راهبرد و بحران های سیاسی همواره در حکومت ها وجود داشته اند، نحوه مدیریت بحران های سیاسی توسط حکومت نقش مهمی در تعیین پیامدهای آن دارد. حکومت ها باید با بحران های سیاسی به روشی باز، شفاف و فراگیر برخورد کنند.
امام علی (ع) به عنوان اولین امام شیعیان و شخصیتی برجسته در تاریخ اسلام، الگوی بی نظیری در مدیریت بحران های سیاسی ارائه داده است. سیره و سخنان ایشان در نهج البلاغه، گنجینه ای از آموزه های ارزشمند برای رهبران و سیاستمداران در مواجهه با بحران های سیاسی به شمار می رود.
در ادامه به برخی از کلیدی ترین راهبردهای امام علی (ع) در مدیریت بحران های سیاسی اشاره می کنیم:
۱. راهبرد عدالت و انصاف در حل بحران های سیاسی
امام علی (ع) عدالت را زیربنای هر حکومت صالح می دانست و همواره بر اجرای عدالت در حق همه افراد، فارغ از جایگاه و موقعیت اجتماعی، تأکید می کرد. ایشان معتقد بود که بی عدالتی و ظلم، ریشه بسیاری از بحران های سیاسی و اجتماعی است.
امام علی (ع) عدالت را به معنای «قرار دادن هر چیز در جایگاه درست خود»[1] می دانست. ایشان معتقد بود که عدالت، تنها شامل حقوق مادی افراد نیست، بلکه حقوق معنوی و اجتماعی آنها را نیز در بر می گیرد.
در اندیشه سیاسی امام علی (ع) راه کارهای متعددی برای تحقق عدالت مطرح است:
الف. برقراری حکومت صالح
امام علی (ع) معتقد بود که عدالت بدون وجود حکومت صالح امکان پذیر نیست. ایشان می فرماید:
«قُلوبُ الرَّعِيَّةِ خَزائِنُ راعيها فَما اَوْدَعَها مِنْ عَدْلٍ اَوْ جَوْرٍ وَجَدَهُ؛[2] دل هاى مردم صندوقچه هاى حاكم است، پس آنچه از عدالت و يا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد ديد».
حکومت حاکم صالح، حکومتی است که بر پایه عدالت، تقوا و قانون مداری اداره می شود و در آن حقوق همه افراد، فارغ از جایگاه و موقعیت اجتماعی، به طور کامل رعایت می شود.
ب. اجرای دقیق قانون
امام علی (ع) بر اجرای دقیق قانون در جامعه تأکید می کرد و معتقد بود که قانون باید برای همه افراد، بدون استثنا، اجرا شود. ایشان در نامه ۵۳ می فرماید: «عدالت را در همه جا و بر همه کس بگستران، خواه دوست باشد یا دشمن، نزدیک یا دور».[3]
اجرای دقیق قانون، از تبعیض و بی عدالتی در جامعه جلوگیری می کند و زمینه را برای برقراری عدالت فراهم می سازد.
ج. مبارزه با فساد
امام علی (ع) فساد را یکی از بزرگترین دشمنان عدالت می دانست و همواره با فساد و مفسدان مبارزه می کرد. ایشان در نامه ۵، به کارگزارش در خصوص فساد و استفاده ناروا از بیت المال هشدار می دهد و می فرماید:
«همانا پست فرماندارى براى تو وسيله آب و نان نبوده، بلكه امانتى در گردن تو است، بايد از فرمانده و امام خود اطاعت كنى. تو حق ندارى نسبت به رعيّت استبدادى ورزى، و بدون دستور به كار مهمّى اقدام نمايى. در دست تو اموالى از ثروت هاى خداى بزرگ و عزيز است، و تو خزانه دار آنى تا به من بسپارى، اميدوارم براى تو بدترين زمامدار نباشم».[4]
مبارزه با فساد، از طریق برخورد قاطع با کارگزار فاسد و اصلاح ساختارهای معیوب، نقشی اساسی در تحقق عدالت در جامعه دارد.
۲. مشورت و تبادل نظر
امام علی (ع) مشورت با افراد دانا و صاحب نظر را در حل مسائل از جمله بحران های سیاسی ضروری می دانست. ایشان در موارد متعددی با یاران و مشاوران خود مشورت می کرد و از نظرات آنها بهره می برد.
مشورت با افراد مختلف، به انسان کمک می کند تا از زوایای مختلف به یک مسئله نگاه کند و احتمال خطا و اشتباه به خصوص در زمینه های سیاسی و نظامی را کاهش دهد. امام علی (ع) نیز با مشورت با دیگران، سعی می کرد تا بهترین تصمیمات را در امور مختلف، از جمله امور سیاسی، اتخاذ کند.
مشورت با افراد مختلف، به ویژه در مسائل سیاسی، می تواند زمینه را برای جلب مشارکت و همفکری افراد در حل مسائل فراهم کند و از بروز اختلافات و تنش ها جلوگیری کند.
بدین رو حضرت به کارگزار خویش در مورد مشورت گرفتن از امیر و امام، با قاطعیت می فرماید:
«بر تو واجب است که رای و نظر خود را به من بگویی، و من باید پیرامون آن بیندیشم، آنگاه اگر خلاف نظر تو فرمان دادم باید اطاعت کنی».[5]
نمونه هایی از تأکید امام علی (ع) بر مشورت در حل بحران های سیاسی:
الف) «هر کس خودرأی شد به هلاکت رسید، و هر کس با دیگران مشورت کرد، در عقل های آنان شریک شد».[6]
ب) «هر کس که از افکار و آرای گوناگون استقبال کند، صحیح را از خطا خوب شناسد».[7]
ج) «از گفتن سخن حق يا مشورت دادن عادلانه خوددارى نكنيد؛ زيرا من خود را بالاتر از اين كه خطا كنم نمى دانم و از اشتباه كارى، ايمن نيستم».[8]
۳. صبر و بردباری
در شرایط بحرانی، حفظ آرامش و تمرکز برای اتخاذ تصمیمات درست و منطقی ضروری است. صبر و بردباری به رهبران سیاسی کمک می کند تا در برابر فشارها و چالش ها از کوره در نروند و با عقلانیت و تدبیر به حل مشکلات بپردازند.
امام علی (ع) در برابر مخالفان و معاندان خود نیز صبر و بردباری پیشه می کرد و از تندخویی و خشونت پرهیز می کرد. ایشان معتقد بودند که با صبر و حوصله می توان بسیاری از مشکلات را حل کرد و افراد را به مسیر حق هدایت نمود.
امام (ع) در این باره فرمود: «صَبَرتُ وَ فِی العَین قَذی وَ فِی الحَلق شَجی؛[9] صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم».
نمونه هایی از تأکید امام علی (ع) بر صبر و بردباری
الف) «کسی را که صبر و بردباری نجات ندهد، بی تابی او را هلاک گرداند».[10]
ب) « صبر با مصائب مى جنگد»[11]
ج) «اگر صبر و شكيبايى قبل از بلا آفريده نشده بود، افراد با ايمان در برابر حوادث ناگوار از هم متلاشى مى شدند؛ همان گونه كه تخم مرغ با اصابت به سنگ متلاشى مى شود».[12]
۴. حفظ وحدت و انسجام
امام علی (ع) حفظ وحدت و انسجام جامعه را در برابر دشمنان و بحران های سیاسی ضروری می دانست. ایشان همواره بر دوری از تفرقه و اختلاف تأکید می کرد و از مسلمانان می خواستند که با یکدیگر متحد و یکپارچه باشند.
حضرت (ع) در خطبه قاصعه، وحدت اسلامی را این گونه تعریف می کند:
«خواسته های آنان یکی، قلب های آنان یکسان و دست های آنان مددکار یکدیگر، شمشیرها یاری کننده، نگاه ها به یک سو دوخته و اراده ها واحد و همسو بود».[13]
امام علی (ع) در اهمیت حفظ وحدت و همبستگی در خطبه ۱۹۲، اتحاد میان مسلمانان را موهبتی بی بدیل از جانب خداوند می داند و می فرماید:
«آگاه باشید! که شما دست از رشته اطاعت کشیده و با زنده کردن ارزش های عصر جاهلیت، دژ محکم الهی را درهم شکستید؛ در حالی که خداوند بر این امت اسلامی، بر وحدت و برادری منت گزارده بود که در سایه آن زندگی کنند؛ نعمتی که هیچ کس نمی تواند بهای آن را تعیین نماید؛ زیرا از هر ارزشی برتر و از هر کرامتی والاتر است».[14]
امام در خطبه ۱۷۶ می فرماید:
«از چنددستگی در دین حذر کنید، که همبستگی و وحدت در راه حق، گرچه کراهت داشته باشید، از پراکندگی در راه باطل، گرچه مورد علاقه شما باشد، بهتر است؛ زیرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آیندگان، چیزی را به تفرقه عطا نفرموده است».[15]
حضرت گفتگو و مناظره را در فضایی آرام و صمیمی برای حل این اختلافات تشویق می کند. رهبران سیاسی باید با ایجاد بستر مناسب برای گفتگوی آزاد و منصفانه، از تبدیل شدن اختلافات به تفرقه و چند دستگی جلوگیری کنند.
۵. استفاده از استدلال منطقی
امام علی (ع) علاوه بر قدرت نظامی، از قدرت کلامی و گفتمانی مانند موعظه، نصیحت و گفتگوی منطقی و استدلالی نیز برای حل بحران های سیاسی استفاده می کرد. ایشان معتقد بود که می توان با استفاده از قدرت نرم، بسیاری از افراد را تحت تأثیر قرار داد و آنها را به اصلاح رفتار خود ترغیب کرد.
حضرت جهت حل بحران های سیاسی با تأکید بر موعظه و نصیحت در خطبه ۱۹۰، خطاب به لشگریان چنین فرمود:
«بر جای خود محکم بایستید و در برابر بلاها و مشکلات استقامت کنید».[16]
امام علی (ع) در نهج البلاغه بارها به اهمیت استفاده از گفتگوی منطقی و حجّت و برهان در مباحثات و مناظرات سیاسی اشاره کرده است. ایشان معتقد بود که رهبران و سیاستمداران باید به جای تکیه بر زور و قدرت، با استفاده از استدلال های منطقی و قوی، دیگران را به سوی خود جذب کنند.
امام علی (ع) در مناظره و گفتگوی سیاسی و اعتقادی با افراد مختلف، روشی متناسب با مخاطب و موضوع بحث انتخاب می کرد. این ظرافت در برخورد با گروه های گوناگون، عمق دانش و حکمت ایشان را به وضوح نشان می دهد.
به عنوان نمونه، در مناظره با خوارج، به ابن عباس توصیه می کند که از قرآن برای مجاب کردن آن ها استفاده نکند؛ چرا که خوارج در تفسیر قرآن اختلاف نظر داشتند و ممکن بود هر یک آیات را به نفع خود تأویل کنند.
حضرت علی (ع) ابن عباس را راهنمایی می کند تا به جای قرآن، از احادیث و روایات پیامبر (ص) برای استدلال خود استفاده کند. چرا که احادیث مورد قبول هر دو گروه بودند و می توانستند مبنای بحث و گفتگو قرار بگیرند.[17]
این مثال، نشان دهنده توجه امام علی (ع) به ظرافت های کلامی و روانی در مناظره و گفتگو است. ایشان با شناخت دقیق مخاطب و موضوع بحث، روشی را انتخاب می کرد که بیشترین تاثیر گذاری را داشته باشد و به روشن شدن حقیقت کمک کند.
۶. تأکید بر قانون مداری
امام علی (ع) بر اجرای دقیق قانون و برقراری عدالت در جامعه تأکید می کردند. ایشان معتقد بودند که قانون مداری ریشه بسیاری از بحران های سیاسی و اجتماعی را از بین می برد.
قانون، چارچوبی مشخص برای رفتار افراد در جامعه ارائه می دهد و از رفتارهای خودسرانه و غیر قابل پیش بینی جلوگیری می کند. این امر به ایجاد ثبات و امنیت در جامعه کمک می کند و از بروز بحران های سیاسی ناشی از نا امنی و بی ثباتی جلوگیری می کند.
قانون، از سوء استفاده حاکمان از قدرت خود جلوگیری می کند و آنها را موظف به رعایت حقوق مردم می کند. این امر از تمرکز قدرت در دست افراد یا گروه های خاص و ایجاد دیکتاتوری و استبداد جلوگیری می کند که یکی از عوامل اصلی بروز بحران های سیاسی است.
امام (ع) فرمودند: «به خدا سوگند، بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم، گر چه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت، گشایش برای عموم است، و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمّل ستم برای او سخت تر است».[18]
۷. توجه به معیشت مردم
امام علی (ع) توجه به معیشت مردم و رفع فقر و محرومیت را از جمله وظایف اصلی حکومت می دانست. ایشان معتقد بود که فقر و محرومیت می تواند زمینه بروز بسیاری از بحران های سیاسی و اجتماعی را فراهم کند.
امام علی (ع) به عنوان الگوی عدالت و حکمرانی در جهان اسلام، همواره دغدغه معیشت مردم و رفع فقر و محرومیت را داشت و آن را از جمله وظایف اصلی حکومت می دانست. ایشان معتقد بود که جامعه ای که در آن عدالت اقتصادی وجود نداشته باشد و قشری از مردم در فقر و محرومیت به سر برند، همواره در معرض خطر نا آرامی ها و بحران های مختلف سیاسی و اجتماعی قرار دارد.
در نامه ای که امام علی (ع) به مالک اشتر، در خصوص شیوه حکومتداری ایشان نگاشت، علل فقر، تنگدستی و آوارگی مردم را به روشنی بیان می کند و ریشه آن را در اشرافیت و زیاده خواهی مسئولان و متولیان جامعه جستجو می کند.
حضرت در این نامه می فرماید:
«ای مالک! بدان که ویرانی هر سرزمینی، تنگدستی مردمان آن را به دنبال دارد و فقر و بی بضاعتی آنان، نتیجه زر اندوزی و آزمندی کارگزاران، بدگمانی آنان به پایداری حکومت و عبرت نگرفتن از تاریخ و پندهاست».[19]
۸. دوری از جاه طلبی و قدرت طلبی
امام علی (ع) از جاه طلبی و قدرت طلبی به عنوان یکی از عوامل اصلی بروز بحران های سیاسی یاد می کرد. ایشان معتقد بود که رهبران باید فقط برای خدمت به مردم و برقراری عدالت در جامعه تلاش کنند.
جاه طلبی و قدرت طلبی رهبران، می تواند به رقابت های شدید و درگیری های قدرت در جامعه منجر شود. این امر، ثبات و امنیت جامعه را به خطر می اندازد و زمینه بروز بحران های سیاسی را فراهم می کند.
امام علی (ع) در بیانی حکیمانه، جایگاه حاکم و قدرت او را به شیر سوار تشبیه می فرماید و خطرات و دشواری های این منصب را به روشنی بیان می کند:
«حاکم و سلطان، همانند شیر سوار است که دیگران به او غبطه می خورند، اما خود او به خوبی می داند که در چه جایگاه خطیر و پر مخاطره ای قرار دارد».[20]
در فرازی مهم، امیرالمؤمنین علی (ع) فلسفه مبارزات سیاسی و نظامی خود را چنین بیان می فرماید:
«ای خدای تعالی! تو آگاهی که انگیزه ما از نبرد و پیکار، نه کسب قدرت و حکومت و ثروت دنیوی است، بلکه خواهان احیای نشانه های از میان رفته دینت و اصلاح امور در سرزمین های تو هستیم تا بندگانت که در زیر ستم ستمگران به سر می برند، در امنیت و آرامش زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده دینت بار دیگر اجرا گردد».[21]
۹. تأکید بر امر به معروف و نهی از منکر
امام علی (ع) امر به معروف و نهی از منکر را از جمله وظایف اصلی مسلمانان می دانستند. ایشان معتقد بودند که با ترویج معروفات و زدودن منکرات می توان از بروز بسیاری از بحران های سیاسی و اجتماعی جلوگیری کرد.
امام علی (ع) در این زمینه، دستورات و رهنمود های فراوانی ارائه کرده اند و مسلمانان را به انجام این فریضه الهی تشویق نموده اند.
حضرت علی (ع) با تأکیدی قاطع، مردم را از ترک امر به معروف و نهی از منکر بر حذر می دارند و عواقب شوم آن را گوشزد می کنند:
«امر به معروف و نهی از منكر را وا مگذارید تا بدترین شما حكمرانی تان را به دست نگیرند، آنگاه دعا كنید و پذیرفته نشود».[22]
ایشان همچنین می فرمایند: «نفرین بر آنان که امر به معروف می کنند و خود ترک می نمایند و نهی از منکر دارند و خود مرتکب آن می شوند».[23]
حضرت در ترک محرمات می فرماید: «مردم را از حرام و منکرات بازدارید و خود هم مرتکب نشوید، زیرا دستور داده شدید که ابتدا خود، محرمات را ترک و سپس مردم را بازدارید».[24]
امام علی (ع) در حکایتی ژرف، آثار اصلاحی امر به معروف و نتایج نهی از منکر را چنین بیان می فرماید:
«هر کس به کار نیک امر کند، پشت مؤمنان را استوار دارد و هر کس از کار زشت باز دارد، بینی منافقان را به خاک می مالد».[25]
این حدیث گهر بار، به روشنی، نقش تعیین کننده امر به معروف و نهی از منکر را در اصلاح جامعه و زدودن تاریکی ها از مسیر پیشرفت و تعالی آن به تصویر می کشد.
در پرتو این آموزه والا، می توان چنین استنباط کرد که امر به معروف و نهی از منکر، به مثابه دو فریضه دینی، نقشی کلیدی در رقم زدن سرنوشت جامعه اسلامی ایفا می کنند و در مسیر صلاح و فساد و دگرگونی آن، حائز اهمیتی اساسی و تأثیری ژرف هستند.
با اندکی تأمل در کلام امام علی (ع) می توان ریشه های بسیاری از مشکلات سیاسی و اجتماعی را در ترک این دو فریضه الهی جستجو کرد. جامعه ای که در آن معروفات ترویج نیافته و منکرات به حال خود رها شده باشند، در معرض ابتلا به انواع آسیب ها و بحران ها، از جمله بحران های سیاسی قرار خواهد گرفت.
لذا، احیای امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان راهبردی کارآمد در راستای حل مشکلات سیاسی و نیل به جامعه ای سالم و پویا، نقشی تعیین کننده ایفا می کند.
۱۰. توکل بر خدا
امام علی (ع) در تمامی امور، به ویژه در هنگام مواجهه با بحران های سیاسی، به خدا توکل می کرد و از او یاری می طلبید. ایشان معتقد بود که با توکل بر خدا می توان بر هر مشکلی غلبه کرد.
امام علی (ع) در دوران پر فراز و نشیب امامت خویش، با بحران های سیاسی متعددی روبرو بود. اما در هیچکدام از این بحران ها، دست از توکل به خدا برنداشت و با ایمانی راسخ و قلبی مطمئن، به یاری خداوند متعال امید بست.
یکی از مشهورترین نمونه های توکل امام علی (ع) در بحران های سیاسی، ماجرای جنگ جمل با ناکثین (طلحه و زبیر) است. در این جنگ که به دلیل توطئه برخی از مخالفان امام (ع) به وقوع پیوست. ایشان با اتکا به قدرت لایزال الهی و ایمانی راسخ، در مقابل دشمن ایستادگی کرد و سرانجام با یاری خداوند متعال، پیروزی را از آن خود نمود.
آموزه ها و رهنمود های امام علی (ع) در زمینه توکل بر خدا، می تواند راه گشای انسان ها در مسیر زندگی، به ویژه در هنگام مواجهه با مشکلات و بحران های سیاسی باشد. با توکل به خداوند متعال و ایمانی راسخ، می توان بر هر مشکلی غلبه کرد و به موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت دست یافت.
امام علی (ع) در توصیف جایگاه رفیع و اهمیت توکل بر خداوند متعال، بیانات ارزشمند و گران بهایی را بر زبان جاری فرموده است:
الف) «کسى که به خدا اطمینان دارد، بر او توکّل کند».[26]
ب) «کسى که بر خدا توکّل کند، سختی ها بر او آسان شود». [27]
ج) «توکل بر خداوند، مایه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است».[28]
نتیجه گیری
امام علی (ع) با تاکید بر ایمان، عدالت و اخلاق به عنوان بنیان های اصلی سیاست، الگویی بی بدیل برای رهبران و سیاستمداران در همه اعصار و جوامع ارائه می دهد. راهبردهای امام علی (ع) در مدیریت بحران های سیاسی، برآمده از عدالت، مشورت، صبر، وحدت، قانونمداری، دوری از قدرت طلبی، امر به معروف و نهی از منکر و توکل به خدا است. با الهام گیری از سیره و آموزه های سیاسی امام علی (ع) می توان در برابر چالش های سیاسی ایستادگی کرد، بر بحران ها فائق آمد و جوامعی عادلانه، صلح آمیز و برخوردار از رفاه و امنیت پایدار بنا نهاد. این آموزه ها می توانند چراغ راه رهبران و سیاستمداران در سراسر جهان باشند تا با درایت و تدبیر، در برابر چالش های سیاسی ایستادگی کنند و جوامعی عادلانه و صلح آمیز بنا نهند.
پی نوشت ها
[1]. نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷.
[2]. آمدی، غرر الحكم، ج۴، ص ۵۲۱، ح ۶۸۲۵.
[3]. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
[4]. نهج البلاغه، نامه ۵.
[5]. نهج البلاغه، حکمت ۳۲۱.
[6]. نهج البلاغه، حکمت ۱۶۱.
[7]. نهج البلاغه، حکمت ۱۷۳.
[8]. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.
[9]. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵.
[10]. نهج البلاغه، حکمت ۱۸۹.
[11]. نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱.
[12]. کلینی، الكافی، ج ۲، ص ۹۲، باب صبر.
[13]. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
[14]. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
[15]. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
[16]. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۰.
[17]. نهج البلاغه، نامه ۷۷.
[18]. نهج البلاغه، خطبه ۱۵.
[19]. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
[20]. نهج البلاغه، حکمت ۲۶۳.
[21]. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.
[22]. نهج البلاغه، نامه ۴۷.
[23]. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۹.
[24]. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.
[25]. نهج البلاغه، حکمت ۲۰۸.
[26]. آمدی، غرر الحكم، ج۱، ص۲۵۳.
[27]. آمدی، غرر الحكم، غرر الحکم، ج۱، ص۲۵۴.
[28]. مجلسی، بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۷۹، ح ۵۶.
منابع
- آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق سید مهدی رجائی، قم، مؤسسة دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۹ق.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، چ۳، قم، مومنین، ۱۳۷۹ش.
- كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، تحقیق علی اکبر غفارى، محمد آخوندى، چ۴، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.