جستجو در سایت نهج البلاغه

[custom_search_formss]
  • بخش :

جهاد و جنگ

غنیمت شمردن فرصت ها در جنگ با دشمن از منظر نهج البلاغه

غنیمت شمردن فرصت ها در جنگ با دشمن از منظر نهج البلاغه

غنیمت شمردن فرصت ها یکی از مهارت های بسیار ارزشمند در زندگی است که به ما کمک می کند تا از لحظات مناسب بهترین استفاده را ببریم. زندگی مجموعه ای از فرصتها است هر کس آن را غنیمت شمرد و از آن بهره برد در زندگی خود به موفقیت ها دست پیدا می کند و هر کس فرصت را از دست بدهد جزئی از زندگی را از دست داده است .

به همین سبب امام علی (ع) همگان را فرا می خواند تا پیش از آنکه فرصتها از دست روند از آن استفاده کنند: «الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ»؛[1] فرصت می گذرد چونان که ابرها می گذرند فرصتهای نیکو را غنیمت شمارید. پس از دست دادن فرصت پشیمانی زیاد ببار می آورد لذا امام علی (ع) می فرماید: «إِضَاعَةُ اَلْفُرْصَةِ غُصَّةٌ»؛[2] از دست دادن فرصت غصه است.

این نکته حائز اهمیت است که غنیمت شمردن فرصت ها فقط به زمان های خاص مربوط نمی شود، بلکه هر لحظه زندگی ما می تواند یک فرصت باشد که نیازمند توجه و درک صحیح است. بنابراین، با تمرکز بر غنیمت شمردن فرصت ها، می توانیم زندگی پربارتری را تجربه کنیم و از هر لحظه به بهترین نحوه ممکن بهره برداری کنیم.

پیامبر (ص)، پناه گاه معنوی

بین شماره 60 تا 261 کلمات قصار نهج البلاغه، 9 شماره تحت عنوان «غرایب الحکم» «حکمت های شگفت انگیز و پر معنی و دقیق» قرار گرفته است. در شماره 9 این عنوان، امام علی (ع) به ماجرای جنگ حنین اشاره کرده و شخصیت پیامبر (ص) را پناهگاهی برای همه مسلمانان معرفی نموده و مسلمانان را به غنیمت شمردن فرصت ها، حتی در جنگ  رهنمون می سازد.

امام علی (ع) در سخنی فرمود: «كُنا إِذَا أَحْمَرُ الْبَاسُ أَنفَيْنَا بِرَسُولِ اللهِ فَلَمْ يَكُنْ اَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبُ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ»؛[3] هنگامی که در جنگ خوف و ترس سرخ می شد، یعنی جنگ به آخرین شدت خود می رسید، به رسول خدا (ص) پناه می بردیم و در پناه او نگهداری می شدیم و هیچ یک از ما، مانند آن حضرت به دشمن نزدیکتر نبود.

شریف رضی (مؤلف نهج البلاغه) پس از توضیح سخن فوق گوید: مؤید این سخن (تشبیه شدت جنگ به سرخی آتش)، سخن رسول خدا (ص) در جنگ حنين است که فرمود: «الآنَ حَمِي الوطيس»؛ اکنون تنور جنگ، گرم شد.

ماجرای جنگ حنین

اما خلاصه ماجرای جنگ حنین که پیامبر (ص) جمله فوق را در آن فرمود:

حنين (بر وزن حسین) سرزمینی است بین مکه و طائف که در جنوب شرقی مکه به فاصله ۱۲ فرسخی مکه، نزدیک طائف قرار گرفته است.

در سال هشتم هجرت روز دوم رمضان، پیامبر (ص) با ده هزار نفر از مسلمانان برای فتح مکه از مدینه به سوی مکه رهسپار شدند و سرانجام با دادن ۲۸ شهید، مکه را فتح کردند و همۀ مشرکان باقیمانده تسلیم شدند. خبر فتح مکه به اطراف رسید، ریيس طایفه «هوازن» به نام «مالک بن عوف» که مرد پر جرأت و بی باکی بود، طایفه ثقیف را که در اطراف طائف می زیستند، هم پیمان خود کرد و با تجهیزات کافی آماده شدند که جلو گسترش اسلام را بگیرند تا سرزمین های آن ها زیر پرچم اسلام قرار نگیرد.

پیامبر (ص) توسط افراد مخفی خود از جنب وجوش و هدف آن ها آگاه شد. روزهای اول شوال سال هشتم هجرت، فرمان بسیج عمومی به سوی «حُنین» برای سرکوبی لشکر هوازن و ثقیف، صادر کرد. ارتش اسلام با جمعیت بسیار (ده هزار به اضافه دو هزار نفر که در مکه به اسلام پیوسته بودند)، غرق در اسلحه، به سوی کوه های حنین رهسپار شدند.

روحیه قوی و توکل عامل موفقیت

موضوعی که در اینجا هست این که هیچ گاه نباید به کثرت جمعیت مغرور شد، بلکه بقول فردوسی:

سیاهی لشکر نیاید بکار / یکی مرد جنگی به از صدهزار

آنچه انسان را پیروز می کند، روحیۀ قوی در پرتو ایمان و توکل به خدا است، ولی اکثر مسلمانان، مغرور جمعیت زیاد خود شدند و گفتند: «لن تغلبَ الْيَوْمَ»؛ ما دیگر هرگز شکست نمی خوریم.

همچنان که در قرآن آمده: «إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا»؛[4] فزونی جمعیت، شما را به اعجاب و غرور آورد، ولی هیچ مشکلی برای شما حل نکرد.

کوتاه سخن آن که دشمن به فرماندهی «مالک بن عوف»، با کمال مهارت در شیارهای کوه ها و پشت تپه ها کمین کرده بود، وقتی که مسلمانان به آن کوه ها رسیدند، صبح زود به طور عجیبی غافلگیر شدند و ارتش عظیم اسلام دچار هرج و مرج شد و مسلمانان از هر سو هدف شمشیرها و نیزه ها و رگبار تیر دشمن قرار گرفتند. در این وقت آن ها که ایمان قوی نداشتند، پا به فرار گذاشتند. ولی در این شرایط سخت، پیامبر (ص) و امام علی (ع)، با اندکی از مسلمانان همچنان در میدان ماندند و جنگیدند.

لشکر اسلام تارومار شده بود، کار به جایی رسید که زنی قهرمان به نام «نسیبه» خاک بر می داشت، به روی فراریان می ریخت و می گفت: کجا فرار می کنید، آیا از خدا و پیامبر (ص) می گریزید؟! و به عمر بن خطاب گفت: «وای بر تو! این چه کاری است که شما پیش گرفته اید؟» (یعنی چرا فرار می کنید). عمر گفت: «قضای خدا چنین است!».[5]

عباس، عموی پیامبر (ص) صدایی بلند داشت، پیامبر (ص) به او فرمود: مسلمانان را صدا بزن به دورم جمع شوند.

فریاد عباس باعث شد که مسلمانان به سوی پیامبر (ص) بازگشتند، پیامبر (ص) دست به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «اَللّهُمَّ إِنْ تَهْلِكَ هَذِهِ العِصابَةُ لَمْ تُعْبَدْ وَإِنْ شِئْتَ أَنْ لا تُعْبَد لا تُعْبَدُ»؛ «خداوندا اگر این سپاه اسلام کشته شوند، تو دیگر عبادت نمی شوی و اگر می خواهی عبادت نشوی، پس عبادت نشو».

این گفتار دلیل شدت وخامت اوضاع بود، ولی دعای پیامبر (ص) و بیانات آن حضرت (ص) در آماده کردن لشکر و لطف الهی، روحيه قوى جدیدی به مسلمانان داد و این نیروی عظیم الهی روح ثبات و استقامت را در مسلمانان زنده کرد و همراه پیامبر (ص) و امام علی (ع) آماده حمله سخت شدند. در این وقت بود که پیامبر (ص) فرمود: «الانَ حَمِي الوطيس»؛ اکنون تنور جنگ گرم شد»، یعنی تا چنین روحیه و فرصت هست، استفاده کنید و با غنیمت شمردن فرصت ها نگذارید از دست برود.

در سوره توبه آمده: «ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا»؛[6] خداوند آرامش خود را به رسول خدا و مؤمنان نازل کرد و لشکرهایی فرستاد که شما نمی دیدید. بعضی این نیروهای غیبی را همان روحیه قوی اسلامی دانسته اند که در پرتو توکل و ایمان خالص به خدا به وجود می آید و بعضی گویند: منظور فرشتگانی است که خداوند به کمک مسلمانان فرستاد.[7]

مسلمانان با این روحیه به مشرکان حمله کردند. این بار مشرکان از هر طرف تار و مار شدند و با شکست مفتضحانه و تلفات بسیار پا به فرار گذاشتند.

و در این پیروزی مسلمانان به قدری غنیمت جنگی بدست آوردند که در هیچ جنگی سابقه نداشت که به نوشته بعضی هزار اسیر و ٢٤ هزار شتر و 40  هزار گوسفند و در حدود ۸۵۲ کیلو نقره به دست مسلمانان افتاد.

از این مهمتر، غنیمت معنوی بود و آن این که نمایندگان قبیله هوازن همراه فرمانده شان «مالک بن عوف» به حضور پیامبر (ص) آمده و اسلام را قبول کردند.

غنیمت شمردن فرصت ها

از ماجرای جنگ حنین سه مطلب استفاده می شود:

  • شجاعت بی نظیر رسول خدا (ص) که حتى شخصی مانند علی (ع) که قهرمان قهرمانان بود، در شدت جنگ به رسول خدا (ص) پناه می برد و رسول خدا (ص) از همه به دشمن نزدیکتر بود.
  • پیامبر (ص) در امور سیاسی و نظامی مردم تا آخرین توان، دوش به دوش مردم بود و در سختی ها پیشاپیش آن ها حرکت می کرد و در همه جا حضور داشت و آنها را راهنمایی می کرد.
  • پیامبر (ص) جمله: «الانَ حَمِي الوطيس»؛ «اکنون تنور جنگ، گرم شد» را در بحبوحۀ شدید جنگ حنین بیان کرد و این جمله مشابه مثال فارسی «تا تنور گرم است نان را بپز» می باشد. منظور از این جمله این است که باید از فرصت ها و موقعیت ها استفاده کامل کرد. تا شرایط جنگی از نظر نیروی انسانی و تجهیزات جنگی کاملاً آماده است، باید با غنیمت شمردن فرصت ها، ضربات جانکاه بر آنان وارد ساخت.

شریف رضی در کتاب «المجازات النبویه» گوید: تشبیه جنگ به آتش به دوجهت است: ۱- جنگجویان در شدت جنگ گرم می شوند و شمشیرها و زره ها داغ می شود. ۲- همان گونه که آتش هیزم و شعله هایش را می خورد و نابود می کند، جنگ نیز جنگجویان و قهرمانان را به کشتن می دهد.[8]

فرار از جنگ، گناهی کبیره

آنچه مسلم است، فرار از جنگ طبق آیه ۱۶ انفال و آیات دیگر و روایات، از گناهان کبیره است. فرار مسلمانان در جنگ حُنین بدون تردید، گناه بزرگ بود و حکایت از آن می کرد که تازه مسلمان ها و منافقان در میان آن ها بودند و در این رهگذر نیز به مقام امام علی (ع) پی می بریم که همراه رسول خدا (ص) و اندکی از مسلمانان همچنان در میدان ایستادگی کردند و در صحیح بخاری که از کتب معتبر اهل تسنن است، آمده: «ناگهان دیده شد عمر در میان مردم فراری است، شخصی پرسید: این چه وضع است که پیش آمده؟ عمر در جواب گفت: قضای الهی بود!».[9]

به هر حال، پس از آن که دعوت پیامبر (ص) توسط عباس به مسلمانان رسید، دوباره مسلمانان برگشتند و روحیه پیدا کردند و با غنیمت شمردن فرصت ها و با حملات جانانه به پیروزی بزرگ رسیدند.

نتیجه گیری

تا تنور جنگ گرم است باید کمال استفاده را در سرکوبی دشمن کرد. در ماجرای جنگ حنین، عامل پیروزی نهایی، شخصیت شجاع پیامبر (ص) و حضور سیاسی و نظامی ایشان در جنگ و همچنین همراهی دائمی حضرت علی (ع) در کنار ایشان بود. مسلمانان باید همیشه حتی در بحبوحه جنگ با غنیمت شمردن فرصت ها و با اعتقاد و ایمان قلبی به خدا، برای پیروزی اسلام تلاش کنند.

پی نوشت ها

[1] . شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 21.

[2] . شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت 118.

[3] . شریف الرضی، غرایب الحکم نهج البلاغه، ش9.

[4] . توبه، 25.

[5] . مجلسی، بحار الانوار، ج۲۱، ص۱۵۰.

[6] . سوره توبه، آیه6.

[7] . مجلسی، بحار الانوار، ج۲۱، ص۱۵۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۳۸.

[8] . شریف الرضی، المجازات التبوية، ص٤٦.

[9] . رضا، تفسير المنار، ج۱۰، ص۲۹۳ و ۲۶۵.

منابع

  1. قرآن کریم.
  2. رضا، محمد رشید، تفسیر المنار، بیروت، دار المعرفة، 1414ق.
  3. شریف الرضی، محمد بن حسین، المجازات النبوية، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، 1380.
  4. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
  5. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1421ق.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1380.

منبع مقاله | با اقتباس از:

محمدی اشتهاردی، محمد، گفتار پیامبر (ص) در نهج البلاغه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1364.

غنیمت شمردن فرصت ها در جنگ با دشمن از منظر نهج البلاغه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
[custom_search_form]
  • بخش :