَةٌ] دَانِیَةٌ وَ کَأَنَّکُمْ بِمَخَالِبِهَا وَ قَدْ نَشِبَتْ فِیکُمْ وَ قَدْ دَهَمَتْکُمْ فِیهَا مُفْظِعَاتُ الْأُمُورِ وَ [مُضْلِعَاتُ] مُعْضِلَاتُ الْمَحْذُورِ. فَقَطِّعُوا عَلَائِقَ الدُّنْیَا وَ اسْتَظْهِرُوا بِزَادِ التَّقْوَى؛[7]
وابستگى به دنیا را کم کنید و با زاد و توشه نیکو به سوى آخرت باز گردید که پیشاپیش شما گردنه اى سخت و دشوار و منزلگاه هایى ترسناک وجود دارد که باید در آن جاها فرود آیید و توقف کنید.
آگاه باشید که فاصله نگاه هاى مرگ بر شما کوتاه است و گویا هم اکنون چنگال هایش را در جان شما فرو مى برد. کارهاى دشوار دنیا، مرگ را از یادتان برده و بلاهاى طاقت فرسا، آن را از شما پنهان داشته است. پس پیوندهاى خود را با دنیا قطع کنید و از پرهیزکارى کمک بگیرید».
ضرورت یاد مرگ و سفر آخرت
به یاد مرگ بودن، یکى از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار در رشد و تکامل اخلاقى آدمى است؛ زیرا انسانى که همواره به یاد سفر آخرت باشد، ظواهر فریبنده دنیا و دنیاپرستی او را از مسیر حق و حقیقت منحرف نمى سازد.
از این رو امیرالمومنین على (علیه السلام) در نامه اى به فرزند برومندش امام حسن (علیه السلام) مى نویسند: «وَاعْلَمْ يا بُنَىَّ، اَنَّكَ اِنَّما خُلِقْتَ لِلاْخِرَةِ لا لِلدُّنْيا، وَ لِلْفَناءِ لا لِلْبَقاءِ، وَ لِلْمَوْتِ لا لِلْحَياةِ، وَ اَنَّكَ فى مَنْزِلِ قُلْعَة، وَ دارِ بُلْغَة، وَ طَريق اِلَى الاْخِرَةِ، وَ اَنَّكَ طَريدُ الْمَوْتِ الَّذى لايَنْجُو مِنْهُ هارِبُهُ، وَ لايَفُوتُهُ طالِبُهُ، و لابُدَّ اَنَّهُ مُدْرِكُهُ، فَكُنْ مِنْهُ عَلى حَذَر اَنْ يُدْرِكَكَ وَ اَنْتَ عَلى حال سَيِّئَة قَدْ كُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَكَ مِنْها بِالتَّوْبَةِ.
فَيَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ ذلِكَ، فَاِذا اَنْتَ قَدْ اَهْلَكْتَ نَفْسَكَ. يا بُنَىَّ، اَكْثِرْ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ، وَ ذِكْرِ ما تَهْجُمُ عَلَيْهِ، وَ تُفْضى بَعْدَ
الْمَوْتِ اِلَيْهِ، حَتّى يَأْتِيَكَ وَ قَدْ اَخَذْتَ مِنْهُ حِذْرَكَ ، وَ شَدَدْتَ لَهُ اَزْرَكَ، وَ لا يَأْتِيَكَ بَغْتَةً فَيَبْهَرَكَ؛[8]
پسرم! بدان تو براى آخرت آفریده شدى نه دنیا. براى رفتن از دنیا، نه پایدار ماندن درآن. براى مرگ، نه زندگى جاودانه در دنیا که هر لحظه ممکن است از دنیا کوچ کنى و به آخرت در آیى.
تو شکار مرگى که فرارکننده آن نجاتى ندارد. هر که را بجوید به او مى رسد و سرانجام او را مى گیرد. از مرگ بترس؛ نکند زمانى سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبه کردن باشى و مرگ مهلت ندهد و بین تو و توبه فاصله اندازد که دراین حال خود را تباه کرده اى.
پسرم! فراوان به یاد مرگ باش و به یاد آنچه به سوى آن مى روى و پس از مرگ در آن قرار مى گیرى تا هنگام ملاقات با مرگ، از هر نظر آماده باشى. نیروى خود را افزون کن و کمر همت را بسته نگهدار که ناگهان نیاید و مغلوبت نسازد».
تاریکى و وحشت قبر
امیرالمومنین على (علیه السلام) در سخنانى راجع به فشار قبر و دشوارى هاى آن چنین مى فرمایند: «وَ قَدْ غُودِرَ فِي مَحَلَّةِ الْأَمْوَاتِ رَهِيناً وَ فِي ضِيقِ الْمَضْجَعِ وَحِيداً قَدْ هَتَكَتِ الْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ وَ أَبْلَتِ النَّوَاهِكُ جِدَّتَهُ وَ عَفَتِ الْعَوَاصِفُ آثَارَهُ وَ مَحَا الْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُ وَ صَارَتِ الْأَجْسَادُ شَحِبَةً بَعْدَ بَضَّتِهَا وَ الْعِظَامُ نَخِرَةً بَعْدَ قُوَّتِهَا وَ الْأَرْوَاحُ مُرْتَهَنَةً بِثِقَلِ أَعْبَائِهَا مُوقِنَةً بِغَيْبِ أَنْبَائِهَا لَا تُسْتَزَادُ مِنْ صَالِحِ عَمَلِهَا وَ لَا تُسْتَعْتَبُ مِنْ سَيِّئِ زَلَلِهَا؛[9]
او را در سرزمین مردگان مى گذارند و در تنگناى قبر تنها خواهد ماند. حشرات درون زمین، پوستش را مى شکافند و خشت و خاک گور بدن او را مى پوساند. تند بادهاى سخت آثار او را نابود مى کند و گذشت شب و روز، نشانه هاى او را از میان برمى دارد.
بدن پس از آن همه طراوت متلاشى مى گردد و استخوان ها بعد از آن همه سختى و مقاومت پوسیده مى شود و روح در گرو سنگینى بار گناهان است. آنجاست که به اسرار پنهان یقین مى کند، اما نه بر اعمال نیکش چیزى اضافه مى شود و نه مى تواند از اعمال زشت توبه کند».
پیام مردگان
زیارت قبور مومنان، یکى از اعمال مستحبى است که در روایات اسلامى بسیار بر آن تاکید شده است؛ زیرا این زیارت، نه تنها براى انسان زیارت کننده پاداش به همراه دارد، بلکه یادآورى و تذکرى براى اوست تا براى لحظاتى در احوالات آنان بیندیشد و عبرت بگیرد.
امیرالمومنین على (علیه السلام) در سخنانى در این باره مى فرماید: «وَ لَئِنْ عَمِيَتْ آثَارُهُمْ وَ انْقَطَعَتْ أَخْبَارُهُمْ لَقَدْ رَجَعَتْ فِيهِمْ أَبْصَارُ الْعِبَرِ وَ سَمِعَتْ عَنْهُمْ آذَانُ الْعُقُولِ وَ تَكَلَّمُوا مِنْ غَيْرِ جِهَاتِ النُّطْقِ، فَقَالُوا كَلَحَتِ الْوُجُوهُ النَّوَاضِرُ وَ خَوَتِ الْأَجْسَامُ النَّوَاعِمُ وَ لَبِسْنَا أَهْدَامَ الْبِلَى وَ تَكَاءَدَنَا ضِيقُ الْمَضْجَعِ وَ تَوَارَثْنَا الْوَحْشَةَ وَ [تَهَدَّمَتْ] تَهَكَّمَتْ عَلَيْنَا الرُّبُوعُ الصُّمُوتُ، فَانْمَحَتْ مَحَاسِنُ أَجْسَادِنَا وَ تَنَكَّرَتْ مَعَارِفُ صُوَرِنَا وَ طَالَتْ فِي مَسَاكِنِ الْوَحْشَةِ إِقَامَتُنَا وَ لَمْ نَجِدْ مِنْ كَرْبٍ فَرَجاً وَ لَا مِنْ ضِيقٍ مُتَّسَعاً؛[10]
حال اگرچه آثارشان نابود و اخبارشان فراموش شده، اما چشم هاى عبرت بین آن ها را مى نگرد و گوش جان اخبارشان را مى شنود که با زبان دیگرى با ما حرف مى زنند و مى گویند: چهره هاى زیبا، پژمرده و بدن هاى ناز پرورده، پوسیده شد.
بر اندام خود لباس کهنگى پوشانده ایم و تنگى قبر ما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از یکدیگر به ارث برده ایم و خانه هاى خاموش قبر بر ما فرو ریخته و زیبایى هاى اندام ما را نابود و نشانه هاى چهره هاى ما را دگرگون کرده است. اقامت ما در این خانه هاى وحشت زا طولانى است؛ نه از مشکلات رهایى مى یابیم و نه از تنگى قبر گشایشى فراهم مى شود».
نتیجه گیری
سفر آخرت در نظر امیرالمومنین علی (علیه السلام)، حتمی و ناگهانی است؛ به همین دلیل حضرت در موارد متعددی، به لزوم آمادگی برای سفر آخرت اشاره فرموده اند و انسان ها را به جمع آوری زاد و توشه برای رفتن به سرای ابدی ترغیب نموده اند. مرگ در نظر ایشان، پدیده ای است که آدمی را گریز از آن نیست؛ پس انسان باید به سلاح ایمان و عمل صالح مجهز باشد تا بتواند پس از مرگ و در سرای آخرت نیز روسپید باشد. همچنین، یادآوری مرگ و عبرت گرفتن از حال گذشتگان می تواند انسان را به سمت اعمال صالح ببرد و مسیر هدایت او را هموار کند.
پی نوشت ها
[1] همان، خطبه 230.
[2] همان، خطبه 188.
[3] صبحی صالح، نهج البلاغه، حکمت 380.
[4] همان، خطبه 190.
[5] همان، خطبه 132.
[6] همان، خطبه 157.
[7] همان، خطبه 204.
[8] همان، نامه 31.
[9] همان، خطبه 83.
[10] همان، خطبه 221.
منبع
با اقتباس از: کریم خانی، حمزه، معاد در نهج البلاغه، ماه نامه گلبرگ، شماره 66، شهریور 1384.