اگر بخواهیم در مورد اهمیت علم و حکمت در اسلام سخن بگوییم، شواهد زیادی در آیات و روایات برای توصیه به فراگیری حکمت به عنوان گمشده مومن یافت میشود. امام علی (ع) در نهج البلاغه، با بهرهگیری از کلام پیامبر (ص)، مسلمانان را به فراگیری حکمت از همگان، حتی منافقان، به عنوان گمشده مومن توصیه مینماید. در این مقاله به تبیین اهمیت فراگیری حکمت به عنوان گمشده مومن و اثرات مثبت آن برای امت اسلام میپردازیم.
حکمت را از هر کسی فراگیر!
امیر مومنان علی (ع) در نهج البلاغه سخنی از پیامبر (ص) آورده و آن این که:
«الْحِكْمَهُ صَالَهُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَلَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفاق»؛[1] «گفتار حکمت آمیز، گمشدۀ مومن است، پس آن را بیاموز، هر چند از اهل نفاق باشد».
در كتاب مصادر نهج البلاغه آمده است، از جمله كسانى كه قبل از سيّد رضى اين سخن حكمت آميز را در كتاب هاى خود نقل كرده اند، ابن قتيبه در عيون الاخبار و ابو على قالى در امالى و ابن عبد ربه در عقد الفريد و مسعودى در مروج الذهب هستند.
بعضى از راويان حديث آن را به اين صورت نقل كرده اند: «الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤمِنِ فَلْيَطْلُبَها وَلَوْ فى أيْدى أهْلِ الشِّرْكِ» و بعضى: «وَلَوْ فى أيْدى أهْلِ الشَّرِ» كه مضمون همه با يكديگر نزديك است.[2]
در كتاب «تمام نهج البلاغه» نيز اين گفتار حكمت آميز در ضمن اندرزهايى كه امام علی (ع) به فرزندش «محمد بن حنفيه» فرمود، آمده است.[3]
حکمت و دانش گمشده مومن
امام علی (ع) براى اين كه نامحدود بودن منبع علم را روشن سازد، تشبيه زيبايى كرده، مى فرمايد: «علم و دانش گمشده مومن است، بنابراين دانش را بگير، هرچند از اهل نفاق باشد».
روشن است هرگاه انسان گمشده پرارزشى داشته باشد، دائماً به دنبال آن مى گردد و آن را نزد هركس ببيند از او مى گيرد. خواه آن شخص مومن باشد يا كافر، منافق باشد يا مشرك، نيكوكار باشد يا بدكار. اين سخن در واقع نشان مى دهد كه صاحبان اصلى علم و دانش، افراد با ايمان اند و منافقان و فاسدان غاصبانه از آن استفاده مى كنند و چه بسا آن را وسيله اى براى رسيدن به اهداف سوء خود قرار مى دهند. بنابراين، صاحب حقيقى آن كه مومنان اند، هر جا كه آن را بيابند به آن سزاوارترند.
شبيه چيزى كه به صورت گسترده تر در قرآن مجيد آمده است: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ »؛[4]
«بگو چه كسى زينت هاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و (همچنين) روزى هاى پاكيزه را حرام كرده است. بگو اين ها در زندگى دنيا از آن كسانى است كه ايمان آورده اند (هرچند ديگران نيز از آن استفاده مى كنند ولى)، در قيامت، خالص براى مومنان خواهد بود. اين گونه آيات خود را براى كسانى كه آگاهند شرح مى دهيم».
گرچه آيه، ناظر به مواهب مادى است، ولى مواهب معنوى را به طور مسلم شامل مى شود.
در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد آمده است كه روزى «حجاج» خطبه خواند و در ضمن آن گفت:
«إنَّ اللَّهَ أمَرَنا بِطَلَبِ الْآخِرَةِ وَكَفانا مَؤنَةَ الدُّنْيا فَلْيَتَنا كُفينا مَؤنَةُ الْآخِرَةِ وَأُمرْنا بِطَلَبِ الدُّنْيا»؛ «خداوند ما را به طلب آخرت دستور داده و روزى دنيوى ما را ضمانت كرده. اى كاش آخرت را براى ما تضمين مى كرد و ما مأمور به طلب دنيا بوديم».
حسن بصرى اين سخن را شنيد و گفت: «هذهِ ضالَّةُ الْمؤمِنْ خَرَجَتْ مِنْ قَلْبِ الْمُنافِقِ»؛ «اين همان گمشده مومن است كه از قلب منافقى خارج شده است».[5]
فراگیری حکمت از غیر مومن
بسیار پیش می آید که کافران و منافقان در امور غیر دینی، در موارد علمی مطالعات عمیق کرده اند و سخنانی پخته و مستدل دارند. اسلام دین علم و عقل است، انسان را در دریافت علم صحیح به عنوان گمشده مومن آزاد گذاشته، هر چند گوینده اش مسلمان نباشد. در قرن معاصر، درست است که دنیای غرب غرق در فساد و انحراف اخلاقی است، ولی در کنار آن امور صحیح علمی و صنعتی وجود دارد.
ما اگر از آن ها این علوم صحیح را بیاموزیم و به عبارت دیگر، گمشده مومن را پی بگیریم و امور منفی آن ها را گذاشته و از امور مثبت آن ها پیروی کنیم، از نظر عقل، تقلید صحیحی کرده و این تقلید، تقلید کورکورانه نیست. بلکه جستجوی گمشده مومن است.
البته باید توجه داشت که مطالعه و دریافت علوم صحیح آن ها ما را در همه چیز به سوی آن ها نکشاند، بلکه آنچه را هم از علوم صحیح می آموزیم برای استقلال خودمان باشد. در حقیقت، ما باید به تعبیر مولا (ع) همیشه در پی یافتن گمشده مومن (حکمت و دانش) باشیم و از هر منبعی که به آن دسترسی داریم، بهره بریم. این جستجو برای گمشده مومن نه تنها مجاز، بلکه مورد تشویق اسلام است.
به فرموده عیسی بن مریم (ع): «لا تُحَدِّثُوا الْجُهَالَ بِالْحِكْمَةِ تنظلِمُوهَا وَلَا تَمْتَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ»؛[6] «به نادانان حکمت نیاموزید که به حکمت ظلم می شود و آن را از دانایان دریغ ندارید که به آن ها ظلم شود».
برهمین اساس است که قرآن می فرماید: «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ»؛[7] «به بندگان خدا مژده بده، آن ها کسانی هستند که سخنان را می شنوند و از آنچه نیک است، پیروی می کنند. خداوند چنین افراد را هدایت کرده و اینان دارای عقل و شناخت می باشند».
به هر حال سخن مورد بحث و آیه فوق، به مسلمانان، خصلت واقع بینی را می آموزد که انسان از تعصب بیرون آید و حقیقت را از هر کس که باشد، با توجه به این که خودش اهل تشخیص است، بگیرد.
امام علی (ع) در این مورد گفتار بسیار دارد:
گاه می فرمايد: «لا تَنْظُرُ إلى مَنْ قَالَ وَ انْظُرْ إِلى ما قال»؛[8] «نظر به گوینده نکن، بلکه نظر به گفتار بکن که اگر صحیح است از هر که گفته بگیرید».
و زمانی می فرماید: «سخنان حکمت آمیز را هر چند از مشرک یا گمراه یا اهل باطل باشد بگیرید».[9]
تعبیر به این که حکمت «گمشده مومن» است که در حدیث مورد بحث خواندیم حاکی است که انسان همان گونه که اگر چیز گرانبهایی را گم کرده و به دنبال او شب و روز می گردد تا پیدا کند، سخنان حکمت آمیز نیز چنین است که شخص باید این چنین برای بدست آوردن آن کوشا باشد.
اما معنی «حکمت» عبارت است از دانشی که پخته و حساب شده و انسان ساز باشد، برای دریافت بهتر از کلمه «حکمت» به این سخن حضرت لقمان (ع) توجه کنید که به پسرش فرمود:
«ای پسر جان حکمت را بیاموز تا به شرافت انسانی نائل گردی، حکمت، انسان را به سوی دین راهنمایی می کند و برده را آزاد، تهی دست را بی نیاز نموده و موجب تقدم کوچک بر بزرگ می شود و بیچاره را به مجلس بزرگان می برد و بر شرافت و آقایی و بی نیازی انسان می افزاید (و بطور خلاصه). خداوند امور دنیا و آخرت را بدون حکمت نيافريد، و مثال حکمت بدون اطاعت، مانند جسد بی روح و زمین بی آب است».[10]
هدف امام علی (ع) از بیان گمشده مومن، تشویق و به حرکت در آوردن افکار مسلمانان به پیشرفت علمی و آموختن علوم مثبت و سازنده در ابعاد مختلف، هر چند از بیگانگان باشد که نتیجه آن، استقلال فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و بطور کلی علمی خواهد بود که باعث عزت و سر بلندی و پیروزی مسلمین خواهد گردید.
انسان مسلمان نباید «دگم» و دست بسته باشد، بلکه باید با دیدی وسیع به سراغ علوم مثبت برود و آن ها را بیاموزد، که باز آن حضرت (ع) فرمود: «أَعْلَمُ النَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النَّاس»؛[11] «داناترین مردم کسی است که علم دانشمندان را فرا گیرد».
نتیجه گیری
تحصیل علم و فراگیری حکمت همیشه در متون دینی امری پسندیده معرفی شده است. امام علی (ع) در نهج البلاغه، مسلمانان را به فراگیری حکمت از همگان، حتی منافقان فراخوانده است و از حکمت گمشده مومن تعبیر کرده است، چرا که دانش باید در دستان مومنان باشد و از آن برای پیشرفت امت اسلام بهره جویند. اگر می خواهیم شاهد اقتدار مسلمانان در سراسر دنیا باشیم باید بدون تعصب و با فراگیری علوم جدید، سعی کنیم در همه زمینه ها به جایگاه نخست علوم دست یابیم.
پی نوشت ها
[1] . شریف رضی، نهج البلاغه، کلمات قصار 80.
[2] . حسینی، مصادر نهج البلاغه، ج4، ص67.
[3] . موسوی، تمام نهج البلاغه، ص699.
[4] . اعراف، 32.
[5] . ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج18، ص229.
[6] . قمی، سفينة البحار، ج ١ ص ٢٩٢.
[7] . زمر، 18.
[8] . حر عاملی، إثبات الهداة، ج١، ص4٦ و٤٧ .
[9] . حر عاملی، إثبات الهداة، ج١، ص4٦ و٤٧ .
[10] . قمی، سفينة البحار، ج۱، ص۲۹۲.
[11] . حر عاملی، إثبات الهداة، ج١، ص4٦ و٤٧ .
منابع
- قرآن کریم.
- ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1363.
- حر عاملی، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1425ق.
- حسینی، عبدالزهرا، مصادر نهج البلاغة و أسانيده، بیروت، دارالزهرا، 1409ق.
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، 1414ق.
- قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، مشهد، آستان قدس رضوی. بنياد پژوهشهای اسلامى، 1430ق.
- موسوی، صادق، تمام نهج البلاغه، مشهد، مؤسسة الامام صاحب الزمان(عج)، 1376.
منبع مقاله | با اقتباس از:
- محمدی اشتهاردی، محمد، گفتار پیامبر (ص) در نهج البلاغه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1364.
- مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1375، ج12، ص479-482