فزت و رب الکعبه: درخشش کلام امام علی (ع) در آستانه مرگ

کلام امام علی بن ابی طالب (ع) در لحظات پایانی عمرش، با جمله مشهور «فزت و رب الكعبة» به عنوان زیباترین و عمیق ترین واکنش به مرگ شناخته می شود. این جمله نه تنها نشان دهنده ایمان عمیق آن حضرت (ع) به خداوند است، بلکه بیانگر جهت گیری او به سمت پروردگار و کعبه نیز می باشد. این کلام امام علی (ع)، مفهوم مرگ را به عنوان یک سفر به سوی حقیقت و کمال معرفی می کند و یادآور می شود که یاد مرگ می تواند انسان را از غفلت و دنیاطلبی دور کند. در این مقاله، به بررسی ابعاد مختلف کلام امام علی (ع) در مواجهه با مرگ و تأثیر آن بر زندگی انسان ها خواهیم پرداخت.

کلام امام علی (ع) در آستانه مرگ

در کتاب «صوت العدالة الانسانية» از کتابی به نام «احتضاریات و القبريات» نام برده می شود که قاعدتاً شاید ابتکاری ترین کتاب در نوع خود باشد، از چهره های معروف جهان تا همان زمان قرن چهارم ذکر می شود که در مقابله با مرگ از خود چه عکس العملی نشان داده اند و بعد نتیجه گیری می کند که در بین جملات انسان های بزرگ در برخورد با مرگ زیباترین و عظیم ترین آن به کلام امام علی بن ابی طالب (ع) اختصاص دارد که در لحظات آخر عمر خود که فرق مبارکش (که بی شک بر فرقدان پیشی می گرفت) شکافته شد، فرمود: «فزت و رب الكعبة».

این جمله از یک «فعل» و یک «قسم» تشکیل شده است. سوگند «و رب الكعبة»، خود جهت عمل امیرالمومنین (ع) را مشخص می کند که در حقیقت به سمت پروردگار کعبه و برای او و در راه او بوده است. شاید خود لطیفه ای هم باشد که شهادتش همچون ولادتش رو به کعبه دارد و بقول عبد الفتاح عبد المقصود که جمله شاعرانه ای دارد: «کعبه قبله عبادت است، ولادت امیر (ع) در آنجا اتفاق افتاد تا جهت ولایت هم به همان سمت باشد».

رویارویی با مرگ

در مورد قسمت اول یعنی «فزت» ابتدا مقدمه ای بیان می گردد:

هر انسانی در مقابله با مرگ جمله ای را بروز می دهد، حتی اگر به زبان نیاورد. این جمله بدون تعیین و تشخیص که در جان او نهفته است، طوری نیست که بطور مصنوعی بتوان آن را تمرین کرد و بروز داد. جمله ای که در آن لحظه خارج می شود، در حقیقت نمودار مجموعه حیات انسان و شاکله انسان است.

همان «شاکله» ای که در طول سالیان مدید عمل شده و در آن لحظه به شکل عصاره فکر و اندیشه و عمل و مجموعه حیات انسان بروز پیدا می کند و لذا نمی شود آن را از قبل بطور مصنوعی تمرین کرد.

اگر می بینید کسی در لحظه مرگ، مثلاً فریاد می زند «وای مادرم»؛ معلوم می شود او یک مجموعه حیات عاطفی دارد. دیگری از اموالش سخن می گوید و نشان می دهد که روح مادیت در تمامی وجود او رخنه کرده است و افراد دیگر، به نوعی دیگر، برخورد داشته اند.

جمله حضرت امیر (ع) عظیم ترین جمله ای است که یک انسان در مقابله با مرگ بیان کرده و در حقیقت مرامنامه و اساسنامه و قطعنامه و پایان نامه حیات و عمل و تفکر و اندیشه و موجودیت اوست.

فوز چیست؟

برای بررسی بیشتر کاربرد این لفظ، به قرآن مراجعه می کنیم تا بنگریم قرآن چه کسانی را «اهل فوز» می داند. در کلام امام علی (ع) آمده: «فزت»، قرآن شاهد بر اوست. قرآن و حدیث و سنت، شاهد بر یافته های اولیاء الله است. آن ها مشهود آن شاهد (قرآن) می شوند.

در قرآن کریم «فوز» در دو بعد مطرح شده است:

۱ – اعمالی را نام می برد و آن ها را «فوز» معرفی می کند.

۲ – نتیجه و میوه بعضی اعمال را «فوز» معرفی می کند نه خود اعمال را.

در مورد اول به این آیات برمی خوریم:

«وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ»؛[1] «اطاعت خدا و رسول، خشیت خدا و تقوی، خود این اعمال فوز است».

بنابراین وقتی حضرت امیر (ع) می فرماید: «فزت»، یعنی مجموعه حیاتم، اطاعت از خدا و رسول و تقوی و خشیت بوده است.

آیه دیگر:

«الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ»[2]

در این آیه، ایمان، هجرت و جهاد فی سبیل الله به اموال و جان ها، فوز شمرده شده است و گوینده جمله «فزت» این آیه را شاهد بر عمل، تفکر و مجموعه حیات خودش می بیند و چون جوهره ایمان در جان اوست و جهاد و هجرت در مجموعه عمل اوست، آن جمله را هنگام مرگ می فرماید.

در آیه دیگر «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ»[3] صابران را در مامن فوز آرمیده می داند. کسانی که در مقابله با نیشخندها و سخره ها و بازیگری های دشمن صبورانه ایستاده و با این حربه دل حوادث را می شکافند به فوز می رسند.

آیه دیگر «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».[4]

و آیه بعد از آن «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ».[5]

در این دو آیه، به هر دو بعد فوز توجه شده است. هم به نفس عمل و هم نتیجه و ميوه عمل.

از طرفی کسانی را که در معامله ای که خداوند خریدار و فروشنده مومنین؛ و مورد معامله جان و مال مومنین؛ و سند معامله تورات و انجیل و قرآن؛ و بهای معامله، بهشت و سرانجام معامله «فوز» است وارد شده اند، این گونه است که نتیجه عملشان به «فوز» می رسد.

و در دنباله آیه که ویژگی های معامله گران را نام می برد، یعنی افراد توبه کننده، سپاس گزارنده ،سیاحتگران در حریم ولایت خداوندی، رکوع کنندگان و ساجدين، آمرین به معروف و نهی کنندگان از منکر، حافظان حدود الهی را با عطفی که در متن آيه است دارای همان صفت «فوز» معرفی می کند.

پس این کلام امام علی (ع)، «فزت و رب الکعبة»، آیه را شاهد می گیرد که در زندگیش، عابد و تائب و سائح و آمر به معروف و ناهی از منکر و حافظ حدود الهی بود و این ها کارنامه حیات او را مشخص می کند.

این آیه و آیات قبلی و آیات دیگری که خود مراجعه خواهید نمود، قطعنامه حیات آن حضرت (ع) را به عنوان اطاعت از خدا و رسول و خشیت و تقوی و هجرت و جهاد و ایمان و عبادت و صبر و … بیان می فرماید.

بعد دوم آیاتی است که نتیجه و میوه عمل را فوز می داند «فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ»[6] کاری که نتیجه اش دور شدن از آتش و داخل شدن در بهشت باشد، خود «فوز» است.

«قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ *‏ مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ»[7] نتیجه انصراف از عصیان الهی، رحمت و فوز آشکار خداوندی است.

«هُمُ الْبُشْرَىٰ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ  ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».[8]

در اینجا هم نتیجه عمل به فوز عظیم می انجامد. بدست آوردن جوار رحمت خداوندی و آرامش کامل و منزلگاه های پاک در طرب سرای عدن و کسب رضایت الهی میوه اعمال است و فوز شمرده می شود.

با نگرشی سریع به مجموعه این آیات از قرآن کریم که شاهد بر کلام امام علی بن ابی طالب (ع) است، در می یابیم که آن حضرت (ع) وقتی «فزت» فرموده است، دقیقاً کاربرد قرآنی کلمه را در نظر داشته است و با توجه به مفاهیم آن را بیان نموده است.

تغذیه از مرگ

اکنون چند جمله ای هم در مورد این کلام امام علی (ع) «والله لابن ابیطالب آنس بالموت من القفل بندى امه»[9] بیان می گردد.

انسان ها دو گونه اند یک دسته آن هایی که از «حیات» تغذیه می شوند، حیاتی که قرآن آن را لهو و لعب می داند و نتیجه اش حرص و بدآموزی و بدفکری و تنگ نظری و غرور و خودخواهی است و یک دسته هم از «مرگ» تغذیه می شوند.

حضرت علی (ع) می فرماید: همانطور که بچه به پستان مادرش مک می زند و شیره جان مادر می مکد، من نیز از مرگ دائماً تغذیه می کنم و فرزند ابی طالب از آنچه در مجموعه رگ و پوست و استخوان مرگ وجود دارد، تغذیه می شود.

در این غذا شیرینی های بسیاری است که قرآن می فرماید: اگر اولیاء خدا هستید از مرگ تغذیه شوید. انس علی بن ابیطالب (ع) به مرگ از انس فرزند به پستان مادرش بیشتر است.

یکی از شیرینی های این غذا، لقاء الله است. غذای مادی اش نعمت های بهشتی است و غذای معنوى، ولايتمداران لقاء الله است که در اشتیاق آن می سوزند.

مرگ به دنبال همه ما هست و ما را ملاقات خواهد کرد (فإنه ملا فيكم) و به فرمایش حضرت (ع) ملازمتش با ما از سایه خودمان بیشتر است ولی ما از او تغذیه نمی کنیم، زیرا فریفته حیات مادی هستیم و دنیا خواهی و خودخواهی و غرور و عجب در ما ریشه کرده است، اما اگر از مرگ تغذیه بشویم، امکان ندارد به گناه آلوده شویم، زیرا به راحتی خود را عقب می کشیم و چون خود را در مقابل خداوند عجز محض می بینیم، خودخواهی از بین می رود، اضطرار خودمان را در نظر می آوریم.

خلافت خداوندی جز از طریق اضطرار، راه دیگری ندارد «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَٰهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ».[10]

به فرموده علامۀ بزرگوار طباطبایی (ره) که فرمود: اسم اعظم یک اسم خاص و یک مفهوم نیست، بلکه شما هرگاه عجز خودتان را عمیقاً بفهمید و متوجه «قدرت» او شوید این اسم اعظم است. همینطور وقتی متوجه جهل تان شدید، علم خدا اسم اعظم است، مریض که شدید، «شافی» اسم اعظم خداست. پراکندگی مان را که یافتیم «یا جامع كل شي» اسم اعظم است. ظلمت مان را که دیدیم و عمیقاً «یا نور» گفتیم، اسم اعظم است.

پس شناختن این صفات جز از طریق خویشتن و درون و یافتن عجز و ضعف و کم نوری و جهل امکان ندارد و انس علی بن ابی طالب (ع) به مرگ به عنوان دروازه ای به لقاءالله، از انس طفل به پستان مادرش شدیدتر است و وقتی از این غذا تغذیه شد، اطمینان و آرامش و اعتمادی می یابد که هیچ اضطراب و تشویشی را در آن راه نیست.

ما به عنوان شیعه حضرت على (ع) باید سعی کنیم بتوانیم چنین قطعنامه هایی را در پایان حیات خود صادر کنیم. البته خود آن حضرت (ع) هم فرموده که مثل من نمی توانید باشید «ولكن أعينوني بورع واجتهاد وعفة وسداد».[11]

باید از طریق تقوی و پایداری و تغذیه شدن از مرگ حرکت کرد و به دنبال کلام امام علی (ع) رفت. به چند جمله در این زمینه اشاره می کنیم:

«من ارتقب الموت سارع في الخَيْراتِ»[12]

«إِنَّ أَحبَّ مَا أَنَا لاق الى الموت»[13]

«و أنتم طرداءُ المَوتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخذَ كم وَإِن فَرَرْتُم مِنْهُ أَدْرَكَكُم وَهُوَ أَلْزَم لَكُم من ظلكم، الموتُ معقود بنواصيكم …»[14]

مرگ اینک با ماست، خوشا به حال کسانی که از پستان مرگ تغذیه می شوند. از خدای متعال تقاضا می کنیم که به ما توفیق بدهد که از مرگ تغذیه شویم و در این حیات، حیات طیبه بدست آوریم.

نتیجه گیری

کلام امام علی (ع) در لحظات پایانی عمرش با جمله «فزت و رب الکعبة» نه تنها نشان دهنده ایمان عمیق او به خداوند است، بلکه تجلی گر شاکله ای است که در طول زندگی اش شکل گرفته است. هر انسانی در مواجهه با مرگ، کلامی را ابراز می کند که نشان دهنده عمق وجود و نوع زندگی اش است. این کلام امام علی (ع)، به عنوان یک واکنش طبیعی و غریزی در برابر مرگ، نمایانگر مجموعه ای از تفکر، عمل و احساسات اوست. کلام امام علی (ع) به عنوان عظیم ترین جمله در این زمینه، مرام نامه ای برای زندگی و اندیشه او به شمار می آید.

بنابراین کلام امام علی (ع)، به یاد ما خواهد آورد که مرگ نه پایان، بلکه گذرگاهی به حقیقت است. یادآوری مرگ، انسان را از غفلت و دنیاطلبی دور می کند و او را به تفکر در مورد ارزش های واقعی زندگی ترغیب می نماید. امام علی (ع) با تأکید بر اهمیت یاد مرگ، ما را به اصلاح خود و بهره گیری از فرصت های زندگی دعوت می کند. پس کلام امام علی (ع) نه تنها یک واکنش به مرگ، بلکه یک راهنمایی برای زندگی آگاهانه و معنادار در برابر چالش های آن به شمار می آید.

پی نوشت ها

[1] . نور، ۵۲.

[2] . توبه، 20.

[3] . مومنون، 111.

[4] . توبه، 111.

[5] . توبه، 112.

[6] . آل عمران، 185.

[7] . انعام، 15 و 16.

[8] . یونس، 64.

[9] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 50.

[10] . نمل، 62.

[11] . نهج البلاغه، نامه 45.

[12] . شریف الرضی، نهج البلاغه، حکمت 30.

[13] . شریف الرضی، نهج البلاغه، خطبه 179.

[14] . شریف الرضی، نهج البلاغه، نامه 27.

منابع

  1. قرآن کریم.
  2. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.

 

منبع مقاله | با اقتباس و ویرایش از:

پرورش، علی اکبر، «چهره برترین»، از کتاب: کاوشی در نهج البلاغه، تهران، بنیاد نهج البلاغه، 1364.

فزت و رب الکعبه: درخشش کلام امام علی (ع) در آستانه مرگ

فهرست مطالب

    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    ما از کوکی ها برای بهبود کارکردن شما با سایت استفاده می کنیم. با استفاده از این سایت شما استفاده ما از کوکی ها را پذیرفته اید.
    برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.